eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد دلبري هست به هر حال به پا برخيزد لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد آه در سينه ي عشاق به هم مرتبطند وقت نقاره زدن ناله ي ما برخيزد جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند گر پيِ كار ِ گنهكار ز جا برخيزد زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند آنكه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟ تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد از سر ِ راه محال است گدا برخيزد بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد اكبر _ لطيفيان @babollharam
به کارم گیر افتاده خودت مشکل گشایی کن در این دریای طوفانی دوباره ناخدایی کن اجابت با دعای توست، عنایت در عطای توست کرامت با خدای توست،خدایی کن خدایی کن به جای تو به مردم رو زدم نومید برگشتم اگرچه بی وفا بودم تو اما با وفایی کن ببین خالی تر از هیچم، نه یاری نه کمک حالی دخیل افتاده ام بر غربت تو آشنایی کن سلام من به سقاخانه هایت، کفش کن هایت به شوق گنبدت رنگ نگاهم را طلایی کن کبوتر بچه قلبم پر پرواز میخواهد کمی گندم بیاور باز هم ما را هوایی کن تویی مشهور شرق و غرب در آقایی و احسان به جان مادرت زهرا، علی موسی الرضایی کن تو هشت و چهار هستی در عبایت پنج تن پیدا دلم شش گوشه میخواهد مرا هم کربلایی کن میلانی (شاکر) @babollharam
خاطرم هست گریه‌ی مادر حال و روز مرا به هم می‌ریخت قطره قطره نمای گنبدتان از دوچشمان مادرم می‌ریخت منم آن کودکی که صدها بار گم شدم در میان زائرها کاش پیدا نمی‌شدم هرگز مثل قافیه های شاعرها یادتان هست اولین دفعه ذوق کردم برای گلدسته؟ من همان کودکم که با لطفت قد کشیدم به پای گلدسته پایِ بستِ حرم شدم پابست دل خود را به پنجره بستم آنقدر از شرابخانه ی تو آب انگور خورده ام مستم تا میان حرم رسیدم از قید و بند جهان شدم آزاد آدم احساس می کند شاه است بعد سجده میان گوهرشاد تو و ایل و تبار تو سلطان بنده‌ی بنده زاده‌ات هم من سرور خانواده ی من تو نوکر خانواده ات هم من هرکجا خورده ام زمین گفتم "یار بی دستی‌ام امام رضاست" بارها گفته‌ام فقیرم من "همه‌ی هستی‌ام امام رضاست" گردنم زیر دِین لطف شماست من نمک گیر این حرم هستم جای دیگر ندارم آقاجان من که زنجیر این حرم هستم سروَری که در این حرم دیدم با گداها کنار می آید دل ما را ببند یک گوشه گاه این دل به کار می آید تو به ما لطف کرده ای دائم ولی از ما همیشه لجبازی این گدا هم گدا نشد آخر نکند دورمان بیندازی؟! _رحیمی @babollharam
من دست خالی آمدم، دست من و دامان تو سر تا به پا درد و غمم، درد من و درمانِ تو تو هر چه خوبی من بدم، بیهوده بر هر در زدم آخر به این در آمدم باشم کنار خوان تو من از همه در رانده ام، من رانده ای و امانده ام یا خوانده یا ناخوانده ام اکنون منم مهمان تو پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد جُز درگه احسان تو گفتم منم در می زنم،گفتی به تو سر می زنم من هم مکرّر می زنم کو عهد و کو پیمان تو؟ سوی تو رو آورده ام ای خُم سبو آورده ام من آبرو آورده ام کو لطف بی پایان تو حال من گوشه نشین با گوشه ی چشمی ببین جز سایه ی پر مهرتان جایی ندارم جان تو من خدمتی ننموده ام دانم بسی آلوده ام اما به عمری بوده ام چون خار در بستان تو علی_ انسانی @babollharam
یک جذبه ریسمان شد و پای مرا گرفت یک ابر گریه کرد و دوباره هوا گرفت افسوس ذکرهای لبم ناشنیده ماند دادم کبود ماند و گلوی صدا گرفت صورت به صورت در صحنش گذاشتم در گفت: آهِ گرم کشیدی بیا گرفت بالای سر نشستم و دیدم که جبرئیل یک پر گذاشت در صف و از پیش جا گرفت بالای سر نشستم و دیدم که عاشقی خواند از فضائل تو و بعداً عبا گرفت دیوانه ای که عقل طلب کرد از شما بالای سر نشستم و دیدم عصا گرفت بالای سر نشسته ام و حدس میزنم پائین پای تو چه کسی را شفا گرفت پرسیدم از نسیم، کجایی؟ جواب داد با بوسه ای که از لب گلدسته ها گرفت سمت زیارتم بشتابید چون که اشک امشب ضریح چهره ی ما را طلا گرفت رضا_ جعفری @babollharam
در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتراست بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند این دل ویران همان ویرانه باشد بهتراست جان من آقا مرا سرگرم کاشی‌ها مکن میهمان مشغول صاحب‌خانه باشد بهتراست صحنتان را می‌زنم برهم، جوابم را بده این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من جای ما پشت در میخانه باشد بهتراست من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت پشت ما توصیه‌ی شاهانه باشد بهتر است گریه کردم شانه‌ی گرم ضریحت بغض کرد وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتراست کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است اشک میخواهم ز تو دریای «فَابکِ للحسین» رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتراست پرچمی @babollharam
مریض آمده اما شفا نمی خواهد قسم به جان شما جز شما نمی خواهد برای پیش تو بودن بهانه ای کافیست بهشت لطف کریمان بها نمی خواهد دلیل ناله ی من یک نگاه محبوب است وگرنه درد غلامان دوا نمی خواهد فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم: مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟ دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت نماز در حَرَمت «إهدِنا» نمی خواهد همین قدر که غباری بر آستان باشد رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد تو آشنای خدایی، کدام رهگذری در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟ ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم مگر کبوتر آواره جا نمی خواهد؟ به حکم آنکه «عَلیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق» دلم بدون رضا کربلا نمی خواهد خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده ست طواف کعبه بخواهم، خدا نمی خواهد نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا نگفته است، نه اینکه عبا نمی خواهد _صرافان @babollharam
نیست گاهی، هیچ راهی، جز به شاهی رو زدن با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن ظهرِ گرما، صحن سقاخانه می چسبد چقدر ضامن آهو شنیدن، بعد از آن «یا هو» زدن در شلوغیها دو تا آرنج خوردن بیهوا مست چون جامی، به دیگر جامها پهلو زدن آری آداب خودش را دارد این جا عاشقی جز بزرگان کس ندارد منصب جارو زدن امتحانی کن، ببین اینجا چه حظّی میدهد یا علی گفتن به وقت دست بر زانو زدن شمعها! نجوای با خورشید میدانید چیست؟ اشکهای بیصدا باریدن و سوسو زدن هفت دوری نیست حجّ ما فقیران، این طواف دور هشتم دارد و چرخی به دور او زدن بیت هشتم هدیه ای از سوی قم آورده است بوسه بر درگاه تو از جانب بانو زدن بد کشیدم طرح خود را چیز دیگر شد، ببخش دست و دل لرزیده وقت طرح این آهو زدن صرافان @babollharam