#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
قدری تحمل ای سحر مولا بماند
سنگین تر ای لحظه بگذر تا بماند
آنکس که هسنی از وجودش هست گردید
وز عطر ناب محضرش دل مست گردید
گر بار رحلت را ز دنیا بسته حیف است
آری اگر حیدر زپا بنشسته حیف است
آن یکه تاز عرصه های صبر در دهر
از ظلم امت شکوه ها کرد بر پیمبر
اصبغ بگوید آخرین حرفش چنین است
مهر و محبت اجرت مولای دین است
ما کاسه های شیرمان جان است مولا
گر خود ستانی اوج احسان است مولا
بار غم و غربت و تنهایی کشیده
ختم فراق و هجر زهرایت رسیده
رفته گلو در بغض بی بابایی امشب
ای وای از این غم که "چه خون شد دل زینب"
آن زینبی که ارث حیدر را خودش برد
وقتی که بر آن چوبه محمل سرش خورد
او در خطابه مثل حیدر می خروشید
ناگه سری بر روی نی در روبرو دید
دیدند بیان خواهری کن فیکون شد
دنیا به پیش چشم او دریای خون شد
با من نداری گر سخن کن یاری من
با دخترت حرفی بزن ای قاری من
امشب شب قدر است بر روضه نمک زد
آنکس که گفته شمر طفلی را کتک زد
#شب_قدر_عارفی
سحر چهارشنبه ۲۳ فروردین۱۴۰۲
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam