eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست از همان دم پسر کوچکتان باران شد تاهمین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست در بقیع حرمت با دل خون می گفتم که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست @babollharam
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش پسری را که بود نبض دو عالم در دست شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش حسن العسکری از زهر جفا می سوزد حجه یابن الحسن از غم شده گریان به برش چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن که خداوند نگه دارد و از هر خطرش دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش خانه را که عدو دست به غارت زده است اتش ظلم بر افروخته از بام و درش آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست بار الها که مؤید نفتد از نظرش @babollharam
ای آفتاب، سایه نشین جمال تو ای عمر خضر، بسته به آب زلال تو ای نیستی خلق دو عالم، زوال تو ای هست و بودِ خلقت و هستی، وبال تو ماییم در حریم تو، داریم چشم لطف از دامن کریم تو داریم چشم لطف اینجا مقربان، صُلحا صف کشیده اند پیغمبران حق، شهدا، صف کشیده اند آقا ببین چقدر گدا صف کشیده اند در «سُرّ مَن رأیِ» شما صف کشیده اند تا که شوند جزو گدایان حضرتت روزی خورند از نمک و نان حضرتت ای سامرات، گلشن زیبای اهل بیت گلدسته ات، بهشت دِلارای اهل بیت دور ضریح، در حرمت، جای اهل بیت از نسل توست «مهدیُ مِنّایِ» اهل بیت امشب که ما به روضه ی تو مشتری شدیم مشغول ذکر یاحسن العسگری شدیم کعبه در این دیار به دورت طواف کرد پای همین مزار به دورت طواف کرد روزی هزار بار به دورت طواف کرد با قلب داغدار به دورت طواف کرد ای قبله گاه یار، به دور خودت بچرخ حج را بجا بیار، به دور خودت بچرخ ای آنکه چشم دهر برایت گریسته در آسمان دو نهر برایت گریسته جبرییل بحر بحر برایت گریسته مسموم زهر، زهر برایت گریسته آقای من، نلرز، به دور خودت نپیچ بر خویشتن نلرز، به دور خودت نپیچ آقا تو هم ز سمِ جفا تشنه لب شدی آزرده زهر قلب تو را، تشنه لب شدی رفته دلت به کرببلا، تشنه لب شدی در ظلّ آفتاب لبش تشنه مانده بود بین دو نهر آب، لبش تشنه مانده بود آقا بنوش آب گوارا، بگو حسین بگذار سر به دامن مولا، بگو حسین آسوده سیر کن به ثریّا، بگو حسین مهدی کنار توست، همین جا، بگو حسین او آمده است رخت عزا را به تن کند آماده است تا به تن تو کفن کند کرببلا، حسین، دریغا کفن نداشت اصلاً کفن که جای خودش، پیرهن نداشت جز زخم و زخم و نیزه شکسته، به تن نداشت “هذا قلیل”، پس به گمانم بدن نداشت جسمی که پایمال سم اسب ها شود باید که سهم خاک شود، بوریا شود @babollharam