eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد بازهم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی‌تر شد خانه‌ی سوخته را بارِ دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله‌یِ من مادر شد دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره ، گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه‌ی او غارت انگشتر شد 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
خورشید بود وماه به نورش نظاره داشت درکهکشان علم هزاران ستاره داشت عطر کلام وحی زلعل لبش چکید فضل ومقام ومنزلتی بی شماره داشت درمکتب فضیلت وجاوید دانشش او«بوبصیر»و«مؤمن طاق»و «زراره» داشت کس پی نبرده است براین نور لایزال دریای فضل او مگر آخر کناره داشت هرگز خزان ندید گلستان علم او زیرا که این بهشت بهاری هماره داشت سوگند بر ترنم قرآن که هل اتی بر جود وبرسجیّت او استعاره داشت آتش برای خادم او چون خلیل بود وقتی تنور شعله کشید و شراره داشت پوشانده است ابر غمی آفتاب را هرگه به سوی کرب وبلا او نظاره داشت لرزید بند بند تنش درعزای او وقتی به داغ وماتم زهرا اشاره داشت حاجت به زهر دادن این مقتدا نبود زیرا دلی چنان جگرش پاره پاره داشت تنها نه دربقیع«وفایی» که این امام درسینه های ماهمه دارالزیاره داشت 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
آن که با همت او دین خدا تضمین بود صادق آل رسول و گل باغ دین بود مکتب علم از او قدر و شرف پیدا کرد شجر پر ثمر باغ گل یاسین بود بس که در ذائقه ی علم حلاوت می ریخت شرح هر نکته ای از لعل لبش شیرین بود نه عجب گر که خدا را همه جا او می دید چشم او چشم خدا بود و حقیقت بین بود همره عرش نشینان همه شب در محراب شاهد حال و مناجات شبش پروین بود دیده ای داشت که خون جگر از آن می ریخت دامنی داشت که از خون جگر رنگین بود گاه از کرب وبلا گه ز مدینه غم داشت دل آزرده و غمدیده ی او خونین بود همه شب شمع صفت از غم زهرا می سوخت اشک بر آتش غم های دلش تسکین بود ای دریغا گل گلزار علی را چیدند بشکند دست ستمگر که چنین گلچین بود گرچه کردند گل فاطمه را پرپر، لیک هستی از این گل پرپرشده عطر آگین بود تازه شد گر که«وفایی» غم او بار دگر غم او در دل هر شیعه غمی دیرین بود 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد روضه‌ات شعله به دامانِ ثریا میزد مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد آن طرف گریه‌ی طفلان من و در این سو خنده بر بی كَسی‌ام دشمنِ زهرا میزد نیمه‌جانی كه در آتش پیِ طفلانش بود شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد داغ آن زخم که نامرد به لب‌ها میزد یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد همه‌ی قدرت خود جمع نمود اما دید خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد تَرکه‌اش گاه به رُخ گاه به دندان می‌خورد در عوض عمه‌ی ما بود که خود را میزد 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
باز هم نوبتِ مدینه شُدو در غَمَش باز کربلا می‌سوخت باز در کوچه‌یِ بنی هاشم خانه‌ای بینِ شعله‌ها می‌سوخت نیمه شب ریختند در خانه مو سپیدی به ریسمان بستند درِ آتش گرفته را اما... ناگهان رویِ کودکان بستند به پَرِ دامنی ولی اینبار آتشِ چوبِ شُعله وَر نگرفت پدر از خانه رفت شُکرِ خدا پهلویِ او به میخِ در نگرفت نَفَسَش بند آمده نامرد در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش پیرمرد است میخورد به زمین بینِ کوچه کِشان کِشان نَبَرش شرم از رنگِ این محاسن کُن رحم کُن حالِ کودکانش را این چنین رفتن و زمین خوردن درد آورده استخوانش را حق بده که به یادِ او انداخت گَرد و خاکی که بر محاسن داشت مادرش را که تا درِ مسجد داغِ بابا عزایِ محسن داشت حق بده که به یادِ او انداخت عرقِ سردِ رویِ پیشانیش خونِ رویِ جبینِ جدش را عمه و رنجِ کوچه گردانیش حق بده که به یادِ او انداخت عمه‌اش را گُذر گُذر بردند از مسیری که ازدحام آنجاست یعنی از راهِ تنگ‌تر بردند حق بده که به یادِ او انداخت گیسوانش که خاک آلود اند گیسویی را که در دلِ گودال غرقِ خون رویِ خاکها بودند رویِ این کوچه‌ای که از سنگ است همه جایش نشانیِ او بود یادِ یک حنجر است این دفعه نوبتِ روضه خوانی او بود هرچه او بیشتر نَفَس میزد بیشتر میزدند زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را چادرش زیرِ پایِ او پیچید بین نامحرمان زمین اُفتاد از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال با کَمَر میزدند زینب را سَرِ شب کودکان همه در خواب تا سحر می‌زدند زینب را یک نفر در میانِ گودال و صد نفر می‌زدند زینب را 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
کاش میشُد بگذارند مُهیا گردد شبِ او صبح به محرابِ مصلا گردد شبِ او صبح نشد ، نیمه شب او را بردند تا که با زخمِ زبان آن شبش احیا گردد شعله بر خانه‌اش انداخت حرامی تا زود درِ این خانه به یک ضربه‌یِ پا وا گردد درِ آتش زده کم بود بیاُفتد رویَش باز کم بود که میخی به تَنی جا گردد پیشِ طفلان پِیِ مَرکب پدر پیری رفت تا که این کوچه پُر از ناله‌ی بابا گردد دو قدم راه نرفته به زمین می‌اُفتاد که پُر از زخمِ تنِ خسته‌ی مولا گردد فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش قبل از آنی که نفَس تازه کُنَد پا گردد گرچه می‌خورد زمین گرچه کشیدند به خاک روضه‌ای خواند غمش باز مُداوا گردد روضه‌ی غربتِ پیری که به زانو آمد به امیدی که گُلِ گُمشده پیدا گردد پیرمردی به سرِ نعشِ جوانش آمد شاهدِ کَم شدنش وقتِ تَقَلا گردد اِرباً اِربا بدنی دید به دستش فهمید... هرچه کردند نشد تیغِ دگر جا گردد دشنه و تیغ و تبر دست به دستِ هم داد بدنی باز شود  مثل معما گردد دست و پا زد پسری تا پدری جان بدهد دست و پا زد پسری تا کمری تا گردد دست انداخت به دورِ بدنش ریخت زمین دست انداخت دهانش نَفَسش وا گردد چشم را نیزه گرفته است اگر چشمی بود کاش میشُد نظرش قسمتِ بابا گردد چند عضو از بدنِ اکبرش آنجا کَم بود خواهرش بود ولی حلقه‌یِ نامحرم بود 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺