eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
91 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منبع سبک
به سیل اشک باید شست راه کاروان ها را  هنوز از جبهه می‌آرند تابوت جوان‌ها را  کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد  غم ابرو کمان ها می‌نوازد قد کمان‌ها را  نه پیراهن به تن مانده نه بوی پیرهن مانده  امان از این چنین داغی که می‌برّد امان‌ها را  به ما با چشم و ابرو گفته بودند از چنین روزی  دریغا دیر فهمیدیم آن خط و نشان‌ها را  به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودند  همانانی که با خود می‌برند این استخوان‌ها را  اگر دریا نمی‌گنجد به کوزه با چه اعجازی  میان چفیه پیچیدند جسم پهلوان‌ها را ؟ خبر دادند یوسف‌ها به کنعان باز می‌گردند  ندانستیم با تابوت می‌آرند آنها را  به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند  خدا از شانه مردم نگیرد این تکان‌ها را
هدایت شده از منبع سبک
در گوشه اي از خاك كم كم جات پيدا شد كم كم سرت، دستت، پلاكت ، پات پيدا شد برداشتم از خاك آرام استخوانت را كم كم زواياي رشادت هات پيدا شد پيچيد عطر ياس از دور و برت وقتي يك تكه از سربند يا زهرات پيدا شد گودال، تركش، تير، جسم بي كفن، غربت مصداق هاي ظهر عاشورات پيدا شد چشم انتظاران مسافرهاي بي برگشت! در لابه لاي خاكها سوغات پيدا شد ... عطر عجيبي در مشام كوچه ها پيچيد در شهر دود آلود بوي كربلا پيچيد ... تو آمدي حال و هوامان كربلايي شد بوي خدا پيچيد، دل هامان خدايي شد غيرت به جوش آمد تمام شهر شد جبهه الحق و والانصاف چه حال و هوايي شد!؟ آري هواي جبهه را سوغات آوردي آري عجب شوري، چه شوقي، ماجرايي شد!؟ خاك شلمچه بر سر اين شهر سيماني دردت به آن جاني كه دردش بيحيايي شد تو آمدي جريان شعر از دست من در رفت تو آمدي اوضاع شاعر ماورايي شد ... آنسوي قصه مادري فرتوت پيش آمد با گام لرزان تا دم تابوت پيش آمد ... تابوت را يك آن، به گهواره بدل كرد و مثل همان ايام، كودك را بغل كرد و بند كفن را مثل قنداقه به هم پيچيد يك لحظه طعم خاطراتش را عسل كرد و تا در كوير چشم هايش اشك جاري شد بغض معما گونه اش را گريه حل كرد و قنداقه را محكم به روي سينه اش چسباند هي خواند و گوشش را پر از خيرالعمل كرد و مادر همه ناگفته ها را گفت با فرزند مادر تمام گفته هايش را غزل كرد و ... برگشت به تاريخ اعزام پسر مادر يك هفته قبل از كربلاي چار، پشت در... ... بار سفر را بستي آخر دست حق يارت پرواز كن مثل كبوتر دست حق يارت اسفند، قرآن، آش نذري، آبِ پشت پات چشم حسودت كور مادر دست حق يارت قربان قدت، مرد جنگم، در شب حمله مثل علي(ع) در بدر و خيبر دست حق يارت مادر فضاي جبهه وقتي مثل عاشوراست با پا نه! بايد رفت با سر دست حق يارت بخشيده در راه خدا را پس نميگيرند شيرم حلالت باد مادر دست حق يارت ... مادر مگر دل كند از تابوت فرزندش پيوست در پايان قصه، دل به دلبندش...
هدایت شده از منبع سبک
باز در کوچه های شهر رضا، عطر یاس سپید آوردند شانه بر شانه روی بال نسیم، تا حرم شش شهید آوردند شش پرستوی عشق شش سیمرغ، شش گل لاله شش گل مریم شش ذبیح اله منای حسین، شش ابر مرد شش مسیحا دم یادگار قیام عاشورا، پیرو خط میثم تمار جلوه استقامت و مردی، آینه دار همت و ایثار افتخار همیشه تاریخ، روشنی بخش محفل جانها سر به دار ولایت حیدر، سرفراز تمام میدانها روح تفسیر من قضی نحبه، مرد پیکار روز و زاهد شب مثل زهرا مدافع حیدر مثل عباس حامی زینب عاقبت مثل لاله سرخی، هم نوا با نسیم صحرا شد مثل حر و زهیر و جون و حبیب، میهمان عزیز زهرا شد از سفر آن سفیر خوش عهدی، سوی خانه دوباره باز آمد مثل خورشید بود وقتی رفت، لیک مثل ستاره باز آمد او به تکلیف خود عمل کرد و مانده این بار روی شانه ما وای بر حال ما اگر روزی، بشود رهبر عزیزمان تنها
هدایت شده از منبع سبک
آهای شهید بی پلاک خورشید رفته زیرخاک به عاشقای سینه چاک سلام ما رو برسون * فریاد عشق بی صدا مسافر راه خدا به کاروان شهدا سلام ما رو برسون * صاحب معراج رفیع تویی برای ما شفیع آهای مسافر بقیع سلام ما رو برسون * وقتی که با اشک روون می ری پیش قامت کمون به فاطمه مادرمون سلام ما رو برسون * آهای شهید جون به کف قربونی عشق و هدف وقتی می ری سمت نجف سلام مارو برسون * فانی عشق ازلی مدافع راه ولی بروبه بابامون علی سلام مارو برسون * حالا که با امام رضا داری میری به کربلا برو به امید خدا سلام ما رو برسون * تو رو به جون فاطمه حالا که جای ما همه می ری کنار علقمه سلام ما رو برسون * به شاه و به برادرش به پیکر مطهرش به اون سه ساله دخترش سلام مارو برسون * به لاله های پرپرش به اکبر و به اصغرش به بچه های خواهرش سلام مارو برسون
گمنام و تنهایی.m4a
زمان: حجم: 1.4M
زمزمه فاطمیه و شهید گمنام سبک دامن کشان رفتی.... گمنام و تنهایی درست مثلِ مادر /۳/ سربازِ مولایی درست مثلِ مادر /۳/ تویی پرچمدارِ نهضتِ مولا دَمِ رفتن گفتی ذکرِ یازهرا سلامُ اللّه  سلامُ اللّه مادرت نمی‌دونه  چی اومد سرت؟ /۳/ بی‌حرم شدی تو هم  مثِه مادرت /۳/ موندی تک و تنها درست مثلِ مادر /۳/ افتادی رو خاکا  درست مثلِ مادر /۳/ گلِ هجده ساله خوش اومدی شاید تشنه‌لب دست و پا زدی گلِ زهرا سلامُ اللّه امّا رویِ نیزه‌ها  نرفته سرت /۳/ همسفرِ دشمنا   نشد خواهرت /۳/ دامن کشان رفتی  دلم زیر ُو رو شد /۳/ چشمِ حرامی با ... حرم روبه‌رو شد /۳/ بیا برگرد خیمه اِی کس و کارم منو تنها نگْذار اِی علمدارم علمدارم علمدارم آب به خیمه نرسید  فدای سرت /۳/ حسین قامتش خمید فدای سرت /۳/ @babollharam