#مراسم_سیاه_پوشان
#مسجد_جامع_لویزان
مربع ترکیب اجرا شده در مراسم سیاه پوشان مسجد جامع لویزان تهران
در زیر پرچم در پناه حضرت هستم
مشمول الطاف و نگاه حضرت هستم
پیراهن مشکی به تن کردم محرم
من هم سیاهی سپاه حضرت هستم
از کودکی سینه زن بکر تو هستم
در خواب و بیداریم فکر تو هستم
باید به یاد کربلا پرچم بدوزم
پیراهنی از تار و پود غم بدوزم
یا شعرهای محتشم را بر کتیبه
یاد هلال ماتم اعظم بدوزم
کشتی طوفان خورده ی در خون شناور
در خاک و خون افتاده و بی یار و یاور
در یای لطف و رحمتت ساحل ندارد
با دست خیر تو کسی مشکل ندارد
من هر چه دارم از تو دارم پس بفرما
این جان من تقدیمتان قابل ندارد
مادر وصیت کرده تا وقتی که هستم
باید بماند دست هایت بین دستم
هم ابتدا و هم انتهایت دیدنی نیست
جز عشق حرفی در ردیفت چیدنی نیست
باید برای درکتان جبریل باشم
با در ک ما شأن شما فهمیدنی نیست
رنگین کمان ممتدی یا حضرت عشق
تو آسمان بی حدی یا حضرت عشق
فانوس چشمانت هدایت آفرین است
دستان پر مهرت کرامت آفرین است
هم خطبه هایت محشر کبری است آقا
هم برق شمشیرت قیامت آفرین است
مانده است روی خاک آدم جای دستت
ما زنده هستیم از همین عیسای دستت
آقای اقیانوس ها آقای دریا
تصویر تو مانده است در رویای دریا
باور نمی کردم که روزی تشنه باشی
خشک و ترک خورده بماند نای دریا
با نیزه کام خشکتان را آب دادند
با نعل تازه جسمان را تاب دادند
هم سیب های سرخ نی ها آب دارد
هم نیزه های تلخ صحرا آب دارد
تنها گلوی خیمه ها بی آب مانده
تنها دو چشم خون سقا آب دارد
آقا مرا با روضه هایت روبرو کن
اشک مرا خرج همین زخم گلو کن
خوردی زمین با نیزه ای اِی آسمانی
هم هستی و هم نیستی یک در میانی
تنها نه خنجر می مکد از نای خونت
دارد نوک سر نیزه ها از تو نشانی
تو روضه ی مکشوف در گودال هستی
تو جسم خونین مانده ی پامال هستی
از یک طرف خون از گلوی اصغرت ریخت
از یک طرف از روی دستت اکبرت ریخت
از آن طرف با ضربه های خنجر از پشت
رگ های حلقومت به روی پیکرت ریخت
تا که سرت را قاتلی بر روی نی برد
گم کرد خواهر دست و پا و بر زمین خورد
حالا که بالا رفته ای نیزه نشینی
زیباترین خورشید در این سرزمینی
سیاره ها روی مدارت صف کشیدند
تو کهکشان راه شیری زمینی
حتی سر شش ماهه را بر نیزه دیدی
بر روی قبر کوچکش سر نیزه دیدی
#سبک_محرم
#سبک۶۸۴
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆