اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مثلّث هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیهالسلام
بیچارهام آلودهام زارم گنهکارم
رویم سیاه امّا حسینجان دوستَت دارم
افتادهام از پا که حالا پایِ گهوارهَم
آقا دوباره کارِ نوکر به شما افتاد
هستم دخیلِ شهپرِ قنداقهیِ نوزاد
چه خوب شد که من ندارم جز خودت یاری
من دوستَت دارم چرا چون دوستَم داری
حلّال مشکلهایِ من وقت گرفتاری...
یک روضهیِ طفل رضیع و تشنهکامِ توست
اَلمِنَّةُلِلَّه غلامِ تو به نامِ توست
اصلاً مرا حق آفریده نوکرت باشم
پَر در نیاوردم که در زیرِ پَرت باشم
ناچیزم و عبدِ صغیرِ اصغرت باشم
گرچه علی هرگز ندارد اصغر و اکبر
نوزادتان هم میکند در کربلا محشر
طفلی ولی اِی زادهیِ غیرت شرف داری
این گریه اشک شوق میباشد شعف داری
شوقِ شهادت مثلِ سردارِ نجف داری
هِقهِق که نَه مثل عمو عبّاس غرّش کرد
یک جمله روضه شاهِ عالم از که خواهش کرد!!!
دریا برای جرعه آبی رو زده اِی وای
مردِ کماندار است که زانو زده ای وای
این حرمله آتش به این اُردو زده ای وای
تیرِ سهشعبه میکِشد چه زوزهای یارب
دارد ربابه میزند چه ضجّهای زینب
دستم نباشد از تنت سر میشود کَنده
دارد مرا هو میکند یک دشت با خنده
لبخندِ تو خیلی پدر را کرد شرمنده
پشتِ حرم با خنجرم کَندم مزارِ خود
امّا تو را دیدم غروبی در کنارِ خود
اِی غیرتی تا یک نظر بر مادرت افتاد
فوراً به رویِ خاک از نیزه سرت افتاد
چشمِ تو ناله زد سکینه معجرت افتاد
در ندبه معروف است خیمهپاره معجر شد
چنگی رسید و لالهیِ گوشی سبکتر شد
#محرم #هفتم_محرم #یا_باب_الحوائج
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#یک_جمله_روضه_شاه_عالم_از_که_خواهش