.
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_رضا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_سرلشکرو_آب_آورم
تو نور چشم فاطمه، پاره ی قلب طاهایی
فرزند موسی بن جعفر گل گلزار ولایی
تویی امام مهربان مولا علی موسی الرضا
جانم رضا جانم رضا (۲)
صحن و حریم تو بود بهرهمه دارالشفا
آب سقا خانه ی تو مولا بود آب بقا
هر زائر حریم تو با نگاهت حاجت روا
جانم رضا جانم رضا
مولای من از مدینه تو آمدی در خراسان
از سوی دشمنان تو بر تو شد ظلم فراوان
از دشمنان بی حیا تو دیده ای جور و جفا
جانم رضا جانم رضا
دشمنن آل مصطفی بر توجفا کرده مأمون
ازاینهمه جور و جفای اشقیا شد دلت خون
مأمون بی دین از ستم بر تو داده زهر جفا
جانم رضا جانم رضا
قصر مأمون بی حیا مولا شده قتلگاهت
منتظر جوادی و بر در حجره نگاهت
خونِ جگر مولای من بر توشده قوت وغذا
جانم رضا جانم رضا
از راهِ دوری آمده جواد تو کنار تو
اندر کنار بسترت گردیده بی قرار تو
بهر تسلای دلت آمده یار آشنا
جانم رضا جانم رضا
با زهرکینه ی مأمون گردیده ای مولا خموش
با دستان ابن الرضا شد پیکر تو کفن پوش
هنگام غسل و کفنت ذکرش شده واویلتا
جانم رضا جانم رضا
در خراسان تابوت تو بردند روی دوش یاران
وقت تشییع پیکرت جسم تو گشته گلباران
دنبال تو جواد تو با گریه های بیصدا
جانم رضا جانم رضا
در خراسان مولا شده پیکرت تشییع جنازه
تشییع پیکر جدت گردیده با نعل تازه
امان ز اشک زینب و امان زداغ کربلا
جانم رضا جانم رضا
#نوحه_حضرت_رضا_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.
۱۵
#نوحه
#زمزمه
#حضرت_رسول_اکرم_ص
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
هستی تو یا پیمبر،مظهر حی داور
از لطف حق تویی تو،شفیع روز محشر
محمدا محمد۴
تو گلبن ولایی،حضرت مصطفایی
تا صف محشر آقا،بر همه مقتدایی
محمدا محمد۴
ای خاتم رسالت،جان ها همه فدایت
از لطف خاص سرمد،بر لب بود نوایت
محمدا محمد۴
مدینه ات بهشتم،مهر تو در سرشتم
نام قشنگت آقا،رو قلب خود نوشتم
محمدا محمد۴
گر خوار و بی نوایم،لبریز از ولایم
آقا به حق زهرا،امشب نما دعایم
محمدا محمد۴
عمری کنار خوان،کرامتت نشستم
یا مصطفی گرفتی،از کرمت تو دستم
محمدا محمد۴
از تو رسد به عالم،جود و سخا و رحمت
تویی به روز محشر،شفیع کل امت
محمدا محمد۴
از بس که دلپذیری،آقا تو بی نظیری
با اذن حی داور،ما را تو می پذیری
محمدا محمد۴
از دست دشمت و دوست،آزار دیده ای تو
زخم زبان و دشنام،بارها شنیده ای تو
محمدا محمد۴
مردم بی همیت،از بس بدند و پستند
از راه ظلم و کینه،دندان تو شکستند
محمدا محمد۴
آخر گل رسالت،راحت شدی ز غم ها
از این جهان فانی،رفتی به سوی عقبی
محمدا محمد۴
ای خوب بی قرینه،هستی سرور سینه
ریزد سرشک دیده،در ماتمت مدینه
محمدا محمد۴
بزم عزایت آقا،در همه جا به پا شد
زین داغ و این مصیبت،مدینه کربلا شد
محمدا محمد۴
مدینه غرق ماتم،دل ها شده پر از غم
از غم داغ احمد،صبر علی شده کم
محمدا محمد۴
گفتی به روی منبر،ای مردم مسلمان
این یادگاری از من،هم عترت است و قرآن
محمدا محمد۴
بعد از تو یا محمد،آتش زدند به خانه
بر پاره ی تن تو،زدند به تازیانه
محمدا محمد۴
بعد از تو بهر بیعت،دست علی را بستند
پهلوی دخترت را،به پشت در شکستند
محمدا محمد۴
بعد از تو دشمنت بر،زخم علی نمک زد
به پیش چشم حیدر،فاطمه را کتک زد
محمدا محمد۴
فقط خدا گواه است،به پشت در چه ها شد
فاطمه دیده گریان،محسن او فدا شد
محمدا محمد۴
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
#بیست_و_هشتم_صفر
#رسول_الله
#مشهد_مقدس
🏴شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)
▪️سبک زمینه :سلام ای آقا، زائرت هستم
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سلام ای آقا، زائرت هستم
اومدم به پنجرهٔ، تو دخیل بستم
میدونه عمریه گداتم
کبوتر ایوون طلاتم
دیگه بهشتو من نمیخوام
وقتی که تو صحن و سراتم
مددی یا رضا 2
سقاخونت آب حیاتم
در خونت باب نجاتم
قول دادی تنهام نمیذاری
میرسی موقع مماتم
مددی یا رضا 2
▪️ رضا غریب الغربا
▪️ رضا معین الضعفا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دل من غرقه، شور و احساسه
تو کریمی و کریمیت، مثل عباسه
از بچگی دلم باهاته
بهشت من صحن و سراته
خدا میدونه مرغ روحم
تو صحن اسماعیل طلاته
مددی یا رضا 2
مریضایی که دکتراشون
قطع امید کردن براشون
تو حرمت خیلی زیادن
میان که تا بدی شفاشون
مددی یا رضا 2
رضا غریب الغربا
رضا معین الضعفا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زائرات میان، دسته به دسته
یکی قلبش از زمونه،خیلی بشکسته
زائر مشهدالرضاتن
اینا همه از عاشقاتن
خیلیا کربلا نرفتن
منتظر برگ براتن
مددی یا رضا2
یکی مثه ابر بهاری
میگه با گریه و با زاری
کرب و بلا جوره تا وقتی
آقا امام رضارو داری
مددی یا رضا 2
رضا غریب الغربا
رضا معین الضعفا
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت
چه غریبانه ، غریبانه ، غریبانه گذشت
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو
از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو
او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد
روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در
درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________
@babollharam
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی
یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی
یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی
بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین
دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی
می خواستی سفارش حقِ علی کنی
امّا چه فایده که تو یاور نداشتی
عمری برای این که هدایت شوند خلق
در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی
وقتی صدایِ فاطمه آمد که سوختم
در عرش می شنیدی و باور نداشتی
رفتی از این دیار وَ اِلّا به یک نفس
تابِ صدایِ نالۀ دختر نداشتی
مسمار داغ بود و لب از سینه بر نداشت
آنجا مگر بهشت مُعطّر نداشتی
پنجاه سالِ بعد مشخص شود چرا
از روی سینه جسمِ حسین بر نداشتی
وقتی عدو محاسن او را گرفته بود
ز ره رسیدی عمّامه بر سر نداشتی
زینب نیابتاً ز تو بوسید آن گلو
زیرا که تابِ بوسه حنجر نداشتی
(قاسم نعمتی)
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را
مورخان بنوشتند با سرشک یتیم
هجوم درد به سر تا سر حیاتش را
سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد
چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را
چه سنگها که بر آیینهُ وجودش خورد
چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی خدای علی خواسته نجاتش را
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید سبزی یِ باران معجزاتش را
سلام
حرا شروع رسالت غدیرخم پایان
ادا نمود تمامی یِ واجباتش راه
...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش ) را
🔸شاعر:
#میثم_مومنی_نژاد
_________________________
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
من که این گونه پدر محو تماشای توأم
دخترت فاطمه ام غمزده زهرای توأم
گریه ام را بنگر خنده بزن بر رویم
باغبانا نه مگر من گل زیبای توأم
دم آخر سخنی گوی تسلایم بخش
زان که افسرده چو آیینه ی سیمای توأم
بارها از شفقت دست مرا بوسیدی
وینت آواز که من ام ابیهای توام
حالیا دست به پیش آر که بوسم دستت
من که پرورده ی این دست توانای توأم
پاسخش داد نبی کای گل زیبای پدر
از همه بیش به فکر تو و غم های توأم
بعد من باز شود باب ستم بر رویت
سخت امروز در اندیشه فردای توأم
صبر کن زآن چه رسد بر تو و بر جان علی
بس جگر سوخته بهر تو و مولای توأم
بینم آن شعله و دیوار و در و اندر بین
شاهد زمزمه ی وا ابتاهای توأم
لیکن از عترت من زودتر آیی به برم
در جنان منتظر دیدن سیمای توأم
🔸شاعر:
#استاد_سیدرضا_مؤید
________________________
مرثیه زبان حال حضرت رسول الله ص
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند
شعر روضه و نوحه رحلت پیامبر رسول الله
بروی داغ بدی بر جگرم می ماند
اشک در حلقه چشمان ترم می ماند
من گل یاس بهشتم بروی می سوزم
تو بمانی به برم برگ و برم می ماند
بودن محسن من در گرو بودن توست
پدرم تو که بمانی پسرم می ماند
خنده ام خنده وصل است ولی ای بابا
بعد من ناله ی در پشت درم می ماند
چادرم می ماند پیرهنم می ماند
بین کوچه اثر بال و پرم می ماند
سرخی بوسه میخ در و سیلی روی
گرمی بوسه تو ای پدرم می ماند
غصه از بابت حیدر نخوری بعد از من
زینبم پشت سر همسفرم می ماند
زینبم هست که در کرب و بلا بعد حسین
سر پناه همه اطفال حرم می ماند
محمد بیابانی
شعر روضه و نوحه رحلت پیامبر رسول الله
◾نوحه زمزمه ،زمینه و شور
◾شهادت امام حسن(ع)
◾بنداول
ای اهل ولا حسنم و شاه کرمم
از غربتم این بس که امام بی حرمم
درکوچهی غم شاهد آه مادرمم(۲)
میان کوچه گشته بهار من خزانی
موی سرم سپید شد تو موسم جوانی
◾بنددوم
خواهر همهی مردای محلهمون بدند
گرد خونهمون با آتیش سوزان اومدند
در پیش چشام مادرم و تو کوچه زدند(۲)
خودم دیدم که روی مادرمون کبود شد
خودت دیدی ز آتش این خونه پر ز دود شد
◾بندسوم
مظلوم و غریب اگه که میون وطنم
من گریه کن شهید بی غسل و کفنم
میلرزه از این همه غم و اندوه بدنم(۲)
گریه ی من برای شهید کربلا شد
شهید سر جدای کشته ی از قفا شد
◾بندچهارم
تابوت مرا به طرف مادر مبرید
در سمت بقیع همره حسینم ببرید
از داغ غمم جامه ی صبرو ندرید(۲)
بزار برا حسینم تو کربلا که تنهاست
بالبتشنهسرشبرویخاکصحراست
#مرتضی_محمودپور
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
8207.mp3
982.5K
رو میکنم با چشم تر به مشهدِ امام رضا
دلم همش پَر می کِشه تا گنبدِ امام رضا
آه خوشا به حالِ زائرای تو
منم غلامِ نوکرای تو
امام رضا فدات شم فدای رویِ ماهت
دعا کن آقا که منم شهید بشم تو راهِت
یا ضامن آهو
**
پنجره فولادِت آقا به درد عاشقا دواس
مشهدِ تو برای ما مدینه و کرببلاس
آه من اومدم با دو دستِ خالی
عنایتی یا مَولَی الموالی
فقیرِ عاصی و بَدَم خوب میدونی آقاجون
تو سائلا رو از خونَت نمی رونی آقاجون
یا ضامن آهو
**
بشنو نوای عشقه یا ابا الجوادِ عاشقات
زیر لَحَد امام رضا بِرِس به داد عاشقات
آه میون قبرم ای هل اتایی
بیچاره میشم اگر نیایی
به حَشر و میزان و صراط ای بر دو عالم ارباب
به حق زهرا (س) مادرِت سینه زنات رو دریاب
یا ضامن آهو
#زمینه_شوررحلت_پیغمبراکرم_ص
🎼#سبک_تسبیحات
#رسول_الله_ص
☑️بند اول مدحی
رسول الله (ص)
یا زوج الخدیجه الکبری (س)
یا سیدی یا ابالزهرا(س)
صل علیک یا مولانا
.....
ختم الانبیاءِ و المرسلین
ادرکنی یا حضرت مصطفی(ص)
یا ابوالقاسم ایهاالرسول(ص)
بأَبی و أُمّی لک الفدا
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند دوم
یا مصطفی(ص)
بعد از رحلت شما آقا
نشناختند حق تو رو مولا
به دین تو شد جسارت ها
....
گفتی کتاب الله وَ عترتی
بی حرمتی ها کردن به ساحتت
قرآنت رو کردن ورق ورق
جسارت ها کردن به عترتت
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند سوم
دم آخر
تا اشکای دختر و دیدی
روی دخترت رو بوسیدی
دادی به فاطمه امیدی
.....
میگفتی زهرا جان گریه نکن
جون بابایی ای نور دو عین
بعد من خیلی زود فاطمه جان
به من ملحق میشی ام الحسین(ع)
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند چهارم
همونایی
که اسم تو رو می آوُردن
نمک سفره تو میخوردن
خیلی دخترت رو آزردن
.....
خونه ی حیدر و آتیش زدن
قوم نمرودی های خیره سر
برا بیعت گرفتن از علی(ع)
ثانی با لگد میکوبید به در
صل الله علیک یا رسول
PTT-20211004-WA0079_150170161348.opus
114.4K
◾زمینه و زمزمهی و شور سینهزنی
◾شهادت امام حسن(ع)
◾بنداول
بابام علی مرتضی کشتهی در کوفه شده
کریم اهلبیتم و قاتل من کوچه شده
برجگر سوخته ام زهر جفا کاری شده
غصههای کوچه برام به مثل یک باری شده
وای مادرم وای مادرم(۴)
◾بنددوم
خودم دیدم مادرم و توی کوچه میکشیدش
خودم دیدم لگد میزد تا مادرم رو میدیدش
سیلیبهصورتشزد و گوشوارش افتاد روی خاک
با گوشه ی چادر سیاش اشکای من رو کرده پاک
وای مادرم وای مادرم(۴)
◾بندسوم
زینب بیا زهر جفا آتیش زده بر جگرم
من عازم سفر شدم می رم به پیش مادرم
جان تو و جان حسین تو کربلا تنهاش نزار
داغ غم بچه هات و اونجا دیگه بروش نیار
غریب بی کفن حسین(۴)
#مرتضی_محمودپور
❣﷽❣
🌑#دودمه_پیامبر_ص
◾️#دودمه_امام_حسن_ع
🌑#دودمه_امام_رضا_ع
◾️#دودمه_های_آخر_صفر
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا داردعـزا
آه و صد واویلتا
گاه میگوید پدر، گاهی حسن گاهی رضا
آه و صد واویلتا
رحلت جانسوز ختم الانبیا
فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی
فاطمه صاحب عزا
می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم
می رود از دار دنیا رحمه للعالمین
فاطمه شد دل غمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین
فاطمه شد دل غمین
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است
ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است
ماتم پیغمبر است
گریه کنان شیر خدا امشب است
شام عزای مصطفی امشب است
یا حسن مجتبی...
کشته زهر جفا...
من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم
خون چکد از کفنم
تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم
خون چکد از کفنم
ای زینب من زود بیا وقت سفر شد
حسن پاره جگر شد
با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد
حسن پاره جگر شد
در مدینه اگر از غم جگرم میسوزد
وای از روز حسین
کربلا دامن طفلان حرم میسوزد
وای از روز حسین
با که گویم هاله برگرد قمر افتاد بوده
یاس حیدر شد کبود
مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود
یاس حیدر شد کبود
گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم
بسته شد چشم ترم
در میان کوچه ها بودم عصای مادرم
بسته شد چشم ترم
یا کریم اهلبیت ای کشته زهر جفا
یا امام مجتبی
شاهد مظلومی مادر میان کوچه ها
یا امام مجتبی
تو کریم ابن کریمی حسنی آقایی
لک لبیک حسن
تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی
لک لبیک حسن
کنار قبر مادرش واویلا
شد تیر باران پیکرش واویلا
سینه ها از الم افروخته شد
تن و تابوت به هم دوخته شد
یا حسن ای خون جگر قوت تو
نشان تیر آمده تابوت تو
کریم فاطمه قربان نامت
هزاران حاتم طایی غلامت
واحسنا واحسنا....
ضربه تیر عدو را چوب تابوتم گرفت
حائلی ما بین میخ و پهلوی مادر نبود
رنگ رخسار تو چون مهتاب شد
پیکرت از زهر مامون آب شد
تا رضا زهر جفا نوشیده
فاطمه رخت عزا پوشیده
*
قاتل من زهر شرربار شد
قاتل مادر در و دیوار شد
*
رضا غریب الغرباء
رضا معین الضعفاء
*
در حجره غریبانه بسوزد جگر من کجایی پسر من
من چشم به راهم که بیایی به بر من
کجایی پسر من
*
لاله ی باغ ولا می سوزد از زهر جفا
شد خراسان کربلا
بر سر بالین او آمد ز ره ابن الرضا
شد خراسان کربلا
*
در غریبی جان سپارم کو جوادم ای خدا
آه و واویلا خدا
من ز زهر کینه سوزم مادرم در شعله ها
آه و واویلا خدا
*
تو رئوف اهلبیتی من تو را هستم گدا
یا علی موسی الرضا
آید از گلدسته هایت بوی عطر کربلا
یا علی موسی الرضا
*
بر مشامم می رسد از کوی تو بوی خدا
یا علی موسی الرضا
جان زهرا و جوادت یک نگاهی کن مرا
یا علی موسی الرضا
همه دانند که ایران سر و سامان دارد
یا علی موسی الرضا
تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد
یا علی موسی الرضا
*
از آتش زهر جفا
سوزد علی موسی الرضا
*
السلطان ابالحسن...
امام رضا امام رضا...
*
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم...
ما شفای مرضا را از فاطمه می خواهیم
ما فرج آقا را از فاطمه می خواهیم
*
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهم (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
با احترام، دست به سينه نهاده است
پايين پايتان به ادب ايستاده است
پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه
ك از كاروان زائر پاى پياده است
دیروز بین راه و فراسوی جاده ها
اکنون کنار روضه ی دارالسعاده است
مهمان دستهاى كريمانه ى شما
مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است
تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه"
مشق ارادتش به شما خانواده است
گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح
فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است
دارد صفاى اشك به پهناى صورتش...
با احترام دست به سينه نهاده است
🔸شاعر:
#مهدی_فخار_شاکری
___________________________
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مظهر رحمت خدا سلطان
هشتمین نور انما سلطان
سفره ات پهن هرکجا سلطان
السلام علیک یا سلطان
کرمت شد دلیل این اذعان
احدی نیست جز شما سلطان
بار خود نزد شاه آوردم
ذره ای اشک و آه آوردم
کوله باری گناه آوردم
بر حریمت پناه آوردم
گرچه عبدی پر از خطا هستم
زائر مشهد الرضا هستم
شده معنا کنارت آسایش
تویی آقا دلیل آرامش
با تو لازم نمی شود خواهش
گویم این را بدون آلایش...
گاهی اقرار و اعتراف رواست
" همه ی هستی ام امام رضاست "
دردمندم ، دوا نمی خواهم
من مریضم شفا نمی خواهم
حاجتی جز شما نمی خواهم
از تو غیر از تو را نمی خواهم
در کرم کار خویش را بلدی
دست خالی نمی رود احدی
معصیت های من ندیدی تو
پدرانه سویم دویدی تو
بین آغوش خود کشیدی تو
چشم بسته مرا خریدی تو
گره افتاده است در کارم
بیش از اندازه دوستت دارم
می کنی خوبِ خوب حالم مرا
راحت از دغدغه خیال مرا
بهر پرواز و قرب بال مرا ...
...می دهی رزق کل سال مرا
داده ای هر زمان مرا امداد
بهترین جاست صحن گوهرشاد
جبرئیلی که تا سما رفته
اهل عرفان که تا خدا رفته
هر کسی تا به کربلا رفته
قبل آن مشهد الرضا رفته
اخر اقا برات دست شماست
روز محشر صراط دست شماست
ای به دردم دوا امام رضا
نظری بر گدا امام رضا
از کرم یا سخا امام رضا
ببرم کربلا امام رضا
مدد از سوی غیر تو ننگ است
من حرم لازمم دلم تنگ است
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
_______________________
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Hossein Taheri - Ey Safaye Ghalbe Zaram - 128 - musicsweb.ir.mp3
10.82M
[♢ای صفای قلب زارم
هرچه دارم ازتودارم♢]
#مداحی🎼
#حسین_ طاهری
#شھادتامامرضا 🕌💔
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#زمزمه
#مناجات
#امام_رضا_علیه_السلام
زمزمه
#ای_صفای_قلب_زارم
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم
تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم
منم خاک درت .......... غلام و نوکرت
مران از در مرا.............به جان مادرت
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم
گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم
تو خوبی من بدم........به این در آمدم
به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی
به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی
نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو
دلم خورده گره .........به تار موی تو
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی
ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی
الا ای یار من........تویی دلدار من
نظر کن بر دل....... سیاه و زار من
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم
چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم
امیر کاروان..........امان ای الامان
مرو پیشم بمان....امام مهربان
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت
سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت
منم دیوانه ات.........مقیم خانه ات
تویی باغ گل و ........منم پروانه ات
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای همه بود و نبودم .......خاک تو مهر سجودم
از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم
نظر کن بر دلم............اگرچه غافلم
دعا کن کربلا...........کند حق شاملم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای امام هشتمینم.....نور رب العالمینم
نظری کن تا که روزی....روی ماهت را ببینم
دلم سرمست توست....فقط پابست توست
کلید مشکلم ..........فقط در دست توست
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
شعر روشه امام حسن (ع) از مسعود اصلانی
ابري شدم به نيت باران شدن فقط
مور آمدم براي سليمان شدن فقط
بايد ز گوشه چشم تو کاري بزرگ خواست
چيزي شبيه حضرت سلمان شدن فقط
بايد به شيعه بودن خود افتخار کرد
راضي نمي شوم به مسلمان شدن فقط
دنياي ديگريست اسيري و بردگي
آن هم به دام زلف کريمان شدن فقط
لا يمکن الافرار ز تير نگاه تو
چاره رسيدن است و قربان شدن فقط
در خانه ي کريم کفايت نمي کند
يک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط
اين لطف فاطمه است و عشق است تا ابد
سرمست از نواي حسن جان شدن فقط
فکري براي پر زدن بال من کنيد
من را اسير زلف امام حسن کنيد
آقا شنيده ام جگرت شعله ور شده
بي کس شدي و ناله ي تو بي اثر شده
پيش حسين سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته هاي روي لبت بيشتر شده
يک چشم خواهرت به تو يک چشم بین تشت
تشت مقابلت پر خون جگر شده
از ناله هات زينب تو هل کرده است
گويا که باز واقعه ي پشت در شده
اي واي از مصيبت تابوت و دفن تو
واي از هجوم تير و تن و چشم تر شده
مي گفت با حسين اباالفضل وقت دفن
اين تيرها براي تنش دردسر شده
موي سپيد و کوچه و تابوت و زهر و تير
دوران غربت حسن اينگونه سر شده
يک کوچه بود موي حسن را سپيد کرد
يک اتفاق بود که او را شهيد کرد
شعر روضه امام حسن (ع) از محتشم کاشانی
برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زد
نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیرخدا زدند
آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند
وانگه سرادقی که ملک مجرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفیدرید
بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بردر ِ حرم کبریا زدند
روح الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب
شعر مرثیه امام حسن مجتبی (ع) _ یاسر حوتی
آيا شده بال و پرت آتش بگيرد
هر چيز در دور و برت آتش بگيرد
آيا شده بيمار باشی و نگاهت
از نيش خند همسرت آتش بگيرد
آيا شده يک روز گرم و وقت افطار
آبی بنوشی ... جگرت آتش بگيرد
آيا شده تصويری از مادر ببينی
تا عمر داری پيکرت آتش بگيرد
می گريم از روزی که می بينم برادر
در کوفه موی دخترت آتش بگيرد
می گريم از روزی که می بينم برادر
از هرم خاکستر سرت آتش بگيرد
آه ... از خنکهای گلويت بوسه ای ده
تاقبل از اينکه حنجرت آتش بگيرد
آقا بس است ديگر مگو از شعله هايت
ترسم که جان خواهرت آتش بگیرد
شعر روضه امام حسن (ع) از هانی امیر فرجی
دست و پا ميزني و بال و پرت ميريزد
گريه ي خواهر تو روي سرت ميريزد
بهتر است سعي كني اين همه سرفه نكني
ورنه در طشت تمام جگرت ميريزد
در تقلاي سخن گفتني اما نه... نه...
جگرت از دهنت دور و برت ميريزد
خبرش پخش شده زهر تو را خواهد كشت
بي سبب نيست كه اشك پسرت ميريزد
جگرت،بال و پرت،اشك ترت ريخت ولي
چه كسي هست كه با نيزه سرت ميريزد؟
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
زمـیـنـه احـسـاسـی- ویژه وداع با محرم و صفر
سبک:نمیشه باورم،که وقت رفتنه( محمودکریمی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـد اول
چه زود تموم شد و،جمع میشه خیمه ها
شفا و حاجتم بود،تو چای روضه ها
دوماه کنار هم اینجا،به سینه می زدیم با هم
حسین حسین حسین گفتیم،هر شب و دم به دم
امیری یا حسین مولا( ۳ ) یا ثارالله
ـــــــــــــــــــــ
بـنـددوم
روزای آخره،دلم پر از غمه
وقت وداع با، ماه محرمه
محرم و صفر خدا، چه زود تموم شدو گذشت
مثل یه پلک زدن آقا،چه زودتموم شد وگذشت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدسـوم
باچشمای پر اشک،یه گوشه میشینم
یعنی محرم سال،دیگه رو میبینم
اگه که زنده بمونم،سال دیگه محرمت
نوکری میکنم برات،بازم به زیر پرچمت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدچـهـارم
یه عده بی ریا،خودی نشون دادند
حتی شنیده ام آقا، براتو جون دادند
هرکی اومدبایک امید،یه کاری روبدست گرفت
این شب آخری حسین،بدجوردلم شکست گرفت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدپـنـجـم
موقع مردنم،برس به داد من
توظلمت قبرم،توباش بیاد من
به سینه میزنم برات،با چشمای ترم حسین
دراون شب اول قبر،منتظرم حسین
پیرهن سیاه روضه هات،میخوام بشه برام کفن
توخونه سیاه قبر،بیا یه سر به من بزن
امیری یاحسین مولا(۳) یا ثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بــنـد شـشـم
چه سخته باورش،تموم شد این دوماه
بخون تو روضه خون بازم، روضه قتله گاه
بیا داداش حسین جونم،تا که من این دم آخر
ببوسم اون زیر گلوتو،من عوض مادر
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـد هـفـتـم
وابسته خودت،کردی منو حسین
خدانیاره روزی که،بگی برو حسین
کجا دارم برم آقا،جز در خونه شما
یه لحظه ام منو رها،نکن تورو خدا
امیری یا حسین مولا(۳) یا ثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم:
حسین رعنایی ۲۶ صفر ۱۴۴۳