eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
71 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رفقا، حیفه سفره جمع بشه و بی بهره بمونیم ...! به قول عبدِ خدا مرحوم بهجت (ره): کار خیر خودتون رو دست کم نگیرید! در هر کار خیری خودتون رو به قدر نخود هم شده شریک کنید، شاید همان کار خیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد ..!! ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است؛ (توفیق زیارت، رفیق خوب، همسر و فرزند خوب و…) [فضائل الصدقه/ مهدی قاضی‌زاده] راه‌های مشارکت ↶ https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم
بسم الله الرحمن الرحيم امروز روز عید هستی آفرین است عیدی که از هست آفرینش آفرین است امشب به فلک آفرینش نوح دادند بار دگر بر جسم احمد روح دادند نوری که از سیب بهشت آن شب درخشید امشب به چشم آفرینش نور بخشید این نور در قلب نبی نور آفرین شد تا منتقل از او به ام المؤمنین شد ای چار سادات بهشت اینک کجایید؟ کلثوم، ساره، آسیه، مریم بیایید چون اختران امشب به گرد ماه باشید پروانه شمع رسول الله باشید اطراف آن پاکیزه مادر را بگیرید تطهیر و قدر و نور و کوثر را بگیرید قرآن روی دست احمد را ببینید در دامن احمد محمد را ببینید پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند روز ازل تصویر یک آیینه بودند این هر سه یک نورند و دارای سه اسم اند در اصل یک روح مجرد در سه جسم اند ای روح پاک و جسم پاکت آسمانی ای مصطفی را صورتت "سبع المثانی" دست تو بالای سر خلق دو عالم پایت به چشم حاملان عرش اعظم تو آسمان آسمان ها در زمینى محکم ترین رکن امیرالمؤمنینى وصف تو از قول نبی «روحی فداها"ست تطهیر و قدر و کوثر و یاسین و طاهاست دست تو دست کبریا در آستین است اعضای تو اعضای ختم المرسلین است چشم تو در چشم محمد «حا و میم» است ابروت «بسم الله رحمان و رحیم» است آدم چو در امواج غم نام تو را گفت ذات الهی توبه او را پذیرفت تو کیستی که عقل کل گوید فدایت یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت تو کیستی که روز و شب ختم نبوت کرده زیارت خانه ات را پنج نوبت تو کیستی که ذات حق خوانده عزیزت اعجاز مریم آید از دست کنیزت تو کیستی؟ من کیستم تا از تو گویم؟ گیرم دهان خویش از کوثر بشویم آخر چه گویم تا نریزد آبرویم طوطی شوم تا هرچه گویی من بگویم در حشر امت هرچه دارند از تو دارند پیغمبران هم بانگ یا زهرا برآرند آید ندا از جانب ذات الهی محبوبه ام از من طلب کن هرچه خواهی گو خلق را بر عصمت و پاکیت بخشم بر وصله های چادر خاکیت بخشم امروز در بین خلایق داوری کن هم اولیا هم انبیا را مادری کن آن روز باشد روز داد زینبینت آن روز خون جوشد ز رگهای حسینت آن روز حکم از خالق یکتا بیاید هرکس که زهرایی است با زهرا بیاید روزی که امت ها ز دوزخ می هراسند هم فاطمه هم شیعه اش را می شناسند آتش کجا و ما کجا؟ کی باور ماست ما با همه گفتیم زهرا مادر ماست روز قیامت روز وانفساست فردا ای وای بر آنکس که بی زهراست فردا...
گفتند که تو حِصن حَصینی بی بی ماننــد علـی تــو بهترینــی بی بی بی تــو ضــربان قلب عالم نزنــد پس قلب تپنده ی زمینـی بی بی سر منشاء خیـر و برکاتــی زهرا بـانــیِّ تــمـام هَــیَئــــاتــی زهرا با دست تو کربلای ما امضا شد تو بـــرگ بــرات عتباتــــی زهرا در ظلمت شب قرص قمر می آید از جـاده ی روشــن سحـر می آید بی بی به خـدا منتقمت یک جمعه بــا سیصد و سیـزده نفـر می آید
‍ ‍ . 🎼 بند اول آسمون داره نم نم غزل می‌باره امشب چشمای همه از شوق ابر بهاره امشب دریاها دوباره بی‌قرارن انگار ماه می‌خواد رو زمین پا بذاره امشب کنار گهواره همه ملائک خندونن سرود شادی می‌خونن تو عرش اعلا سوره‌ی اعطينا هستی پیغمبر اومد ترنم کوثر اومد از آسمونا يا زهرا ذكر دل بي تابم مادر مهربونه اربابم 2 بند دوم علت ضربان قلب پیمبر اومد معنا و تجسم "ازهمه بهتر" اومد کوریه چشم حسودای ابتر از بهشت برا زمین مادر اومد روز مادر بايد وجودمو هديه بيارم دار و ندارمو بذارم به پاي مادر اين جون ناقابل- خدا كنه يه روز فدا شه سرازتن منم جداشه به عشق حيدر یاعلی آرامش دل زارم فدایی‌شن همه ایل و تبارم /
‍ سرود میلاد باسعادت حضرت زهرا «س » 🌹🌹 سرزد از باغ نبی ، نوگل احمر شد معطر عالم از ، بوی نیلوفر روشن از نور رخش ، عالم امکان ارمغانی آمد از ، جانب یزدان آمد که گردد همسر حیدر دخت محمد ، سوره ی کوثر آمده یارعلی ، مادر گلها پارهٔ جان نبی حضرت زهرا امشب ازبهر پدر ، نورعین آمد مادر خوب حسن ، باحسین امد آمد به دنیا ، جلوه ی داور دخت محمد سوره ی کوثر عصمت کبری شده، برزمین نازل گشته ازمیلاد او، شاد وخرم دل مظهر مهرخدا، فخرنسوان است بهترین محبوبهٔ،‌ پاک سبحان است هرگز نیاید مثل اودیگر دخت محمد سوره ی کوثر حاجت ماکن روا ، ازکرم یارب حق زهرای جوان ، دخترش زینب کن‌ظهور مهدی ، فاطمه نزدیک‌ تاشود روشن شب، تیره وتاریک بنما نظر بر «سید» مضطر دخت محمد سوره ی کوثر سبک 👇👇 با صدای عارف 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد حضرت زهرا سلام اللّه علیها اِی‌بهترین در آسمان اِی‌برترین زن بَر زمین اُمِّ اَبیهایِ نبی کُفوِ امیرالمؤمنین یاراضیه یامرضیه یاطاهره یاهانیه دلداده‌یِ خیرُالبشر خیرُالنِّساءِ عالمیٖن عالَم مُریدِ حیدر و مولا شهیدِ چشمِ تو با هر نگاهَت گفته او صدآفرین نازآفرین خِیرِ کثیرِ مصطفیٰ سرچشمه‌یِ عشق و حیا اِی مادرِ خوبِ حسن اِی همسرِ حبل‌ُالمتین در آسمان‌ها می‌شود امشب به‌پا جشنِ شما یا فاطمه شورِ نجف ذکرِ دمشق و کربلا هرکَس دلَش شد مادری پابندِ حیدر می‌شود وَاللّهِه قلبِ حیدری بی‌تابِ مادر می‌شود در زندگی حس می‌کنم من مادری‌هایِ تو را هرجا که می‌لغزد دو پایم یاس مضطر می‌شود اِنسیةُالحوُرایِ مولایِ بهشتی مادرم داری هوایِ نوکرت از این چه بهتر می‌شود با روضه‌هایِ تو خدا سردارسازی می‌کند با ذکرِ یازهرا همیشه فتحِ خیبر می‌شود مورِ حرم هستم که می‌خواهم سلیمانی کنم سربازِ رهبر باشم اُقیانوس طوفانی کنم پایِ ولایت مانده‌ای پایِ وِلا هستم بلیٖ لعنت به هرکه می‌کند خون بر دلِ مولا علی هوُ لاٰ فَتیٰ اِلّٰا علی لاسیف اِلّا ذوالفقار از فاطمیون نیست آن کس که نباشد با علی دنیا نمی‌فهمد که بودی و که هستی مادرم عقبیٰ نمی‌داند مقامَت را کسی اِلّا علی وقتی که تسبیحات می‌گویی گِره وا می‌شود تسبیح بردار و گِره وا کُن دوباره یاعلی اُفتاده بی‌بی جان گِره بر کارِ نوکرهایتان راهِ حرم را باز خواهد کرد باز اِمضایتان حالِ مرا تو خوبتر از هر کسی می‌دانی و...... حرفِ دلم می‌خوانی از این دیده‌یِ بارانی و....‌ آشوب هستم هر شبِ جمعه دلم طوفانی است آرام خواهم شد فقط در ساعتِ مهمانی و....‌‌ وقتی نگاهم می‌شود خیره به سویِ گنبدش تو به حرم پا می‌نَهی در بینِ چاوُش‌خوانی و.... گویی ندارد مادری که تشنه دست و پا زده چشم‌اِنتظارِ ساعتِ پایانِ این هجرانی و..... آن جمعه‌ای که می‌زند تکیه به کعبه دلبرم گیرد تقاصِ غصّه‌هایِ قلبِ زهرا مادرم
آن شب زمین مکه بر خود ناز می‏ کرد با ناز خود درهای رحمت باز می‏ کرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گویای تکبیر بلال از هر طرف بود آن شب شفق در باغ دل ها لاله می ‏کاشت آن را به عشق یار هجده ساله می‏ کاشت آن شب سحر سجاده ‏ی دل باز می‏ کرد قامت به قد قامت، مودّت ساز می ‏کرد آن شب فلق شعر گل مهتاب می‏ خواند از بهر غم، شادی، حدیث خواب می ‏خواند آن شب سپیده جامه بر تن چاک می‏ کرد گرد ملال از روی احمد پاک می‏ کرد آن شب زمان چرخ و فلک را تاب می ‏کرد کلک قضا لوح قدر را آب می‏ داد آن شب زمین آبستن شور و شعف بود غواص دل آماده‏ ی صید صدف بود آن شب منا شعر مبارک باد می‏ خواند زیبا سرود آن شب میلاد می‏ خواند آن شب خدیجه بود و درد بار داری از بارداری بود کارش بی قراری آن شب ز تنهایی روانش رنج می ‏برد رنج شکوفایی به پای گنج می‏ برد آن شب زنان مکه بر او پشت کردند از او بریدند و نکوهش مشت کردند آن شب درّ ناسفته ‏ای، بحر کرم سفت طفلی که بودش در رحم با او سخن گفت آن شب میان آن دو اسراری مگو بود وقت شکوفایی نخل آرزو بود آن شب به مادر از بهشت و حور می ‏گفت از مرگ ظلمت در دیار نور می‏ گفت آن شب سحر آهنگ شادی ساز می ‏کرد در را برای صبح صادق باز می‏ کرد آن شب خدیجه بود و آه جانگدازش لطف خدای مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتی بانوان امداد کردند با یاری خود قلب او را شاد کردند آن یک به دستش ساغری آکنده از مُل آن یک برایش سندس و استبرق و گل آن یک به پایش با ترنم لاله می ‏ریخت لبخند از لب در، دیار ناله می‏ ریخت آن یک برایش باده در پیمانه می ‏کرد آن یک پریشان گیسوانش شانه می ‏کرد مریم به گوشش آیۀ انجیل می‏ خواند آسیه بهرش داستان نیل می‏ خواند سارا برایش عود و عنبر دود می ‏کرد او را مهیا بهر یک مولود می‏ کرد ناگه خدا از راز هستی پرده برداشت آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت تا مصطفی را ابتران ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پیغمبر نخوانند ام القرا آیینه دار نور گردید چشم کج اندیشان عالم کور گردید کون و مکان را ذات حق زیب و فری داد بر خاتم پیغمبرانش دختری داد آن هم چه دختر نازنین و ناز پرور دختر نه بلکه بر یتیم مکه، مادر بالاتر از او بین زن ها دختری نیست در امتحان همسری شد نمره ‏اش بیست هر تار مویش آیۀ حبل المتین است بر حلقۀ انگشتر خاتم، نگین است آمد به دنیا عصمت کبرای سر مد ام‏ الائمه فاطمه ام ‏محمد آمد به دنیا شاهکار کل خلقت گنجینۀ شرم و حیا و کان عصمت آمد به دنیا آنکه نورش منجلی بود معراج احمد بود و منهاج علی بود آمد به دنیا آن که هستی هست مستش از مستی هستی بشر شد پای بستش گر او نبودی هستی عالم نبودی مشهودی از آب و گل و آدم نبودی گر او نبودی زندگی بی محتوا بود در پردۀ ابهام آیات خدا بود او رحمتی بر رحمه للعالمین است او زینت آیات قرآن مبین است بر جسم ختم‏ الانبیا روح است زهرا بر کشتی عدل علی نوح است زهرا آئینه دار نهضت پیغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقی علی هست و علی را اوست کوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستین بر زنان حفظ حجاب است لب های ختم الانبیا بوسید دستش پیمانۀ صبر علی گردید مستش از بس که داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بود از احترامش بی فاطمه نام نبی معنا ندارد فرقی علی با حضرت زهرا ندارد 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مشکاتِ ذاتِ قدسی و نورِ اِله تو هم روشنیّ صبح و طلوعِ پگاه تو بر ذاتِ پاکِ حیّ تعالی گواه تو از هولِ رستخیزِ قیامت، پناه تو جانِ نبی و کُفو علی، بانوی بهشت تا حشر از کرامتِ تو می توان نوشت از ساقِ عرش از طرفی دیگر آمدی در مُصحفِ کریمِ خدا کوثر آمدی حوریه ای به هیأتِ انسان در آمدی بینِ زنانِ برترِ عالَم سرآمدی اُمُّ الفضایلی و نداری نهایتی «ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی» ای در بیانِ قدر تو الکنْ زبانِ ما بیرون ز درکِ کُنه مقامت، توانِ ما «ای برتر از خیال و قیاس و گمانِ» ما محتاجِ توست در همه عصری جهانِ ما گوییم هرچه، حوصله را سر بیاورد باید خـدا به شـرحِ تو محشر بیاورد تو اُسوه ی عفاف و وقار و متانتی بر هَلْ أَتای سـوره ی قـرآن دلالتی بر بخشش و گذشت و کرامتْ تو آیتی چشمِ امید ماست به لطفت، عنایتی تو از ازل، پناهِ ابد، تا همیشه ای بر نخلِ سبزِ پاکِ امامت، تو ریشه ای سارا و مریم، آسیه و هاجر آمدند خیلِ فرشته از طرف ِ داور آمدند در زادْروزِ تـو همگی یکسـر آمدند بهرِ طوافِ شافعه ی محشر آمدند سِّرِخفی در عالَمِ ایجاد شد عیان گنجینه ای گشوده شد از غیبْ بر جهان کوثر، کریمه، مهدیه، راضیّه، فاطمه نجمه، زکیّه، صالحه، عالیّه، فاطمه عَذرا، صفیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه حَورا، علیمه، فاضله، مرضیّه، فاطمه در شأن و جایگاهِ تو ای مظهرِ وَدود لَولا لَمـاخَلَقْتُکُمـا آمده فرود * جایت کجاست جانِ نبی، جز دلِ علی تو پشت در به کوچه شدی حائلِ علی اول شهیـدِ راهِ علی، واصـلِ علی مشکلْ گشا علیست، غمت، مشکلِ علی داغِ نشسته بر دلِ حیدر نمی رود خونی که مانده بر روی این در نمی رود شاعر: *بخشی از متن حدیث لولاک: يا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما. ترجمه= ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم.