eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف 🔻محمدجوادشیرازی ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد دیگر وصال جنت را آرزو ندارد هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد ارواحنا فداه
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻علی انسانی از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای من با هوای دیدن تو زنده مانده ام جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی بر نداشتم با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد اما دوپلک خود ز چه بر هم گذاشتی یکباره از چه رو، دو ستاره افول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی من کنار عمّه سِتادم به روی پای مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم دستی سیاه بی ادبی کرد با سرت من هم کبود دست روی سر گذاشتم با آنکه دستبرد خزان دیده ای و لیک باغ ولایت است که سر سبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل اگر چه آب ندیدی ولی بُوَد از غنچه های صبح لبت نو شکفته تر از جورها که با من و عمـّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته تر هر کس غمم شنید، غم خود زیاد برد بر زاری ام ز دیده و دل، زار گریه کرد هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبه ی من ماه می برد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می برد گر اشک من به چهره ی مهتابی ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم بر شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه،غصّه،زخم زبان،داغ، بی کسی این کوه را بگو، چون کاه چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کشد سیلی نخوره نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه ام دست عَدو بزرگ تر از چهره ی من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یکبار سر به گوشه ی ویران بزن، ببین من خاک پای تو به جبین می کشم بیا کن زنده یاد مادر خود را ببین چسان خود را از درد روی زمین می کشم بیا گر در بَرَت به پای نخیزم ز من مپرس اما ببخش، نیست توانی به پای من نه شمع در خرابه، نه تو گفتگو کنی مشکل شده شناختن تو برای من ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی ام من تا شناسمت به رخت دست می کشم ای گل، زعطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است سلام الله علیها
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻 علی اکبر لطیفیان پایش ز دست آبله آزار می کشد از احتیاط دست به دیوار می کشد در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها "با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد" دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک عکس علمدار می کشد او هرچه می کشد به خدای یتیم ها از چشم های مردم بازار می کشد گیرم برای خانه تان هم کنیز شد آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟ چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟ نقشی که می کشد همه را تار می کشد لب های بی تحرک او با چه زحمتی خود را به سمت کنج لب یار می کشد سلام الله علیها
✅ مدح و مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻 سعید نسیمی آیینه دار عصمت کبرا رقیه بالا نشین عالم بالا رقیه بابای او باب نجات امت است و باب ورود قلب این بابا رقیه دنیا اسیر دست های کوچک اوست فردا امیر عرصهٔ عقبی رقیه ابر کرم، باران رحمت، رود جود است عالم کویر تشنه و دریا رقیه با هر نفس از نای عاشق روضه خیزد دم یا حسین و بازدم هم یا رقیه هم‌ کوثر و‌ هم‌ کاف ها یا عین صاد است زینب ترین زهرای عاشورا رقیه با یک نگاه از گوشهٔ چشم کبودش حاجات ما را می کند امضا رقیه از اربعین جا ماند اما ماند رزقِ مشّایهٔ ما سینه زن ها با رقیه از کربلا تا شام با صدها مغیره شد قاب عکس روضهٔ زهرا رقیه دوران هجرانش سر آمد تا سر آمد بر زانویش بنشاند بابا را رقیه حالا خرابه هیئت و او ‌روضه خوان است گشته گریزش بوسه بر رگها رقیه سلام الله علیها ۱۴۰۱
ثابت شده به گریه کنان منورش.. عزت فقط برای حسین است و نوکرش طبق حدیث هرکه دراین داغ گریه کرد آقا نشسته است دوزانو برابرش آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد ریز و درشت ثبت شده بین دفترش از پرچم عزای حسین دل نمیکنم گوهر شناس چشم نپوشد ز گوهرش من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست هرکس که خاک پاش نشد خاک بر سرش آن منبری که وقف عزای حسین نیست چوب است چوب خشک نخوانید منبرش.. تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش منت سرم‌گذاشت و اینجا مرا کشاند جایی که ایستاده دم در پیمبرش شکر حسین میکنم آخر سپرده است کار تمام گریه کنان را به دخترش ما تربیت شدیم به دست رقیه اش بیراه نیست گرکه بخوانیم مادرش این روز ها رکوع و سجودش مصیبت است از بس شکسته است همه جای پیکرش
خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شیرین‌زبان را نَه تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  اما  عمه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردند و عُریانت  به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم  خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنم ای تازیانه سنگ خاکستر حلالت می‌کنم ای خار  اما خیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم  ولی این ریسمان را نَه گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیاندازید سویم سنگ  اما تکه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پدر بخشیدم آنان را   ولی پیرِزنان را نَه
کجایی؟ تو بدون من نمی‌رفتی آخه جایی... ببین رو گردنم ردِّ طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمیتونم پاشم از جام نشستم کنج ویروونه میگیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی تو توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون میون شعله ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت-آتیش ِ خیمه نمونده از موهام چیزی کتک از حرمله(لع) خوردم بدم میاد ازش بی حد رباب(س) و گریه می انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشهٔ ابروم شکسته...مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلویِ ورم کرده واسه اینکه من از عمه جداشم زجر(لع) میومد همش محکم رو دستم با غلافِ خنجرش میزد دلم آتیشه بیتابم برا داغِ عمیقِ تو سنان(لع) داره یه انگشتر شبیه اون عقیقِ تو یه روز گوشواره م و دید و دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و میگفت به گوش ِ دخترم میاد می مُردم تا که می دیدم به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر(لع) با خنده به روی ذوالجناحِ تو!
: سالها بر درگهت خدمتگذارم یاحسین وین زمان بر لطف تو امیدوارم یا حسین مادرم بودت کنیز و من ترا هستم غلام ای غلامی تو تاج افتخارم یا حسین ای ید مشکل گشایت بر همه عالم محیط مشکلی لاینحل افتاده بکارم یا حسین تشنه گان در انتظار آب و من در پیش آب غرقه در خون تاب ره رفتن ندارم یا حسین اذن آب آوردنم دادی ولی ممکن نشد زین جهت از پیشگاهت شرمسارم یا حسین گرچه چشمم بسته شد از خون ولی در راه تو باز باشد دیده گان انتظارم یا حسین دشمن از تیغ جفا انداخت دستم را چو دید دست از دامان مهرت برندارم یا حسین ای تو صاحب اختیارم رحمتی کز یک عمود رفته از دل تاب و از کف اختیارم یا حسین گر برادر خواندمتبود از کمال اشتیاق ورنه در کویت غلامی جان نثارم یا حسین در ولادت دیده بگشودم بدامان علی در شهادت سربپایت می گذارم یا حسین در حضورت گرنه برخیزم مرا معذور دار چون که دیگر طاقتی بر جان ندارم یا حسین بر (مؤید)التفاتی کن به جان اکبرت کزدل سوزان شد اینسان سوگوارم یا حسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک شور احساسی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژه ی ایام محرم الحرام 🏴بند اول دوای دردای منی تویی که رویای منی خیلی دوسِت دارم حسین (آخه تو دنیای منی)۲ دلیله اشکای منی تو ماه زیبای منی من به تو مجنونم حسین (تویی که لیلای منی)۲ دستای خالیمو بیا پُر کن آقا آقا با یه نگات نوکرتو حُر کن آقا آقا سیدناالغریب حسین (آقام)۳ 🏴بند دوم ای علت دیوونگیم شدی تموم زندگیم خیلی تورو میخوام آخه (تویی حسینِ بچگیم)۲ توروبراخودت میخوام خیلی عزیزی چون برام غصتو میخورم حسین (تا که سفید بشه موهام)۲ داری هوای منو تو بی شک آقا آقا باتو کارام میُفته رو غلطک آقا آقا دستای خالیمو بیا... سیدناالغریب حسین (آقام)۳ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5825791784592083684.mp3
1.13M
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 سلام علی ساکن کربلا 🔳 امیری حسین و نعم الامیر منم نوکرِ پادشاه وفا به حقِّ علی ابن موسی الرضا به این اشک و این بیرق و روضه ها الهی بیام اربعین کربلا سلامٌ علی ساکن کربلا(۴) اجازه بده صاف و ساده بیام بده تو توان و اِراده بیام بذار از نجفِ علی یاحسین تا صحن تو پای پیاده بیام حسین... ندای تمام جهان یاحسین نوای لب عاشقانه یاحسین الهی بیام تا حرم اربعین با مهدی صاحب زمان یاحسین حسین.... (حضرت عباس) تو بی دستی و می گیری دستمو می ذاری توی دستای شاه دین شنیدم که روضه یِ تو اینه که... با صورت آقا افتادی رو زمین علمدار من ای علمدار من(۴) کمر حسینو شکسته غمت پاشو نذار زینب آواره شه پاشو غیرتی و نذار گوشایِ.... یه دختر با چنگ کسی پاره شه علمدار من.... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈