✅ زمینه حضرت رسول اکرم و امام حسن علیهماالسلام
🔻 کاری از داود قاضی
1️⃣ بند اول
عالم سیه پوشه دنیا عزا داره
برای رسول الله باز چشا داره میباره
افتادی تو بستر ای مهربون آقا
داره خون میباره از چشای علی و زهرا
داری میری تو ازدنیا عالم شده برات عزادار
تو میخونی غریبونه فاطمه جان خدانگهدار
مرو آقا 2 مرو مرو یا رسول الله
2️⃣ بند دوم
باز روضه میخونه / باز چشما گریونه
با نگاه آخرش برا حسنش میخونه
ای وای از اون کوچه / ای وای از اون سیلی
مادرت و میاری تا خونه باروی نیلی
تو میخونی با بغض و آه / مادرم و تو کوچه ها زد
تو میمونی و راز اون / دستی که روی صورت اومد
حسن جانم 2جانم حسن جانم حسن جان
#پیامبراکرم صلی الله علیه و آله
#امام_حسن
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_789503237697831129.mp3
2.74M
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
.
#زمینه_شهادت
#امام_حسن «ع»
بنْویسید (رو قبر من) ۲ قتیل اشک و آه
بنْویسید (کشته منو) ۲ یه روضه ی جانکاه
روضه ی بانوی مدینه
روضه ی میخ داغ و سینه
حک کنید روی خاک قبرم
علت مرگ من همینه
مگه یادم میره اون کوچه ی پُر از بلا رو
مگه یادم میره اون طعنه ها و خنده هارو
مگه یادم میره اون گریه های بی صدا رو
امان ای دل ۲ امان از داغ مادر
قلب من (عمریه که) ۲ از دنیا بیزاره
مرهم (درد من این) ۲ زهر شررباره
کی میگه همسرم منو کشت
همدم و یاورم منو کشت
باید عالَم بدونه اینو
غصه ی مادرم منو کشت
مگه یادم میره لرزیدن صدای مادر
مگه یادم میره سوز وصیتای مادر
مگه یادم میره پیر شد بابام به پای مادر
امان ای دل ۲ امان از داغ مادر
نزدیکِ (چل ساله که) ۲ رسیده جون بر لب
حاجتِ (قلبیِ من) ۲ روا میشه امشب
یادمه اون روزای دشوار
یادمه اون چشای خونبار
پیر شدم بسکه زُل زدم به
خونِ خشکیده ی رو دیوار
مگه یادم میره زخمی که روی سینه دیدم
مگه یادم میره اون طعنه هایی که شنیدم
مگه یادم میره غم های مادر شهیده م
امان ای دل ۲ امان از داغ مادر
شادیِ (این زندگی) ۲ دلم رو پس می زد
مادرم (روی زمین) ۲ نفس نفس می زد
حال مادر دلم رو آزُرد
تو همون کوچه ها حسن مُرد
وایسادم روی پنجه ی پا
اما دستش به مادرم خورد
مگه یادم میره سیلی و گوش و گوشواره
مگه یادم میره چشمای در حال نظاره
مگه یادم میره اشک و شبای بی ستاره
✍بهمن عظیمی✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
.
بوی جدایی می رسد از گریه هایم
بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم
در این دو ماهی که عزادار تو بودم
آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟
با این گناهان بزرگ و بی شمارم
لایق نبودم تا کنی آقا صدایم
امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی
از مجلس روضه نکردی تو جدایم
رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده
آن اشک هایی که بُوَد آب بقایم
یادش به خیر در اوّلین روز محرّم
سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم
یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه
حس می نمودم زائر عرش خدایم
یادش به خیر با هر فراز یا حسین جان
کرب و بلایی می شد این حال و هوایم
وقتی به تن کردم لباس مشکی ام را
گفتم دگر وقف شهید سر جدایم
پیراهن احرام حج کربلا را
حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟
دل کندن از روضه برای من چه سخت است
مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم
هر ساله مزد نوکری ام را حسین جان
می گیرم از دست علی موسی الرّضایم
آقا به حق مادر پهلو شکسته
امضا نما دیگر برات کربلایم
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟
بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر می شویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان
دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان
*********
اشعار خداحافظی بامحرم وصفر – محمدعلی بیابانی
عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است
شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است
به چشمهمزدنی این دو ماه هم رفت و
بهار گریه هم امروز رو به پایان است
از این لباس جدا گشتن آنقدر سخت است
که در برابر این هجر، مرگ آسان است
مرا حلال کن آقا که باز زندهام و
هنوز در تن من بین روضهها جان است
محرم و صفر ما تمام میشود و
همیشه ابر نگاه تو غرق باران است
تو فاطمیهات این روزها شروع شده
دلت شبیه دل مادرت پریشان است
همیشه کرب و بلاییم ما ولی امشب
کبوتر دلمان مقصدش خراسان است
************
خداحافظ،ماهِ غصه های حرم
بازم ذکرِ حَرمت زده به سرم
دوخته ام به پرچمای ماتمت نگاهمُ
چه جوری دربیارم پیراهنِ سیاهمُ
یادم نمیره ماه سُرخِ عزا
یادم نمیره صدای روضه ها
یادم نمیره زیارت عاشورا
حسین!آقام! جوونی ما به فدات
حسین!آقام! کی میرسیم به کربلات
وای…آقام،وای….
امشب شبِ آخرِ دوماهِ عزاست
مرهمِ دل دست حضرت زهراست
دل من قُرصِ به اون دعایِ خیرِ مادرت
آقاجون دستِ منُ بذار تو دستِ اکبرت
شرمندم آقا به خدا از شما
جامونده ام از تموم شهدا
زنده ام با یادِ شمیم کربلا
ردم نکن،به نوکری قابل بدون
آقایی کن،منُ به دوستام برسون
وای…آقام،وای….
45715_1397913104545_790271.mp3
790.3K
داره تموم ميشه سينه زني و شور و شين
يه سال ديگه گذشت ماه محرمه حسين
يادش بخير چقدر سينه زدم زير علم
گفتم يه كاري كن آقا منم برم حرم
منم بايد برم تا حرمه آقام حسين
فقط اينو ميخوام كه بزنه صدام حسين
حالا كه نوكرم كرده چقدر دعام حسين
'' حسين آقام آقام... ''
-----------------
اجازه دادي كه تا روضه ها منم بيام
تا فاطميه من دلتنگ اين پيرن سيام
پيرن سياهي كه داده به نوكر آبرو
سينه زدم برات اينو به مادرت بگو
بگو كه مزد نوكريه مارو هم بده
اذن زيارتو به حق اين علم بده
هرساله اربعين به نوكرا حرم بده
'' حسين آقام آقام... ''
-----------------
تو اين دوماهه تُ كر
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_حسن_شور
#شور
آرام جان حضرت زهرا حسن جانم
ذکر لبان حضرت زهرا حسن جانم
ما سائل شما /ما خاک این دریم
روحی لک الفدا /یا ایها الکریم
ای جانم ای جانم سیدالکریم حسن ای جانم
ذکر مدامِ عالم بالا حسن جانم
زهرا نوشته روی دل ما حسن جانم
تا نوکر توایم/ از عالمی سریم
روحی لک الفدا/ یا ایها الکریم
ای جانم...
از سوز زهر کین جگرت سوخت حسن جانم
پرپر زدی و بال و پرت سوخت حسن جانم
در لانه خودت/ بی بال و پر شدی
با دست همسرت/ پاره جگر شدی
**
داغت به سینه ام زده آذر حسین من
فکر توام در این دم آخر حسین من
آه از جگر مکش /در پیش من حسین
لا یوم کیومک/ ای بی کفن حسین
جسم تو می شود /در خاک و خون رها
راس تو می رود /بالای نیزه ها
#عبدالزهرا