eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول غمای تموم عالم توی قلبم جا گرفته دل حسرت کش زارم واسه کربلا گرفته نسخه ی طبیبم این بود که شدی کربلا لازم تو خودت بگو حسین جان به حرم کی میشم عازم غروبای حرمت رو هرگز ازیادم نمیره تامی افتم یاد صحنت بی امون گریه م میگیره یاحسین غریب مادر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅ بند دوم شور و آوازم تو هستی قبله ی رازم تو هستی همیشه گفتم ومیگم پرِ پروازم تو هستی نباشه لطف نگاهت گره می افته به کارم از چیزی هراس ندارم وقتی تو هستی کنارم 🌹 نباشی خدا میدونه زندگیم از هم میپاشه، میگیره غصه دلم رو یه شبی روضه نباشه 🌹 یاحسین غریب مادر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅ بند سوم دور شدن از تو محاله فکرشم عذابه حتی نکنی ردم از این در تو رو به حضرته زهرا(س) اسم تو شد اعتبارم نوکریت شدافتخارم خیلی مدیونتم اقا هرچی دارم از تو دارم 🌹 نگیری اشک چشام و نگیری حاله بکام و ناله دارم توی سینه ام بشنو اقا تو صدام و 🌹 یاحسین غریب مادر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅ بند سوم هوای کرب و بلات باز زده به این سرم ارباب تو رو به حقه عقیله این غلامه سیاتو و دریاب دعای بین قنوتم دیدن صحن و سراته دل من هنوز اسیره ضریح و پایین پاته 🌹 اقا رحمی به جوونیم ارزو به دل نمونم حاجت من و روا کن تا اخر باهات میمونم 🌹 یا حسین غریب مادر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅ بند چهارم همه امیدم به اینه که اقام من و میبینه توشب اول قبرم بالای سرم میشینه 🌹 میونه اون قبر تاریک وقتی ترس برم میداره امیدم همینه ارباب منو تنهام نمیذاره 🌹 توی اون لحظه حساب و کتاب من باحسینه دوملک هرچی میپرسن جوابم فقط حسینه یاحسین غریب مادر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
1_102741379.mp3
10.06M
[ غم توی چشات ، روی دلم بهونه پاشید - واحد ] - کربلایی جواد مقدم - شب عاشورای محرم ۱۳۹۸ - هیئت بین الحرمین طهران
1_102740011.mp3
4.8M
[ بعضی وقت ها ، مثلا تو جمعه شب ها - واحد ] - کربلایی جواد مقدم - شب عاشورای محرم ۱۳۹۸ - هیئت بین الحرمین طهران
1_102736802.mp3
4.4M
[ کار اشقیا ، به انتها رسید - شور و روضه ] فوق العاده زیبا - کربلایی جواد مقدم - شب عاشورای محرم ۱۳۹۸ - هیئت بین الحرمین طهران
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم اذن ورود ما به بهشت خداست اشک ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم اشک غم حسین بُود، خود بهشت ساز ما بعد روضه زندگی از سر گرفته ایم آنکه شنید نام حسین و نریخت اشک دوری از او به امر پیمبر گرفته ایم ما در کفن ز تربت او نور می بریم رزق سفر ز خاک همین در گرفته ایم ما بی حسین پست ترینِ خلایقیم با نام اوست رتبه ی برتر گرفته ایم ما در میان روضه ی او تحت قُبه ایم  حاجات خود به روضه مکرر گرفته ایم تا  آب می خوریم صدا می زنیم حسین این امر از سکینه ی اطهر گرفته ایم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
غروب جمعه رسید و نیامدی آقا قدم ز غصه خمید و نیامدی آقا غروب جمعه دوباره دلم گرفته بیا نسیم غصه وزید و نیامدی آقا دوباره باز گرفته دلم نگاهی کن به صد هزار امید و نیامدی آقا شبیه اشک سحر های مادرت زهرا ز دیده اشک چکید و نیامدی آقا هوای ابری قلبم دوباره بارانی است دلم دوباره تپید و نیامدی آقا عزیز فاطمه ، یابن العلوم و آثار گذشت وقت مَدید و نیامدی آقا غروب جمعه و جمعی هنوز منتظرند که جمعه طول کشید و نیامدی آقا و عده ای که دوباره اسیر معصیت اند دلم ز غصه رمید و نیامدی آقا چه پیرها که کنون زیر خاک خوابیدند و عاشقان جدید و نیامدی آقا ----------------- رسید زینب و آقا خودت که می دانی چه صحنه ها که ندید و نیامدی آقا رسید زینب و بر تَلِّ زینبیه وای چقدر ناله کشید و نیامدی آقا رسید زینب و خنجر به روی حنجر بود سر از جلو نبرید و نیامدی آقا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
عاشقت غیر از این دعا نکند از تو من را خدا جدا نکند جز شما از همه جفا دیدم جز شما هیچکس وفا نکند دامن تو گرفته دستم را بسپارش مرا رها نکند کور می میرد آنکه فکر کند مجلست کار کیمیا نکند عاشق تو گرسنه هم مانَد وعده ی روضه را قضا نکند به خداوند هیچ پلک تری حق داغ تو را ادا نکند کاش می شد برات می مردم روضه و گریه اکتفا نکند تا شدی نصف روز، کاش کسی اینچنین با "غریب" تا نکند کاش اگر آسمان زمین افتاد چکمه بر آن برو بیا نکند خواب دیدم تو بی کفن بودی من کفن داشتم؛ خدا نکند پسر دختر حبیب خدا تو کجا و حصیر کهنه کجا؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکر خدا حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است خانه را جارو زدی. ..از بسترت برخاستی از نگاهت می توان فهمید روز آخر است این لباسی را که می بافی برای محسنت آخرش هم قسمت او نیست، سهم اصغر است می روم در کوچه ها، قنفز میان کوچه هاست می روم مسجد مغیره در کنار منبر است ای ستون خانه ی من ، حرفی از رفتن مزن بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت جای بال زخمی و خاکی تو روی در است چند ماهی می شود ، حیدر شده خانه نشین چند ماهی می شود زهرا میان بستر است دست هایی را که می بوسید پیغمبر شکست راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست دست در دست حسن می رفت زهرا ، ناگهان... روی خاک افتاد قرآن...سوره ی کوثر شکست دست های بسته ی مولا گواهی می دهد بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست نیمه های شب زمان غسل زهرا بود که بعد چندین ماه بغض فاتح خیبر شکست سال های بعد عصر روز عاشورا که شد پیش چشم مادرش گهواره ی اصغر شکست از میان خیمه زینب دید ، پیش کوفیان قامت ارباب از داغ علی اکبر شکست از میان خیمه ها فریاد می زد خواهرش ساربان! آرام تر قدری که انگشتر شکست چوب محمل حال زینب را فقط فهمید بود... راستی زینب چه حالی داشت وقتی "سر"شکست احسان نرگسی رضاپور ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
جوهر شده دریا و زمین دفتر تحریر، از ساق درختان، قلم آورد خداوند میخواست که مدحت بنویسد، و همین شد که نام تو ( اُمُّ الکَرَم ) آورد خداوند بگذاشت ز جان و دل خود مایه ی بسیار تا هاله ی حُسنِ تو ، هَم آورد خداوند چون خواست که بی نوکر و بی عبد نباشی یک قوم به نام " عَجَم " آورد خداوند دانی که چرا سوره ی کوثر کم و کوتاست؟ چون واژه به وصف تو کم آورد خداوند محمد کابلی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
فاطمیه؛ حالِ ما مثلِ محرم می‌شود میهمان کاسه‌های چشم، زمزم می‌شود زیر سقفِ روضه‌ی مستورِ ناموس خدا هر کسی که مادرش زهراست، مَحرم می‌شود آبِ کوثر را به قوری‌های هیئت ریختند چای اینجا با دمِ سینه‌زنان دم می‌شود در عزای فاطمه؛ محجوبه‌های شهرمان ... چادری که روی سر دارند، پرچم می‌شود روضه‌ی مردانِ مشکی‌پوشِ مادر بی‌صداست «روضه‌خوانی» با زبان پیرهن هم می‌شود ! در نبردی که سلاحِ گریه می‌آید به کار فاطمیه؛ جبهه‌ی خطّ مقدم می‌شود با بهانه بی‌بهانه اشک، می‌ریزیم ما با در و دیوار هم مقتل مجسم می‌شود خم نیاوردیم، بر ابروی‌مان در مشکلات زیر بارِ روضه اما قدّمان خم می‌شود می‌شویم از داغِ مادر گریه گریه پیرتر مثل شمعی؛ قطره قطره عمرمان کم می‌شود اشک می‌ریزیم، شاید زخم او بهتر شود چون نمی‌دانیم، آیا اشک، مرهم می‌شود ؟! رضا قاسمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
میان خون پسرش داشت دست و پا میزد که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد که جای مادر خود فضه را صدا میزد به صورتی که چشیده‌است هرم آتش را عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند چه آتشی به دل ختم‌الانبیا میزد؟ به هوش آمد و از محسنش خبر نگرفت دلش فقط و فقط شور مرتضی میزد به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد دوباره در وسط کوچه بر زمین افتاد گریز روضه خود را به کربلا میزد.... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد یکی به پهلوی او نیزه بی‌هوا میزد یکی برآن تن مجروح با عصا میزد صدای شیون زهرا به گوش می آمد میان خون پسرش داشت دست و پا میزد به نیزه هم که سرش رفت چشم او وا بود گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن شراره بر حرم آل مصطفی میزد یکی به نیت غارت سکینه را میزد به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یتیمه‌ای که دلش همچو دامنش میسوخت زسوز سینه خود وامحمدا میزد عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f