eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
71 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
نوای حضرت کاظم دم مفاتیح است همیشه ذکرتوبر،دانه های تسبیح است برای خلق بشر، آفریده شد ذاتش کسی نبوده به زندان کند ملاقاتش میان خلق خدا کس نبوده همچون او که ناله های سحر نغمه ی مناجاتش نوابه هر سخنش بود،شد کلیم الله کسی که بوده به زندان سرای میقاتش اسیرسلسله بودو اسیرزنجیراست فرشته ها همه مخمور در خراباتش شکسته ساق دوپایش ویاکه افتاده کسی که می گذرد فوق عرش اوقاتش برای کشتن او سندی آمده امشب چنین که گشته هویدا تمامی ذاتش
کنج زندان بین زنجیر سرت ریخت بهم درقفس بوده ای و بال و پرت ریخت بهم کی توان گفت کجا تکیه به دیوار زدی ضرب شلاق ولگدها کمرت ریخت بهم تشنه بودی وزدی سرفه ی خشکی توشها لخته ی خون لبت دور و برت ریخت بهم اثرات گریه ات نیمه ی شب بودبلند چند تاری مژه از پلک ترت ریخت بهم به عصا هست نیازش همه پیران جهان یاوری نیست ببیند پسرت ریخت بهم کودکی بیش نبودی به بره حضرت عشق سر پیری به سیه چال پرت ریخت بهم شد جراحات تنت لخته خونابه چرا زندگی تو به یاد پسرت ریخت بهم
غروب بود و یهودی دوباره برمیگشت گمان کنم که صدایت ضعیف تر میگشت شنیده ام به تنت زخم های کاری بود که زخم تازه اگر بود بی اثر میگشت به زیر دست حرامی و درسیه چالی شکافِ زخمِ تنت باز و بازتر میگشت به زیر چکمه وضرب لگد خودت دیدی که ضربتش همه شلاق بودو بر میگشت غروب بود و تنت در میان زندان بودِ زهجر روی تومعصومه بیِ پدر میگشت
کنج زندان بین زنجیر سرت ریخت بهم درقفس بوده ای و بال و پرت ریخت بهم کی توان گفت کجا تکیه به دیوار زدی ضرب شلاق ولگدها کمرت ریخت بهم تشنه بودی وزدی سرفه ی خشکی توشها لخته ی خون لبت دور و برت ریخت بهم اثرات گریه ات نیمه ی شب بودبلند چند تاری مژه از پلک ترت ریخت بهم به عصا هست نیازش همه پیران جهان یاوری نیست ببیند پسرت ریخت بهم کودکی بیش نبودی به بره حضرت عشق سر پیری به سیه چال پرت ریخت بهم شد جراحات تنت لخته خونابه چرا زندگی تو به یاد پسرت ریخت بهم
درهوای زدنت بد دهنی آمده بود مردک پست پی هر زدنی آمده بود به رویِ ساقِ ترک خورده بلندم میکرد تازیانه پیِ هر پا شدنی آمده بود کارما دل به سوی جذبِ خدا ساختن است سوی ماها نظر قلب زنی آمده بود کنج زندان مردکی بودکه دشنامم داد ناسزابود که باهرسخنی آمده بود بس موی سرمن مردک ملعونه کشید موی آشفته به هر آمدنی آمده بود لنگه دربخدا زیرتنم جای گرفت درعزایم دلِ هر سینه زنی آمده بود
گشته بپاعزای.کاظم آل علی(ع) کرده دلم هوای .کاظم آل علی باشدبه دل ولای،،کاظم آل علی(ع) هستی ما فدای،،کاظم آل علی(ع) غصه ندارم اگر.زدنیابی نصیبم خوشم هستم گدای،كاظم آل علی(ع) توعشق کم نظیری،همچوعلی!توشیری! عمری شدم گدای.کاظم آل علی(ع) ولایت تومولا .سرمایه ی من شده دل شده مبتلای،کاظم آل علی(ع) اگربه عشقت این سر،جدا شود ز پیکر شودفقط برای،،کاظم آل علی(ع) ،شکر کنم خدارا.شدم گدای موسی دارم به سر هوای،،،کاظم آل علی(ع) (مجنون)اگر به محشر،،تنهاشدی غم مخور به لب بزن ندای،،کاظم آل علی(ع)
بهاره و منم دارم‌ خونه تکونی میکنم دارم دلم رو جای عشقِ آسمونی میکنم همونی که یه عمره که میسازه با خوب و بدم کرده بدهکارم ولی ندیده هیچ خیری ازم بهاره نمیدونم کجایی دلم شده هوایی مشهد یا کربلایی میباره چشم‌تو مثل زمزم جمعه رسید و بازم میگیری زانوی غم چرا نشد کنار ما بشینی بدوزی به صورت ما چشاتو با یک نگاه مهربونت ارباب عوض کنی حال کبوتراتو الغوث و الامان مهدی بیا مهدی بیا یا صاحب الزمان عج بند دوم دلم میخواد یروز بیاد بین الطلوعین تو حرم روبه روی گنبد تو دست بذارم روی سرم بگم لَکَ العُتبی و بعد بسوزه با تو نفسام بمونم اونجا اونقده که سیر بشه از تو چشام ولی نه عشق حرم سیری نداره شور تو تغییری نداره حبیب تو پیری نداره حسینی باهمه فرق میکنی آقا منم یه قطره و تو دریا ازت میخوام یچیزی حالا میخوام کمک کنی جوونی من با روضه های زینبیه سر شه بذار تو راه شور و عشقت ارباب این دل بی اراده دربدر شه یا لیتنا حسین ، کنا معک‌کنا معک کنا معک‌مولا بند سوم محول الاحوال من سفره های کرامته هرچی گداست همیشه رو سفره های تو دعوته هرچی که من بد میکنم لطفت زیاد میشه بمن انقد خجالتم نده تورو خدا امام حسن کریمی هوای نوکراتو داری یه لحظه هم کم نمیذاری چه دستای کریمی داری غریبی خیلی دل تو مادریه اسمت چقد پر مشتریه فرق میکنی تو با بقیه اما خودت یه پرچمم نداری پرچم که هیچی زائرم نداری دلم میخواد برات حرم بسازیم دیگه کسی نگه حرم نداری جانم امام حسن ، غریب آقام غریب آقام غریب آقام مولا
. ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم از بهر وداع آمده سوی تو حسینم مظلومه ی حیدر (۳) ای نور دل حیدر و بانوی حزینه با این دل خون میروم ازشهر مدینه مظلومه ی حیدر (۳) از ظلم عدو خون شده مادر جگرمن چون شام شده مادر خوبم سحرمن مظلومه ی حیدر (۳) بر من زشقاوت عدویم ظلم فزون کرد بعدازحسن بن علی دلهاهمه خون کرد مظلومه ی حیدر (۳) هرگز نروم زیر ستم ،بار مذلت جان رابدهم در ره اسلام وشریعت مظلومه ی حیدر (۳) خون شددل من ازستم دشمن بیدین اهل حرم ازاین غم وغصه شده غمگین مظلومه ی حیدر مادربنگرگشته حسین شمع مزارت من میروم از شهر مدینه زکنارت مظلومه ی حیدر (۳) همراه شود بامن غمدیده ی مظلوم هم زینب وعباس وعلی اکبر و کلثوم مظلومه ی حیدر (۳) مادر بنگر قلب حسین تو کباب است همراه حسین تو علی طفل رباب است مظلومه ی حیدر (۳) پیچیده میان حرمم عطروبوی یاس همراه شود مادر من قاسم وعباس مظلومه ی حیدر (۳) مادر به کنار تو و جان بر لبم امشب گریان غم خواهر خود زینبم امشب مظلومه ی حیدر (۳) میسوزم از این درد و غم و رنج جدایی بنما تو دعا تا که شوم کرب و بلایی مظلومه ی حیدر (۳)
. مادر ای نوردوعین من حسینم من حسین از جور دشمن ها خون شددلم مادر زده شرر دشمن بر حاصلم مادر مظلومه یا مادر (۴) بی وفا دنیا شده اشک من دریا شده ای مادر خوبم بنگر که محزونم روم از این خانه با این دل خونم مظلومه یا مادر (۴) ظلم وکین افزون شده این دل من خون شده مادر شدم راهی به سوی جانانم یاری کنم از دین با دادن جانم مظلومه یا مادر (۴) در وداع آخرین دل غمینم دل غمین از شهر پیغمبر قصد سفر دارم بنگر به حال من بر دل شرر دارم مظلومه یا مادر (۴) مادر دل خسته ام از همه بگسسته ام روم دگرمادر از شهر پیغمبر با اهل بیت خود با همسر و خواهر مظلومه یا مادر (۴) مادرا جان بر لبم در کنار زینبم دخت رسول الله بر لب نوا دارم قصد سفر سوی کرب و بلا دارم مظلومه یا مادر (۴) درسرم شوق وصال کن حسینت راحلال روم که تا جان حسین فدا گردد حسین تو‌مادر سرش جدا گردد مظلومه یا مادر (۴)
✅✨ پرده پوشی گناه دیگران ✨✅ 🔹حضرت محمد صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرسیدند: اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی, گناهی دیدی چه می‌کنی؟ مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند: او را می‌پوشانم 🔹رسول الله پرسیدند: اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند: او را می‌پوشانم. رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند. 🔹حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست. آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند: برای برادران خود پرده پوشی کنید 🔸مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶
🌹🌻🌻🌹 💥تاوان؛ ✅ برادران «حضرت يوسف» ‹ع›، وقتی میخواستند یوسف ‹ع› را توی چاه، بیندازند، يوسف ‹ع› لبخندی زد! يهودا پرسيد؛ «چرا می خندی.!؟» اينجا که جای خنده نيست! 💦🍀💦 ✳️ يوسف ‹ع› گفت؛ روزی در اين فکر بودم که چطور، کسی ميتواند به من اظهار دشمنی کند، با اينکه «برادران نيرومندی» چون شما دارم.! ✳️✳️ اما حالا می بینم «خداوند»، «همين برادران را» بر من «مسـلط کرد»، تا بدانم «تکيه گاهی» غیر از خدا وجود ندارد، و در حقیقت دربدری و «چاه نشـينیِ امروز من»، تاوانِ «تکيه کردن» به غیر خداوند مهربان است.!!