eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتاخورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است   ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است   گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت گنبد...قبول...رفت! ولیکن شُکوه؛ نه آن تکیه گاهِ راسخِ مانندِ کوه؛نه آری؛حرم خراب شد اما هنوز هست خورشید هست! پس چه بگویم؟که روز هست بیخود که نیست این همه دشمن کلافه است اینجا خرابه نیست؛که دارالخلافه است ای با چهار حجت حق همنشین؛ بقیع! تو؛ای بهشتِ خاکیِ روی زمین؛ بقیع! گاهی زیارتی به نیابت ز عاشقان... این اشتیاق و حسرت ما را ببین بقیع زائر؛ ضریح؛ گنبد و گلدسته؛ سنگفرش تقدیر تو نوشته شده این چنین؛ بقیع! روزی طوافْ دورِ ضریح تو می شود آری! قسم به عصر؛ به زیتون؛ به تین؛بقیع! گفتم بهشت چیست خدایا؟ ندا رسید جاییست بی نظیر؛ شبیه همین بقیع آل سعود رو به زوال است بی گمان از برکت ائمه ی مدفون در این بقیع مائیم و فتح شبه جزیره که دور نیست آل سعود و این نفسِ آخرین؛ بقیع! ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💠 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ..💠 فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین معز المؤمنین در عالم اند قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان یک طرف تنها حرم مرتضی و فاطمه از هر نظر مثل هم اند هست تنها فرق بین حیدر و زهرا حرم اوج غربت در کدامین داغ معنا می شود اینکه شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم شادی واهی کنید امروز را وهابیون چون که میسازیم با قتل شما، فردا حرم در مدینه کاخ ها با خاک یکسان می شوند بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمد های مقتل تا حرم ناله میزد مادری با اشک واویلا حسین ناله میزد خواهری با اشک واویلا حرم علی ذوالقدر ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5949301755396227309.mp3
790.1K
🎤 محمدصادق تهرانی زاده 📚“از صفای ضریح دم نزنید” ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به کوفه-5شوال ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babolharam
ورودمسلم به کوفه-5شوال درکوفه غم اشـاره هـا می بینی مرگ همه ی ستـاره هـا می بینی ازکوفه مخواه عهدو وفایی ، زیرا وا کـردن گـوشواره ها می بینی (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به کوفه-5شوال ✅ آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم من گرفتار دراین کوچه اغیارِ شدم لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست.. استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد... اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد... ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد... سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد چکنم وای که نام توحسین روی لب است دل من مضطرب از آمدورفت زینب است دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد همه را بودکه با ناله روانی میکرد یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید... رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اشعارمجنون6.بقیع_231269151816.amr
90.4K
: اشعارتخریب قبورائمه ی بقيع سبك..سنگین لطمه زنی.۶ رسیده هشتم شوال .شدم زین غم شکسته بال بقیع گردیده ویرانه.دل ازغصه شده بدحال _شده ویران بقیع امشب رسدجانم خدابرلب /فغان وآه واویلا.. ____________________ مزاره دلبران دیگر.نداره باره گه یارب ازاین باره مصیبتها.رسیده جان من برلب _شده ویران بقیع درغم شده عالم پرازماتم فغان و آه و واویلا..۲ ___________________ میادروزی که همراه.امام عصر خود اینجا میسازیم باره گاهی رو.برای حضرت زهرا _شده ویران.بقیع امشب رسدجانم .خدابرلب _فغان وآه واویلا..۲ __شعروسبک آرمین غلامی ( مجنون کرمانشاهی:) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اشعارمجنون4.بقیع_231269151824.amr
81.6K
اشعارتخریب قبورائمه بقيع.. سبك واحدسنگین۴.. بقیع درغم ِ تو امشب بنالم گرفته درغمت.این قلب زارم دراین ویرانه ها زاره بقیعم خدا داند گرفتاره بقیعم _واویلا واویلا..آه و واویلا..۲ _____________________ دوباره اومده هشتم شوال حال قلب ودلم گردیده بدحال ای بقیع آمدم اندر پناهت شده ویرانه صحن وباره گاهت واویلاواویلا..آه واویلا.. _______________________ آخرش میسازیم گنبدبراتو کاش بمونه دلم همیشه باتو یه روز واست بقیع صحنی میسازیم کناره توبقیع .غرق نیازیم _واویلا واویلا آه واویلا..۲ _شعروسبک آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی): ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5841704256171675261.mp3
921.9K
سبک شور امام حسن علیه السلام ایام تخریب بقیع... حرم نداری فدا سرت آقا میشم خود من کارگرت آقا *مدد حضرت زهرا(سلام الله علیها) می سازیم ضریح و مرقد کوری چش سعودی نه یکی که چارتا گنبد *به کوری چشمای دشمنا میشه تو بیقع هم برو بیا مث مشهد مث نجف و کرببلا *بیتابم دریابم یا حسن اربابم ⬛️⬛️⬛️⬛️ *مهر تو رو از ازل گرفتم تو خواب ضریحتو بغل گرفتم *تو خیالم اینه آقا که یه روزی خادمت شم منم از جارو کشای در باب قاسمت(علیه السلام)شم *چه صفایی داره محرما سیا پوشی صحن مجتبی(علیه السلام) فاطمیه شلوغی و دسته های عزا بیتابم دریابم یا حسن(علیک‌السلام) اربابم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود     هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babolharam
4_5852482120118699609.m4a
1.5M
بسم رب العشق زمینه تخریب قبور ائمه بقیع باز  پریشونه قلبم براغم بی سایبونی ِمزار بقیع کاش مثه یه کبوتر بپرم وباشم همیشمو (کنار بقیع)۳ خسته شدم از این همه شبی که نداره سحر روشنی آرزومه فقط آقا سینه زنی یه شبی توی مدینه دلم گرفته واسه ی حرمی که دیگه نداره زائری خادمی ومجاوری مسافری همه ی غصم اینه میرسه بقیه الله بقیعو میسازیم ایشالا۳ باد بوزه روقبرا همه جامیشه خاکی وغباروگردی هنوز خاک بارونی بباره میشه دیگه گل وای دلم میسوزه هر شب وروز (توهرشب وروز)۳ غریب عالم یعنی که بچه ونوه هات حرمی دارن و روضه خونایی وخادمی دادن و هنوز حرمی نداری غریب عالم یعنی که کرم توگداهارو سیر میکنه ولی غم اوناتوروپیر میکنه مثه صدقه ی جاری میرسه بقیه الله. بقیعو میسازیم ایشالا۳ غم میزنه آتیشم براکسی که توبقیع غریب ترینه خدا از کوچیکی غریب بود خاطره های سختی رو دیده( تواون کوچه ها)۳ دیده توکوچه مادرش روی زمینه و یکی بالاسرش سیلی زده توی صورت پرپرش چقده بیقراره دیده دره خونه یه روز مادرشو یکی زده روی زمین جلوی چشای امیرالمومنین تموم دنیا تاره پای غم شما میمیریم انتقام تورومیگیرم مددی کریم آل الله مددی یا اباعبدالله محمد رضا _ رب العشق ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babolharam