#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
با احترام، دست به سينه نهاده است
پايين پايتان به ادب ايستاده است
پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه
ك از كاروان زائر پاى پياده است
دیروز بین راه و فراسوی جاده ها
اکنون کنار روضه ی دارالسعاده است
مهمان دستهاى كريمانه ى شما
مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است
تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه"
مشق ارادتش به شما خانواده است
گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح
فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است
دارد صفاى اشك به پهناى صورتش...
با احترام دست به سينه نهاده است
🔸شاعر:
#مهدی_فخار_شاکری
___________________________
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مظهر رحمت خدا سلطان
هشتمین نور انما سلطان
سفره ات پهن هرکجا سلطان
السلام علیک یا سلطان
کرمت شد دلیل این اذعان
احدی نیست جز شما سلطان
بار خود نزد شاه آوردم
ذره ای اشک و آه آوردم
کوله باری گناه آوردم
بر حریمت پناه آوردم
گرچه عبدی پر از خطا هستم
زائر مشهد الرضا هستم
شده معنا کنارت آسایش
تویی آقا دلیل آرامش
با تو لازم نمی شود خواهش
گویم این را بدون آلایش...
گاهی اقرار و اعتراف رواست
" همه ی هستی ام امام رضاست "
دردمندم ، دوا نمی خواهم
من مریضم شفا نمی خواهم
حاجتی جز شما نمی خواهم
از تو غیر از تو را نمی خواهم
در کرم کار خویش را بلدی
دست خالی نمی رود احدی
معصیت های من ندیدی تو
پدرانه سویم دویدی تو
بین آغوش خود کشیدی تو
چشم بسته مرا خریدی تو
گره افتاده است در کارم
بیش از اندازه دوستت دارم
می کنی خوبِ خوب حالم مرا
راحت از دغدغه خیال مرا
بهر پرواز و قرب بال مرا ...
...می دهی رزق کل سال مرا
داده ای هر زمان مرا امداد
بهترین جاست صحن گوهرشاد
جبرئیلی که تا سما رفته
اهل عرفان که تا خدا رفته
هر کسی تا به کربلا رفته
قبل آن مشهد الرضا رفته
اخر اقا برات دست شماست
روز محشر صراط دست شماست
ای به دردم دوا امام رضا
نظری بر گدا امام رضا
از کرم یا سخا امام رضا
ببرم کربلا امام رضا
مدد از سوی غیر تو ننگ است
من حرم لازمم دلم تنگ است
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
_______________________
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Hossein TaheriHossein Taheri - Ey Safaye Ghalbe Zaram - 128 - musicsweb.ir.mp3
زمان:
حجم:
10.82M
[♢ای صفای قلب زارم
هرچه دارم ازتودارم♢]
#مداحی🎼
#حسین_ طاهری
#شھادتامامرضا 🕌💔
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#زمزمه
#مناجات
#امام_رضا_علیه_السلام
زمزمه
#ای_صفای_قلب_زارم
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم
تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم
منم خاک درت .......... غلام و نوکرت
مران از در مرا.............به جان مادرت
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم
گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم
تو خوبی من بدم........به این در آمدم
به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی
به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی
نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو
دلم خورده گره .........به تار موی تو
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی
ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی
الا ای یار من........تویی دلدار من
نظر کن بر دل....... سیاه و زار من
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم
چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم
امیر کاروان..........امان ای الامان
مرو پیشم بمان....امام مهربان
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت
سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت
منم دیوانه ات.........مقیم خانه ات
تویی باغ گل و ........منم پروانه ات
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای همه بود و نبودم .......خاک تو مهر سجودم
از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم
نظر کن بر دلم............اگرچه غافلم
دعا کن کربلا...........کند حق شاملم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای امام هشتمینم.....نور رب العالمینم
نظری کن تا که روزی....روی ماهت را ببینم
دلم سرمست توست....فقط پابست توست
کلید مشکلم ..........فقط در دست توست
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
شعر روشه امام حسن (ع) از مسعود اصلانی
ابري شدم به نيت باران شدن فقط
مور آمدم براي سليمان شدن فقط
بايد ز گوشه چشم تو کاري بزرگ خواست
چيزي شبيه حضرت سلمان شدن فقط
بايد به شيعه بودن خود افتخار کرد
راضي نمي شوم به مسلمان شدن فقط
دنياي ديگريست اسيري و بردگي
آن هم به دام زلف کريمان شدن فقط
لا يمکن الافرار ز تير نگاه تو
چاره رسيدن است و قربان شدن فقط
در خانه ي کريم کفايت نمي کند
يک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط
اين لطف فاطمه است و عشق است تا ابد
سرمست از نواي حسن جان شدن فقط
فکري براي پر زدن بال من کنيد
من را اسير زلف امام حسن کنيد
آقا شنيده ام جگرت شعله ور شده
بي کس شدي و ناله ي تو بي اثر شده
پيش حسين سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته هاي روي لبت بيشتر شده
يک چشم خواهرت به تو يک چشم بین تشت
تشت مقابلت پر خون جگر شده
از ناله هات زينب تو هل کرده است
گويا که باز واقعه ي پشت در شده
اي واي از مصيبت تابوت و دفن تو
واي از هجوم تير و تن و چشم تر شده
مي گفت با حسين اباالفضل وقت دفن
اين تيرها براي تنش دردسر شده
موي سپيد و کوچه و تابوت و زهر و تير
دوران غربت حسن اينگونه سر شده
يک کوچه بود موي حسن را سپيد کرد
يک اتفاق بود که او را شهيد کرد
شعر روضه امام حسن (ع) از محتشم کاشانی
برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زد
نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیرخدا زدند
آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند
وانگه سرادقی که ملک مجرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفیدرید
بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بردر ِ حرم کبریا زدند
روح الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب
شعر مرثیه امام حسن مجتبی (ع) _ یاسر حوتی
آيا شده بال و پرت آتش بگيرد
هر چيز در دور و برت آتش بگيرد
آيا شده بيمار باشی و نگاهت
از نيش خند همسرت آتش بگيرد
آيا شده يک روز گرم و وقت افطار
آبی بنوشی ... جگرت آتش بگيرد
آيا شده تصويری از مادر ببينی
تا عمر داری پيکرت آتش بگيرد
می گريم از روزی که می بينم برادر
در کوفه موی دخترت آتش بگيرد
می گريم از روزی که می بينم برادر
از هرم خاکستر سرت آتش بگيرد
آه ... از خنکهای گلويت بوسه ای ده
تاقبل از اينکه حنجرت آتش بگيرد
آقا بس است ديگر مگو از شعله هايت
ترسم که جان خواهرت آتش بگیرد
شعر روضه امام حسن (ع) از هانی امیر فرجی
دست و پا ميزني و بال و پرت ميريزد
گريه ي خواهر تو روي سرت ميريزد
بهتر است سعي كني اين همه سرفه نكني
ورنه در طشت تمام جگرت ميريزد
در تقلاي سخن گفتني اما نه... نه...
جگرت از دهنت دور و برت ميريزد
خبرش پخش شده زهر تو را خواهد كشت
بي سبب نيست كه اشك پسرت ميريزد
جگرت،بال و پرت،اشك ترت ريخت ولي
چه كسي هست كه با نيزه سرت ميريزد؟
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
زمـیـنـه احـسـاسـی- ویژه وداع با محرم و صفر
سبک:نمیشه باورم،که وقت رفتنه( محمودکریمی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـد اول
چه زود تموم شد و،جمع میشه خیمه ها
شفا و حاجتم بود،تو چای روضه ها
دوماه کنار هم اینجا،به سینه می زدیم با هم
حسین حسین حسین گفتیم،هر شب و دم به دم
امیری یا حسین مولا( ۳ ) یا ثارالله
ـــــــــــــــــــــ
بـنـددوم
روزای آخره،دلم پر از غمه
وقت وداع با، ماه محرمه
محرم و صفر خدا، چه زود تموم شدو گذشت
مثل یه پلک زدن آقا،چه زودتموم شد وگذشت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدسـوم
باچشمای پر اشک،یه گوشه میشینم
یعنی محرم سال،دیگه رو میبینم
اگه که زنده بمونم،سال دیگه محرمت
نوکری میکنم برات،بازم به زیر پرچمت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدچـهـارم
یه عده بی ریا،خودی نشون دادند
حتی شنیده ام آقا، براتو جون دادند
هرکی اومدبایک امید،یه کاری روبدست گرفت
این شب آخری حسین،بدجوردلم شکست گرفت
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـدپـنـجـم
موقع مردنم،برس به داد من
توظلمت قبرم،توباش بیاد من
به سینه میزنم برات،با چشمای ترم حسین
دراون شب اول قبر،منتظرم حسین
پیرهن سیاه روضه هات،میخوام بشه برام کفن
توخونه سیاه قبر،بیا یه سر به من بزن
امیری یاحسین مولا(۳) یا ثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بــنـد شـشـم
چه سخته باورش،تموم شد این دوماه
بخون تو روضه خون بازم، روضه قتله گاه
بیا داداش حسین جونم،تا که من این دم آخر
ببوسم اون زیر گلوتو،من عوض مادر
امیری یا حسین مولا(۳) یاثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـنـد هـفـتـم
وابسته خودت،کردی منو حسین
خدانیاره روزی که،بگی برو حسین
کجا دارم برم آقا،جز در خونه شما
یه لحظه ام منو رها،نکن تورو خدا
امیری یا حسین مولا(۳) یا ثارالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم:
حسین رعنایی ۲۶ صفر ۱۴۴۳
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
زمان:
حجم:
149.7K