#امام_هادی_زمینه
یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه دیگه جسارت
یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه این همه غارت
یه مرد پیدا نشد/ بگه که دستاشو نبندین
میون کوچه ها / به اشکای چشاش نخندین
چی بگم از داغ دلش/ چی بگم از تاب و تبش
کشوندنش بزم شراب /شبیه عمه زینبش
حرمتش شکست
کشیدن از سرش عباشو
همهمه بر پاس توی کوچه
نمی شنوه کسی صداشو
حرمتش شکست
دیگه رمق براش نمونده
بمیرم از این همه غربت
دلش رو طعنه ها سوزونده
ایها الغریب یا هادی النقی مولا
به یاد کربلا / می باره چشمای تر تو
خدا رو شکر اقا/ نرفت اسیری خواهر تو
خدا رو شکر اقا /لب تو خیزرون نخورده
پیش چشم کسی/ نرفت روی نیزه ها سر تو
خدا رو شکر که کفنت/ یه تیکه بوریا نشد
نیفتادی توو قتلگاه / سر از تنت جدا نشد
توی کربلا
دل رقیه غرق خون شد
انگشتر جد غریبت
غنیمت یه ساربون شد
توی کربلا
خیمه هارو آتیش کشیدن
سر حسینتو توو گودال
یه عده از قفا بربدن
ایها الغریب یا هادی النقی مولا
#احسان_نرگسی
4_6046345450527656296.mp3
2.74M
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
هدیه به روح امام هادی صلوات
اللهم و صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمینه و شور احساسی امام هادی ع
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی مصطفی روحانی
به عشق تو من مبتلام
از راه دور اقا سلام
اسلام
اسلام
سلام به توای با وفا
سلام غریبه سامرا
اسلام
اسلام
سلام به نوکرای تو
سلام به زائرای تو
از راه دور سلام می دم
به سمت سامرای تو
غریب امام هادیه
تو ذکر لبهای منی
دوای دردای منی
ای اقا
ای اقا
تو بخواهی می شم منم
کربلایی می شم منم
ای اقا
ای اقا
با نگاه تو وا می شه
قفل تمام مشکلام
از تو می خوام ابن و جواد
تذکره ی کربو بلام
غریب امام هادیه 3
به نگاه تو مدیونم
واسه غمه تو گریونم
ای اقا
ای اقا
تو لحظه های اخرت
بودی به یاد مادرت
ای اقا
ای اقا
به یاد مادرت بودی
به یاد مسمارو سینه
تنت بودش تو سامرا
اما دلت تو مدینه
غریب امام هادیه 3
رضا نصابی
4_5983264484167254019.mp3
17.26M
#شور
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#نوحه
#شهادت_امام_هادی
#سبک_با_نوای_کاروان
سامره ماتم سراست
هر کجا بزم عزاست
هادی دین رفته امشب سوی عقبا
از این مصیبتها حسن شده تنها
واویلا واویلا (۲)
معتزِ بی دین پست
قلب هادی را شکست
زهرش اثر کرده بر جگر هادی
چه ها گذشت زین غم بر پسر هادی
واویلا واویلا
دومین ابن الرضا
در ره دین شد فدا
هادی دین گشته شهید زهر کین
از داغ او گردید دوم حسن غمگین
واویلا واویلا
تا که هادی شد کفن
خون شده قلب حسن
آتش به جانش زد سوز غم بابا
گرید ز داغ او اندر جنان زهرا
واویلا واویلا
سامرا هادی دین
شد شهید ظلم و کین
سوی جنان امشب او رهسپر گشته
روان ز هر دیده اشک بصر گشته
واویلا واویلا
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
134K
#نوحه شهادت امام هادی ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
4_6048874971516636146.mp3
1.4M
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
س#امام_هادی_شور
دل تنگ سامرا
نغمه چاووش آهنگ سامرا
میزنم به سینه سنگ سامرا
دل تنگ سامرا
بی تاب سامرا
خاک ماه عالمتابه سامرا
محشریه تو سرداب سامرا
بی تاب سامرا
حجت بن الحسن غریبونه
با گریه روضه می خونه۲
برا امام هادی محزونه
با گریه روضه می خونه۲
یا امام هادی یابن الزهرا
ای کشته ی زهر جفا
.....
شبونه اومدن
نانجیبا وحشیونه اومدن
بی اجازه توی خونه اومدن
شبونه اومدن
ای وای از غربتش
اونیکه لطف و احسان بود عادتش
توی کوچه شکسته شد حرمتش
ای وای از غربتش
باز شرر توی سینه افتادو
یاد مدینه افتادو۲
مادرش رو غریب گیر آوردن
با تازیونه آزردن۲
آه و واویلتا مادر مادر
ای کشته ی دیوار و در
......
آه غم شد بی حساب
قلب زهرا از این غصه شد کباب
به آقامون تعارف کردن شراب
آه غم شد بی حساب
چه سخته باورش
ولی بازم شکر حق که دخترش
توی بزم می نبود باخواهرش
چه سخته باورش
خیزرونو جلو چشم زینب
می برد بالا میزد رو لب۲
هی رقیه میرفت روی پنجه
فریاد میزد بابام عمه۲
یا اباعبدالله مظلوم آقا
ای کشته ی بغض اعدا
#علی_سلطانی
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_ولادت
#موسی_علیمرادی
چشمه عشق که جوشید خدا لب تر کرد
با نی خلق جهان را نفس کوثر کرد
هرچه جوشید علی بود علی بود و خدا
نمک سفره این طایفه را حیدر کرد
جاری از دامن این چشمه فقط چشمه شده
چشمه هایی که زمین را زفلک برتر کرد
وخدا هرچه که جوشید از آن خیر کثیر
صورت و سیرت او را علی دیگر کرد
عالمی تشنه این طایفه چشمه شدند
کاش میشد زغبار رهشان لب تر کرد
بازهم هردوجهان نیز گرفتار شده
دومین چشمه از آن چشمه پسر دار شده
پسری که رخ او جلوه مولا دارد
پسری که نمک حضرت زهرا دارد
چوب گهواره چنان دست گرفته است ببین
به کفش باز عصا حضرت موسی دارد
به تماشای قدش زنده شود گورستان
این که در مهد قدی محشر کبری دارد
به غبار قدم پیر غلامش سوگند
نفس نوکر او بوی مسیحا دارد
آنچنان آینه حیدر کرار شده
کعبه بردارد اگر باز ترک جادارد
نام توشد علی ویاد پدر بود حسین
نام تو نام پدر بود پسربود حسین
خنده روی لبت زندگی مادر شد
لای لایی شبت هر نفس خواهر شد
هرکه پرسیدکه دختر شده یا اینکه پسر
همه گفتند که شیری چو یل خیبر شد
سیب سرخی و پدر هرچه تو را وصف نمود
نیمه ای حیدر یک نیمه تو کوثر شد
همه از هیبت عباسی تو میگویند
باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد
زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر
تن تو زینت آغوش علی اکبر شد
توفقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند
در غم را به دل مادر غمدیده ببند
چه قدر رخت برای تو خریدم پسرم
چه قدر نقشه برای تو کشیدم پسرم
رخت میلاد تورا تا به شب دامادی...
چه قدر پارچه پای تو برید م پسرم
لای لایی ششم خواب تورا می گیرد
اینقدر خفتن با ناز ندیدم پسرم
کاش می شد که کمی زود زبان باز کنی
چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم
نذر کردم که علمدار پدر باشی تو
علم و مشک برای تو خریدم پسرم
آن همه نقشه کشید و همگی رفت به باد
تا گذار پدرت بر گذر غم افتاد
هرچه کردند نشد قطره آبی برسد
قطره آبی به لب خشک وکبابی برسد
هرچه کردند نشد گریه تو بند شود
کاش می شد که به چشمان تو خوابی برسد
پدرت برد که تا منت دشمن بکشد
خواست تا یک نفر از شر به ثوابی برسد
آنچنان دست پرش کرد عدو, هیچکسی
اینچنین حدس نمی زد که جوابی برسد
خون او را به فلک داد مبادا مردم
به سرلشگر نامرد عذابی برسد
چشمه عشق که جوشید خدا لب ترکرد
بانی مجلس ما را علی اصغر کرد
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مدح
#محمدجواد_شیرازی
هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد
از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد
سرمایه ی عشق شما راه نجات است
بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد
لازم نکرده که مرا فردا بخوانند
جنت اگر از نامتان سردر ندارد
گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا
مولود پر خیر و مبارک تر ندارد
کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی
کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟
دردانه ی سلطان طوسی یا محمد
والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد
عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید
عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد
در کودکی در قله های علم بودی
علم تو را عیسای پیغمبر ندارد
هم ارزش خاک عبایت را یقینا
در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد
فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم
کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد
در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند
راهی بجز این راه تا آخر ندارد
"وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس
عالم بجز چشم شما محور ندارد
می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت
مرغی که در وقت پریدن پر ندارد
محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را
هرکس تو را در این جهان باور ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_و_حضرت_علی_اصغر_ع_ولادت
#حسن_لطفی
اگر دست و بالت کمی خالی است
اگر حال و روز تو بی حالی است
اگر آسمان در قفس میکشی
اگر قسمتت بی پَر و بالی است
اگر کار و بار تو پیچیده و...
اگر چند وقتی بد اقبالی است
اگر تار و پودت گره خورده است
اگر غصهها نقشِ این قالی است
اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد
اگر مثل پاییز یک شالی است
علاجش فقط یک نفس یا علیست
خدا هست با آنکه او با علیست
خدا در شکوهِ جلال علیست
خدا در ظهورِ جمال علیست
خدا در نزولش علی میشود
خدا در مقامش کمالِ علیست
حرام خدا و حلال خدا
حرام علی و حلال علیست
پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت
که ما هرچه دیدیم مال علیست
علی چارده مرتبه آمده
علی عین میلادِ آل علیست
علی گفته و غرق عین اش شدیم
همه راهیِ کاظمینش شدیم
مرا فارغ از قیل و قالم کنید
مرا راحت از خشکسالم کنید
محال است لب را به مِی تر کنم
مرا تشنهی این محالم کنید
مرا بشکنید و بسازید باز
تَرَکهای روی سفالم کنید
فقط روی چشمان خود میکشم
از این خانه هرچه"حوالم"کنید
مرا میکشاند دو گنبد طلا
شب رفتنم شد حلالم کنید
ببینید رویای جبریل را
مبارکترین کودک ایل را
شلوغ است اگر آستانِ جواد
پُر از برکت است آسمان جواد
گدایی به شاهی مقابل نشست
چه ها میکند تکه نان جواد
پیمبر پدر با خدیجه شد و...
رضا نیز با خیزران جواد
علیاکبرش را ببین بعد از این
رضا می شود میهمان جواد
شبیه نماز حسین و علی است
نماز رضا با اذان جواد
فقط شانهات را به دیوار نِه
فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد
تو را میدهد تا قیامتِ مراد
گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد
خدا خواست تا بی کرانش دهند
و در یک افق سه جوانش دهند
علی جان آقای کرببلاست
حسین آمده تا سه جانش دهند
فقط دوست دارد ببیند علی
فقط دوست دارد همانش دهند
علی در سه صورت تماشایی است
علی را سه جلوه نشانش دهند
علی اصغرش هم علیاکبر است
اگر فرصت امتحانش دهند
به صف فطرس و جبرئیل و رباب
که نوبت به نوبت تکانش دهند
زمین خوردها را که جان میدهند
به باب الحوائج نشان میدهند
اگر بارِ ما از کَرَم میکشد
برای پدر بارِ غم میکشد
رسیده بگوید اگر قد کِشَد
شبیهِ عمویش عَلَم میکشد
غریبی ببین تشنگیاش ببین
که کارِ پدر بر قسم میکشد
گمانم به دنبال گهواره است
کسی که به آتش حرم میکشد
فقط مادرش آه دنبال او
در آن راهِ پُر پیچ و خَم میکشد
بِبَر نامِ او را خدا بعد آن
به حجم گناهت قلم میکشد
رباب است یک فاصله تا حسین
چهها کرده این حرمله با حسین