eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می بخشی گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می بخشی همان‌هایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می بخشی طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمیدانند بدهکارانه نیکوکارها را زود می بخشی دعای افتتاحِ تو؛ عجب حالِ بکا دارد سحرگاهان که اشکِ بیصدا را زود می بخشی برای توبه گرچه دیر می آییم اما تو دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می بخشی به ٱمراضِ وجودی بی تعلّل میدهی درمان گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می بخشی همین «ألعفو» میگویند مرهم میگذاری و به بیمارانِ نفساني شفا را زود می بخشی نمیدانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل گدایانِ علي-موسی الرضا(ع) را زود می بخشی به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش گوشه همیشه زائرانِ کربلا را زود می بخشی به «أدعوني» قسم؛ حاجاتِ اهل سجده را فوراً اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می بخشی همانهایی که دل بردند از تو در میانِ خون شهیدان ِ «ذَبیحاً بِالقفا» را زود می بخشی! @babollharam
1_4290503774.mp3
1.45M
/ سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ۱۴۰۱ کربلایی محمدحسین پویانفر دلم شد با خدا همراه سلام الله علی کریم آل الله سرِ سفرت مهمون بودن اجدادم که با خونوادم دل به تو دادم یا حسن یا حسن یا حسن یا ذالکرم سایه ی رو سرم از بچگی عشق تو باورم ای سفره ی نذری مادرم آخری روزی میشی صاحب حرم مولا حسن سیدنا حسن میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سیدنا المظلوم دوباره اسمت روی لب گل کرده دلم هر جایی باشه بر میگرده کربلا کربلا کربلا ای جان من کهف امان من ای ذکر تو شور بیان من اسمت حسین هر ضربان من جانم جانم جانم ای جان من مولا حسین سیدنا حسین مهجه @babollharam
افسوس که ما پیش از آن که از آلودگی ها پاک شده باشیم، بر خویش عطر پاشیده ایم، و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفی کرده ایم. ما به جای آن که رنگ خدا را گرفته باشیم، به خدا رنگ زده ایم ! @babollharam
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی  این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم من کمترم که گویم، از آتشم رهانی مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی از بس کریم هستی، با من قرار بستی من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی @babollharam
نمیدانم چه کردم که به هجرانت دچارم من میان میکده هستم ولی بی اختیارم من نمیدانم کجابودم، به کی گفتم دعایم کن فقط آنقدر میدانم بجز تو کس ندارم من خبردارم پریشانی ز دست این گناهانم خبر داری پشیمانم خراب روزگارم من؟ نه بار و توشه آوردم، نه ظرف خالی آوردم دو تا دست تهی دارم، ولی با اعتبارم من گدایت نیمه شب دور و بر این خانه می آید علی جان باز کن در را، بیا چشم انتظارم من شنیدم بعد مرگم می بری روح مرا باخود شنیدم دوستم داری که با تو همجوارم من علی جان بوترابی و یداللهی که از اول مرا از گل در آوردی ولی گرد و غبارم من مرا از کعبه راندند و گمان کردند دلگیرم چه بهتر به بیابان نجف سر میگذارم من بغل کردی مرا یک شب، ضریحت را بغل کردم از انگور تو خوردم که خرابم من خمارم من توئی ممسوس ذات الله و ذات پنج تن حیدر علی محتاج ذات اقدس تو بیشمارم من میان سجدهء زهرا تجلی میکند اسمت در انوارت نمی بینم بجز پروردگارم من فقط سربند یازهرا به سربستی شب معراج که مدهوش شمیم آن شهید بی مزارم من به اذن فاطمه، دست مرا فوراً گرفت ارباب به الطاف حسین بی سرت امیّدوارم من شنیدم مادرش می گفت عزیزم سخت جان دادی کسی آبت نداد اینجا بنیّ بیقرارم من ز خیمه خواهرش می آمد و بر سر زنان می گفت به زحمت نیزه ها را بر تن تو می شمارم من تو افتادی به روی خاک و صد پاره شدی اینجا تو را جمعت کنم با چه؟ ببین در انکسارم من صدای نیزه داران و حرامی ها به گوشم خورد میان این همه غوغا ببین در اقتدارم من @babollharam
دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سفید با حسن است مبین ز نسل حسن هیچ کس امام نشد به حسن بینی اگر هر امام را حسن است به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست درست گفت برادر، خود دوا حسن است حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم دو کوه هست ولی کوه بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است @babollharam
زمزم کعبه ی جان چشمه ای از جام تو شد پای دل آمد و مشغول به احرام تو شد آسمان منظری ات را قلم عشق نوشت، واژه غم پرورِ مهجوری اکرام تو شد. یاد دریاست مرا خاطرت ای خاکِ حیات، کین مزاران،گوهران اند وصدف نام تو شد ای بلند از نفحاتت همه آوای خدا، نام فردوس برین آمد و ایهام تو شد کفتران سر ز قدم ها نشناسند و مدام، مقصد گردششان دایره ی بام تو شد در وجودت چه نهان است بگو صاحب گنج، که چراغ دوجهان صفحه ی زرفام تو شد @babollharam
🔹توصیه مهم استاد فاطمی نيا رحمه الله علیه برای روزهای پایانی ماه مبارک رمضان🔹 از اولياء الهي ، سينه به سينه ، يك يادگاری دارم كه عمل به آن بركات فراوانی دارد ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهی را با يك زيارت جامعه كبيره به اخر برسانيد . در اثر اين عمل، اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه آثارش از عقول ما خارج است و روزی به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگری به كار نخواهد آمد... هدیه به روح استاد ، صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
وداع با ماه رمضان # فروردین ۱۴۰۲ ماه خدا ، خدا نگهدارت دارم به دل امید دیدارت یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار) تا کرده ای عَزم سفر اِی وای دل از فِراقت خونجگر اِی وای ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو سی شب کنار سفره ات بودم مونس وقتِ سحرت بودم همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله) خوشا بحال اون که فهمیده درشب قدر لطف خدا دیده خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو از بار معصیت ببین خستم دل به امید کرمت بستم بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران) وقت وداع با تو چقدر سخته ولی دلم از همه بُگسَسته چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله) اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو اسم وداع اومد دلم خون شد هر دیده با این روضه گریون شد نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا) صبری نما حسین کس و کارم رحمی نما به این دل زارم بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من) حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم