eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
62 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴سبک نوحه زمینه شهادت رئیس مذهب تشیع شیخ الائمه حضرت امام جعفرصادق علیه السلام 🏴بند اول سیدنا صادق مظلوم شام عزاته یابن زهرا دلم عزادارته امشب برات به سینه میزنم من یاصادق ای رئیس مذهب زدن در خونتو آتیش طناب به دستای تو بستن حُرمت سنتو نداشتن دلت رو بدجوری شکستن پای برهنه بُردنت از روی خاکا بی عصا شنیدی طعنه ها تو از اِبن ربیع بی حیا زمین میخوردی و همش مادر و میزدی صدا جسم نحیفت شده بود زخمیه تازیانه ها سیدنا صادق مظلوم 🏴بند دوم به قلب غمدیدتون آقا دوباره شد تداعی غم ها رد شدی از اون کوچه ای که سیلی زدن به روی زهرا یکی به تو زخم زبون زد یکی به گریه هات میخندید یکی سرت داد میکشید و دردتو هیچ کسی نفهمید نداشتن احترامتو بهت میگفتن حرف بد تا که میگفتی مادرم میخوردی از اونا لگد تاب و توون نداشتی و میبُردنت ‌کشون کشون میخوندی زیر لب همش روضه ی مادری جوون سیدنا صادق مظلوم 🏴بند سوم آوردنت تو کاخ منصور بالاخره با کلی تحقیر بی حیا تا دید تورو آقا سه بار کشید روی تو شمشیر هر دفعه اون نامرد ملعون پیشه رو پیغمبرو میدید میدید داره میکنه نفرین از هیبتش به خود میلرزید کاشکی میومدی آقا عاشورا توی کربلا خنجرو میگرفتی از شمر پلید بی حیا کاشکی بودی و نمیشد سر از تن حسین جدا بودی اگه تو نمیشد تنش پامال مرکبا سیدنا حسین مظلوم @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيرِمردى كه بينِ سجاده همه دم ذكرِ او خدا می‌بود كنجِ اين خانه‌ى پُر از ماتم روحِ او از تنش جدا مى‌بود روضه‌هاى مدينه را مى‌خواند روضه‌ى كوچه و درو ديوار در خودش سخت می‌شكست آقا تا‌كه میگفت از در و مسمار ناله میزد از تَهِ جگرش گريه‌هايش چه گريه آور بود نفسش حبس میشد و میگفت مادرم نوبهارِ حيدر بود شبى اما به ناگهان دشمن به درِ خانه‌اش شراره كشيد او كه سرگرمِ ذكرِ يا رب بود شعله‌ها را به چشم خود مى‌ديد سر سجاده دوره‌اش كردند در دلش اضطرابِ عالم بود كودكانش به گريه اُفتادند دورِ دستش طناب را بستند نه عبايى و نه عصايى داشت پا برهنه بدونِ نعلينش به دلش يادِ ماجرايى داشت.... كه همه جانِ او به درد آورد به گمانم خراب مولا شد اين مدينه چقدر بى رحم است تازه داغِ طناب مولا شد نانجیبی به نام ابن ربیع... به سرش نعره زد كه حركت كن پشتِ مركب دوان دوان با من تو بيا و اداى غربت كن پشت مركب زمين فتاد آقا اى حرامزاده ! كمى آرام پا برهنه كه مى‌بری او را از چه رو مى‌دهى به او دشنام؟ يادِ يك ماجرا دلش سوزاند ماجرايى كه ماجرا دارد ماجراى سه ساله و عمه داغِ شام و خرابه‌ها دارد ياد آن لحظه‌اى كه عمه‌ى او بين نامحرمان گذر مى‌كرد هر زمان كه سه ساله مى‌ترسيد عمه‌اش جسم خود سپر مى‌كرد _صائمی @babollharam
نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق نوشته اند مرا هم ، غلام حضرت صادق فدای لحن فصیح و پیام حضرت صادق ستون مذهب ما شد ، کلام حضرت صادق حدیث بی بدلش را بخوانم و بنویسم بناست مکتب او را بدانم و بنویسم رسید از سر خوانش هزار شاخه ی طوبی رسید بر همه عالم هزار مطلب والا کلیم علم پدر بود و از سلاله ی زهرا غلام درگه او صد هزار یوسف و موسی امام بود و همه شامل نگاه رحیم اش چقدر رفته به اجداد با سخا و کریم اش غریب بود و کنارش نبود یاور و یاری برای غربت شیعه نداشت صبر و قراری نشسته بود به قلب رحیم او چه شراری همیشه در غم جدش شبیه ابر بهاری همیشه بانی بزم عزای جد غریبش چه گریه ها که نکرده برای جد غریبش چه پیر گشته خدایا عزیز حضرت زهرا چه خسته و چه غریب و چقدر بی کس و تنها بگو به ابن ربیع ، ای حرامزاده ی دنیا رهاش کن که نحیف است جسم حضرت آقا بکش تو دست کثیف از سر امام غریبم نزن شراره به بال و پر امام غریبم دوباره آتش و دود و صدای هلهله آمد به کوچه های مدینه دوباره زلزله آمد صدای ضربه ی قفلی میان سلسله آمد بگو به اهل و عیالش دوباره حرمله آمد کمی امان بده عمامه بر سرش بگذارد ببین برای سپاه شما خطر که ندارد دو دست بسته و مثل علی چه بی کس و تنها کشان کشان وسط کوچه ، یاد غصه ی زهرا صدای دخترکان و صدای شیون زن ها گرفته شعله ی آتش میان معرکه بالا چه بی بهانه کشیدند پیر مکتب ما را چه بد نشانه گرفتند قلب مذهب ما را خراب شد دل عالم به پای روضه ی کوچه گریست حضرت صادق برای روضه ی کوچه گریز روضه ی ما شد ، فضای روضه ی کوچه دوباره گریه کنیم از عزای روضه ی کوچه گریز روضه همین جاست ، آتش و در و هیزم گریز روضه همین است ، بی وفایی مردم باقری @babollharam
به منبر می رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهء اسلام بردارید مبادا از قلم ها جابیفتد واژه ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایه وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می گوید غلام خسته ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است کفن باید به جای جامه احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می خواند، می فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله ها آیات ابراهیم می سوزد میان گریه، ختم سوره انعام بردارید @babollharam
🏴سبک زمینه یا شور شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام و روضه کربلا 🏴بند اول هوایی شده باز دلامون توو ماتمه امام صادق امشبو زائره بقیعیم با پرچمه امام صادق هوایی شده باز دلامون با کرمه امام صادق غمی نداریم روز محشر با علمه امام صادق میباره چشمام،برا تو امشب فدات بشه جون من ای رئیس مکتب تو مثه دریا،منم چو قطره شدم با نیم نگاهت آقا شیعه مذهب میخونه واست،این دل عاشق تا با دعات پُر بشه ظرفم از حقایق میبری دل از،من این دقایق با یه حدیث که زینتشه قال صادق کلامت آقا روح بخشه یه گوهره که میدرخشه به دلهای ما نور میبخشه یا مولا،حضرت صادق 🏴بند دوم دوباره میبینه مدینه نامردی و تو این زمونه آتیشو بین در خونه یه عده رو با تازیونه دوباره میبینه مدینه عده ای نا اَهلو که پستن قلب یه آقارو شکستن مثل علی دستاشو بستن داره میبینه،یه پیرمرد و نیمه ی شب از تو خونش بیرون آوردن جلو چشای،اهل و عیالش از روی خاکا اونو پا برهنه بردن داره میبینه،آقای مارو با طعنه و خنده چقدر دادنش آزار از کوچه ای که،مادر زمین خورد ردش میکردن و آقام میمُرد هزار بار با چشم تر زمین میخورد و یاد مادر زمین میخورد و آقا با سر زمین میخورد و واویلا،ای غریب آقا 🏴بند سوم آقای ما بانیه روضه اس روضه ی جدش که غریبه با لبای تشنه به زیر چکمه های یه نانجیبه آقای ما بانیه روضه اس روضه ی اون سر بریده به روی نیزه رفته پیش خواهری که بلا کشیده تو قتلگاهه،حضرت زهرا میبینه که چجور سرش میریزن اعدا نفس نمونده برای مولا کشوندنش با پیکر خونی رو خاکا به روی تله،زینب کبری صدای آهشه پیچیده توی صحرا چه سرزمین ، بدیه اینجا تو رفتی و جهنمه تموم دنیا چی دیده مادرش ای وای بریده شد سرش ای وای زخمیه پیکرش ای وای ای وای از،غم اربابم ۱۴۰۲/۰۲/۲۳ @babollharam
صادق رئیس مذهب و مرآت سرمد است نور دو دیدگان رسول مسدد است دانشگه علوم الهی است مکتبش معروف وی به صادق آل محمد است ▪️ ای حجت دادار و کلام الله ناطق وی عالم کلیه ی اسرار و حقایق ما عبد و گداییم تو مولی و کریمی بر ما نظری کن ز کرم حضرت صادق ▪️ شد شهید از زهر کین تا صادق علم الیقین خونجگر گشتند از داغش تمام مؤمنین حضرت موسای کاظم در عزای او نشست شهر یثرب گشت غرق ماتم و اندوهگین ▪️ تا امام صادق از زهر جفا گشتی شهید رفت از دار دنی مرآت خلاق مجید حضرت موسای کاظم شد عزادار پدر دیده تر خونین جگر از ظلم اعدای پلید @babollharam
بیائید بیائید عزا خانه ی صادق که پاره پاره گشته دل مصحف ناطق که این امام مظلوم شده شهید و مسموم بگیرید بگیرید روی دوش تن او بسوزید بسوزید کنار بدن او که این امام مظلوم شده شهید و مسموم بگوئید بگوئید بخوان نوحه مدینه که صدیقه ی کبری زند بر سر و سینه که این امام مظلوم شده شهید و مسموم واویلا....... @babollharam
دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام اهل وعیال خود همه را زار دیده ام پای برهنه دروسط کوچه میروم خودرامیان لشکراغیاردیده ام حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام قامت خمیده دروسط کوچه میروم خودراچنین به حالت انظار دیده ام بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام زدآبله تمامي پایم دراین مسیر چون عمه پای خود وسط خار ديده ام دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ... دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند آن سو تمام دخترکان زار دیده ام جاریست جلوه های خدایی به خانه ام درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام @babollharam