eitaa logo
کانال ‌متن روضه
79.1هزار دنبال‌کننده
781 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• ذکر توسل ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ استاد حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• یادگار سفرِ شام منم شیعیان گوش کنید این سخنم روضه ام روضه ی پر سوز و نواست خاطراتِ سفر کرببلاست کربلا بودم و بر نِی دیدم صوت قرآن ز لبی بشنیدم من خسوفِ قمری را دیدم سنگ بارانِ سَری را دیدم من چه گویم که چنان افسردم کاش در کرب و بلا می مردم ... زین سبب گشته بقیع مدفن من چون در آغوش گرفته تنِ من صلی الله علیک یااباعبدالله... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
12_2_Hossein_sazvar(Shahadate_Emam_bagher)_(www.rasekhoon.net).mp3
5.87M
|⇦• ذکر توسل ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ استاد حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ استاد کربلایی حسین سیب سرخی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• " اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام " *حسین آرام جانم ..حسین روح و روانم ..یاابا عبدالله ...مُحَرمت داره میرسه آقا ، الهی دورت بگردم...* هجومِ موج بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشمِ خود دیدم به سر زنان پی عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشت منا را به چشم خود دیدم ...حسین... میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنانِ بی سر و پا را به چشم خود دیدم به زور نیزه زره را ز تن درآوردم مُرمل بِدما را به چشم خود دیدم حسین جان ..‌ ز قتلگاه همه دست پر که میرفتند به دوش خولی عبا را به چشم خود دیدم زمانِ حمله آن ده سوار تازه نفس غبار روی هوا را به چشم خود دیدم میان پنجه هر نعلِ تازه و میخش لباس خونِ خدا را به چشم خود دیدم ... حسین حسین حسین حسین جان... سلام بر بدن بی سری که عریان شد تنِ به خاک رها را به چشم خود دیدم آه .. عمو که خورد زمین روی حرمله وا شد تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال قبر اصغر بود شکارِ راس جدا را به چشم خود دیدم ...حسین.. فرار دختری آتش گرفته در صحرا حسین جان .. میان هلهله ها را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهر بد نامان زمان قحط حیا را به چشم خود دیدم حسین... میان مجلس نامحرمان و بزمِ شراب ورود آل عبا را به چشم خود دیدم ته پیاله خود را کنار سر میریخت قمار و تشت طلا را به چشم خود دیدم حسین.. ضریح صورت جدَّم دوباره ریخت به هم شتابِ چوب جفا را به چشم خود دیدم عزیز کرده ی زهرا کنیز مردم نیست اشاره ی دو سه تا را به چشم خود دیدم *گفت تا وارد مجلس شراب کردن.. خودم دیدم یه نانجیبی گفت: امیر ..خودم تواین قافله داشتم میرفتم ..چشمم خورد به یه دختر سه ساله به خونه ام قول داده بودم برای بچه ام کنیز بیارم ..خیلی چشممو گرفته ..خودم دیدم ..گفت برو ببینم پیداش میکنی یا نه ..نزدیک شد دید ،خانم رقیه پشت خانم زینب خودشو پنهان کرده ،یه وقت این نانجیب از موی سر کشید این دختر رو ..‌حسین .....حسین ...* بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسد بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
12-SibSorkhi-ShahadateEmamBagher1397-001(rasekhoon.net).mp3
3.06M
|⇦• ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ استاد کربلایی حسین سیب سرخی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت راویِ دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ حاج مهدی سماواتی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• روز شهادت امام باقر علیه السلام ...دلا بره مدینه و از مدینه بریم کربلایِ مُعلا...روز شهادتِ آقایی که تمام مصائب کربلا وکوفه وشام را دیده...رنج اسارت کشیده... "صلی الله علیک یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله" ای فروزان گوهر پاک بقیع گل پرپر شده در خاک بقیع با سلامت کنم آغاز کلام ای تورا ختم رسل گفته سلام پنجمین حجت و هفتم معصوم به ابی انت، که گشتی مسموم ای فدای حق و قربانی دین کرده یک عمر نگهبانی دین تنت از درد و الم کاسته شد تا که دید قامتش آراسته شد اى ز آغاز طفوليت خويش بوده در رنج و غم و درد، پريش از عدو ظلم و شرارت ديده چون پدر رنج اسارت ديده خار در پا و رَسَن در بازو رفته اى با اُسرا در هر سو كربلا ديده اى و كوفه و شام ۲ اى شهيد از اثر ظلم هِشام آتشِ غم پر و بالت را سوخت زهر كين، شعله به جانت افروخت اثر زهرِ به زين آلوده كرده اعضاى تورا فرسوده خود تو مظلومى و قبر تو خراب *امروز که روزِ شهادتشِ یه زائر کنار قبرش نیست،کسی کنار مزار مطهرش نیست ...نه شمعی نه چراغی نه گنبد و نه چراغی نه زائری...ان شا الله امام زمانمون میاد به همین زودی کنار ضریح مطهرش عرض ادب میکنیم* خود تو مظلومى و قبر تو خراب ديده دهر ازين غصه پر آب شيعه را دل ز عزايت شده داغ كه بود قبر تو بى شمع و چراغ ظلمِ اين امتِ دور از اِدراك كرده يكسان حَرمت را با خاك * اما اصل مصیبتش ،مصیبت جدِّ مظلومش حسین علیه السلامِ...حسینی ها!کربلایی ها !اگه بنا به روضه خوندن باشه امروز ،بهترین روضه خوان خودِ امام باقر علیه السلامِ...* آنچه من دیدم به عالم،چشم گردون هم ندیده دیده ام من بوسه ی زینب به رگ های بریده شد از اول قسمت من سوز و اشک و آه و ناله دیده ی من دیده سیلی خوردنِ طفل یه ساله کِی شود از خاطرِ من یادِ عاشورا فراموش لاله ها را چیده دیدم بلبلان را جمله خاموش از دلِ هر خیمه میزد شعله ی آتش زبانه *تا دیدن کار از کار گذشت هلهله کردن ،اومدن به طرف خیمه ها ،هم غارت کردن هم آتش زدن ...دلسوخته ها!حسینی ها...یک رُخ نمانده بود که سیلی نخورده بود...یاحسین....* از دلِ هر خیمه میزد شعله ی آتش زبانه می چکید از چشم زینب اشک غربت دانه دانه امان از دل زینب امان از دل زینب *همه رو توی خیمه ی نیم سوخته جمع کرد ،یکی میگفت :عمه! گوشم ...یکی میگفت: عمه !پاهام...یه دختر بچه دامن عمه رو گرفت، گفت :عمه! اگه داری یه سَر پوشی بهم بده...* مرحمِ زخمِ دلِ بابای من زخم زبان شد *رو نیزه سر باباشو نشونش میدادن ،نشون مردم میدادن، هی میگفتن "هذا راس خارجی... "...* مرحمِ زخمِ دلِ بابای من زخم زبان شد روی نی راس شهیدان بر سر من سایه بان شد... صلی الله علیکم یا آل رسول.. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
12_2_Mahdi_Samavati_(Shahadate_Emam_Bagher)_(www.rasekhoon.net).mp3
4.49M
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت راویِ دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه به نفسِ حاج مهدی سماواتی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد *امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه* اگر از شانه ی من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد *اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...* باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد *یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...* همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده، روی دامن حیدر برسد مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد *توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..} امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون... {من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد *آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...* مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد *اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...* با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم ای علی زاده ببین میثم تمار شدم باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو سر عباس و پسرهات سلامت آقا گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو به فدای سر یک موی عزیزان تو باد جان هر دو پسر در به در مسلم تو کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا که می آید به سر تو چه بلایی اینجا حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین ای حسین... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Narimani-Doa Arafeh1397-001.mp3
3.8M
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _حاج مهدی سماواتی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Mahdi_Samavati_(Shahadate_Emam_Bagher)_(www.rasekhoon.net).mp3
1.05M
⇦🕊ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _حاج مهدی سماواتی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ روز عرفه _حاج محمود کریمی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ سیاه رفته و حالا،روز خدا، روز نجاتِ فرشته ها منتظر ما،تموم عالم عرفاتِ عزت و ذلت توی دستِ،خدایِ رحمان و رحیمِ روزِ تولدِ دوباره است، صداش بزن خدا کریمِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین روزِ نیازه،روز شُکرِ، روز سپاس،روزشناخته آماده شو،ای دلِ غافل،هر کسی جا بمونه باخته این بنده ی جامونده ی تو،بازم میخواد دعا بخونه این آخرین فرصتِ،اما،محاله هیچکی جا بمونه *فرمود هر کی ماه رمضون بخشیده نشه،صبر کنه خودش رو برسونه به عرفات،عرفات هم هر کی نرسید خودش رو برسونه به روضه ی حسین...* امروز دعا با هر زبونی تو دستای تو مستجابِ دستت رو دلم بذار حالِ دلم خیلی خرابِ منو ببخش صِدام زدی و از خواب غفلت نپریدم نا امید ازلطف تو بودم این همه نعمتُ ندیدم اینا تمومش آیه هاته،قلب و زبون و چشم و گوشم به نعمتات قسم که میخوام لباس تقوا رو بپوشم منم که روسیاهم از گناه،تویی که ستارالعیوبی مطمئنم بازم می بخشی،مطمئنم بس که تو خوبی یک فرصت دوباره دادی،خداکنه که سر به راه شم وقتی میگم الهی العفو،این همه شرمنده نباشم *حالا چی با خودت آوردی؟اعمال دُرست و حسابی آوردی؟ یا فقط گناه همراه ماست؟ حالا این همه اعمال زشت،چی آوردی که ارزش داشته باشه؟...* خداکنه که سرنوشتم عوض بشه تو این مناجات یک بار دیگه منو ببخشی به خاطر عمه ی سادات به خاطر عمه ی سادات ،کاری کن که روسفید شم نه تنها جرمم رو ببخشی،قابل بدونی که شهید شم عطر آقام بپیچه وقتی،روی لبام شهادتینِ چشمام رو وا کنم ببینم،سرم رو دامن حسینِ حسین جان.... من کُشته مُرده ی حسینم،تموم زندگیم حسینِ نشون میده دعای امروز،دلیل بندگیم حسینِ بنده ی گریون خدامُ،دلیل گریه هام حسینِ من عاشقم،عاشقِ اونی که عاشقِ امام حسینِ دل ها بسوزه جای کفن نصیبش بوریا شد با تن زخمی و لبایِ تشنه سر از بدن جدا شد *همه صدا بزنید یا حسین....* ای کشته ی دور از وطن،دور از وطن...وای ای تشنه ی صد پاره تن،ای بی کفن...وای ای بی کفن حسین... دور از وطن حسین... صد پاره تن حسین... خونین دهن حسین... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Karimi-DoaArafeh1397-001(rasekhoon.net).mp3
3.52M
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ روز عرفه _حاج محمود کریمی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیه اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » روزی ام را از سرِ خانِ کرم برداشتم از تو چیزی کم نیامد هرچه هم برداشتم روزِ محشر که شود بسیار حسرت میخورم که چرا از سفره هایِ روضه کم برداشتم نیست محدوده به دنیا عشقِ من بر اهلِ بیت از ازل عشقی به اولادِ پیمبر داشتم با تفکرهایِ پوچ و شبه ها جنگیده ام در دفاعِ از حریم تو قلم برداشتم احترامِ دستمالِ اشکِ روضه لازم است هرکجا افتاد آن را محترم برداشتم ذره ای از ماتمِ داغِ عظیمت کم نشد هرچه هم از رویِ قلبِ خویش غم برداشتم خواستم مردم ببینن آمدم پابوسِ تو عکس هایِ یادگاری از حرم برداشتم هر زمانی از مسیرِ مستقیمت کج شدم گام در بیراه ای پُر پیچ و خم برداشتم گرچه آلوده ست دستم به گناه اما حسین با همین دستم برایِ تو علم برداشتم *نگی یه وقت من گنه کارم ، منو با مجلسِ حسین چه کار ؟.. اصلاً او آمده ، محرمُ آورده ، عاشورا آورده ، گریه آورده منو تو با خدا آشتی کنیم ... يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ إلاّ الدُّعاءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ، يا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَذِكْرُهُ شِفاءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاءُ، يا سابِـغَ النِّعَمِ، يا دافِعَ النِّقَمِ، يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِي الظُّلَمِ، يا عالِماً لا يُعَلَّمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ..* با همین پایی که رفتم سویِ جرم و معصیت از نجف تا کربلایِ تو قدم برداشتم شمر را در شعر از گودال بیرون کرده‌ام نام او را از میان دفترم برداشتم شاعر : آرش براری ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 4 Babolharam.MP3
8.09M
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیه اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *شبِ زینب و شبِ عقیله ی بنی هاشم ‌.. شبِ اوج زینبِ .. شبِ دوطفلانِ زینبِ .. یادِ همه ی مادرانِ شهدا بخیر .. خیلی قدرِ مادراتونُ بدونید ، اگه میخواید لذتِ اشکِ بر ابی عبدالله رو خدا بهتون بچشونه ، بعد از هر روضه دستِ مادرتونُ ببوسید* از ازل خورشید انور زینب است حافظ الله اکبر زینب است پیکر اسلام‌ را سر زینب است حیدر کرّار دیگر زینب است بعد زهرا روحِ کوثر زینب است پیش پایش آسمان خم می شود مرجع تقلیدِ مریم می شود کعبه ی غم های عالم‌ می شود آیت الله معظم می شود محشرِ صحرای محشر زینب است یک‌ زن اما لشگری را صف شکن یک‌ تنه بابُ المرادِ پنج تن تکیه بر این شانه ها دارد حسن ذوالفقاری دارد از جنسِ سخن منبری ها ! جان‌ِ منبر زینب است از امام‌ خود حمایت می کند از گنهکاران شفاعت می کند گاه در میدان قیامت‌ می کند گاه در خیمه عبادت‌ می کند مادری از جنس‌ خواهر زینب است در خطرها بال و پر را می دهد می رود خونِ جگر را می دهد موقع پیکار سر را می دهد پایِ عشقش دو پسر را می دهد فانیِ عشقِ برادر زینب است ای غریبِ کربلا جانم فدات نه پسر ! دو نوکر آوردم برات این دو تا خاک‌ اند خاکِ زیر پات سهم‌ من‌ را هم‌ بده از کربلات بین‌ِ خیمه زار و مضطر زینب است مادری وقتی که دارد دو پسر با خودش هم‌ تیغ دارد هم‌ سپر امنیت دارد به هنگام خطر کی‌ می افتد بر‌ زمین بین گذر روضه خوان‌ِ داغ مادر زینب است این دو تا هستند ؛ شأن من به جاست حرمتم ضربُ المثل در کربلاست دور از من چشم های بی حیاست چادرِ زینب کجا در زیر پاست ؟! در حفاظ دو دلاور زینب است هر دو تا سیراب از یک باده اند این دو آقا زاده حیدر زاده اند تا ابد بر عشق تو دل داده اند اذن میدان را بده آماده اند نه نگو ! امید آخر زینب است تو نرو گودال ! این ها می روند هر دو با سربندِ زهرا‌ می روند زیر شمشیر و سنان ها می روند جان‌ِ من‌ غصه نخور تا می روند غصه دارِ دیده ی تر زینب است بهتر این که وقت غارت نیستند *رسید خدمت امام مجتبی عرضه داشت آقا چرا انقدر زود موهای سر و صورتتون سفید شده ؟! .. حضرت یه تاملی کرد ، فرمود ما اهل بیت زود پیر میشیم .. (آره والا چی بگه والا ؟!!) بگه اگه جلو چشمات مادرت رو زمین افتاد بود ، تو جوون میموندی ؟! .. اونم مادری مثل مادرِ من .. مادر من که حوریه بوده .. آی مردم ، حوریه وقتی برگِ گل رو صورتش می افته ، از لطافت صورت حوریه جا می افته .. نامرد تو کوچه جلو چشم من چنان به مادرم سیلی زد ... حسین جان ؛ نکنه میخوای بچه های من شاهد باشن ، اون ساعتی که من میام تو گودی قتله گاه .. راوی میگه دیدم خودشُ انداخت رو بدنِ حسین .. هیشکی دیگه باقی نمانده بود .. دو سه تا دختر بچه با زینب آمده بودند ، جنگ تا غروب طول کشیده بود ، همه گفتند این خانم مزاحم ماست .. ملا قادر راوندی مقتل نویسه ، میگه انقدر با لگد زینبُ زدن .. بی بی رو از گودال انداختن بیرون .. خوب شد بچه هات ندیدن خانم ...* بهتر این که وقت غارت نیستند می روم‌ وقتی‌ اسارت نیستند می خورم سیلیِ غربت نیستند وقت‌ تقسیم غنیمت نیستند موقعی که بین لشگر زینب است شاعر : سید پوریا هاشمی *بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به سرو پاشون یه دفعه حسین گریه کرد .. فرمود: برگردین پیش مادرتون . اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند .. مادر چه عیبی در ما دیده حسین .. تو سفارش کن .. کفن به تنشون کرد .. خودش براشون شمشیر حمایل کرد .. گفت یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی .. اگر رفتید خواست برتون گردونه ، بگید مادرمون گفته به حق مادرت .. اذن گرفتند رفتند "نحن ابنا الزینب" گفتند جنگ کردند ، این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران ، بدن هاشون افتاد .. اما زینب بیرون نیامد .. بچه ها رو تو خیمه ی دار الحرب آوردن .. گذشت قافله اومد مدینه ، عبدالله صدا کرد خانم چرا نرفتی استقبالشون ؟! صدا زد عبدالله از گوشه ی خیمه نگاه میکردم .. دیدم با یه خجالتی بچه هارو داره میاره ...* ای حسین .... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 4 _ Babolharam.MP3
16.3M
⇦• روضه و ذکر توسل به دوطفلانِ حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ سالیانی است شدم دست به دامان حسین سائلِ هر شبه ی سفره ی احسانِ حسین تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد شدم از صبحِ ازل بی سرو سامان حسین وسط هروله عمریست چنین حس کردم کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حسین من که هر بار پی خلوت دنجی گشتم سر درآورده ام از گوشه ی ایوانِ حسین راضی ام رانده شوم از در فردوس ولی ببرندم به سوی روضه ی رضوان حسین بعدِ مرگم اگر از مذهبِ من پرسیدند پاسخ آرید که بودست مسلمانِ حسین برکت نافله ی نیمه شبِ خواهر اوست که شدم گریه کنِ پیکر عریان حسین تاب شد طاقت زینب که پس از پهلویش چوب افتاد به جان لب و دندان حسین ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 5 Babolharam.MP3
5.61M
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• السلام علیک یا عبدالله بن الحسن نوبتِ عشق است عشقم با حسن (سفرۀ گریه رو امام حسن برات پهن کرد ، اون وقت گریه میکنی برای حضرت زهرا مثل بارون .. بعضی ها حضرت و فکر میکنن فقط سفره ی نان و خرما ، نه ؛ سفره دار در همه ی ابعادِ ، سفره دار غیرت ، سفره دار بکا ، سفره دار مادی ، سفره دار معنوی ...) نوبتِ عشق است ،عشقم باحسن سفره را وا کرده این شب ها حسن صبر او رزم است گرچه بی صداست صلحِ او روحِ قیام کربلاست ساختن با سوختن یک جوهر است خونِ این دل مثلِ خون حنجر است نامه داد و شاه را امداد کرد دو شب ما را حسن ، آباد کرد امشب اما تا مدینه راهی ام آی مردم امشب عبدالهی ام کیست عبدالله عشقِ پنج تن؟! حضرت بابُ الحسین بابُ الحسن یازده ساله ولی شیرِ نر است این نواده مثلِ جدش حیدر است *یازده سالشِ ، انقدر محو در ابی عبد اللهِ ، یه تیکه غیرت امام حسن علیه السلام منتقل شد به بچه های مظلومش ، اصلاً اروم و قرار نداشت بچه ، با حسین تربیت شده بود ، کنارِ حسین رشد کرده بود* یازده ساله ولی شیرِ نر است این نواده مثلِ جدش حیدر است عابد شب زنده دار هر شب است از محافظ هایِ عمه زینب است نوجوانیِ ابالفضل است این یا به بدر آمد امیرالمومنین ظهر شد دلهای عالم در تب است دست عبدالله دستِ زینب است یارب عاشوراست یا که محشر است یا حسن دستش به دستِ مادر است دو نفر بالایِ تل با حال زار بی کسی تشنه میانِ کارزار دید از بالا که بلوا ساختند با سر آقا را زمین انداختند گرگ ها خونِ عمو را میخورند نیزه ها دائم به یک جا میخورند نیزه بر کتفِ عمو میخورد و بعد زخم هایِ تو به تو میخورد و بعد آیه میخوانند و سنگش میزنند به دلش با خنده آتش میزنند پیش خشکیِ لبانِ شاه دین آب ها را شمر میریزد زمین هر چه را دارند به یغما میبرند دزدها پیراهنش را میبرند روحِ قرآن زیر پا افتاده است روی سینه شمر هم آماده است دید عبدالله عمو را ، داد زد زیر لب میگفت یا زهرا مدد ای عمو تنها نمان بین سپاه مجتبی دارد میاید قتله گاه گرچه شمشیری ندارد نوکرت دست دارد میدهم پای سرت کاش زخم من مداوایت کند تیر رویِ سینه ات جایم کند شکر حق دارم فدایت میشوم من بقیع کربلایت میشوم *زینب بالایِ بلندی ، یه وقت دید نیزه ها بالا میره .. عمه ی ساداتِ دو دستش و روی سرش گذاشت .. فریاد زد : وا محمدا .. شیرِ خانوادۀ امام حسن از این فرصت استفاده کرد .. دوان دوان سمتِ مقتل .. عمه یه وقت دید وای ؛ عبدالله داره میره سمت گرگ های کربلا ... دوان دوان خودشُ رسوند جلو عبدالله در آمد . گفت عمه : والله لَا أُفَارِقُ عَمِّي ... به خدا من از حسین جدا نمیشم ... دوان دوان اومد از همون بالا خودشُ انداخت رو بدنِ حسین ..* آمد و انداخت خود را بر عمو گفت من عبداللهم حرفی بگو آمدم تا که سپر باشم تو را بین آغوشت پسر باشم تو را آمدم تا عاشقی را طی کنم آمدم تا گرگ ها را هی کنم قامتم را پیش تو در خون کشم نیزه از پهلویِ تو بیرون کشم تا ببوسم من لبت را دلبرم از دهانت نیزه بیرون آورم بود گرم عشق بازی با عمو چشم او افتاد بر تیغِ عدو تیغ دشمن استخوانش را شکست باز گویا بازویِ زهرا شکست حرمله یک تیغ از نزدیک زد با سه شعبه حنجری باریک زد خون دو چشمان عمویش را گرفت یک نفر از پشت مویش گرفت صورت نازش زِخون آکنده شد چون کبوتر ها سر او کنده شد روی سینه شد مزاحم جسم او با نوکِ نیزه جدا شد از عمو *افتاد رو بدنِ عمو ، شروع کرد با عمو حرف زدن ‌.. عزیز دلم پاشو بریم خیمه عمه زخم هات و مرهم بزاره .. حسین به پشت افتاده .. عبدالله رو سینۀ عمو .. چنان خودش و باز کرده نزاره یه تیر به عمو بخوره .. سرشُ برگردوند دید یه نا نجیبی شمشیر بالا آورده ، گفت ای پسر زن زنا کار میخوای عموی منو بکشی ؟! تیغ پایین آمد ، عبدالله دستش رو سپر قرار داد ، دست قطع شد ، به پوست آویزان شد .. صدا زد وا اماه ... نانجیب داد زد این مزاحمُ از رو بدن بردارید .. سنان اومد .. أخنس اومد .. شمر آمد .. خولی آمد .. همه با نیزه آمدند .. امام حسن ببخشِ .. وقتی نیزه بالارفت دیدند یه بدن رو نیزه .... ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shabe 5 _ Babolharam.MP3
15.62M
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبانِ اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم حسین در مناجاتِ شبِ جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام تو را ، گفتم حسین ماند هل من ناصِرَت بی پاسخ اما بارها آمد از کربُبَلا لبیک تا گفتم حسین ... نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا من تازه می فهمم چرا در خراسان ، در نجف ، در سامرا گفتم حسین عاشقی گفت آنچه میخواهد دل تنگت بگو با دلی غم بار گفتم کربلا .. گفتم حسین .. شاعر : آنچه شیرین می کند کام مَلَک را نام توست ذکر تسبیحات در عرشِ معلا نام توست هر شبِ جمعه به دیدارت می آید مادرت می نشیند با تمام انبیا بالا سرت روضه میخواند تمام عرش گریان میشود اشک میریزد به یادِ لحظه هایِ آخرت آه مادر دیدمت تنها میان قتله گاه پنجه هایِ گرک خط انداخت روی دفترت شمر تا فهمید با سختی تنفس میکنی آمد و با چکمه جا خوش کرد رویِ پیکرت خوب میدانست من دارم تماشا میکنم با غضب افتاد با خنجر به جان حنجرت هیچ کس باور نمی کرد آخرِ این ماجرا هر چه بر تن داشتی غارت شود حتی سرت حسین آرام جانم ... حسین روح و روانم ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 6 _ Babolharam.MP3
22.83M
⇦• غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *شبِ ششم محرم ، شب قاسم بن الحسن ، خوش به حال اونایی که تا امشب اشک شون زیاد شده ، عشقشون زیاد شده ، تشنگی شون زیاد شده ، چشم به هم بگذاری شبِ عاشورا و شبِ شام غریبانِ .. میگن برو سال دیگه ، کیا زنده باشن برات گریه کنند .. انقدر دهه هایِ عاشورا بیاد ما زیر خاک باشیم و دیگران برات گریه کنند .. انقدر من حسرتِ گریه ببرم ، (خیلی رفقا مهمه به امام حسین قسم من حقُ میخوام بهتون ادا کنم که میگم ، حبیب با اینکه دو بار برا حسین کشته شده خوابشُ دیدن ، آرزویِ دیگه ای داری حبیب ؟ آره ؛ آرزو دارم خدا منو برگردونه به عالم ، من فقط برا حسین گریه کنم ..* خنده کنان میرود روزِ جزا در بهشت آنکه به دنیا کند گریه برای حسین اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا ابنُ الکریم اِبنُ الحَسن یا قاسِم ابن الحَسن گوشۀ خیمه شور و حالی داشت دیده اش اشک لا یزالی داشت دائما از خودش سوالی داشت دیشب او مژده ی وصالی داشت پس چرا راهِ رفتنم سد شد التماسِ پریدنم رد شد .. من که از عاشقانِ او هستم دست پروردۀ عمو هستم حال که غرقِ آرزو هستم تشنۀ جنگ با عدو هستم کاش میشد مرا خطاب کند رویِ جانبازی ام حساب کند کنج بستر که جایِ ماندن نیست میزنم پر که جایِ ماندن نیست خیمه دیگر که جای ماندن نیست بعد اکبر که جای ماندن نیست گر بمانم زِغصه می میرم آخر اذن جهاد میگیرم دست خطی اگر که رو بشود از برادر که گفتگو بشود ذکرِ مادر که پیش او بشود زیر و رو سینۀ عمو بشود آه .. انگار پَر درآوردم من هم از عشق سر درآوردم وقت وقت فدا شدن شده است نوبتِ جنگ تن به تن شده اشت وقت رزم یلِ حسن شده است دشمن انگشت بر دهن شده است جایِ جوشن به تن کفن دارد ارث بسیار از حسن دارد گفته بابا به من که قاسم جان گرچه من نیستم ولی تو بمان پیشِ پای عمو برو میدان جانِ خود کن برای او قربان سینه ات را سپر برایش کن هرچه را داشتی فدایش کن گفت اگر نیزه خورد پهلویت زیر سم ها شکست اَبرویت یا اگر خون گرفت گیسویت جان که دیگر نداشت زانویت زیرلب روضۀ مدینه بخوان روضه ای از شکسته سینه بخوان آه عمو وقت خواهش آمده است تیغ و نیزه به بارش آمده است لحظه های نوازش آمده است قامتم را ببین کش آمده است مست اهلی من العسل هستم تشنه ی جرعه ای بغل هستم ناله اش در هواره ها گم شد بین گرد و غبارها گم شد وسط نیزه دار ها گم شد زیر سم سوارها گم شد مقتلش روضۀ مگو شده است قدش اندازۀ عمو شده است «ادامه مطلب در پستِ بعد ...» ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *روضه بخوانم براتون .. شبِ ششم ماه محرمِ .. دوتایی همدیگر و بغل کردند ، انقدر این عمو و عموزاده گریه کردند .. بی حال رو زمین افتادند ، ساعتی نگذشت فرمود برو داغتُ به دلم میزارن .. اومد تو خیمه مقابل مادرش نشست ، هی پا به زمین میکوبه ، میگه مادر دیر میشه عمو منو ردم کرده .. (بچه ها سند عاقبت بخیری تون دستِ مادرتونِ ..) گفت قاسمم حاجت روات میکنم ، یه نامه ای رو درآورد ، ببر خدمت عمو ، کارت تمومه .. دوان دوان اومد افتاد رو پایِ حسین .. پایِ عمو رو میبوسه ، عمو جان برات سند آوردم .. کاغذُ باز کرد چشمش افتاد به خطِ امام حسن علیه السلام : بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ الحَسن ابن علی .. خط امام حسنُ بوسید .. بعد فرمود ببینید زره ای اندازه این بچه پیدا میکنید ؟.. زره پیدا نکردند ، حضرت یه صندوقی کنارش بود ، صندوقُ باز کرد عمامۀ امام حسنُ درآورد .. عمامه را از وسط نیم کرد یه نیمی رو به سر قاسم پیچید یه نیمی رو هم به صورتش پیچید .. گفت این بچه قرص قمرِ ، میترسم چشمش بزنن .. فرمود عزیز دلم خیلی حواستُ جمع کن .. اینا گرگ های خون خوارن .. عمو جان خیالت راحت .. درسمُ پس میدم ، عباس رزم یادم داده .. علی اکبر استادم بوده ، بالاتر از اینا خونِ فاتحِ جمل تو رگهایِ منه ... امروز کاری کنم همۀ کربلا پر از نام حسن بشه .. حسین کمکش کرد ، سوار اسب شد همۀ شهدا خودشون سوار میشدن ابی عبدالله زیر بغلشُ گرفت قاسم سوار اسب شد ، راوی میگه دیدم پاهاش به رکاب نمیرسید .. یه نگاه کرد حضرت فرمود برید تو خیمه به مادرش بگید موهاشُ پریشون کنه .. همۀ ایمان در برابر همۀ کفر قرار گرفته ، بچه هایِ ازرق شامیِ خبیثُ یکی یکی به درک فرستاد .. خود نحثشم همینطور ، چنان به فرق نحثش شمشیر زد که به خودش اومد دید رو زمین افتاده ... لشگر دیدن عجب .. فکرشُ نمیکردن همۀ لشگر حسین مگه چند نفر بودند شروع کردند تکبیر گفتن .. عمر سعد دستور داد بابایِ اینو من میشناسم ؛ اینا اینطوری از پا نمی افتن .. اینو دورش بزنید ، سوارها دورش زدن .. اول از دور سنگ بارانش کردند .. نمیدونم نی هایِ آتش زده انداختند سمتش قاسم ؟.. رو اسب داره خودشُ نگه میداره یا الله .. یه نیزه از یه طرف وارد شد از یه طرف خارج شد پسر امام حسن رو خاک ... فامیل های اون نانجیب ها و کشته شده ها ، اومدن ریختن بالا سرش .. یه نفر نشست رو سینه ش .. کاکُلِ قاسمُ گرفت .. صداش بلند شد عمو جان حسین .. مثه باز شکاری اومد ... کارد گذاشته بود (یه لحظه دیر رسیده بود) سرِ قاسمُ جدا شده بود دست قاتلُ پرت کرد .. فامیل هاش خبر دار شدند حسین باهاشون مشغول جنگ شد .. آه ؛ این بدنم رو خاک افتاده هی اسب ها از روش رد میشدن .. چکمه ها رو سینه اش می اومدن .. صدا زد عمو جان استخوان هایِ سینه ام شکست .. ای حسین ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 6 Babolharam.MP3
43.62M
⇦• روضه و توسل به ابن الکریم حضرتِ قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir