eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.3هزار دنبال‌کننده
816 عکس
494 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ با این همه گناه زِ کویت نراندی‎ام امسال هم به ماه محرم رساندی‎ام "فرمود هر کسی هر جایی بگه حسین حرمشِ .. فلذا الان تو حرمش نشستی میگی حسین ... محرم کربلا باشه زیر قبه باشه بگه حسین ... بعضی ها یه جوری گریه میکنن انگارآخرین فرصتیه که تو عمرشون بهشون دادن گفتن بگو حسین آخه فرمود نماز میخونی فکر کن آخرین نماز عمرته .. گریه هم که میکنی فکر کن آخرین مهلتیِ که میگی حسین ... امروز قافله رسیدکربلا .. این بچه تو بغلِ ربابه .. همچین که رسیدن عرضه داشت آقا جان اینجا آب پیدا میشه یا نه .. این بچه اگه تشنه ش بشه بی تابی میکنه .. گفت آری اصلا یه جایی رو انتخاب کردن بین دو نهر آب ... عباسم برو آب بیار ..." چون طفل گم شده بغلم کردی ای حسین پیش خودت نشانده و قدری تکاندی‌ام منت سرم گذاشتی و از میان عرش با نام مادر و پدرم باز خواندی‌ام میخواهی‌ام ‌هنوز وگرنه چو دیگران با پول و شهرت از حرمت می پراندی‌ام از کودکی برای شما خیمه می‌زدم دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی‌ام یک روز بی تو زنده نمی مانم ای حسین با آب و نان خواهر خود پروراندی‌ام *فلذا اون مرد ثروتمند نوشتند تو مدینه همچین که دید ابی عبدالله این زنگهایِ اشترها رو بست که صدا نکنه آخه شبانه میخوان بی سرو صدا برن .. از تجار مدینه ست ، داشت برمیگشت از تجارتش ؛ برخورد به کاروان ، گفت اقا کجا میری؟ حضرت فرمود دارم از شهر بیرون میزنم هیچی نگفت کجا چرا ، گفت میشه منم همراهت بشم گفت اگر میخوای میتونی بیای .. ثروتش زن و بچش همه رو رها کرد ..* میخواهی ام هنوز وگرنه چو دیگران با پول و شهرت از حرمت میپراندی ام از کودکی برای شما خیمه میزدم دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی ام یک روز بی تو زنده نمیمانم ای حسین با آب و نان خواهر خود پروراندی ام آید به گوش ناله‎ی «هَل مِن مُعین» تو در زیر دست و پا ته گودال خواندی‎ام *دیدم همچین که داره دست و پا میزنه داره برای شیعه هاش دعا میکنه مادرش هم همینجور بود .. تو اوج درد تو اوج بستر نشینی بچه هارو صدا زد بچه ها بیاین میخوام دعا کنم .. همۀ بچه ها رفتن وضو گرفتن اماده شدن سجاده رو پهن کردن آخه همیشه میفرمود الجار ثم الدار .. اول بقیه بعد خودمون .. نشستن کنار مادر شروع کرد دعا کردن : اللهم عجل وفاتی سریعا .. دستای مادرمون بالا نمی اومد .. حسن زیر این بغل هارو گرفته بود دستها بالا بیاد .. مظلوم کربلا لک لبیک یا حسین تو میکشی مرا لک لبیک یا حسین ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5877568096381699988.mp3
زمان: حجم: 2.97M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره اومدم آقا، پیش تو زانو بزنم وقتی تورو دارم دیگه، برم به کی روبزنم؟ هرچی بدم باشم ولی، تو رو نمیفروشم حسین از بچگی‌ها اسمتو، خوندن توی گوشم حسین درسته پیش چشم تو، خیلی زیاده بدیام ولی خدا سر شاهده، دیوونه‌ی کرببلام آخه تو این دنیا بگو، جز تو کیو دارم آقا زندگیم و جوونیم‌و، بهت بدهکارم آقا تو خوبی و با خوبیات، بدعادتم کردی ولی چقد بدی دیدی ازم، به روم نیاوردی ولی گریه توی عزات برام، واجب‌تر از نون شبه درمون زخمای دلم، روضه‌ی عمه زینبه تورو به جون خواهرت، تورو به جون دخترت هرکاری میکنی منو، وانکن آقا از سرت شاعر : عالیه رجبی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5877568096381699989.mp3
زمان: حجم: 904.4K
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این زمین داغ به دل می‌دهد آخر برویم در من آشوب شده ، جانِ برادر برویم خاک اینجا چقدَر بوی جدایی دارد زینت دوش نبی! جان پیمبر! برویم حنجر نازک ‌شش ماهه شبیه است به گل می‌شود سخت درآغوش تو پرپر، برویم کینه دارند به اسمش، به خدا می‌آید لشکری تشنه به خون علی اکبر، برویم کمرت می‌شکند، داغ برادر سخت است به اباالفضل نگاهی کن و دیگر برویم نیزه می‌بارد از این قوم به ظاهر مومن دست‌هاشان همه آلوده به خنجر، برویم سایه‌ی روی سرم، خیمه نزن، برگردیم دل ندارم که نباشد به تنت سر، برویم بر زمین میخوری و وای بمیرم نگذار... قتلگاهت بشود قاتل خواهر، برویم شاعر:مرضیه عاطفی *همچین که این کاروان رسید کربلا ، اباعبدالله به عباسش فرمود: عباس جان اول خیمۀ خواهرمُ بنا کن .. اول خواهرم با این زن و بچه‌ها برن تو خیمه .. فلذا اولین خیمه‌ای که زدن خیمۀ زینب بود. انقدر دل اباعبدالله نگران خواهرشِ که فرمود اول خیمه زینب رو بزن..‌. همچین که بی‌بی می‌خواست از ناقه پیاده بشه، خود ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد. ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهر جان پیاده شو. دست خواهرو گرفت، این جوونا اومدن کوچه باز کردن _چه خبره؟! _عمۀ سادات میخواد از ناقه پیاده بشه. میگم: ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد، قاسم اومد، عبدالله اومد، عون اومد، جعفر اومد، همه اومدن، همۀ بنی هاشم؛ همۀ نامحرما رفتن عقب تر. سرشونو به یه کاری بند کردن. چرا ؟! چون خواهر حسین می‌خواد از مرکب پیاده بشه... همچین که پای زینب به خاک کربلا رسید نوشتن یه آهی کشید، صدازد: حسین جان چرا اینقد این خاک بوی جدایی میده؟! دلم بهم ریخته، نگرانم، مضطربم حسین جان... ابی عبدالله جواب دادن: خواهرم، همون سرزمینی که جدم، پدرم، مادرم، روضه‌هاشو خوندن همین جاست... نوشتن زینب رفت تو خیمه‌ش، بعد از چند لحظه دیدن غش کرده... این خواهرو به هوش آوردن اما... "شنیدن کی بُوَد مانند دیدن" اینجا بی‌بی غش کرد بی‌بی رو به ‌هوش آوردن، اما کجا بودین عصر یازدهم؛ یه نگاه کرد سمت گودال: پاشو حسین جان خواهرتو کمک کن. یه نگاه کرد سمت علقمه. صدازد: آی غیرت الله پاشو نگاه کن‌... میگن اصحابُ هم صدازد؛ یه نگاهی کرد به این بدن ها: آی اصحاب برادرم حسین! پاشید به زینب کمک کنید. نوشتن این بدن‌ها یه تکونی خورد، کنایه از این که ما حاضریم زنده بشیم دوباره برات جون بدیم. نوشتن همه رو سوار بر ناقه کرد، یه نگاهی به دور و برش کرد دید دیگه کسی نمونده، همه سوار بر شترها شدن، خودش میخواد سوار بشه، تنهایی که نمیتونه. شمر از دور دید این خواهر داره اینجوره بی‌تابی می‌کنه، شمشیرشُ غلاف کرد اومد جلوتر؛ بی بی فریاد زد برو عقب .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5834563220207044978.mp3
زمان: حجم: 2.34M
|⇦• / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
با توجه به شرایط ایجاد شده و شیوع ویروس و تلاش برای رونق بیشتر جلسات عزاداری در ماه محرم ، طرح راه اندازی شد. کلیات طرح به این صورت هست: دوستانی که تمایل به برگزاری جلسات و دارند به ما پیام میدهند و ما ، و رو براشون می فرستیم و اون عزیزان هم از جلسه روضه خانگی شون برامون های کوتاه ارسال میکنن و ماهم نشر میدیم در آخر هم به پر بازدید ترین کلیپ ارسال شده از طرف مجموعه هدیه ی نفیسی تقدیم میشه. هزینه هر بسته (قند، چایی و پرچم) به همراه ارسال و پست ۶۹ هزار تومان . ان شالله هرکسی که بانی این امر هست ولو با هزار تومان ، خونه ی دنیا و آخرتش مملو از نور اهل بیت علیهم السلام بشه. راه سهیم شدن در طرح : 🌐درگاه اینترنتی↶ https://idpay.ir/babolharam 💳 شماره کارت↶ ➠ 6362 _ 1410 _ 4400 _ 3854 ↜به نام محمد معمارزاده ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
دستشان را که از پیامبر کوتاه کرد،گفتند "علی" است! های کوفه اما؛ را به ولیِّ خدا تحمیل کردند @babolharam_maktab
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هرکسی تنهاست ذکرش می‌شود تنها حسین هرکسی گم می‌شود را می‌کند پیدا حسین دستگیری می‌کند از عاشق بی دست و پا می‌نشاند نوکر آلوده را بالا حسین *کجای عالم ارباب اینجوری پیدا میشه که نوکرش این همه خطا و اشتباه بعد هم تو خونه ش راهش بده .. تازه صدر جلسه بشونتش بغلش کنه نوازشش کنه کجایِ عالم اینجوریه؟..* بر کسی دل بسته‌ام که دل نبسته بر کسی از همه دل کنده‌ام در این جهان الا حسین *بگو حسین دردت دوا میشه .. بگو حسین حاجتت روا میشه .. بگو حسین به خدا دستتُ میگیره .. بگو حسین به خدا اربعین میبردت کربلا .. بگو حسین مریضت شفا پیدا میکنه .. تو هر حالتی که هستی ، غم داری خوشحالی بگو حسین ..* کار من گریه‌ست از بَدوِ تولد تا ابد خیرِ دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین *انقدر محرم ها بیاد بره دستات تو کفن بسته باشه .. فرقی هم نمیکنه هر کی باشه حسرت میخوره حتی حبیب هم حسرت میخوره حبیب با اون مقام فقط یه خواسته دارم برگردم دنیا بگم حسین بیام تو مجلس حسین براش گریه کنم ..* بارها گفتم نمی‌بخشد ولی بخشید و گفت بار آفت خورده‌ات را میخرد یک‌جا حسین سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین فکر دیدار خدا بودم که بین روضه‌ها وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین هم امامت هم قیامت هم شفاعت می‌کند روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین *میدونی روز محشر چه جوری میشه یهو میبینی تو اون وانفسا تو اون صحرا صدایی میاد غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ .. چشماتونُ ببندید .. چه خبره ناموس خدا میخواد وارد محشر بشه .. همه سرهارو پایین می اندازن بی بی دو عالم میخواد بیاد رد بشه امام حسن بعضی روایات میگه افسار این مرکبُ گرفته که حضرت زهرا سلام الله علیها روش نشسته .. میاد یه گوشه از عرش یهو از یه گوشه ای یه آقای بی سری وارد محشر میشه بی بی سوال میکنن حسن جان این آقایِ بی سری که وارد محشر شده کیه؟ امام حسن جواب میده مادر جان (میخواد برای همۀ اهل محشر روضه بخونه ..) امام حسن جواب میده : هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ..." من فدای دختری که در خرابه بود و گفت با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین خورده‌ام از این و آن مشت و لگد حالا بگو من شده‌ام پیر تر یا مادرت زهرا حسین *یه وقته یه مرد زمین می افته .. یه وقت هم یه زن زمین می افته ..* دست دعو بزرگتر از صورت تو بود .... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5879819896195385601.mp3
زمان: حجم: 3.26M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در داعیه‌ی فضل داشتند! (ع) از آنها کرد، با تَشَر و تیشه جوابش را دادند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اون‌شب از روی اون ناقه توی راه بین اون صحرا بازی می‌کردم افتادم انقد غصه نخور بابا غصه نخور بابا توی راه بین اون‌صحرا یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده چیزی نیست هیچ کس نمیدونه بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست شاعر: امیرحسن سالاروند *همچین که این سر رو از تو طبق می‌خواست برداره ، یهو از دستش افتاد .. گفت بابا می‌بینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن .. یه وقته یه مرد زمین میفته بلند میشه، زود یاعلی میگه از جا پا میشه، اما زن با مرد فرق داره!.. زن وقتی زمین میفته خجالت میکشه .. قبل از این که بلند بشه از زیر چادر هی دورشو نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ، کسی ندیده باشه... اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین. اما یه وقته یه دختر کوچیک‌ زمین میفته .. دختر وقتی زمین میفته ، از جا بلند نمیشه؛ تا بابا نیاد بغلش کنه .. تا بابا نیاد نوازشش کنه ..بوسش کنه از جا بلند نمیشه ، تازه هی میگه پاهام خیلی در میکنه بابا... همچین که از ناقه زمین افتاد، گفت بابام حالا میاد بلندم میکنه ... از دور دید یه سیاهی داره میاد گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست .. خدا لعنتش کنه زجرِ ... تا دید هی داره زیر لب داره میگه یازهرا یازهرا؛ گفت حالا که میگی یازهرا بذار یه کاری باهات بکنم که مثل مادربزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری... چنان با چکمه به پهلوی این دختر زد... من که بعد از تو به کوه دردها برخورده‌ام از یتیمی خسته‌ام، از زندگی سرخورده‌ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دید‌ی تر خورده‌ام دست سنگین یک طرف، انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده‌ام صحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده‌ام زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده‌ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده‌ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده‌ام گاهی ازآنور خورده ام پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود میخواست تا ادای مرا در بیاورد شاعر: سیدپوریا هاشمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5879819896195385602.mp3
زمان: حجم: 2.94M
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در داعیه‌ی فضل داشتند! (ع) از آنها کرد، با تَشَر و تیشه جوابش را دادند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net