4_5794325973713291239.mp3
9.91M
|⇦•صبح و شب راهی بازار..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شام شهادت حضرت ام البنین علیها السلام ۹۸_ سید رضا نریمانی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مولا علی(ع) به برادرش عَقیل فرمود:
که برایم #همسری_شایسته را برگزین
که ثمره ی آن ،فرزندی شُجاع و برومند
در دفاع از #دین و #کیان_ولایت باشد
#نقش_زن
#حضرت_ام_البنین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•نشد از چهرهام غم را بگیری..
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
خبر برا اُم البنین آوردن خانم جان امیرالمومنین از جنگ برگشته عباس چهارده ساله ست .. این بچه رو بیرون از مدینه پشتِ دروازه های مدینه آورده داره آموزش میده و مشق شمشیر میکنه .. سریع اُم البنین اومد بیرونِ از مدینه دید آری عباس سوارِ بر مرکب امیرالمومنینم ایستاده هی میفرماید عباس شمشیرُ اینجور بگیر برو برگرد اینجور بزن .. اُم البنینم مودب ایستاده سرشُ پایین انداخته هی زیرِ لب میگه بارک الله عباسم .. قربونِ قد و بالات برم .. همچین که شمشیر میزد هی زیر لب میگفت ماشاالله عجب قدرتِ بازویی ، تا حالا تو لباسِ رزم ندیده بودمت .. خیر از جوونیت ببینی .. ان شالله دورِ سرِ حسین بگردی ..
یه وقت امیرالمومنین صداش زد عباسم ؛ اومد جلو مودب دستِ راستتُ میخوام ببندم میخوام با یه دست بجنگی .. با یه دست مبارزه کنی ..دستِ راستُ بست ، شمشیرُ به دستِ چپ گرفت، محکم افسارِ اسبُ هم گرفته میزدُ برمیگشت (حالا ام البنین ایستاده پیشِ خودش میگه چرا آقا اینطوری میکنه ، یه وقت نیفته از رو اسب..) یهو امیرالمومنین دوباره صداش زد عباسم ، جواب داد جانم آقا ؛ میخوام دو تا دستتُ ببندم .. ایندفعه باید شمشیرُ به دهان بگیری و بری .. ( آقا باشه هر چی شما بگی ..) اُم البنینم ایستاده داره این صحنه رو میبینه .. یهو یادش افتاد وقتی هم به دنیا اومد این بازوانش رو مولا میبوسید .. اونجا هم سوال کرد نکنه آقاجان بازوهای بچه م ایراد داره ..
شمشیرُ به دهان گرفت رفت و برگشت .. ام البنین آرام آرام اومد جلو ، آقاجان سیدِ من مولایِ من ببخشید میدونم عباس نوجوانه ، آیا ازش خطایی سر زده؟.. اینجوری دارید تنبیهش میکنی؟.. یهو امیرالمومنین صدا زد این ذخر الحسینِ .. این ذخیرۀ حسینمِ ..
یه روزی میاد همین صحنه هایی که من اینجا انجام دادم و تو با چشمات دیدی برا عباست پیش میاد ..
اُم البنین، اول دستِ راستشُ میزنن ، بعد دستِ چپشُ ... باید عادت داشته باشه .. گفت آقا فدا سرِ حسین .. حسین به سلامت باشه ..
نشد از چهرهام غم را بگیری
زِ من اندوهِ عالم را بگیری
برای رفتنم اینسو و آنسو
نشد مادر که دستم را بگیری
تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا
دو دستت را که زد مُردم من اینجا
همین که از رویِ مَرکب عزیزم
زمین خوردی زمین خوردم من اینجا
نه که امروز مادر درد دارم
که روز و شب سراسر درد دارم
از آن ساعت که با ضربه شکستند
سرت را بی هوا سردرد دارم
اگر بشکستهام مانندِ زهرا
ببین دلخستهام مانندِ زهرا
سرت را تا که رویِ نیزه بستند
سرم را بستهام مانند زهرا
مرا گفتند که بازو ندارد
دگر عباسِ تو اَبرو ندارد
بمیرد حرمله بد زد به چشمت
از آن لحظه دو چشمم سو ندارد
نشد بال و پَرِ خود را بگیرم
به دامن اصغرِ خود را بگیرم
من از شرمندگی پیشِ رُبابم
نشد بالا سرِ خود را بگیرم
پس از تو کاش زنجیری نمیماند
تو میخوردی و شمشیری نمیماند
تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد
برایِ حرمله تیری نمیماند
"ببین مادر زِ گریه آب رفته
و از سردردها از تاب رفته
به نیزه دار گفتم بچه داری؟!
کمی آرام تازه خواب رفته"
عزیزم جان جانا نور عینا
به فرقم باد خاک عالمینا
نگاهم مانده بر در تا بیایید
حسینم وا حسینم وا حسینا
شاعر :#حسن_لطفی
انقدر عباس دعات میکنه امشب .. اومدی برا مادرش مجلس روضه و عزا گرفتی .. همچین که زمین افتاد ابی عبدالله اومد بالاسرش، آروم آروم این خون ها رو از جلو چصم عباس پاک کرد.. عباسم چشماتُ باز کن .. یهو همچین که چشمشُ باز کرد یه وقت دسد از گوشه های چشم داره اشک میریزه .. چرا گریه میکنی عباسم .. آخه مادرش خیلی سفارش کرده بود .. عباس با حسین میری با حسین بر میگردی .. صدا زد حسین جان الان تو بالاسرم نشستی .. تو سرِ منو به دامن گرفتی .. دارم چند ساعتِ دیگه رو میبینم .. آخ سرِ عزیزِ فاطمه ..
والشمر جالس نفسِ مادرش گرفت
سر را برید و جلویِ خواهرش گرفت
به سمتِ گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
یکی داره پیرهنُ میدزده
پیرهن که نه کفن میدزده
یکی داره با یه کهنه خنجر
سرُ از روی بدن میدزده
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
4_5794325973713291243.mp3
10.36M
|⇦•نشد از چهرهام غم را بگیری..
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مولا علی(ع) به برادرش عَقیل فرمود:
که برایم #همسری_شایسته را برگزین
که ثمره ی آن ،فرزندی شُجاع و برومند
در دفاع از #دین و #کیان_ولایت باشد
#نقش_زن
#حضرت_ام_البنین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•از آن وقتی که رفتی ...
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اُم البنين عليهاالسلام مي تونست كربلا بياد، هيچكي هم مانعش نبود،اما اُم البنين مي بايست بماند و روضه خواني كند، روضه خواني كارِ اُم البنينِ،با گفتن اينكه عباس چگونه جنگيد و چه جوري به شهادت رسيد...
رفقا! از حضرت عباس هيچي نمونده بود: يادتون باشه...ابي عبدالله رو امام سجاد هر جوري بود تويِ بوريا گذاشت...ولي بَدنِ اباالفضل عليه السلام رو ريختن تويِ يك كيسه اي...ديگه هيچي نمونده بود...قاسم سليماني چه جوري بود.
لذا اُم البنين روضه ميخوند و گريه مي كرد، و گريه كردنش هم فرق مي كرد با حضرت زهرا...توي روز گريه مي كرد، جنگش تويِ روز بود،گريه كردن نوعي جنگِ...يه جوري حضرت گريه مي كرد،ناله اش چه جوري بوده، كه مروان لعنت الله عليه گريه مي كرد...
همه جمع مي شدند، مي گفتند براي بچه هاش داره گريه ميكنه،بهش مي گفتند: خدا بهت صبر بده...اما اُم البنين مي گفت: واي حسين...همه فداي حسين....آنچه را زير اين آسمان وجود داره فدايِ حسين،ميخواد عباسِ من باشه يا هر كَسِ ديگه...هر جايي مي ديد مي نشست گريه كردن و زبون گرفتن...اول براي عباسش گريه مي كرد، همه كه جمع مي شدند،مي گفت: واي حسين...
ان شاءالله بريم كربلا، قبر عباس رو پايين ببينيم...آب دورِ قبر عباس هي مي چرخه و رَد ميشه..خيلي قبر كوچيكِ..چه جوري جمع كردن اين بدن رو؟....
هر چي اسب آوردن توي مدينه،پاهاي عباس به زمين چسبيده مي شد،خيلي قد بلند بوده...ماشاءالله به اين قد...بخدا اين عباس رو چشم زدن...
خلاصه عاقبت گشتن يه اسب عجيبي براش پيدا كردن، تا پاها رسيد به ركاب...اما با اين قد و بالا ، عقب، كنار ابي عبدالله با ادب ايستاده بود...
خَم اَبروي عباس رو دشمن كه مي ديد، مي لرزيد از ترس، اما خَم ابروش رو دختراي ابي عبدالله مي ديدن....جونم عمو...يه عمو دارم كسي جرأت نميكنه به ما نگاه كنه...چه برسه به اينكه مارو بزنه....
حالا دارن همه رو برای اُم البنین تعریف می کنند: اُم البنین! همچین که عباس رفتش، دشمن خیالش راحت شد، ابی عبدالله به ما دستور داد، زینب جان! به همه بگو این معجرهاشون رو دوتا گره بزنن...
زن ها بعد از عباس سریع زیور آلاتشون را در آوردن و توی کیسه ای ریختن و دَم خیمه گذاشتن تا دشمن حواسش به اینها باشه...اما دو تا دختر رو نشد گوشواره هاشون رو بردارن،نشد...
اُم البنین! ریختن تویِ خیمه...هیچ کسی نبود مگه سیلی خورده...هیچکی نبود مگر اینکه تازیانه خورد...
پریشانم، گرفتارم، حزین و زار می گردم
دلم تنگ است و دارم در پیِ دلدار می گردم
از آن وقتی که رفتی چشمِ من دیگر نمی بیند
کجایی ماهِ من! که با دو چشمِ تار می گردم
کمی از مَشک را دادند و گفتند از تو این مانده
به دنبالِ تو دارم با همین آثار می گردم
چه بر روزِ تنت آورده اند ای خوش قد و بالا
نمانده هیچ از پیکرت هر بار می گردم
حلالت باد شیرم، سربلندم کرده ای،مادر
که بین شهرمان با عزتی سرشار می گردم
فدایِ معجرِ زینب همه ایل و تبارِ من
خودم دور سرش یک عُمر مادر وار می گردم
به من سربسته می گویند تمامِ روضه هایش را
در آن حدی که من خود در پیِ اسرار می گردم
بیا لبریزِ مَرهم کن بدیِ روز و حالم را
اَقلاً تو بده ساقی جوابِ هر سؤالم را
بگو زینب چرا زخمِ عمیقی بر سرش مانده
و رَدِّ تازیانه بر رویِ بال و پرش مانده
به محضِ راه رفتن بند بندش درد می گیرد
چها شد اینقدر خون مُردگی بر پیکرش مانده
هنوز از ازدحامِ بینِ هر بازار می ترسد
نگو انگار که اوباش در دور و برش مانده
رقیه با قبیله بر نگشت از او خبر داری
حسین.......
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Arzi - babolharam_net.mp3
8.62M
|⇦•از آن وقتی که رفتی ...
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادر! این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو
از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو
روضه مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم
یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم
#حضرت_ام_البنین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•به او گفتند عباست...
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام تقدیم به همهٔ مادران شهداء به نفس حاج محمود کریمی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
گداىِ خوشه چينم تا قيامت خِرمنِ او را
كه حسرت مي كِشد فردوس عطر گُلشنِ او را
چنان مشكل گشا ،باب الحوائج،كاشف الكرب است
گرفتند اوليا اللهِ عالم دامنِ او را
نديدم سربلندو سرفرازى را مگر اينكه
بديدم محضرِ اُم البنين خَم گردنِ او را
مُعَيَّن گشته مزد فاطميه دست اين بانوست
كه معنا كرده سفره دارِ زهرا بودنِ او را
اميرالمومنين همسر ، ابوفاضل پسر ، به به
بنازم اين مقام و جاه و شأن اَحسنِ او را
عباى مرتضى را وصله كه ميزد همه ديدند
كه نخ ميكرد جبرائيل بعضاً سوزنِ او را
* روزي كه وارد شد بر اميرالمؤمنين به عنوان نو عروس،هم حسن مريض بود و هم حسين...اول اومد نشت كنار اينها گريه كرد،آب آورد، پذيرايي كرد...اصلاً ديوانه ي حسن و حسين بود...*
{تا عليِ اكبر و قاسم به من گفتند: مادر!
در دلم گفتم: اكنون واقعاً اُم البنينم}
زيارت ميكنم جاى رباب و نجمه و زينب
مَزارِ اَطهرِ او را ، مُعلّا مَدفَنِ او را
اگر ديروز جارو كرد زيرِ پاىِ زينب را
كنون جارو كشند اينسان ملائك مَسكنِ او را
چنان جانسوز مرثيه ميان كوچه سرميداد
كه ميديدند مردم گريه هاى دشمنِ او را
به او گفتند عباست...صدا ميزد حسينم كو؟
نشانش داد زينب پاره ى پيراهنِ او را
#شاعر محمدجواد پرچمی
* هر چه ما بخونيم، روضه خوانيِ اُم البنین خودش نميشه...*
یا مَن رَاَی العَباس کَرّ عَلی جَماهیرِ النَّقَد
وَ وَراهُ مِن اَبناءَ حَیدَرَ کُلُّ لَیثٍ ذی لَبَد
اُنِّبئتُ ان ابنی اُصیبُ براسه مَقطوعِ یَد
وَیلی عَلی شِبلی اَمالَ بِراسه ضَربُ العَمَد
لو کانَ سَیفُکَ فیَ یَدیکَ لَما دَنی مِنه اَحد
*اگه شمشير دستش بود كسي جرأت نمي كرد بهش نزديك بشه... " عَمَدَ الحَديدُ بِكربلا، خَسَفَ القَمَر....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Karimi - babolharam_net.mp3
4.06M
|⇦•به او گفتند عباست...
#روضه و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام تقدیم به همهٔ مادران شهداء به نفس حاج محمود کریمی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اُم البنین! ای مادر عشق
عروس خانهٔ كوثر عشق
پروراندی در دامن خود
یل و امیر لشكر عشق
#حضرت_ام_البنین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای مادرم کنیزُ..
#نماهنگ زیبا تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
ای مادرم کنیزُ
بابایِ من غُلامت ..
ای مادرِ اباالفضل
جان ها فدایِ نامت ..
با نامِ عباست
خیلی گره وا شد
تا نذرِ تو کردم
دردم مُداوا شد
خالی نمی مونه
هیچ سائلی دستش
تا سفره ی بی بی
اُُم البنین هستش
تو دلبنی تو فرزندی
داری که ماه آسمون لقب داره
ماشالله بر تو مادر
از بس که بچه شیرِ تو ادب داره
« یا سیدی اباالفضل .. »
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5800874643493489370.mp3
7.34M
|⇦•ای مادرم کنیزُ..
#نماهنگ زیبا تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
آنقدری با #ادب بود
که به علی(ع) گفت تا دیگر او را
به نام اصلیاش که #فاطمه بود صدا نزند!
تا #حسنین(ع) با شنیدن نامِ فاطمه،
به یادِ مادرشان نیُفتند...
#ام_البنین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
•|اَلسّلامُ عَلیْکِ یَا اُمّ العَبّاس|•
.
ذکرِ خیر پسرت ،
حل همه مشکل ها
تا ابد وقفِ تو هستند ،
همه سائل ها…
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•مادرم در گوشِ من..
#سینه_زنی تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادرم در گوشِ من خواندست یا اُم البنین
ذکر من تا روز محشر هست یا اُم البنین
هر کسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول
قبل از آن در زیر لب گفته است یا اُم البنین
مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار
بر گدایان درت پیوست یا اُم البنین
ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم
هر کجا خوردیم بر بن بست یا اُم البنین
هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
نوکرِ عباس تو دربست یا اُم البنین
در حمایت از غریبِ کربلا ، عباس تو
دست داده تا بگیرد دست یا اُم البنین
فرق او را با عمودی تا دم اَبرو شکافت
آن "حکیم بن طُفِیلِ" پست یا اُم البنین
خون چکید از چشم هایش روی نیزه تا که دید
دست زینب را کسی می بست یا اُم البنین
بعد عباست برای غارت اهل حرم
حرمله با شمر شد همدست یا اُم البنین
گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی
حرمتت با کعب نی نشکست یا اُم البنین
شاعر : #مهدی_علی_قاسمی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5800723035442907608.mp3
8.38M
|⇦•مادرم در گوشِ من..
#سینه_زنی تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
#عباس(ع)
#ادب را از مادرش
حضرت #ام_البنین آموخت...
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net