Sazvar rozeh shab 1 Babolharam.mp3
13.87M
|⇦• ⇦• روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع) به نفسِ حاج حسین سازور✨✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• دمِ آغازینِ جلسه ویژۀ دهۀ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« وای وای وای .. حسینا ... »
جان حسینِ .. جانان حسینِ
ایمان حسینِ .. سلطان حسینِ
ای تشنه لب ، بنویس اسممُ تو دعات
ای ماهِ من ، خودمُ پدر و مادرم فدات
هر صبحُ شام میخونه مادرت نوحه برات
وا حسینا .. ذبیحاً بالقفا
وا حسینا .. قتیلاً بِالدِّمآءِ
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
#حاج_حسین_سازور
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shoar Babolharam.mp3
4.76M
|⇦• دمِ آغازینِ جلسه ویژۀ دهۀ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
هر دلی خرجِ مسیحایِ محرم بشود
مرده هم باشد اگر ، زنده از این غم بشود
چند وقتی ست برایِ تو خودم را نزدم
منتظر بود دلم تا که محرم بشود
وای اگر تشنۀ دنیا شوم و در اثرش
عطشِ روضۀ تو در دلِ من کم بشود
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا که اسبابِ عزایِ تو فراهم بشود
عرش جارو به رویِ فرش حسینیه کشد
باد مشغولِ تکان دادنِ پرچم بشود
ماه در روضۀ خورشید بسوزد چون شمع
اَبر از هُرم لبت بارشِ نم نم بشود
در قیامت به ستونهایِ جنان تکیه زند
هر که در سینه زنی قامت او خم بشود
همه هیچند در این جا همه کاره زهراست
چای حتی اگر او دم بزند ، دم بشود
سائل غیرتِ یارانِ شهیدم هستم
تا نصیبم سفر خط مقدم بشود
گفت چشمم ز غم جدّ غریبم خون شد
کاش اشکِ رضوی روزیِ من هم بشود
*یابن شبیب .. برا هرچی خواستی گریه کنی .. برا حسین گریه کن .. شبِ دومِ .. میگه اومدم دیدم آقام داره گریه میکنه .. زانو بغل گرفته .. آقاجان چشماتونُ گریان نبینم ؟ .. فداتون بشم ، چه خبره؟ .. فرمود پسرِ شبیب مگه نمیدونی محرم شده .. *
زِرِهش رفت، عبا رفت، لباسش هم رفت
شب که شد نوبتِ انگشتر خاتم بشود
خواهرش رفت مرتب کند او را ، اما
این تنِ پاره محال است منظم بشود ..
حسین ....
«جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 2 Babolharam.mp3
9.95M
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
آینه در آینه تابید عالم شد علی
نفسِ خود را دید خود را دید خاتم شد علی
اولین صبحِ ظهورِ حی اعظم شد علی
حق تماشا کرد خود را تا مجسم شد علی
با علی جان میدهم با یا علی تب میکنم
حرفِ مولا میزنم یا مشقِ زینب میکنم
آنکه اقیانوسِ آرامِ علی شد زینب است
آنکه او آغاز و انجامِ علی شد زینب است
آنکه او معنایِ اسلامِ علی شد زینب است
آن که آمد زینتِ نام علی شد زینب است
ما نمی فهمیم از این اعجاز هیچ
شعرها را ساده تر میگویم اما باز هیچ
او هزاران شیر زن بود او فقط زینب نبود
او ظهورِ پنج تن بود او فقط زینب نبود
سوختن در سوختن بود او فقط زینب نبود
او حسین و او حسن بود ، او فقط زینب نبود
شد تمامِ آیۀ "قالو بلی" وقتی رسید
با نزولش کربلا شد کربلا وقتی رسید
شرح لیلی را اگر منزل به منزل گفته اند
شرحِ این تکلیف را جمعِ مقاتل گفته اند
کعبه را با بودنش در راه محمل گفته اند
گَردِ صحرا نه ، غبارِ پرده را دل گفته اند
به حسینش که دل زینب به دستِ اکبر است
پرده هایِ محملِ زینب به دستِ اکبر است
کشتیِ کرببلا در کربلا پهلو گرفت
خواست تا پایین بیاید آسمان زانو گرفت
تا بیاید جبریئل از شهپرش جارو گرفت
او نه از عباس جان عباس از بانو گرفت
پای او بر زانویِ مردانۀ عباس بود
بعدِ بابا دستِ او بر شانۀ عباس بود
دورِ خود تا دید اکبر را خیالش جمع شد
عون و عبدالله و جعفر را خیالش جمع شد
دید در گهواره اصغر را خیالش جمع شد
بینِ خیمه چند دختر را خیالش جمع شد
دید فوجِ دشمنان را گفت عباسم که هست
نیزه و تیر و سنان را گفت عباسم که هست
ناگهان بی حال شد گودال را وقتی که دید
روضه اش اطفال شد گودال را وقتی که دید
ماتِ استقبال شد ، گودال را وقتی که دید
حرمله خوشحال شد گودال را وقتی که دید
آمد و افتاد بر پایِ برادر بازگرد
جان خواهر جان من نه ، جانِ مادر بازگرد
شامِ غم ای وای ، اکبر را نمیبیند چرا
عون و عبدالله و جعفر را نمی بیند چرا
پشتِ خیمه قبرِ اصغر را نمی بیند چرا
بینِ حجمِ شعله دختر را نمی بیند چرا
*تا پا گذاشت رویِ خاکِ کربلا .. دیدن دخترِ علی بی تاب شد .. اجازه بدید یه مقدار برگردم عقب تر ؛ دستور رسید بارها رو پیاده کنید .. اینجا محلِ ریخته شدنِ خون هایِ ماست .. دستور داد خواهرم رو پیاده کنید .. همۀ بنی هاشم ریختن دورِ محملِ زینب ... پردۀ محمل کنار رفت یه نگاه به این سرزمین انداخت .. یه نگاه تو صورتِ حسین .. دید عباس زانو گرفته علی اکبر دست دراز کرده .. خواهرم پیاده شو .. جایی داری پیاده میشی که گردی رویِ چادرت نمی نشینه ... اون وقت این راوی میگه من بودم دیدم .. با چه جلالی زینب پیاده شد .. واقعاً همینطوره از بس که بنی هاشم و محارم زینبُ دورشُ گرفته بودن ، گردِ خاک به چادرش نَنِشست .. اما روزِ یازدهم .. راوی میگه دیدم همه حسینُ رها کردن برگشتن سمتِ دخترِ علی .. چادری که یه ذره خاک روش نشسته نشد .. دیگه جایِ سالمی نداشت .. از جایِ پا پر شده بود ... ای حسین ....
«صل الله علیک یا مولای یا اباعبدالله»
مزنیدم مبریدم که در این دشت مرا کاری هست
یه جمله دیگه بگمُ التماسِ دعا .. همه رو سوارِ ناقه ها کرد .. یه نگاه به خودش کرد ، یه نگاه به دورُ برش .. دید همه ایستادن دارن دخترِ علی رو خیره خیره نگاه میکنن .. کسی که قامتشُ زن هایِ همسایه هم ندیده بودن .. یه نگاه کرد تو گودال صدا زد : حسین جان نگاه کن بین نامحرمان گیر کردم ..داداش یه کاری بکن .. بابا زینبِ عمقِ جانِ حسینُ نشانه گرفت .. راوی میگه یه وقت دیدم رگ هایِ گلو به تلاطم افتادن .. صدایِ تکبیر از حلقوم بلند شد .. همه صورت ها رو برگردوندن عمۀ سادات سوار شد ... ای حسین ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar rozeh shab 2 babolharam.mp3
13.87M
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
هرکجا نام تو را بردیم کوهِ طور شد
آفت و شر و بلا فوراً از آنجا دور شد
جای لبهای تو دیشب اشک هجران خوردم و
کام من شیرین با این قطرههای شور شد
در فراق یوسفش اُفتاد بر جان خودش
آنقدر گریه زلیخا کرد آخر کور شد
روضههایِ خانگی برکت به خانه میدهند
خانۀ تاریکِ ما با روضه غرقِ نور شد
جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی
کفش روضه جفت کردم ، کارهایم جور شد
صبح محشر که شود ، مأمور قصرت میشود
آنکه در روضه دم در خادم و مأمور شد
وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست
یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد
شاه ما خیلی سفارش کرده: فابْک للْحُسیْن
نزدِ ما ایرانیان این جمله اش دستور شد
قبل از آنکه شمر در گودال مذْبوحش کند
بر گلویش نیزهای بوسه زد و منْحور شد
آنقدر خنجر زدند و آنقدر نیزه زدند
که بلاتشبیه مثلِ لانۀ زنبور شد
موقع دفن پدر وقتی پسر ، انگشت را
از زمین پیدا نمود ، اعضایِ بابا جور شد
از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند
اولش نگذاشت ، اما آخرش مجبور شد
شاعر : رضا قربانی
«جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar shab 3 Babolharam.MP3
7.75M
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به حضرتِ رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
یتیم باشی و حالت خراب دردسر است
میان دشت ببینی سراب دردسر است
به رویِ خارِ مغیلان دویده میفهمد
نبود مرهم بر التیام دردسر است
اگر که لب نزنی مدتِ مدیدی به آب
به پیشِ چشمِ تو نوشند آب دردسر است
شمارشِ ضرباتِ عدو به پیکرِ من
که گشته بی عدد و بی حساب درسر است
تمامِ نظمِ تنم را لگد بهم زده است
ورق ورق شده باشد کتاب دردسر است
کبود گشته رُخم بس که خورده ام سیلی
به پشتِ اَبر رود آفتاب دردسر است
چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم
به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است
*تو همۀ این چهل شب ، یه دفعه رو محمل خوابم برد .. ای کاش اون شب نخوابیده بودم ... از بس که اهل کاروان خسته بودن اصلاً هیچ کسی نفهمید من افتادم رو خاکا .. قافله رفت رفت .. یه وقت دیدن شترا دیگه حرکت نمی کنن ... ساربان ها هر کاری کردن نتونستن قافله رو حرکت بدن رسیدن خدمتِ امام سجاد آقاجان چه خبره؟ فرمود حتماً یه نفر جامونده از قافله ... یکی صدا زد رقیه رو نمیبینیم ... گفتن آقاجان کجا دنبالش بگردیم ؟.. فرمود ببینید بابام کجا رو داره نگاه میکنه ...*
چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم
به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است
هزار مرتبه شکرِ خدا که مویم سوخت
به مو بیفتد اگر پیچ و تاب دردسر است
نگاه کردنِ راسِ علی رویِ نیزه
ز راهِ دور برایِ رباب دردسر است
کجاست تا که تماشا کند عمو عباس
برایِ عمه نبودِ حجاب دردسر است
گذر زکوچۀ تنگِ یهود بیشتر از
کنیز گشتن و بزمِ شراب دردسر است
*بابا دیدم عمه م خیلی خجالت می کشه .. همۀ بچه ها به عمه پناه می بردن اما یه وقتی پیش اومد دیدن عمه خمیده خمیده دو دست رویِ سر گذاشته ... بچه ها حلقه باز کردن ، زینب اومد بینِ دخترا نشست .. لذا اون شب تو خرابه وقتی براش سرِ بریده آوردن .. گفت عمه جان امشب یه کاری میکنم همۀ کاروان راحت شن از دستم .. دیگه برا کسی مزاحمتی نداشته باشم .. دیگه دردسری نداشته باشم ... همچین که سرِ بابا رو آوردن براش یه نگاهی کرد .. راوی میگه هی خیره خیره نگاه کرد به سر .. هی تو دهانش میزد ... دستشُ میگرفتن .. ببین با لب و دندانِ بابام چه کردن ... ای حسین ...*
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Sazvar rozeh shab 3 Babolharam.MP3
12.88M
|⇦• روضه و توسل به حضرتِ رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی شور زیبا #چله_نوکری به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
میترسم این چهل روزِ دَووم نیارم
سیصد و شصت و پنج روزِ لحظه شمارم
خدا نکنه غلام سیات زنده نمونه
نتونه امسال برا تو ، روضه بخونه
دیشب خواب سیاهی دیدم ، سیاهیِ رویِ کتیبه
یه کمی بو بکش دقیقاً ، این بویِ خوبِ عطر سیبه
صدایی که میرسه گوشم ، صدا نالۀ امن یجیبه
تو که تا اینجا گذاشتی من ، زیرِ علم روزی بگیرم
یهکم دیگه مهلتم بده ، محرم تو رو ببینم
کاش بشه که توی اربعین ، وسط صحن تو بمیرم
بمیرم ، بمیرم ، بمیرم
«امیرم بگو دستتو میگیرم .... »
رسمه که از صاحب عزا رخصت بگیرن
تا که بیان به مجلسِ عزاش بشینن
یه عده دست به دامنِ حضرت زهرا
یه عده دست به دامن اُم البنینن
پیرهن سیاهمُ بیارید ، که از الان پیشم باشه
خدا نیاره روزی گدات ، وسط میوندارات نباشه
هنو چهل روز مونده ولی ، نوکرت نگرانِ آقاشه
بزار فقط برسه محرم ، سنگِ تموم میزارم آقا
صدقه سر بیبی رقیه ست ، همه دار و ندارم آقا
به جون پدر مادرم قسم ، خیلی دوسِت دارم آقا
آقا ، آقا ، آقا
«امیرم بگو دستتو میگیرم .... »
چه حالی داره واسه تو چله نشینی
میدونم که بین گریههام منو میبینی
نه که بیبی فاطمه فقط تو مجلساته
خودت حتما یک سری میای روضه میشینی
دست میکشی روی این سرم ، ولی نمیبینمت افسوس
تو بیکرونی و من فقط ، قطرهایام از اقیانوس
چه ارتباط قشنگیه ، تو با من و من با تو مأنوس
حاجت من از شما اینه ، که بمیرم تو راهت آقا
جنازهمُ دست به دست یه روز ، برسونن هیأتت آقا
سر و جون و کل پیکرم ، فدا سر رقیه ت آقا
آقا ، آقا ، آقا
«امیرم بگو دستتو میگیرم .... »
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_رضا_نریمانی
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Narimani Babolharam.mp3
9.25M
|⇦• سینه زنی شور زیبا #چله_نوکری به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی حنیف طاهری✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
يا ضامنِ آهو مدد
باز اين گدا با شوق تو اينجا اومد
باشه قبول خيلی بدم
اما هميشه پيشِ تو زانو زدم
راهم بده مهمونتم
مهمون كه نه بهتر بگم از خونتم
من تا ابد مديونتم
لحظه به لحظه عمرمُ ممنونتم
ای جانم ای جان
شد خونه ي اميد عالم مشهد تو
اره به قرآن
دلگرمی اين سرزمينِ گنبدِ تو
« ای جانم ای جان،
سلطان علی موسی الرضا جانم رضاجان »
سمتِ تو با دل عازمم
ميدونی كه خيلی زيارت لازمم
عمريه اينِ خواهشم
رخصت بدی وقتی ميام خادم بشم
هر وقت دلم مشهد مياد
حتماً يه سر بايد بره بابُ الجواد
ميره يه سر با اعتقاد
از پنجره فولاد تو حاجت ميخواد
ديدم خدا رو
تو صحنِ گوهرشاد و صحنِ انقلابت
هستن ملائک
از خادمایِ مخلصِ پا در ركابت
« ای جانم ای جان،
سلطان علی موسی الرضا جانم رضاجان »
ای خوبِ من محبوب من
ميدونی كی قلبش برات ميكوبه من
اي يار من سالار من
ميدونی كی يه عمره دوست داره من
عشقم تويی جونم تويی
اسمی كه خورده سر در خونه م تويی
هم درد و درمونم تويی
من با يكی خيلی خوشم اونم تويی
اين دل كه دارم
پر ميزنه سمتِ حريم غرقِ نورت
كامل شكستم
قابل نداره باشه تقديم حضورت
« جانم حسين جان
جانم حسين ، جانم حسين ، جانم حسين جان »
خيلی گرفتارم ببين
مشكل گشايی كن يل اُم البنين
جانِ اميرالمومنين
اذنم بده پيشِ تو باشم اربعين
اي دلبرم يا ذا الكرم
يادم نرفته كربلا كنجِ حرم
درمونِ حالِ مضطرم
كاشكی بشه بازم بيام با مادرم
چشمامِ بستم
حس كردم امشب زائرِ صحن و سراتم
حالم خرابه
ای مستجاب الدعوه محتاجِ دعاتم
« جانم اباالفضل
جانم ابوفاضل ابوفاضل ابالفضل »
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حنیف_طاهری
#زیارت_مخصوص
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Hanif Taheri Babolharam.mp3
19.1M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی حنیف طاهری✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی مسعود پیرایش✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
منی که عمریه کبوترِ گوهرشادم
خاطراتِ حرم دیگه نمیره از یادم
تصویرِ گنبدُ این روزا هر کجا دیدم
با یه دلِ شکسته به آقام سلام دادم
آقاجون نوکرت اومده
دوباره پیشِ تو رو زده
دستِ خالیه من رو ببین ..
ببین اشکِ چشام جاریِ
به خدا وقتِ دلداریِ
دوباره پایِ حرفام بشین ..
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
سایۀ لطفِ تو افتاده رو سرم آقا
پر میگیره دلم دوباره تا حرم آقا
حالا که دورم از ضریحِ با صفایِ تو
میونِ عاشقا اسمِتُ میبرم آقا
تمومِ لحظه هایِ منی
تو امامِ رضایِ منی
تویی لیلا منم مجنون ..
بطلب ای عزیزِ دلم
به خدا که مریضِ دلم
بده بازم دوا درمون ..
عبدِ رو سیام ، هستم سر به زیر
اَیها الرضا دستامُ بگیر
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
اَیها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
شبایِ جمعه دل هواییِ حرم میشه
روضه بهونه ای برا چِشم ترم میشه
شبایی که دلم برایِ کربلا تنگِ
اسمِ عزیزِ فاطمه بال و پرم میشه
یا حسین میگمُ میپرم
دلمُ تا حرم میبرم
کنارِ گنبدِ ارباب ..
خودمُ تو حرم میبینم
که یه گوشه میرم میشینم
میخونم با دلِ بی تاب ..
شاهِ کربلا یا نعم الامیر
اَیها العزیز ، دستامُ و بگیر
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#زیارت_مخصوص
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Pirayesh babolharam.mp3
9.99M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی مسعود پیرایش✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام محرم ، اربعین و شبِ جمعه به نفسِ سید رضا نریمانی و حاج امیر عباسی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
ما که هم نوایِ خواهرِ حسینیم
غُصه دارِ جسمِ بی سرِ حسینیم
از دعایِ زهرا نوکرِ حسینیم ..
چشمِ دل حسینیا غیر حرم نمی بینه
روسیاه و بدم ولی ، تموم دلخوشیم اینه:
اَمانُ مِنَ النّار لِزوّارِ الحسین ...
در رهِ شهیدان ، اهلِ کربلاییم
خون جگر زداغِ شاهِ سر جداییم
روضه خوانِ راسِ رویِ نیزه هاییم
اونی که بود تو قتلگاه ذکرِ خدا رویِ لباش
همیشه هر کجا داره عنایتی به زائراش
اَمانُ مِنَ النّار لِزوّارِ الحسین ...
حسین آقام ..
همه میرن تو میمونی برام ...
با مادرم ان شالله اربعین میام حرم ..
سلام بدم به محضرِ شما قدم قدم
صدات زدم با دستِ خالی اینجا اومدم
حسین آقام ..
همه میرن تو میمونی برام ...
یه عمریه شده پناهِ من حسینیه
ای آشنا منِ حقیر کجا شما کجا
شه وفا گره به کارمِ ، گره گشا
حسین آقام ..
همه میرن تو میمونی برام ...
با مادرم ان شالله اربعین میام حرم ..
سلام بدم به محضرِ شما قدم قدم
صدات زدم با دستِ خالی اینجا اومدم
حسین آقام ..
همه میرن تو میمونی برام ...
@sherosabk
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_رضا_نریمانی
#حاج_امیر_عباسی
#روضه_شب_جمعه
#سینه_زنی
#اربعین
#ویژه_ایام_صفر
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Amir Abasi Babolharam.mp3
16.89M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام محرم ، اربعین و شبِ جمعه به نفسِ سید رضا نریمانی و حاج امیر عباسی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و ذکرِ توسل زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
« السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا »
یه عده الان حرمشن .. یه عده در راهن .. ایامِ زیارتِ مخصوصۀ شماست .. بعضی ها فرمودن ایامی ست که حضرت حرکت میکنه از مدینه ، همه پشتِ در و بیرونِ خانه ایستاده بودن امام رضا داشت با اهل منزل خداخافظی میکرد ، حضرت فرمود برام گریه کنید .. گفتن آقا ، پشتِ سرِ مسافر گریه نداره .. فرمود آری ، ولی من دیگه بر نمیگردم .. یه ذره با امام رضا حرف بزن ..
زلف هستم ، در هوایِ تو پریشان میشوم
دردمندم ، میرسم نزدِ تو درمان میشوم
قطره ای هستم که ذیلِ پرتوِ شمس الشموس
میروم در آسمانِ عشق باران میشوم
پادشاهان و وزیران دستِ من را پس زدن
میروم مشهد پناهنده به سلطان میشوم
یک پرستویِ مهاجر با کبوترهات گفت
کوچ خواهم کرد و از اهلِ خراسان میشوم
بس که شیرین است با دستانِ تو شیعه شدن
نزدِ تو هر بار می آیم مسلمان میشوم
در دلم یک قطره از مهرت بی افتد کافی است
آتش نمرود هم باشم گلستان میشوم
کج بنا کردم اساسِ اعتقادِ خویش را
هرچه میسازم خودم را باز ویران میشوم
دین و ایمانم تویی روزی اگر تردم کنی
مطمئن هستم که من بی دین و ایمان میشوم
هرچه میخواهم بگویم کاش باشم خادمت
یادِ زشتی هام می افتم پشیمان میشوم
* یا امام رضا ... یا امام رضا .. *
ای پناهِ بی پناهان مثلِ طفلی بی پناه
در قیامت میدوم پشتِ تو پنهان میشوم
طبقِ دستوری که گفتی اِبکِ یا ابنِ شَبیب
من فقط در ماتم جدِ تو گریان میشوم
*وقتی همه داشتن پشتِ سر امام رضا گریه میکردن ، خواهرشم ناله میزد .. شاید فرموده باشد برات نامه مینویسم بیای .. اما کربلا برعکس شد .. ابی عبدالله فرمود به زن و بچه ها مخصوصاً بی بی دوعالم زینب جان گریه نکنید بلند .. من دشمن شاد میشم .. تا وقتی زنده ام صدایِ گریه تون بلند نشه ... انقدر این زن و بچه آروم و بغض دار گریه کردن .. یه وقت دیدن زمین و آسمان میلرزه و تیره و تار شده .. دختر علی دوید به سمت مقتل ... دید همۀ لشکر ریختن رو سرِ برادر .. دارن حسینشُ غارت میکنن ..*
گرگان و شامیان بدریدن یوسفم
یک پیرهن نشانه برم نزدِ مادرم
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#زیارت_مخصوص
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Arzi _ Babolharam.mp3
8.16M
|⇦• روضه و ذکرِ توسل زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی (ره):
اینهایی که تزریق می کنند به شما "ملت گریه" "ملت گریه" اینها خیانت کارند ، اربابانشان از این گریه ها می ترسند .
#امام_خمینی
#امام_پابرهنه_ها
#مرگ_بر_سکولار
#قصر_پادشاهان_روم
#محمد_علی_نجفی
#سعید_نمکی
#وزیر_بهداشت
_________
🔸بابُ الْحَرَم را در اینستاگرام دنبال «follow» و به دوستان معرفی کنید.
http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ،السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُها الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ الحَوْراءُ الاِنْسِيَّةُ، الفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ»
نمی تونم. نمی تونم از این اسم بگذرم. شب اولِ می خوایم ده شب با هم زیر این خیمه گریه کنیم و سر این سفره نوکری کنیم.
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ... من جرات ندارم که این فرازو معنا کنم، اما ایمان دارم که از شماها، از چشماتون پیداست که معنارو متوجه می شید، اصلاً نمی شه معنا کرد.
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ الْمَكْسُورَةِ ضِلْعَهَا والْمَقْتُولِ وَلَدُها والْمَظْلُومِ بَعْلُهَا یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاَتَنَا
اگه روزی میخوای، اگه میخوای یه محرم ویژه، پراشک، پر از حال، انصافا در خوب خونه ای رو شب اول زدی.
یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاَتَنَا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا یا وَجيهَةً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللّهِ ..
خبر دهید به عالم که ماه، ماه عزاست
مه قیام، مه اشک، ماه عاشوراست
*باور می کنی به محرم رسیدی؟ میخوان یه محرم دیگه به نامه عملت اضافه کنن؟ به خدا اگه میشد همه مون سجده می کردیم. چه ماهیِ این ماه ..*
خبر دهید به عالم که ماه، ماه عزاست
مه قیام، مه اشک، ماه عاشوراست
مه ولادت عشاق، در شریعۀ خون
مه شهادتِ ریحانۀ رسول خداست
*میخوام شب اول همۀ روضه های این ده شب رو با هم یه مرور کنیم. ببینیم قراره کجاها بریم، قراره چکارا بکنیم*
مه تجلّی هفتاد ماهِ بر سر نی
مه حرارت عشق حسین در دلهاست
«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً»
مه ولادت خون در برابر شمشیر
مه هدایت در پرتوِ چراغ هداست
*عجب ماهیِ ماه محرم ... سلام محرم ... سلام پیرهن عزا ، سلام دهۀ عاشورا .. یه نگاه کن به دور و برت، یه نگاه کن به فامیل و رفیق، ببین پارسال کیا بودن .. الان دستشون کوتاهِ .. همین که عمری هست و نفسی هست شکرانه داره. شکرانه شم همین اشکِ، همین شور و حالِ . چه ماهیِ ماه عزا .. همین امشب باید رزقِ گریه تو بگیری . شب اول خیلی رفقا شب مهمیه .. به خدا شب اول شبیِ که مادر ما سفره رو پهن می کنه ..*
مهی که جانِ نبی پایمالِ سم ستور
مهی که روی خدا بر فراز نی پیداست
مه شهادت شش ماهه رویِ دست پدر
مه تبسم اصغر به سیدالشهداست
مهی که طفلِ سه ساله تنش کبود شود
مهی که داغ رویِ داغ زینب کبراست
خبر دهید به ام البنین که عباست
دو دست رویِ زمین سر به نیزۀ اعداست
چگونه در مه خون، قلبِ شیعه خون نشود
که جای اشک، روان خون ز دیدۀ زهراست
یه وقت فکر نکنی گریه بر ابی عبدالله کم مَتاعیِ .. یه وقت خدای نکرده این اشکِ عادی نشه، این گریه رو به همه نمیدن لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى یعنی این اشک نشانۀ ایمانِ (زمزمه خوبه، فریاد خوبه، بکاء و ضجه خوبه، اما از مادرش بخوایم، یه جوری بار بیایم یه نفرم از اونور عالم جلومون بگه السَلامُ عَلیکَ یا اباعبدالله ... حالمون دگرگون بشه) پیغمبر حسینُ می دید گریه می کرد، امیرالمومنین تو صفین به کربلا و به وادیِ طف رسید، خاکِ کربلا رو برداشت، هَاهُنا مَحطُّ رِحالِنا .. هَاهُنا مَقتَل اَولادِنا .. خاک رو بو کرد گریه کرد اینجا خونِ پسرم رو خاک می ریزه ... ببین کیا برا این آقا که منو تو داریم براش اشک می ریزیم، گریه کردند .. مادرش گریه کرد ، پدرش گریه کرد ، انبیا و اولیا، امام مجتبی گریه کرد ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
تو همۀ گریه کنا می خوام یه اسمیُ امشب ببرم ، یه شهیدِ غریب .. سلام خدا به این شهیدی که خیلی روضه ش به روضۀ مادرمون زهرا نزدیکه و شباهت داره .. مادرِ ما اول فداییِ امیرالمومنین شد، این شهیدم اول فدایی حسین .. سلام خدا به مسلم بن عقیل ... سلام خدا به این شهید مظلومُ غریب .. دلم می خواد شب اول از همین روضه وارد روضۀ مادرم بشم که کمتر این اسم برده میشه. خیلی جناب مسلم به گردنِ منو تو حق داره . اول فداییِ این راهِ .. مسلم برا ابی عبدالله خیلی گریه کرده .. کجاها گریه کرد؟ یکی دوتاشو برات بگم؛ اول باری که گریه کرد تو وداع ، گریه کرد. وقتی می خواست از ابی عبدالله جدا بشه، نوشتند تو بغلِ حسین قرار گرفت . ابی عبدالله بغلش کرد. «وَ بُکا مُسلم بکاءً عالیا» انگار می دونست بار آخرِ که حسینُ بغل می کنه .. (دیگه کجاها گریه کرد؟) یه جای دیگه هم گریه کرد. از پله هایِ دارالعماره که بالا می رفت دیدن داره اشک می ریزه .. (هی طعنه زدند. حالا ترسیدی؟ حالا گریه ت گرفت؟ اون موقع که قیام کردی و شورش کردی و چه کردی؟ ) گفت من برای خودم گریه نمی کنم .. دارم برام آقام گریه می کنم .. دارم برای زینب گریه می کنم ..
سلام خدا به این شهیدِ غریب یه چند خط از زیارت نامه شُ بخونم .. اونا که دلشون لک زده گوشه مسجدِ کوفه ، کنار ضریح مسلم بشینن
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْفَادِي بِنَفْسِهِ وَ مُهْجَتِهِ .. همۀ وجودشُ مسلم خرج کرد . خودش، دو تا بچه هاش، الله اکبر، دخترش، برادراش. به نقلی میگن هیچ کسی از قبیلۀ مسلم زنده نموند تو کربلا .. خیلیِ ، همه رفتن ، اون عبارت عجیبه که وقتی خبر شهادت مسلم رو دادن تو منزل ثعلبیه به ابی عبدالله، ابی عبدالله جمع کرد برادرایِ مسلمُ گفت شما سهم تونو دادین، می تونید برید، تو همین بیابون برگردید ، برید .. سرشونو انداختن پایین گریه کردن آقا بریم؟ کجا بریم؟ یه حرفی زدن من انقدر به هم می ریزم وقتی این حرفُ می شنوم خوش به حالشون. گفتن آقاجون شمارو وسط بیابون تنها رها کنیم و بریم؟ اگه رفتیم جلومونو گرفتن گفتن پسر پیغمبرُ میون دشمنا رها کردید تنها، فردا جواب مادرتو چی بدیم؟ الله اکبر ..
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْفَادِي بِنَفْسِهِ وَ مُهْجَتِهِ .. تو رو خدا دل بده،اَلشَّهِيدُ اَلْفَقِيدُ اَلْمَظْلُومُ، اَلْمَغْصُوبُ حَقُّهُ .. چقدر شبیه مادر ماست می بینی؟ حق ایشونم غصب شد .. السَّلامُ عَلَيْكَ یا وَحیداً غَریباً عَن اَهلهِ بَین الاَعداءِ بِلاناصر و مجیب .. مسلمم دوره کردند .. مسلمم غریب گیر آوردن ..
بنویسید مرا یارِ ابی عبدالله
اولین بندۀ دربار ابا عبدالله
منتظر ماندۀ دیدار ابا عبدالله
من کجا و سرِ بازار ابا عبدالله
تا خدا هست خریدار اباعبدالله
قبل از آنی که بیاید خبرم را ببرید
زیر پایش مژۀ چشم ترم را ببرید
محضرش دست به دست این جگرم را ببرید
گر سرم را و سر دو پسرم را ببرید
همه هستیم بدهکارِ ابا عبدالله
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
روضه بخونم براتون، همه تون مهیایِ روضه اید .. عبیدالله جایِ مسلمُ پیدا کرد . فرزندِ طوعه لو داد. فهمیدن مسلم کدوم خونۀ کوفه مخفی شده ، عبارتُ از رو مقتل برات می خونم. دلم می خواد این دهه با هم جوری صفا کنیم. اوج گریه و اوج ناله، کلام، کلامی نباشه که من از خودم اضافه کنم. سیصد نفرُ عبیدالله از زبده ترین فرماندهانشُ فرستاد سراغِ مسلم ، سرگروه و فرمانده شونم محمد بن اشعث ملعون ؛فهمیده بودن مسلم کیه ، چه جنگاوریِ ، خونۀ طوعه رو محاصره کردند.
«يرمون الدار بالحجارة ..» من معنا می کنم ببینم کجا میری خودت .. شروع کردن خونۀ طوعه رو سنگ بارون کردن .. (اول با سنگ شروع کردن) دیدن مسلم بیرون بیا نیست ، فهمیدن چجوری مسلمُ بیرون بکشن ؛ الله اکبر ... شروع کردن از بالایِ دیوار خانه، دسته دسته نی آتش می زدنُ تو خونۀ طوعه مینداختن ..
یه مرتبه مسلم نگاه کرد دید تو حیاط خونه پر آتیشِ .. الانه که درِ خانه رو آتش بزنن .. آتیش، تو خونه ای که زن هست .. مگه میشه مسلم بمونه تو این خونه؟ طوعه تو خونه باشه ، آتیش باشه ... از خانه خارج شد یه زنِ دیگه تو آتیش گیر نکنه ... هر کی اهل روضه س که همه تون جلوتر از من ...
شیطان به بیت حی تعالی چه می کند؟
آتش به گردِ خانۀ زهرا چه می کند
گیرم رواست سوختن خانه ، میخِ در
*مسلم تا دیدی آتش ریختن ، از خونه خارج شدی، اصلاً حرارت آتیش به طرف طوعه نرفت .. اما مادرِ ما پشت در سوخته رفت .. سادات! مادر ما بارِ شیشه داشت ...*
گیرم رواست سوختنِ خانه، میخ در
در سینۀ شکستۀ زهرا چه می کند؟
شبِ اولِ بذار مادر حرف بزنه .. روضه رو مادرِ ما خونده .. این کلامِ بی بیِ .. بحار الانوار نقل می کنه علامه مجلسی ، فَجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزْلَ عَلی بابِنا .. هیزم هارو پشت در خونه جمع کردند .. وَ أتَوْا بِالنارِ ... آتش زبونه کشید .. نمی دونم این یه دونشو بگم یا نه؟ کمکم می کنی یا نه؟ حرفم تمام. فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النارُ تَسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِی .. حرارتِ آتش رو صورتم خورد .. دستمُ لایِ در گذاشتم صدامو شنید گفت برگردم این فاطمه ست. دو سه قدم اومد عقب (می خواستی اینجوری گریه نکنی تا منم اینجوری نخونم) خودش نوشت تو نامه به معاویه ، گفت اومدم عقب یاد علی افتادم .. هر چی کینه داشتم تو پاهام جمع کردم ...
اینجا یه خونه رو با آتیش وارد شدن درُ باز کردن .. کوفه م یه خونه رو با آتیش درشُ باز کردن ... (یه جمله و التماسِ دعا ) کربلا خیمه ها، چهارتا پارچه که آتیش زدن نداشت .. یهو دیدن بچه ها ، خیمه ها داره می سوزه ... دامنا سوخته ، اومد پیش زین العابدین عمه چه کنم؟ صدا زد علیکن بالفرار ...
حسین ...
شب اولِ ، یه نفس عمیق می خوام . ده شب می خوای نوکری کنی ، بذار صدات بگیره همین شب او..
حسین ... بگو تا نفس داری . انشاالله نفسِ آخرت همین اسمِ ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Mirdamad Babolharam.mp3
6.59M
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 مسجد حضرت امیر به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ
یا ربَّ الحُسَين بِحَقِّ الحُسَين اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بحق الحُجَّة اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة
هر دم در آستانۀ عشقت گدا شدم
از معصیت رها شدمُ با خدا شدم
دیدم که بسته شد درِ رحمت به سویِ من
وقتی به قدرِ یک نفس از تو جدا شدم
*آقاجانم ... مولایِ من ... مبادا حتی یه لحظه از تو جدا بشم .. یا رحمت الله الواسعه .. اگه رحمت خدا رو میخوای حتی یه نفس جدا نشیم ازش*
با واژه هایِ بر لب خشکیده ات سلام
با ماجرای تشنگی ات آشنا شدم
*همین الان زرنگ باشن اونایی که مثلِ من مادر زیر خاک دارن ، پدر زیر خاک دارن ، همین الان پدر مادراتونُ شریک کنید حتی اگه در قید حیاتن شریکشون کنید ، چون این گریه هایِ منو تو از یه جای دیگه سرچشمه گرفته ، کجا؟*
معجونِ شیر مادرُ اشکِ عزای تو
بر جانِ من نشست و به تو مبتلا شدم
*از کی اینجوری واله و شیدایی؟ از کی این اسم دلتُ زیر و رو می کنه؟ از کی اسم کربلا میاد شانه هات می لرزه از کی؟
آن دم که تربت تو
الله اکبر، این عشق مال امروز نیست ، خیلی قدیمیه ، از همون لحظه این اسم اینجوری دلت رو زیرورو می کنه . بارها شاید شنیده باشید به اون طبیب حاذق خبر دادن فلانی فرزند فلان پادشاه تو بسترِ جوونِ اما می لرزه ، داره می میره ..
اومد بالا سرش ، طبیب بود یه نگاه کرد . گفت برید یه کسی رو بیارید همۀ شهرایِ این اطرافُ بلد باشه ، اسم ببره . آوردن یه بلد ، اسم برد. رسید به یه شهر و به یه اسم. دید رنگِ این جوون داره تغییر می کنه .. برید کسی رو بیارید محله های این شهرُ بشناسه ، آوردن. یکی یکی محله هارو گفت رسید به یه محله دید نبضش داره تند می زنه .. گفت برید کسی رو بیارید اهلِ این محلُ اسم ببره ، خونه به خونه اسم برد .. تا رسید به یه خونه ای دید این جوون میخواد بلند شه از جا .. همین که مریضُ رو به قبله . گفت حالا برید کسی رو بیارید اهل این خانه رو بشناسه و اسم ببره . دردسرت ندم ، تا اسم معشوقه شُ آوردن ، همون جوون رو به قبله بلند شد ایستاد .. گفت دوایِ دردش همینِ حالا من یه سوال دارم ، جوابمو جلو جلو گرفتم .. بین این همه شهر، بین این همه اسم، یه نفر بگه کربلا ... امشب شَبِشِ بذار بگم :
کربلا... کربلا... (بلدی زبون بگیری؟)
این دل تنگم عقده ها دارد
گوییا میل کربلا داره ..
یا حسین ما را کربلایی کن ..
بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
(هزار بار خوندی بازم بخون ... آقا امضا کن شبِ دومِ)
می روم بینم در کجا زینب ..
*بگم بعدیشُ یا الان زوده؟ 9 شب دیگه 8 شب دیگه مونده ..*
می روم بینم در کجا زینب
ناله از شمرِ بی حیا می کرد
آخ بمیرم برات خانم جان .. زینب رسیده به کربلا ..
با صد جلالت و شرف و عزت و مقام
آمد به دشتِ ماریه ناموسِ کردگار
چه ناقه ای، چه ناقه نشینی، چه محملی
مریم رکاب گیر و خدیجه است پرده دار
حتی حسین تکیه به این شانه می زند
خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار
آن گونه که علی به نجف اعتبار داد
زینب به دشت کربُبَلا داد اعتبار
حتی هزار بار بیایند کربلا
زینب پِی حسین می آید هزار بار
طفلان کاروان همه والشمس والقمر
مردانِ کاروان همه واللیل و النهار
عبدند، عبدِ به گوش به فرمان زینبند
از پیرمردِ قافله تا طفلِ شیرخوار
دو بیت بگم، صدا ناله ت بلند شه ...*
از فرش تا به عرش چه خاکی به سر کنند
بر رویِ چادرش بنشیند اگر غبار
پرده نشینِ کوفه بیابان نشین شده
با دختر بتول چه ها کرد روزگار ..
آخ بمیرم برات خانم جان .. این زینب همون زینبیِ که میخواست بره قبرِ پیغمبرُ زیارت کنه ، امیرالمومنین می گفت همه بنی هاشم بیان کوچه رو قرق کنن .. (مگه نبود؟) می گفت مَحرما جلو برن ، اگه شمعی ، چراغی رو قبر بود خاموش می کرد. (چرا؟) می گفت قد و بالایِ دخترمُ نامحرما نبینن ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادی مقدس کربلا به نفسِ سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
روضه میخوای بشنوی ؟.. شصت تا خیمه زدن . عمومِ مقاتل نوشتن خود ابی عبدالله آرایشِ خیمه هارو درست کرد . اول خیمه ای که زدن رو بلندی ، خیمۀ عباس بود . ببخشید این حرف مال شبِ تاسوعاست . اول خیمه ای ام که خوابید مالِ عباس بود .. تا خیمه خوابید گفتن کار حسین تمومِ ..
همچین که خیمۀ عمو سرپا شد، بچه ها اومدن با ذوق و شوق دورِ عمو می چرخیدن .. یعنی ما عمو داریم .. حضرت چند تا دستور داد (دلم میخواد همه حرفارو قشنگ، دونه به دونه جلو بری همش روضه س. من چیز دیگه نمیخونم چون تو الحمدلله پُر اشکی) خیمۀ زن ها رو تو گودی قرار داد . (حواست به کلمه هایِ من باشه من روضه م همینه ها) دورِ خیمه هارو یه مقدار مرتفع کرد ، خیمۀ زنها تو گودی .. مبادا کسی نامحرم از بالا ببینه .. خیمۀ خودش رو کنارِ خیمۀ زینب ، زین العابدین خیمه ش کنار خیمۀ ابی عبدالله . خیمۀ دارُالحربُ آورد بیرونِ همۀ خیمه ها ، نزدیک میدانِ جنگ.
(دارالحرب همون خیمه ایِ که بدن هارو می آوردن بعد از شهادت) چرا خیمه دارالحربُ جدا کرد؟ از وسط خیمه ها برد کنار همه خیمه ها ؟
به دو دلیل؛ دلیل اولش این بود ، می دونست هر عزیزی ، هر بدنی ، هر شهیدی رو زمین بیفته آوردنش تا خیمه سخته . انگار می دید علی اکبرشُ ارباً ارباً می کنن ... انگار می دید بچه هایِ زینبُ باید بغل کنه بیاره ..
دلیل دومش هم این بود نمیخواست زن و بچه صحنۀ جنگُ ببینن .. کشته هارو ببینن .. بدن هارو ببینن .. زخمهارو ببینن ..
خیمه هارو که زدن ، خندق کند پشتِ خیمه ها ، کسی از پشت حمله نکنه . خوب که همه کارا تموم شد ، زن و بچه شُ جمع کرد. دونه دونه شونو نگاه کرد .. من خیلی اینجایِ روضه بهمم میریزه . به همه نگاه کرد یه مرتبه نگاش افتاد به زینب. دید خواهر داره می لرزه ... اشکش جاریِ ..
یه جمله گفت همه حرفارو زده . صدا زد خواهر الان گریه نکن زینب .. معنا کنم عین عبارت امام . فرمود فان البکاء امائکم .. زینب حالا گریه نکن ، گریه ها در پیش داری .. الان زوده گریه کنی ..
یه جمله ، گریه هاتو نگه دار برا لحظه ، میای بالا تلِ زینبیه ... برم جلوتر یا نه؟ گریه هاتُ واسه اون لحظه ای نگه دار. نه نه اصلا بذار برگردم. بذار برگردم یه جای دیگه ببرم روضه رو .. یه نگاه کرد چشمش افتاد به اهل بیتش دعا کرد ، خدایا اینا اهل بیت منن ، اینا زنُ بچۀ منن ، مهمون اومدن ؛ حالا وسط بیابون گیر کردن ... ای وای ..
اینجا یه بار حسین به خیمه هاش نگاه کرد ، یه بار به زن و بچه ش نگاه کرد. یه بار دیگه ام به خیمه هاش نگاه کرد." (کی؟) هشت روز دیگه، نه روز دیگه . تو گودالِ قتلگاه به نیزه تکیه زد .. اما این نگاه کجا اون نگاه کجا؟ چه فرقی داشت؟ یکی به من بگه .. اینجا نگاه کرد دید عباس هست ، علی اکبر هست ، همه محرما دورِ زینبن ...
اما روزِ عاشورا نگاه کرد دید شمر داره حمله می کنه .. (این صدا تورو می بره کربلا..) ای وای ... نمی دونم جلوتر برم یا نه؟.. ببخشید . یه نگاه دیگه ام من سراغ دارم" (هر کی دلشو داره و مردشِ بسم الله. من که خودم سختمه اما به اشکایِ شما قسم ، خوندنش باید تو اوجِ گریه ت باشه) پس یه نگاه روزِ دوم همه رو جمع کرد تو خیمه ها و نگاهشون کرد.
یه نگاه از تو گودال کرد . یه نگاه دیگه هم تاریخ نوشته. دیگه این نگاه با همه نگاها فرق داشت ... امام زمان برا این نگاه خون گریه کرده ... (بگم یا نه؟ هر چه بادا باد ..)
یه نگاه از تو تشت طلا ... سر بریده نگاه کرد دید زینب تو غل و زنجیرِ ... دستاشُ بستن .. بچه هارو دارن می زنن .. شراب داره میخوره .. یه نگاه کرد گفت کنیز میخوام .. دستشُ برد طرف دست بچۀ حسین ....
تو گودال ، تو گودال همه جونشو جمع کرد . یه ناله زد گفت دین ندارید آزادمرد باشید ، بیاید کار منو تموم کنید .. بعد برید سراغ زن و بچه م .. اما تو تشت طلا دیگه جونی نداشت ... نوشتن تا زن و بچه شو اونجوری دید، اشک از گوشۀ چشمایِ حسین جاری شد ... حسین ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
Mirdamad shab2 Babolharam.mp3
6.34M
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادی مقدس کربلا اجرا شده در مسجد حضرت امیر به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
🔴بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir