eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.5هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦• روضه و توسل به حضرتِ سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• آمده لحظه هایِ هجرانت میروی دستِ من به دامانت این منم خواهر پریشانت تکیه گاه منی کمند منی دلخوشی و بگو بخند منی غربتِ گریۀ بلند منی خواهرت بر زمین نشسته مرو جانش از هم دگر گسسته نرو ضربانِ دلِ شکسته مرو ای برادر قرارمان این بود سایۀ سر ، قرارمان این بود جانِ خواهر قرارمان این بود حرمی در غمت شناور هست یادگاری به دستِ خواهر هست دست بافِ قدیم مادر هست یا اخا رو به روت میمیرم یک شبه غصه ات کند پیرم بوسه ها از گلوت میگیرم کلاً از این محل چه میترسم بی تو من از ازل چه میترسم از همین شیبِ تل چه میترسم جادۀ پیش و پس نداری که مثل من هیچکس نداری که رویِ خاکی نفس نداری که پاگذارد به رویِ حنجر تو میزند بر سرِ مطهر تو خون بریزد به آهِ مادر تو من بمانم که بر سرت بزنند نیزه ها را به پیکرت بزنند زنده باشم که ناسزا بکشم این طرف آن طرف تورا بکشم پهلو ات را به نیزه ها بکشند تو دگر پیرهن نداری که ای عزیزم بدن نداری که رویِ خاکی کفن نداری که عمر من را به نیزه ها ببرند هی سرت را به زیر پا ببرند پیکرت را زمین هوا ببرند زینتم را به زور میگیرند پیشِ چشمم سرور میگیرند دورِ گودال سور میگیرند میروی بی پناهمان بکنند زیرِ شلاق سیاهمان بکنند جورِ دیگر نگاهمان بکنند بینِ خورجین سر تو را ببرند با لگد دختر تو را ببرند چادر خواهر تو را ببرند ____ جداییِ از یارم ، پایان تقدیرِ من است دراین شبِ هجران آتش دامن گیر من است .. با این دخترها چه کنم ؟.. با خیره سرها چه کنم ؟ .. با بی معجر ها چه کنم ؟ .. وای از غریبی .. یاحسین ... سخن بگو با من ، که من بی قرارِ توام اجازه فرمایی با جان نگه دار توام .. بعد از تو آخر چه کنم ؟ .. من بی برادر چه کنم ؟ .. با جسم بی سر چه کنم ؟ .. وای از غریبی .. یاحسین ... ____ بیا بامن هم سخن باش امشبُ یا عقیق این یمن باش امشبُ مهمان خیمۀ من باش امشبُ سر رویِ پرت میزاشتم یادته ؟ لب رو حنجرت میزاشتم یادته ؟ شب به شب به جایِ زهرا مادرم آب بالا سرت میزاشتم یادته .. یادته شبِ عروسی کردنم زنجیر انداختی به دورِ گردنم یادته بعد سه روز ندیدنت لرزه افتاد به تموم بدنم .. *خواهر و برادر نشستن رو به رویِ همدیگه .. دلِ شبه ؛ ابی عبدالله هی براش حرف میزنه .. خواهرم مبادا فردا بی تابی کنی .. فردا از بالایِ تل منو میبینی دورم و میگیرم .. هی زینب گریه میکنه یه وقت دیدن صدایِ هق هق ناله بلند شد .. دیدن همۀ دخترا از خیمه بیرون اومدن .. آستین هارو تو دهان قرار دادند ..* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Babolharam Sazvar shab10_1.MP3
14.05M
⇦• روضه و توسل به حضرتِ سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• آی بی ابر آسمان! باغ پیمبر تشنه است خیمه گاهِ سادۀ اولاد حیدر تشنه است غریب حسین! تشنه حسین ! مظلوم حسین ! *امشب چی بگیم؟! امشب حرم آل علی آب ندارد .. علی خواب ندارد .. از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد .. علی خواب ندارد ..* آبشُ از شرم و بر سر خاک کن آه ای فرات! هستی و ذُریۀ ساقی کوثر تشنه است خوب میجنگد ولی چشمش سیاهی می رود خوب میجنگد ولی پیداست «اکبر» تشنه است *برگشت پیش پدر، صدا زد : يَا أَبَت الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيد أَجْهَدَنِي .. بابا تشنگی منو کُشت! آقا یک نگاهی کرد، پسرم از کجا برات آب بیاورم؟! شبِ بستنِ آبِ .. بودند دیو و دد ، همه سیراب و میمکید خاتم زِ قحطِ آب سلیمانِ کربلا ! *مظلوم حسین .. غریب حسین .. تشنه حسین .. عریان حسین .. بی سر حسین ..* می وزد در دشت گاهی هم صدای هِق هِقی کُنج خیمه مادری با دیده ی تر تشنه است *مادرت شیر نداره، خیمه ها آب نداره، علی جونم! علی جونم! من این حرفُ نمیفهمم از قدیمی ها شنیدم ، میگن فقط مادرها میفهمن. وقتی شیر به سینۀ بی شیرِ مادر میاد ولی بچه نباشه یعنی چی؟! همش دنبال بچه ش میگرده، علی کجایی؟ آب آزاد شده، ما نمیفهمیم چی میگن!! اگر گهواره ها پس داده بودند دلش خوش بود با طفل خیالی .. کجایی؟! مادر کجایی؟!* آخرِ مجلس شبی دیدم تمام روضه ها پای این یک روضه می گریند: اصغر تشنه است شاعر: محمد مهدی سیار ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Babolharam Motiee shab7.mp3
11.79M
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• تو تشنه و من ، با حال خراب عمو نیومده ، تو خیمه سراب خبری از سقا نشد قلبمو آرامش بدم یه ذره آب پیدا نشد شش ماهمُ آبش بدم لالا لا لا .. یکم دیگه دووم بیار یکم دیگه دندون رویِ جیگر بذار مَشکُ یکی برده که برمیگرده زود وقتی میرفت همش به فکر خیمه بود نده با اشک زندگیمُ به باد آب میرسه اگه خدا بخواد عمو رسید کنارِ علقمه صدای تکبیرش میاد لالایی .. عموش رفته آب بیاره .. (مادرش یه لحظه دیگه ناامید شد ، مطمئن شد عمو دیگه نمیاد، لحنش عوض شد!) لالایی .. الهی بارون بباره .. تو تشنه و من ، با حال خراب عمو نیومده ، تو خیمه سراب خبری از سقا نشد قلبمو آرامش بدم یه ذره آب پیدا نشد شش ماهمُ آبش بدم مادر ، لالایی .. گلم ، لالایی .. عمرم ، لالایی .. قاتلِ پدرت ، عطشِ گلوته ماهُ میبینی؟ شبیه عموته عمو به ما قول داده که آخر میاد با دست پُر تا عموتو داری بخواب آروم دیگه غصه نخور مادر ، لالایی .. گلم ، لالایی .. عمرم ، لالایی .. *سبط ابن جوزی نوشته در تذکرة الخواص :‌ فَالتَفَتَ الحُسَينُ ، یه وقت برگشت سمت خیمه هاش .. فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، دید بچه ش داره از تشنگی گریه می کنه .. فأخذه على یده ، بچه رو روی دست بلند کرد صدا زد : يا قَومِ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ .. اگر به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنید! ولی اینها رحم نمی کنند .. بمیرم برای شرمندگیت آقا! کربلا یه نفر شرمنده نشد!! اون یک نفر رو قربونش برم وقتی تیر به مشکش زدند ، شرم و حیا تمام وجودِ مبارکش را در برگرفت .. آخه راوی میگه فَوَقَفَ العَبّاسُ مُتَحَیِراً .. وقتی تیر به مشکش زدند همینجوری ایستاد ، نمی دونست چه کار کنه؟! .. اما یک نفر دیگم کربلا شرمنده شد ، فَبَينَا هُوَ يُخَاطِبُهُم .. هنوز کلامش به آخر نرسیده بود یک وقت بچه شروع کرد به دست و پا زدن .. به علی نگاه کرد ، سیمای علی اصغر برای حسین بن علی بهشت برین بود ، فردوس بود .. یه دفعه دید علی داره دست و پا میزنه .. آیه تفسیر شد جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَار .. شیوۀ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَار داشت دید از باغِ بهشتش رود خون جاری شده* افتاده سرت ، رو دست پدر قامتشُ ببین ، شکسته پدر تازه میخواس واسه اینا از خنده های تو بگه از آرزوهاش برای قدّ و بالای تو بگه *وقتی به بچه ش تیر زدند ، آقا شروع کرد های های گریه کردن .. اینجا به گلوی نازنینِ فرزندش سه شعبه زدند!! (فرق یک شعبه و سه شعبه را که می فهمی؟!) تیر معمولی همان نقطه رو میزنه ، اما تیر سه شعبه مثلِ شمشیر پاره می کنه .. این سه شعبه ها قدیمی ها میگن سه تا بود کربلا!! یکی سهم علی اصغر شد ، یه سه شعبه سهم عباس شد ، یه سه شعبه ای موند ، یک آقایی بود وسط قتلگاه تنها شد ، زخمی شد ، بدن مبارکش مثل خارپشت پر از تیغ و نیزه و تیر بود .. پیراهنُ بالا زد ، خون پیشانی رو پاک کنه .. صلی الله علیک یا مظلوم یا حسین .. این سینه ی مبارک سفیدی ش نمایان شد .. یه تیری آمد ، مسموم بود ، آغشته به سم بود!! این تیر به سینۀ اباعبدالله اصابت کرد .. آه .. آه .. پسر فاطمه چه کرد؟ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ .. سر به آسمان بلند کرد ، انقدر محکم سه شعبه زده شده بود از راه نزدیک .. سه شعبه از پشت بیرون آمده بود .. پَرِ تیر در سینۀ مبارکش ، دست برد به کمر از پشت گرفت تیر رو بیرون کشید ... مادرت ناله میزد! .. وقتی دست برد این تیر رو کشید ، مثل ناودان خون فواره کرد .. از رویِ اسب به زمین افتاد .. عرش خدا به زمین خورد .. منو با خودت ، کجا میبری؟ داری چه دلی از ، خدا میبری؟ دیدی که با لبهای تشنه ، شد شهادت قسمتت دیدی رسوند آخر تو رو این گریه‌ها به حاجتت زینب چقدر شرمنده شد، ای وای!! بچه رو از دستِ رباب گرفت داد دستِ ابی عبدالله.. بدن خونیِ علی رو گرفت ، رباب، این هم پسرت ..!! شعیب و صالح و یحیی تو را گریستند چقدر گریه کنِ کهنه کار داری حسین نغمه پرداز و شاعر بند 1‌: اکبر شیخی شاعر بند 2و3و4 : امیررضا یزدانی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Babolharam Motiee shab7_1.mp3
22.15M
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به ثامن الحجج علی بن موسی الزضا علیه السلام و اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• «اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِك» *شبِ هشتمِ .. از حرم امام رضا بریم کربلا! ما روضه خوانها، کربلا روضۀ علی اکبر نمیخونیم! آقا جونم؛ امشب روضۀ پسر و پدرُ امام رضا بخونه ... مثلِ لحظاتِ آخر خودش* زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست مباد شاهد جان دادنِ پسر ، پدری یا ابالحسن .. یا رضا ... ذکر یا رضا دارم .. به دلِ پریشونم شبایی که دلتنگم .. زائرِ خراسونم صحنِ با صفایِ رضا .. سقاخونۀ کربلاست دلِ همۀ عاشقا .. کبوترِ گنبد طلاست یا ابا الحسن .. یا رضا ... دل می بره از عالم .. مسجدِ گوهرشادش آسمونِ حاجت هاست .. پنجره فولادش یاد اون شهیدا بخیر که زائر مشهد شدن لحظه ی شهادت همه مسافر مشهد شدن یا ابا الحسن .. یا رضا ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab08Moharram1397[01].mp3
2.62M
⇦• روضه و توسل به ثامن الحجج علی بن موسی الزضا علیه السلام و اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• بریم درِ خونه ی علی اکبر، یکی از شهدا مارو ببره درِ خونه ی جوانِ امام حسین .. مدافع حرمِ شهید میلاد مصطفوی، رفقاش میگن تو عملیات داشتیم میرفتیم، یه وقت تیر به گلویش زدند همونجا افتاد ، به شهادت رسید. اوضاع خوبی نداشتیم،گفتیم نمیتونیم برگردونیمش عقب! اما تلاش کردیم جنازه رو یه گوشه ای بگذاریم دستِ کسی بهش نیافته، داعشی ها به این بدن آسیبِ بیشتر نزنند! یه مدتی گذشت، به خوابِ یکی از رفیق هاش آمد، گفت: مادرم که از دنیا رفته، مهمانِ خودمه ولی بابام خیلی بی تابی میکنه! آخه داغِ جوان خیلی سخته .. آدرس داد گفت فلان جا هنوز پیکر من مونده برید بیارید، تحویل بابام بدید ، بابام دیگه پیر شد! میگه رفقاش آمدند اونجوری که خودش راهنمایی کرده بود بدنُ برداشتند، اما وقتی می خواستند به باباش بدن خیلی احترام کردن ، بدنُ معطر کردند، گل بارون کردند، با ادب آوردند تحویل دادند. وقتی بدن رو دادند، همه رفیق هاش گریه می کردند .. (میگن کربلا هم یک جوانی بوده که هم موقع رفتنش همه گریه کردند ، هم موقع برگشتنش ..) وقتی میخواست بره میدان ، غیر از امام حسین که چشمهاش پر از اشک شد، دختر بچه های کوچک از خیمه بیرون آمدند .. دخترها دورش حلقه زدند، گریه می کردند ، هی می گفتند علی ما غریبیم .. ما بی کسیم .. علی به غربت ما رحم کن! .. داداش علی، گواشواره مو ببین، بابام برام خریده .. داداش علی، ببین با معجر چه زیبا شدم .. مثل دُر در صدف شدم ، علی خلخالِ پامو ببین به من رحم کن علی .. میشه یکم پیشم بمونی علی خوب تو رو نگاه کنم بعد برو *گفت چند قدم پیشم راه برو .. وقتی اجازه خواست معطل نکرد .. سریع اجازه داد ، فقط گفت چند دقیقه راه برو ببینمت ..* میشه یکم پیشم بمونی علی خوب تو رو نگاه کنم بعد برو خودت بگو چطور میتونم آخه بسپارم به این جماعت تو رو اینا میخوان جوونم ، که اِرباً اِربا بشه چطور دلت میاد که قدّ حسین تا بشه خیره میشم .. به خیمه .. رفتنت رو نمیخام ببینم .. زود بیا که .. همینجا .. چشم به راهِ قدمهات میشینم آه ، يا رآدَّ يُوسُف ، پسرم برگردد *يا رآدَّ يُوسُفَ عَلى يَعْقُوب، ای خدایی که یوسف رو به یعقوب برگردوندی* آه ، يا رآدَّ يُوسُف ، پسرم برگردد باز دلشوره ای افتاده به جانم، چه کنم؟ *چرا دلشوره افتاد به جانِ مبارکت؟ مگه چی شد؟!* یک نفر آمد جلو علی ، ملعون چنان ضربه ای به سرِ علی زد .. علی بیهوش شد .. علی جونم! زخم هایت یک طرف زخم سرِ تو یک طرف بغض نامت لشکری را ابن ملجم کرده است *تا الان فکر میکردم اینکه میگه علی بیهوش شد، همونجا گردن اسبُ گرفت، رویِ سرو گردن اسب افتاد.. اما بعضی ها میگن رو زمین افتاد! وقتی میخواست زمین بیفته، دست بُرد دورِ گردن اسب، بدنش رویِ زمین افتاد! گرگ ها شیر شدند، صدا زدند بیایید این هم علیِ .. صف کشیدند، گفتند بیاید آخه اسب راهُ اشتباه رفت .. دو طرف کوچه باز کردند، اسب اشتباه رفت، رفت تو دلِ کینه توزای قدیمی .. نزدیکتر شد ، دقیق تر زدند، عمیق تر زدند .. اینها برای هر چه علی نقشه داشتند! نامت اسیر بغض هزاران نفر شده ..* بارِ دیگر زنده میشد روضه های کوچه ها *آخه تو مدینه هم کوچه باز کردند، زهرا چه می کرد؟! دنبال حیدر می دوید از سینه اش خون می چکید ..* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab08Moharram1397[02]-1.mp3
3.38M
⇦• روضه و توسل به اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦• روضه و توسل به اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• سوی میدان چنان علی رفتی *مثل علی رفتی میدان، دویست نفر را به درک واصل کرد علی، جنگ نمایانی کرد، علی می جنگید، آقای جوانانِ بهشت از نفش افتاد، آقای جوانانِ حرم رفت به میدان .. علی می جنگید .. سوی میدان چنان علی رفتی لیک برگشتنت چو زهرا شد .. امسال چقدر مارو مدینه بردی مادر! چهل تا مرد جنگی ایستادند .. در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا میزدند .. *شمشیرها بالا و پایین می آمد .. یه صدایی می اومد ..* میشندم یک نفر فریاد زد در همهمه میزنم ضربه به پهلویش زِ بغض فاطمه از دلِ میدان صدا آمد : یا اَبا عليكنّ منّي السّلام بابا خداحافظ .. (اینجا شاید ، شاید عباس ، رقیه ، زینب ، قاسم گفتند بابا ، عمو ، برادر! صدایِ اکبر میاد .. صدایِ خداحافظی ش میاد، ناله میزنه .. زبان حال امام حسین چی بود؟!)* نگید بهم ، ناله ی اکبر میاد اکبرم رفته که برگرده زود *فَجاءَ الحُسَین .. اینجا دیگه امام حسین آمد، چجوری آمد نمیدونم!!چندبار زمین خورد؟! با سرِ زانو اومد .. اومد بالای سر جوانش .. هی نگاه میکرد ..* جوونِ من وقتی که میرفت آخه اینقدر ، موهاش پریشون نبود بلند شو پهلوونم .. *آخرین باری که میگفت بلند شو میدونی مال کی بود؟! کنار علقمه هی میگفت ، برادر بلند شو!! یه بار دیگه یه عده دیگه میگفتن بلند شو .. این آقا هر کاری کرد به نیزه ای تکیه داد، دوباره به صورت به زمین افتاد .. هی دختراش می گفتند بلند شو .. دیگه بلند شو .. بابا بلند شو!!* بلند شو پهلوونم .. بلند شو رویِ پاهات ببین بِهِم میخندن .. فدایِ قد و بالات یادته که میگفتم‌ درد پهلو چه با مادرم کرد من بمیرم پاهاتو میکشی هی روی خاکا از درد ، واویلا *بالای سرِ علی دو سه تا جمله گفت: قَتَلَ اللّهُ قَوماً قَتَلوک یا بُنَیَّ .. باهات چه کار کردند؟! شروع کرد های های گریه کردن ..* پدر کنارِ تنِ او شبیه ابر گریست کشید آه و نگاهی به إرباً إربا کرد یادته گفتم جنازه شهید مصطفوی رو جلو پدرش احترام کردند ، همه گریه می کردند؛ اما اینجا احترامی نگذاشتند .. به اشکاش خندیدند .. هی سعی کرد بدونُ جمع کنه ..* دلم خواهد در آغوشت بگیرم لیک میترسم که تا دستم رسد بر پیکرت پاشیده تر گردی *اینجا صدا زد : علي ، علَي الدُنيا ، بعدكَ العفا .. بعد از تو دنیا دیگه صفایی نداره، خاک بر سر دنیا .. پدر کمرش خمید .. لذا برگشت سمت خیمه ها .. یا فِتیَةَ بَنِی هاشِمٍ إحْمِلُوا أَخاکُمْ ... جوانانِ بنی هاشم بیایید علی را بر درِ خیمه رسانید حسین جانم .. حسین جان .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab08Moharram1397[02]-2.mp3
3.51M
روضه و توسل به اشبه الناس به رسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir