eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
71 عکس
275 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نفس دارم بهت مدیونم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفس کربلایی نریمان پناهی_محرم۹۹ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لبریز ماتمه قلب بی تابم چشم بی خوابم گریونه امشب واست اربابم تا نفس دارم بهت مدیونم ای آقا جونم اینو می دونم پای این پرچم می مونم حسین آقاجان _______________________ بیچاره ی توام ای تاروپودم ذکر سجودم واللهِ خیلی دلتنگت بودم روزی مو از روضه ها میگیرم جایی نِمیرم می دونم اینو که بی تو آقا می میرم حسین آقاجان _______________________ ای پادشاه عشق ای نور دیده ای برگزیده نوکرات و باز زهرا خریده بی تاب نغمه های چاووشم باده می نوشم با اذن زهرا پیراهن مشکی می پوشم حسین آقاجان •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ای غریبانِ جهان منتظرت .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای غریبانِ جهان منتظرت همه دل سوختگان منتظرت مرتضی ندبه برایت خواند فاطمه سینه زنان منتظرت کی بقیعِ حسن آباد شود جگرش ناله کنان منتظرت بی کفن از تو کفن میخواهد سر او رویِ سنان منتظرت زینب خسنه زمین افتاده در حرم قد کمان منتظرت یک سه ساله که زِ غم پیر شده در خرابه نگران منتظرت علم اُفتاده و ساقی بی دست مشکِ سقایِ جوان منتظرت •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا شاهده محاله کسی امشب از در خونه اباالفضل دست خالی برگرده.. از عالمایِ بزرگه میگه در مجاورت حرم ابی عبدالله خواب دیدم درعالم رویا ، رسول خدا دور تا دورشُ گرفتن ، ملائک هستند ، یه ملک نزدیک اومد عرض داشت یا رسوالله حامل پیغامم از آقازادتون قمربنی هاشم .‌ گفت آقاجان عباس سلام رسوند میگه همسر حاجی "آل کبه" تو حرم من پناهنده شده بچه ش از دنیا رفته اما چنان داره ضجه میزنه میگه عباس من کاری به این حرفا ندارم از تو برمیاد بخوای مرده ام رو زنده کنی .. آقا چیکارکنم .. پیغمبرفرمود اجازه بده از محضر حق تعالی باید سوال کنم ‌... سوال کردن خبرآوردن یارسول الله به عباس سلام برسون بگو عمر این جون دیگه تمون شده .. این ملک با احترام این پیامُ گرفت رفت حرم اباالفضل . این عالم میگه دارم میبینم این صحنه هارو دوباره دیدم این ملک اومد سرشُ پایین انداخت عرضِ داشت یا رسول الله ، اباالفضل یه پیغام دیگه ام داده ؛ میگه به خدا بگو یا منصبِ باب الحوائجی رو از من بگیر .. یا اگه کسی مثل این مادر دلسوخته اومده درِ خونم گره شُ باز کنه .. آخه من جوابِ ناله های این زنُ چی بدم .. میگه پیغام رسوندن. حق تعالی سلام رسوند به اباالفضل بگو نه ما منصبی که بهت دادیم ازت پس نمیگیریم .. عمر این جوان تموم شده بود ، اما به عشقِ تو سی سال به عمرش اضافه میکنم .. میگه از خواب بیدارشدم ، گفتم برم ببینم چه خبره حاجی آل کپه معروف بود سراغشُ گرفتم اومدم درِ خونش دیدم مشغول عزاداری اند گفتم چی شده؟ گفتن جوانِ حاجی دیشب از دنیا رفته ... منتظریم مردم جمع بشن برا تشیع جنازه.. گفتم جون کجاست؟.. گفتن تو اتاق مجاور کفن کردن آمادۀ تشییعِ .. گفت من یه همچین خوابی دیدم حاجی آل کپه کجاست؟.. آوردنش ، سلام کردم گفتم حاجی همسرت کجاست؟.. گفت مثل دیوانه ها رفت تو حرم اباالفضل .. هی هرچی بهش گفتم زن ، عمرش تموم شده .. گفت من کار ندارم از عباس برمیاد مرده زنده کردن .. گفتم حاجی من یه خوابی دیدم حتماً ناله هاش کاری شده .. اومدیم تو اتاقی که جوانُ کفن کرده بودن .‌. دیدم این پسر نشته داره این بندی که به دهانش بستن رو باز میکنه .. حاجی به گریه افتاد .. یه مرتبه دیدم خانمش داره از حرم برمیگرده .. گفت حاجی دیدی شفایِ پسرمُ گرفتم .. گفتم تو از کجا خبرداری ..‌ تو که هنوز پسرتُ ندیدی .. گفت تو حرم انقد ناله زدم از هوش رفتم یه وقت دیدم یه آقایی بی دست بالا سرم ایستاده .. فرمود پاشو مادر ، بچه ت خوب شده .. خدا عمر دوباره بهش داده .. آره عزیز دلم هرکی دم خونه عباس بره نا امید برنمیگرده .. اما بمیرم برای این آقایی که خودش نا امید داشت میومد.. امید عباسُ نا امید کردن.. مشکُ به دندان گرفته .. وقتی نانجیبا دست از بدنش قطع کردن .. عجب عبارتی براش به کار بردن اباالقربه .. یعنی بابایِ مشک .. خودشُ روی مشک انداخته یعنی با زبان بی زبانی داره میگه اگه تیر دارید به من بزنید .. بزارید این آبُ برا رباب ببرم .. بزارید این آبُ برا رقیه ببرم .. اما یه لحظه وقتی نانجیب تیر به مشک زد .. عبارتی که نوشته بعضی از مقاتلِ ، چهار هزار تیرانداز بودن .. کاری با عباس کردن مقاتل نوشتن "کلقنفذ" مثل جوجه تیغی این بدن پر از تیر شده ... میگن ابی عبدالله وقتی اومد نشست روی خاک ها .. دیدن یک به یک این تیرهارو داره جدا میکنه.. بعضی از روایات نوشت مشک به سینه دوخته شده بود... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مانده ام بعد تو ای ماهِ.. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مانده ام بعد تو ای ماهِ دل آرا چه کنم ماهِ من گر که نیایم به تماشا چه کنم ای علمدار مرا بی تو علمداری نیست دیده بستی و نگفتی منه تنها چه کنم پسر اُم بنین هر طرفی ریخته ای کرده دشمن همه جا هلهله برپا چه کنم *میگن ابی عبدالله کنارِ بدن خم شد همه لشکر دارن نگاه میکنن.. ببین حسین چیکار میخواد بکنه؛ عباس با اون وضع رو زمین افتاده باز این بدن میترسن .. کسی جرأت نکرد بیاد جلو ببینه چی شده کاره عباس تموم شده یانه ‌.. همه منتظرن ببین ابی عبدالله چجور حرف میزنه.. میگن دیدن تا خم شد رو زمین ، دست به کمر گرفت .. گفت : *الان انکسر ظهری* دیگه کمرم شکست .. *فبكى بكاءً شدیداً عالیاً ..* هرچی بلند بلند ناله میزد گریه میکرد ، برای اینکه گریه حسین به دل بعضی از اینا اثر نکنه یه مرتبه دستور داد گفت همه کف بزنید .. همه هلهله کنید.. میگن یه نفر تا ابی عبدالله کنارِ بدن نشست هی میگفت واعباسا .. یه مرتبه یه نانجیب گفت : های حسین چیشد اون عباست که بهش می نازیدی؟.. علمدارت چیشد؟.. یه نفر از اون طرف بلند شد داد زد گفت علمدار رو زمین افتاد هرکی میخواد سمت خیمه ها بره دیگه میتونه .. یه مرتبه دیدن ابی عبدالله دستُ و پا گم کرد .. عباسم هی داره خودشُ رو زمین تکون میده گفت داداش برو ‌.. گر بمانم به حرم پس که تو را جمع کند؟ پیش تو گر که بمانم حرمم را چه کنم؟ هرچه گشتم منِ سرگشته سرت نیست که نیست نه سری مانده تو را ، نه قد و بالا چه کنم عضو عضو بدنت رابه کناری چیدم تازه اندازۀ اصغر شدی سقا چه کنم مَحرَمَم خیمۀ من پر شده از نامحرم گر به غارت برود زیورِ زن ها چه کنم ای به قربان سرت فکر سر بازارم گربه به بازار رود زینب کبری چه کنم فرمود هر سواری بخواد از اسب به زمین بیوفته اول دستاشُ جلو میاره صورت آسیب نبینه .. اما برای گریه کنام بگو تمام تنم پر از تیر بود .. تیر توی چشمم دست در بدن نداشتم .. وقتی با عمود آهن به فرقم زد .‌. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
رباب تویِ خیمه میخونه.. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یاعباس .. رباب تویِ خیمه میخونه لالایی هنوز داره اون داره میگه با آب میایی دو تا دستات اینجاست خودت پس کجایی؟.. یاعباس .. هنوز باورم نیست کنارت رسیدم از اون قامتِ پهلوانِ رشیدم روی خاکا چیزِ زیادی ندیدم کنار تو آخر قدم خم شدعباس چجوری زدن که تنت کم شد عباس میدونی که راهی به جز این ندارم سرت رو نگه دار تیر و در بیارم اباالفضل .. اباالفضل .. یاعباس .. پاشو تا ببینن هنوز لشکری هست پاشو تا تویِ خیمه ها دختری هست پاشو تا که روی سرها معجری هست یاعباس .. پاشو تا رقیه نرفته خرابه از الان رو با زوی زینب طنابه ته این اسرات به بزم شرابه پاشو تا نبینی رو نیزه سرم رو زیرِ سم اسبا تنِ دخترم رو پاشو تا کسی چشم به خیمه ندوزه پاشو تا تو آتیش رقیه نسوزه •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ای ماهی غرق خونم ای باغ گل خزونم پاشو که منم مثه تو نیمه جونم بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا از من مگه دل بردی حال پدرو ندیدی کشتی منو بسکه رو خاک پا کشیدی تازه جوون بابا دردت به جون بابا حالا دیگه کی بشه عصای غرق به خون بابا بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا بالای سرت می شینم جون کندتو می بینیم آتیشه به جای دل تو عمق سینه ام رفتی همه امیدم رفتی یل رشیدم حال دلمو باید بپرسی از محاسن سفیدم بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam