eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.6هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
دل تنگِ روزهایِ نخستِ محرم .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ» این روزها اگر که دلم غرق ماتم است دل تنگِ روزهایِ نخستِ محرم است چشمم هنوز خیره به اشعارِ پرچم است باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است اشک آنقدر که باید و شاید نداشتم شرمنده ام برایِ غمش کم گذاشتم قطره بدونِ عشق به دریا نمیرود پایی که روضه آمده هرجا نمیرود هر کس پی غلامی این خانه میرود هرگز زِ یادِ حضرتِ زهرا نمی رود چشمانِ ما همین که زِ گریه نشان گرفت مثلِ همیشه فاطمه تحویلمان گرفت ای وای اگر که ماهِ محرم نداشتیم واللهِ بی حسین خدا هم نداشتیم داغش نبود اگر دلِ خُرَّم نداشتیم ای کاش غیرِ غصۀ او غم نداشتیم آیا نظیرش آمده در عالمین نه ما را گدا کنید ولی بی حسین نه بعد از وفات کاش محبت به من کنید جسم مرا محافظت از سوختن کنید با اشکِ روضه شستشویِ این بدن کنید بر من لباسِ نوکری ام را کفن کنید یک لحظه ام مباد زمان را هدر دهید پیش از همه امام رضا را خبر کنید تا خواندمش بدونِ کلامی قبول کرد دادم به هر طریق سلامی قبول کرد طعنه نزد به من تو کدامی قبول کرد بی امتحان مرا به غلامی قبول کرد سجده به خاکِ او عمل واجبِ من است ایرانی ام امام رضا صاحبِ من است هنگام مرگ سائلِ سلطان شدن خوش است چشم انتظارِ شاهِ خراسان شدن خوش است مثلِ خودش غریبُ و پریشان شدن خوش است در خاک غلت خوردن و گریان شدن خوش است از سوزِ زهر رنگِ رخِ او سفید شد آقا شبیه مار گزیده شهید شد صد شکر زخمِ تیر رویِ پیکرش نبود هنگام دست و پا زدنش خواهرش نبود چشمی به فکرِ غارت انگشتر نبود دستی پی کشیدنِ مویِ سرش نبود •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نفرین به آن دوشنبه و.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ میخوام از زبانِ امام رضا براتون روضه بخوانم .. امروز بلند بلند گریه کنید .. آخه امروز زن ها و نوعروسانِ نوقان اومدن پیش شوهراشون گفتن مهریه هامون حلاتون .. بزارید ما برایِ این آقا بلند بلند گریه کنیم .. جگرم یادِ حسین ریخت بهم یابن شیب زخم شد از غم او پلکِ ترم یابن شبیب ته گودال که جایِ پسرِ زهرا نیست جایِ قرآن که به زیرِ سم مرکب ها نیست پیرهن از تنِ بی سر شده درآوردن بی کفن در وسط دشت رهایش کردن حرمتِ مهریۀ مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جدِ مظلوم مرا با لبِ عطشان کشتند مادرش دید به گیسویِ پریشان کشتند ناله زد مادرِ ما دست به مویش نزنید با ته خنجرِ خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمتِ بوسیدنِ مادر دارید؟ پایِ خود را زِ لبانِ پسرم بر دارید *روزها و ساعات آخرِ ماهِ صفرِ .. دو سه روز بعد از شهادتِ پیغمبر دخترش رو زدن .. خونه ش رو به آتش کشیدن نامردا ..* نفرین به آن دوشنبه و پیکارِ لعنتی کاری نداشتیم به اشرارِ لعنتی باور نمی کنید که به ما حرف بد زدن یک مشت از مهاجر و انصارِ لعنتی سر دستۀ ارازل و اوباش سر رسید با قنفذ و مغیره، چهل یارِ لعنتی از پشتِ در، نفس نفسِ مادرم شنید این جمله هست لحظۀ اقرار لعنتی وقتی حریفِ مادرِ ما پشتِ در نشد بیرون کشید خنجرِ خونبارِ لعنتی سنگینی در و لگد و شعله جایِ خود چسبیده بود سینه به مسمارِ لعنتی باور کنید مادرِ ما گیر کرده بود دامانِ گل گرفت به آن خارِ لعنتی چادر گرفت فضه و مادر بلند شد سربسته ماند پشتِ در اسرارِ لعنتی در چند روزِ بعد، پس از احتجاجِ حق پیچیده شد به خطبه ای کارِ آن لعنتی با مادرم دهن به دهن شد سرِ فدک مادر جواب داد به انکارِ لعنتی پیچید بینِ کوچۀ باریک دورِ ما از هر طرف شدیم گرفتارِ لعنتی یک گوشواره لحظۀ سیلی زدن شکست یک گوشواره خورد به دیوارِ لعنتی •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بودم مریض و روضۀ تو .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ روزهایِ پایانی ماهِ صفر تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از بس که در فراق تو دل نوحه گر شده روزم به شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دردسر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعایِ من ز گنه بی اثر شده از شام هجرِ یار بسی توشه می برد آن کس که اهلِ ذکر و دعایِ سحر شده بودم مریض و روضۀ تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماهِ صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمانِ ندبه به داغی دگر شده یثرب برایِ فاطمه نقشه کشیده است یثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصلِ شروع ماتم خیرالبشر شده از شعله های پشتِ در خانۀ علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهرۀ دختر نمی زدند *رسولِ خدا تو بستر افتاده انگار همۀ این روزا رو داره میبینه *كأني بها وقد دخل الذل بيتها، وانتهكت حرمتها، وغصبت حقها، ومنعت إرثها، وكسر جنبها، وأسقطت جنينها ..* فاطمه جان انگار دارم میبینم خاری دیگه وارد این خونه میشه به جایِ اون عزتی که شما داشتید .. انگار دارم میبنم حرمتتُ دارن میشکنن .. حقتو ازت میگیرن ...* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
جانِ عالم فدایِ پیغمبر.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدایِ پیغمبر بی نگاهش نبود طی طریق شان او را نگفته‌ایم درست وصفِ او را نخوانده‌ایم دقیق عالمی بی تلالو نورش به ضلالت همیشه محکوم است به فدایش که بین اُمت خویش هم غریب است و هم که مظلوم است عقل ما عاجز است از درکش *مگه کسی میتونه پیامبرِ خدا رو توصیف کنه وقتی امیرالمومنین در وصفِ رسول خدا می فرماید أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ..* عقل ما عاجز است از درکش علت خلق کائنات است او بی وجودش همیشه گمراهیم چون که تنها ره نجات است او کیست جز حضرت محمد (ص) که در دل عرش قرة العین است بین ذات خدا و حضرت او فاصله کم ز قاب قوسین است عمر چل سالۀ رسالت او آیه در آیه مهربانی بود گرچه بر خاک بود شصت و سه سال اهل اینجا نه ، آسمانی بود اوست آنکه در شب معراج با خداوند همکلام شده است بعد از ابلاغ روز عید غدیر کار او با جهان تمام شده است لحظۀ رفتن از علی می‌گفت دین اسلام روح تازه گرفت وقت وارد شدن به خانۀ او ملک الموت هم اجازه گرفت *فاطمه دید صدایِ دربِ خانه میاد ، درُ باز کرد به هیبتِ یه جوانِ عربی اجازه میدید وارد منزل بشم ، حضرتِ زهرا فرمودند خیر ، بابام حالِ خوبی ندارند کسی رو به ملاقات نمی پذیره .. وقتی اومد پیغمبر سوال کرد فاطمه جان کی بود در میزد؟.. وقتی عرضه داشت؛ پیغمبر فرمود این برادرم عزرائیلِ .. از کسی اذن نمیگیره اما به حرمت این خونه از تو اذن گرفته .. ملک الموت میخواد واردِ این خونه بشه اذن میگیره .. (قربونِ این دلایِ آماده ..) پیغمبرم هر موقع میخواست وارد بشه جلو در می ایستاد دستِ ادب به سینه میزاشت می فرمود السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ .. از فاطمه اجازه میگرفت وارد میشد .. آخ بمیرم چند روزِ دیگه نه تنها اجازه نگرفتن .. یه عده جمع شدن هیزم آوردن .. رحمتِ خدا به این ناله ها .. نه اینکه اجازه نگرفتن، در این خانه را با لگد باز کردن ..* خانه‌ای در مدینه که یک عمر ملجا بی پناهی‌ همه بود داشت می‌رفت مصطفی اما دل پریشان برای فاطمه بود فاطمه، فاطمه همان که رسول داشت بر دست او نوازش‌ها *نوشته اند خم میشد رسولِ خدا دستِ فاطمه ش رو بوسه میزد .. نه این که دستُ بالا بیاره خم میشد رسول خدا..* حضرت مصطفی چه‌ها می‌دید در پس آن همه سفارش‌ها فاطمه ، آنکه نزد پیغمبر هر زمان محترم‌تر از همه بود چشم این شهر شاهد یک عمر احترام نبی به فاطمه بود چشم خود را که بست پیغمبر فاجعه زود اتفاق افتاد در دل امت رسول خدا بذر نامردی و نفاق افتاد مست قدرت شدند بعضی ها باطل آمد برای حق پوشی در فضای مدینه پاشیدند گرد مسمومی از فراموشی یادشان رفت -کمتر از یک روز- آن همه گفتۀ پیمبر را زودتر از تصور تاریخ یادشان رفت حق حیدر را اهل یثرب ، مهاجر و انصار همگی خویش را نشان دادند دست یاری علی به پیش آورد در جوابش سری تکان دادند فتنه پیچیده تر شد و آنگاه نوبت غصب حق فاطمه شد آمد از خانه او پی حقش تا به مسجد رسید ، همهمه شد خطبه ای خواند و حق خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیر زن، مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود؟ هیهات! آنچنان خطبه خواند آنجا که دست تزویر عاقبت رو شد سینۀ مسجد النبی آنروز صحنۀ کارزار بانو شد مِلک زهراست آسمان و زمین او به یک باغ احتیاج نداشت داشت با انحراف می جنگید درد تحریف دین علاج نداشت آمد آن روز که شقاوت را به تماشای مردم آوردند آمد آن روز که چهل نامرد تیغ و شمشیر و هیزم آوردند خانۀ وحی را نگاه کنید کار او به کجا کشیده شده این طرف فاطمه به پشت در و آن طرف هیزمی که چیده شده آمدند و به درب کوبیدند خانه ای که پر است از حوری لگد جمعیت به در می خورد تا بگیرند بیعت زوری در هیاهوی این همه ضربه کفر، آیینه را شکستش داد میخ میخواست ضربه ای بزند لگدی یک بهانه دستش داد آنقدر که فشار بر در بود به حرارت رسیده بود تنش همه گفتند محسنش می سوخت من نوشتم که بیشتر حسنش آنکه از چادرش ملک می ریخت نور قدیسه بود در ذاتش به کدامین گناه نا کرده گیسوانش گرفته بود آتش دست حق را به ریسمان بستند دارد از خانه میرود مولا فاطمه خواست تا که نگذارد تازیانه گرفت دستش را شاعر : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
من میرمُ ای فاطمه جان .. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من میرمُ ای فاطمه جان پشتِ خونه ت هیزم میارن پا رویِ حقِ مرتضی و پا رویِ چادرت میزارن بهشتُ با بال و پرت میسوزونن به پیشِ چشم همسرت میسوزونن ای وای تو رو با پسرت میسوزونن ، فاطمه جان .. «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» میمونه این فاجعۀ تلخ برا همیشه تویِ تاریخ دردِ تو رو باید بپرسم از پنچه هایِ سرخ یک میخ قامت کمون دنبالِ مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرایِ من به زیرِ دستُ و پامیری «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» *دورِ بستر همه دارن گریه میکنن پیغمبر تو بستر افتاده ، امیرالمومنین ، حضرت صدیقه ، اسماء همه دارن گریه میکنن .. یه وقت دیدن در باز شد حسنین اومدن خودشونُ رو بدنِ پیغمبر انداختن .. رسولِ خدا تو حالتِ احتضارِ .. روایت داره سینۀ محتضر باید سبک باشه تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو برداره یه وقت پیغمبر اشاره کرد بزارید باشن .. اونا رو سینۀ من باشند من راحت جون میدم .. اما دیدن همینطور که عرقِ سرد کرده پیغمبر هی نگاه به ابی عبدالله میکنه .. زیرِ گلوشُ میبوسه .. هی میگه «مالي و ليزيد؟ لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد» ما رو به یزید چه کار .. لعنت کرد پیغمبر قاتلین ابی عبدالله رو ..* روضه ها رو دارم میبینم دلم از این قصه ها خونه این دم آخری بزار تا، حسین رویِ سینه م بمونه یه روز میاد که با پا رو سینه ش میرن پیرهنشُ از پیکرش در میارن کاش که برن براش یکم آب بیارن «ای وایِ حسین ، ای وایِ حسین ..» حسینمُ آبش ندادن حسینمُ خاکش نکردن هنوز دارن این نانجیبا میونِ گودالُ میگردن سرش رو میبرن به رویِ نیزه ها تنش میمونه زیرِ سم مرکبا واویلا من دفنه أهل القرى *وقتی امیرالمومنین بدنِ رسول خدا رو داره غسل میده ، مولا میگه خواستم پیراهن از تن بیرون کنم ، ندا اومد علی جان ، پیراهن از تنش بیرون نیار .. از زیرِ پیراهن بدنُ غسل بده .. وقتی بدنُ به صورت میخاست بخواباند پشتِ حضرتُ غسل بده باز خطاب اومد رسولِ خدا رو به صورت رویِ زمین نگذار .. بدنُ رویِ شانه قرار داد بدنُ غسل داد .. باید بگیم یا امیرالمومنین حق هم همینه .. اما الهی بمیرم برا اون آقایی که امام زمان میگه «السلام على الخد التريب ، السلام على البدن السليب ..» قربونِ اون بدنی که پیراهن از تنش بیرون کردن .. ای حسین .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
گردانتون به بد کمینی خورده.. زنی جانسوز_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مجتبی رمضانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دفعه ی آخری به دخترش گفت: برات عروسک از حرم میارم جلوی من گریه نکن عزیزم جلوی اشکِ بچه کم میارم بندایِ پوتینشُ میبست میگفت بیست بار بخوابی پاشی برمیگردم حالا بذار برم که دیرم شده الهی دور دخترم بگردم سه هفته هست هیچ کی خبر نداره گردانشون کجا زمینگیر شده اونجا توی محاصره موندن و... اینجا یه دخترکوچولو پیر شده شبا تو اتاق خودم میخوابم آخرین عکستُ بغل میکنم پیاله ی چشام پرِ اشکه و بغضای خیس خوردمُ حل می کنم باباجونم چندروز دیگه مدرسه ست کی توی صف منُ تماشا کنه کی منُ هر روز بیاره خونه و دفتر مشقمُ کی امضا کنه...؟ زنگ زدن خبر دادن بی سیمت خاموشه و ازت خبر ندارن گردانتون به بد کمینی خورده قول نمیدن جنازتُ بیارن رفتن تو اینقدَرَی نسوزوند ما رو که زخمای زبونشون سوخت فدای اون پهلوونِ غیوری که اعتقادشُ به سکه نفروخت آهای شماهایی که میگین بابات پول گرفته...منتی ندارین پولایی که گرفتیمُ بگیرین یه تیکه از جنازشُ بیارین گریه ی ما همه ش پرِ حماسه س شور و شعورمون همه ش با همه هزارتا دخترای ما نوکرا فدایِ اشک دختر فاطمه... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دوباره تویِ شهر بویِ خدا پیچید... زنی زیبا_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مهدی رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره تویِ شهر بویِ خدا پیچید شهید آوردنُ بارونِ غم بارید بین گُلای شهر خورشیدِ خون تابید شهدامون مدافعای زینبن یل میدون فدایی های مکتبن همه از شور حیدری لبالبن وای...عاشقایِ خدا زائرِ کربلا اومدن بی خبر وای...تویِ عشقُ جنون همه غرقِ به خون رسیدن از سفر ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... میخونه مادری عُمرم به پات زینب این گل پرپرم نذرِ نگات زینب همه ی بچه هام بشن فدات زینب پسرم روسفید شدم تو شهرمون خوش اومدی مسافرم ای پهلوون چرا شده محاسنت خضابِ خون وای...پس چرا بی خبر اومدی از سفر بمیرم من برات وای...زخمی شده تنت خونیِ پیرهنت بمیرم من برات ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... جامونده ها بیاین نوبتِ ماست حالا مثه مدافعا با ذکرِ یا زهرا موجای بی قرار همه بشیم دریا بشوریم هر چی سدِّ راهمون میشه اشک این روضه ها گواهمون میشه دعای زینبِ پناهمون میشه وای...یا فارس الحجاز این دستای نیاز به دادمون برس وای...همگی یک طرف برات میشیم به صف به دادمون برس ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بابایی سلام... زنی زیبا و احساسی _ تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس سیدرضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابایی سلام ، دلِ من تنگِ نگاهِ تو شده چشم خیسِ من ، خیره به صورتِ ماهِ تو شده چشم به راهِ تو شده ... وقتی دل تنگِ نگاهِ تو میشم میام و سَرِ مزارت میشینم خاطراتمون رو یادم میارم تویِ آغوشت خودم رو می بینم چه روزایی داشتیم وقتی که بودی پیشم حال و هوایی داشتیم چه روزایی داشتیم چه روزایِ خوبی که خاطره هایی داشتیم چه روزایی داشتیم ... چه روزایی دارم جایِ خالیت حس میشه هول و ولایی دارم چه روزایی دارم حالا که نیستی عجب دردِ سَرایی دارم چه روزایی دارم آقام آقام یاحسین!... همه می دونن ، دخترا احساسی و رؤیایی ان از همون قدیم ، همه میگن دخترا بابایی ان دخترا بابایی ان ... سایه ی پدر که بود رویِ سرم حس می کردم به یه کوه تکیه دارم حاضرم تموم دنیامُ بدم تا یه بار دیگه تو باشی کنارم سر پناهم بودی تو روزای سختِ دنیا تکیه گاهم بودی تو کنارم بودی برای دلواپسی هام تو قرارم بودی تو کنارم بودی بیقرارت هستم بیقرارِ لحظه هایِ انتظارت هستم بی قرارت هستم تو که نیستی من پیشِ سنگِ مزارت هستم بی قرارت هستم آقام آقام یاحسین!... می خونم برات ، بازم ازعشقِ تو بی تابم حسین تو رو می بینم ، تو بیداری و تویِ خوابم حسین سلام اربابم حسین ... وقتی از دستِ همه خسته میشم تو پناهِ خستگی هایِ منی همه میذارن و میرن، ولی تو یارِ دل شکستگی هایِ منی چه پناهی دارم با تو حالا روزگارِ رو براهی دارم چه پناهی دارم تو که سایه ات رو سَرِ منِ چه شاهی دارم چه پناهی دارم چه نگاهی داری چه علمدارِ رشیدی چه سپاهی داری چه نگاهی داری تو دوزاده ماهِ هرسال تو چه ماهی داری چه نگاهی داری یا اباعبدالله... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam چشم به هم زدیم دو ماه نوکری تموم شد چشم به هم زدیم شبای دلبری تموم شد حالا من موندم و حسرت زیارت نوکریم برای من راه سعادت خوش به حال هر کسی که قسمتش شد اربعین پای پیاده داشت لیاقت من میمیرم اگه نیام به کربلا من میمیرم منو بخر تو رو خدا من میمیرم نخواه ازت بشم جدا من میمیرم اباعبدالله حسین حسین حسین چشم به هم زدیم چه زود محرم اومد و رفت چشم به هم زدیم کاشکی به این زودی نمیرفت یعنی سال دیگه هستم و میبینم قاطی جمع نوکرای تو بشینم اگه سال دیگه بینتون نبودم یاد کنید ازم که نوکر حسینم من میمیرم ولی ای کاش تو روضه هات من میمیرم ولی ای کاش تو گریه هات من میمیرم خیلی دلم تنگه برات اباعبدالله ابا عبدالله ممنونم ازت غم تو آقا شد نصیبم ممنونم ازت یه عمریه تویی طبیبم آرزومه روز اول محرم ببینم سال دیگه تعویض پرچم چه صفایی داره باشی و بخونی آقا لبیک یا حسین حسین و با غم من میمیرم ذکرت برامه موندگار من میمیرم عکسامه با تو یادگار من میمیرم دنیامه حسینه روزگار من میمیرم اباعبدالله حسین حسین حسین 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
حوادثی است که قلبِ .. و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حوادثی است که قلبِ مدینه میلرزد مدینه چون دل اُمت به سینه میلرزد سپاهِ شب شده مستِ تصرف خورشید نسیم شعله شد و در فضا شراره کشید تمام وسعتِ ملک خدا شبِ تار است چه روی داده که خورشید هم عزادار است زِ کوه و دشت و بیایان خدا خدا شنوم ز جن و انس و ملک وا محمدا شنوم اجل دریده گریبانُ و اشک افشاند امینِ وحی خداوند نوحه میخواند پیام میرسد از خشت خشتِ خانۀ وحی که منقطع شده از آسمان ترانه ی وحی برونِ خانه اجل گشته گرم اذنِ دخول درون خانه چکد خونِ دل زِ چشم بتول الا الا ملک الموت ! ماتم آوردی زِ آسمان به زمین یک جهان غم آوردی زدیدن رخ تو گشته رنگ فاطمه زرد چه سخت حلقه به در می زنی،نزن برگرد! چگونه می کنی ای پیک مرگ دقّ الباب؟ که آسمان به سر خاکیان شده ست خراب برو به سینۀ حیدر شرر نزن دیگر به جانِ فاطمه سوگند! در نزن دیگر عقب بایست! بگیر احترام این در را برو یتیم مکن دختر پیمبر را برو که طعنه بر این باب، دیو و دد نزند به باب خانۀ توحید ، کس لگد نزند پیمبرُ و علی و فاطمه کنار هم اند تو ایستاده و این هر سه اشکبارِ هم اند نبی زخون دل خویش چهره می شوید درون خانه ی دربسته با علی گوید: که یا علی بنشین با تو راز دارم من به سینه شعله ی سوز و گداز دارم من پس از رسول مقامت زکینه غصب شود فراز منبر من دشمن تو نصب شود خدای ، امر به صبرت کند در این اندوه جواب داد علی: من مقاومم چون کوه دوباره گفت پیمبر که ای امام مبین شوی به شهر مدینه غریب و خانه نشین فلک زغربتِ تو آه می کشد زِ نَهاد به باب خانه ات آتش زنند از بیداد جواب داد : همانا به صبر می کوشم به حفظ دین خود این جام زهر می نوشم رسول گفت چو کردی تحمل آن همه را به پیشِ چشم تو سیلی زنند فاطمه را تو ایستاده و با چشم خود نگاه کنی درون سینه ی خود حبس سوز و آه کنی در آن میانه علی سخت در خروش آمد کشید ناله و خون در دلش به جوش آمد اگرچه بود وجودش پر از شراره ی خشم به روی فاطمه چشمی گشودُ گفت به چشم! شاعر : •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دری که حرمت از آن .. و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *میدونید کجا دادِ علی بلند شد ؟!.. اینجا چشم گفت ، صبر کرد .. شبی که فاطمه رو خاک کرد ، کنارِ قبر گفت فاطمه : تا قيامت نه، پس از واقعه محشر هم ناله يا اَبَتايش نرود از يادم! ..* الا رسول خدا خون به سینه ام جوشید که گفته هات همه جامه ی عمل پوشید دری که بود به دارُالزیاره ات مشهور دری که گرد از آن می زدود گیسوی حور دری که بود پر از بوسه های جبرائیل دری که حرمت از آن می گرفت عزرائیل دری که نور فشاند به چشم عرش علا ببین چگونه از آن دود می رود بالا به باغ وحی، خزان دست باغبان را بست که چیده گشت از آن میوه و درخت شکست چه ننگ ها که خریدند یا رسول الله زِ عترت تو بریدند یا رسول الله چو امتت طلبیدند حبّ دنیا را برای غصب خلافت زدند زهرا را قسم به عزّت قرآن! قسم به ذات خدا! سر حسین تو روز سقیفه گشت جدا چه تیرها همه از چلّه ی سقیفه شتافت گلویِ اصغر و قلب حسین هر دو شکافت سقیفه در حرم کربلا شراره کشید زگوش دخترکان تو گوشواره کشید سقیفه کرد تن عترت تو را نیلی سقیفه فاطمه ها را دوباره زد سیلی همین که حق وصی تو غصب شد به ملا سر حسین، جدا شد به دشت کربُبَلا شاعر : روزها و ساعاتِ پایانی ماهِ صفرِ .. این دو سه روزِ آخر هر کاری کردی سفره داره جمع میشه .. گرچه این چشمه ی جوشان اشک و ناله مون آرام نمیشه تازه شروع گریه برا مادرِ ساداتِ .. آماده ای روضه بخوانم ؟! یه جمله عرض توسل و التماسِ دعا .. درِ حجره باز شد ، نفسایِ آخرِ پیغمبر دیدن حسین اومد رو سینه ی پیغمبر قرار گرفت .. هی صورتشُ به سینه ی مبارک میکشه .. بی بی ما هنوز دستش سالمه ، اومد حسینُ از رو از زو بدن برداره .. پیغمبر چشم های مبارکشُ باز کرد ، فاطمه جان بزار حسین رو سینه م باشه .. حسین رو سینه مِ آرام جان میدم .. بریم کربلا.. حاجتمند و گرفتار زیاد ، مریضا رو فراموش نکنید .. یه وقتی هم زینب کنار گودال صدا زد یوم علی صدر المصطفی .. یه روز رو سینه ی پیغمبر دیدمت .. و یوم علی وجه الثرا .. یا رسول الله هذا حسین مرملا بالدما .. مقطع الاعضا .. مسلوب الامامه و ردا .. حسین ..... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
رفتی و دست مهربانت رفت .. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بسم الله الرحمن الرحیم «السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا خیر خلق الله،السلام علیک یا محمدبن عبدالله» رفتی و دست مهربانت رفت در خاک رفتی و از داغت عزادارند افلاک با خویش بردی آن نگاهِ مهربان را آن رحمتِ جاری و پاک و بیکران را رفتی ولی بویِ تو را دارد مدینه ابری شده از غصّه می بارد مدینه یک عمر در راهِ خدا سختی کشیدی رفتی ولی از امتت خیری ندیدی قرآن صدایت می زند برگرد احمد آیاتِ رحمن غرقِ ذکرِ یا محمد برگرد آیاتِ خدا بی تو غریبند آیات نور و انّما بی تو غریبند غارِ حرا دلتنگِ شبهایِ تو مانده در حسرتِ یک بوسه از پایِ تو مانده رفتی ولی در قلبهایِ دشمن و دوست آن چهره و لبخندِ زیبایِ تو مانده هر چند نشنیدند یک عده صدایت در آسمانِ شهر آوایِ تو مانده بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده *امشب فقط زهرای تو یتیم نشد.. تمام عالم یتیم شدند.. ما هم مثل ایتام آمدیم درِ خانه ت..* بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده نور علی نورِ دلِ غمگینِ زهرا در ظلمتِ این قوم، زهرایِ تو مانده رفتی برایش ناله مانده.. درد مانده رفتی علی در بینِ صد نامرد مانده *امشب زهرای اطهر چه حالی داره..؟! ماه صفر تمام شد.. از الان باید رزق فاطمیه رو بگیری ..* آقا تو رفتی بیت الأحزان را ندیدی سینه زدن بر خاکِ سوزان را ندیدی رفتی ندیدی ناله های دخترت را *آتش شعله می کشید .. والنارُ تَصعُر .. هی بین در و دیوار صدا میزد:"یا رسول الله! ما یُفعَلُ بِابنَتِک.." بیا بیین با دخترت چه می کنند ؟* رفتی ندیدی ناله های دخترت را خون گریه ها و ربنای دخترت را *یا رسول الله نبودی ببینی بچه هاشو جمع کرد.. عزیزای دل مادر میخواد دعا کنه.. دستای کوچیکشون رو بلند کردند.. یه وقت دعا کرد «اللهم عجل وفاتی سریعا ..»* رفتی ندیدی بعدِ تو حرمت شکستند دستانِ حیدر را میان کوچه بستند رفتی سفارشهایِ تو روی زمین ماند بعد از تو زهرا و امیرالمومنین ماند *لحظه هایِ آخر پیغمبر شروع کرد به گریه کردن گفتند:آقا چرا گریه می کنید؟فرمود: «کَاَنّی بِفاطِمَه..» انگار دارم دخترم فاطمه رو میبینم.. از دست امت چه ها می کشه..* بعد از علی تنها و بی یاور حسن شد خونین جگر، خونین دهن، خونین کفن شد رفتی ندیدی ماجرای کربلا را رفتی ندیدی پیکرِ در بوریا را در کربلا اجرِ رسالت اینچنین بود جسمِ حسینت پاره پاره بر زمین بود بی اعتنا از گریه زینب گذشتند از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند بی اعتنا از گریه زینب گذشتند از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند اینجا میان روضه ها زینب قدم زد آتش به جانِ شعرهایِ محتشم زد این کشتۀ افتاذۀ بی سر حسین است *یا رسول الله زینب با تو حرف می زد: "یا رسول الله! صلّی عَلی مَلیکُ السماء...هذا حُسَینٌ بِالعَراء..." حسیین..* این کشتۀ افتاذۀ بی سر حسین است این که نمانده از تنش پیکر، حسین است این که سپاهی ریخته رویِ تن او این شاهِ بی سردار و بی لشکر، حسین است این خیمه ای که گیسوی حورش طناب است حالا اسیرِ شعله ها و آفتاب است *لحظۀ آخر امام حسین با گوشۀ چشم به خیمه ها نگاه میکرد .. آروم صدا میزد: من هنوز زنده ام ..* این پیکری که زینتِ دوش نبی بود *"یومٌ عَلی صدرِالمصطفی...و یوم علی وجه الثَّری..." این پیکری که زینتِ دوش نبی بود حالا تمامِ پیکرش شد خاک آلود شاعر : مجتبی شکریان همدانی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam