moaharam_shab08_990606_2.mp3
29.48M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
📋یه چشمم اشکه
⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_هشتم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
یه چشمم اشکه
یه چشمم خونه
رفتی وبعد تو خیمه ها پریشونه
با همین دیدن پسرم دلخوشم
آروم تر برو تا که یکم آروم تر بشم
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت...
کام تو خشکه چشم من خیسه
دور تو حلقه ی کینه های ابلیسه
میجوشه خونت از حلقه ی جوشنت
قطعه قطعه شدی ذره ذره کشتنت
میزدنت یک سپاه بی رمقم بی تو آه
باید رو زانو بیام چند قدم دیگه راه
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت...
شاعر : #مرتضی_سراوانی
یوسف محشر دلبر شبه پیمبر اکبر
میزنی بر قلب لشکر باذکر حیدر اکبر شیر دلاور
ای کمان ابرو علی
سلسله گیسو علی
ضربه پشت هم زنی
با دم هو هو علی
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
تو جگر داری آری شیر شکاری اکبر
مثل تیغ ذوالفقاری چه باوقاری اکبر حریف نداری اکبر
بوی تو بوی علی
موی تو موی علی
زورو بازوهای تو
زور و بازوهای علی
چسمان تو عین الله است
سینه ی تو سر الله است
عازمی و دشمن گوید
محشر کبری در راه است
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
لولو مرجان علی جان سر به خرامان اکبر
میروی تو سوی میدان آهسته جانان اکبر حسین دهد جان اکبر
هست بابا هست تو
جان او به دست تو
عمه ها دل بسته ی
ناز چسم مست تو
هی هی که زدی عقاب را
نازل کردی عذاب را
وقتی که زدی نقاب را
زنده کردی ابوتراب را
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
شاعر: #سید_سعید_ضیاتبار
#بسماللهالرحمنالرحیم
#حاج_محمد_رضا_بذری
#شب_هشتم_محرم_99
#زمینه
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
moaharam_shab08_990606_4.mp3
8.89M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
📋روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_نهم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
اینجا رسیدم تا عزایت را بگیرم
از دستِ سرنیزه لوایت را بگیرم
حالا بجای اینکه دستم را بگیری
باید که زیر کتفهایت را بگیرم
زود آمدم از دستِ آن مردِ حرامی
تا بیرقِ کرببلایت را بگیرم
شرمندهام شرمندهای ، آخر رسیدم
شاید جلویِ هایهایت را بگیرم
دیگر عبایی نیست جانی نیست با من
ماندم چگونه دست و پایت را بگیرم
خیلی خجالت میکشم از بچههایم
ای کاش میمردم که جایت را بگیرم
گفتی برادر ، نیزه اما حنجرت دوخت
زود آمدم اَدرِک اَخایَت را بگیرم
قدر سپاهی غارتت کردند ای وای...
از دستِ که خوود و ردایت را بگیرم؟
چشمان تو بَس بود ناموسم نلرزد
کاش از سهشعبه چشمهایت را بگیرم
صدا زد
حسین جان من داغ برادر ببینی
من نبینم امکان نداره
مثل ارباب خودشم داغ برادر دیده
دیگه سینم تنگ شده
دیگه بیشتر از این تحمل غربتت رو ندارم
فرمودن
تو پرچم دار منی
تو بری لشکر من میریزه بهم
یعنی عباس برا حسین یه تنه یه لشکره
حالا میخوای بری
برای بچه هام آب بیار
سکینه سریع مشک رو آورد
عمو رو برد گفت میخوام یه
چیزی نشون بدم
تا صحنه رو دید
که بجه ها به شکماشون سنگ بستن
گریه کرد گفت من آب میارم اینکارو نکنید
زد به دل لشکر
وارد فرات شد مشک رو پر آب کرد نگاه به اب کرد
بهانه کرد اسب آب بخوره
یاد تشنگی بچه ها اب افتاد
اب اورد بالا تذکر داد
مگر تو مهریه حضرت زهرا نیستی
راه افتاد سمت خیمه دست هاشو بریدن
مشکو به دندون گرفت
بارون تیر میومد
مراقب بود تیر به مشک نخوره
نوشتن
یه تیر خورد به مشک اب ریخت رو زمین
یه تیرم زدن به قلب عباس
اینجا بود که روی برگشتن به خیمه رو نداشت
تا دید اب ریخت متحیر شدم و ایستاد یعنی دیگه بیاد کار منو تموم کنین
تیر نشست به سینه
یکی اومد جلو ناسزا گفت از صبح تا الالن همه رو معطل خودت کردی
گفت یه زمان اومدی که دست ندارم
گفت تو نداری من که دارم
چنان عمود رو زد که عباس از اسب افتاد
دید صدای گریه میاد
گفت عباس من حسینم
چی اومد سر من برادرم
بهم ریخته لشکرم پاشو ابوالفضل
نکش بازوهاتو به پای من
نمیخواد بلند شی برای من
ببین یاس رو توی چشمای من
پاشو ابوالفضل
میلرزه دست من
میلرزه پای من
میخنده این سپاه
به گریه های من
من بوسه میزنم دست قلم شده
اما توی حرامیا حرف حرم شده
سه شعبه ردن بی هوا به تو
زدن تیر به مشک پر آب تو
چه بد کردن این نیزه ها به تو ای وای ابوالفضل
تنت رو خاک قمر من
گمونم که اینجاست مادر من
ابوالفضل میسوزه جگر من
دیدی کبودی اطراف گونشو
گم کرده بود یه روز راه خونشو
هیچ کی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنی ناموس حیدره
به تو گفته بودم برو بسه
تو زورت به قنفذ نمیرسه
یه جوری تو رو زد که نفس علی بگیره
از صبر شوهرت سواستفاده کرد
دیدی که نقششوآخر پیاده کرد
پشتش مغیره بود ملعون نگام کرد
چندتا لگد زدو کارو تمام کرد
هشام میگه دم دروازه کوفه بودم
دیدم یه سواره میومد
دیدم چیزی به گردن اسب بستست
این اسب میخوره به زمین
دیدم سوار حرملست
دیدم سر بریده ی ابوالفضله...
سقای دشت کربلا دلواپسم کردی
یک خیمه گاه چشم انتظارن بر نمیگردی
غصه نخور عیبی نداره
زده رقیه قید اب رو
خودم جواشونو میدم
نخور تو غصه ی ربابو
ای وای علمدارم ابوالفضل
مردونگی کن پاشو که میدونم بی دستی
بی دست هم باشی میگن پشت حسین هستی
پاشو نذار هر بی حیایی
به اشک ناموسم بخنده
پاشو نذار هرکی بیاد دست رقیه رو ببنده
کمتر بزن بازوی خودت را بر زمین
شرمنده ام کردی یل ام بنین
اگه تو بری داداش رقیه اواره میشه
جنگ و دعوا به سر غارت گهواره میشه
#شب_نهم_محرم_99
#حاج_محمد_رضا_بذری
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
moaharam_shab09_990607_2.mp3
31.29M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
📋روضه شب دهم محرم 99
⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_دهم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم
عصر فردا ته گودال تو را می بینم
آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم
شانه بر مو بزنی, آینه دارت باشم
چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری!
از من خسته به والله! زمین گیر تری!
مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد
من اگر پیر شدم, پیری تو پیرم کرد
عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن
ته گودال به چشم تر من رحمی کن
من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم
تکیه بر نیزه ی غربت بزنی, می میرم
آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم
از دهان نیزه ای بیرون بکشی, می میرم
سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد
زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد
پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟
نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم
بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم
خنجری کُند به پشت سر تو می بینم
بین گودال و حرم, عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟
چادرم هست, ولی همسفرم شک دارم
تا دم عصر بماند به سرم, شک دارم
رسیده شب آخرت حسین
میاد ناله ی مادرت حسین
الهی برای سرت حسین
خواهر بمیره
ببین غصه ها رو تو چشم من
الهی که زینب بشه کفن
دیگه حرف رفتن بهم نزن
خواهر بمیره
بشین تو روبروم
بهتر ببینمت
پیشم بمون که من
بیشتر ببینمت
خواب بدی دیدم که حرمتت شکست
و الشمر جالس با چکمه ام نشست
هی کند میبره لشکر کلافه شه
فک کن ثنان که هست خولی اضافه شه
اون نیزه میزنه
اون تیغ میکشه
ای وای دخترش هی جیغ میکشه
میری توی گودال به زور حسین
سرت میره کنج تنور حسین
چقدر باشه زینب صبور حسین برات بمیرم
مثل مادرت میخوری لگد
هرکی هرچی داشت تو رو میزد
شدن اسب ها از رو تنت رد برات بمیرم
ریختن به دور تو
ارازل و اوباش
بمیرم برات غارت شدی داداش
یکی گرفته بود انگشتر تورو
یکی گرفته بود موی سر تو رو
کار تو شد تموم شد نوبت حرم
نترس محکمه گره معجرم
نانجیبا دارن چیکار میکنن
بچه ها دارن فرار میکنن
ندارم به دوری علاقه من
تو میری و میمونه داغ من
میان شمر و خولی سراغ من
نگو روزی من اسارته
نگو دشمنت فکر غارت
نگو قسمت من جسارته بیچاره زینب
دلت میاد داداش من بکشم عذاب
حرمله دستممو ببنده با طناب
یا که ببیننت یا که ببینمت
به خون شدی خضاب
یا ببرنمون به مجلس شراب
حالا که میروی بیچاره قلب من
بعد یه عمر داداش سخته جدا شدن
دیدن ارباب به نیزه تکیه داد
یا مسلم بن عقیل هانی حبیب
صدا زد یا مسل بن عقیل ،یا هانی بن عروه ،
یا حبیب بن مظاهر ... یکی یکی رو صدا زد جواب نیومد
صدا زد چتون شده مگه شما نبودید که مثل پروانه دور
حسین میچرخیدین الان داره حسین صداتون
میزنه چرا جوابشو نمیدین
اگه خوابیدید بلند شین چرا؟
میخوان بعد من خیمه هارو آتیش بزنن
میخوان دست زینبمو ببندن...
اومد با همه خداحافظی کنه اومد تو
خیمه ی امام سجاد به زحمت تکیه داده
صدا زد بابا کجاست برادرم علی اکبر
؟ قُتِل این عمی العباس؟ قُتِل
یه وقت صدا زد عمه شمشیر منو بیار
زیر بغلمو بگیر بلند شم می بینی
حجت خدا یاور نداره بزار منم برم جونشو براش بدم
همه جای روضه عجیبه دل بده
اومد تو خیمه ی زنا با زنا خداحافظی کنه دید
زنا چادر به کمر بستن یه جوری فقط چشما معلومه
یکی شمشیر شکسته دستشه یکی چوب نیزه یکی...
آقا فرمود چتونه؟ آقا صدای استغاثه تون رو شنیدیم
گه ما مردیم آقا بزارین ما بریم
همه رو آروم کرد راوی میگه دیدم ابی عبدالله
امام کعبه هست همه باید طواف کنن
فقط آقا دید گوشه خیمه سکینه نشسته
بابا تسلیم مرگ شدی؟
دختر چگونه تسلیم مرگ نشم یاری نمونده
گفت بابا مارو ببر مدینه
#بسماللهالرحمنالرحیم
#حاج_محمد_رضا_بذری
#شب_دهم_محرم_99
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
یه نگاه کرد
داره از خیمه میاد بیرون یه دختر بچه ای
پای حسین و بغل گرفته حسین راه میره بچه هم باهاش میاد وای وای
اومد که بره آقا صدا زد یکی اسب منو بیاره
دیدن زینب افسار اسب و گرفته
خواهر تو چرا؟صدا زد دیگه آقا
مردی نمونده یه وقت اومد تا راه بیوفته
با عزت و شکوه انگار نه انگار پسراشو برادراشو ...
کشتن مشتاق به دیدار خداست راه افتاد این کوه با
عظمتیه وقت یه صدا لرزوند حسین و مهلا مهلا یابن الزهرا
داداش خودت داری میری برو ولی بیا یکم زینب
و آروم کن من دارم دق میکنم داداش پیامبر بهتر بود
رفت بابام علی رفت
مادرمون بین در و دیوار رفت حسن ما رو گرفتن
من دلم به تو خوش بود الان تو بری من دلم به کی خوش باشه
یه جور آرومم کن دارم میمیرم اشاره ای
ولایی به قلب زینب کرد
راه افتاد به سمت میدان
گفت خواهر یه لباس کهنه رو بده
که کسی رغبت نکنه
اما همونم بردن
فقط خواستن هتک حرمت کنن
غیر از این هیچ هدفی نداشتن
فرمود به عمر سعد سه تا پیشنهاد دارم
اول بذار ما بریم مدینه گفت امکان نداره
گفت به ما آب برسون گفت اینم امکان نداره گفت
لا اقل تکی تکی بفرست میدان گفت این قبوله
آقا تکی تکی میومدن همه رو به درک واصل کرد
گاهی میومد رو بلندی می گفت
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
صدای حسین میومد بچه ها آروم میشدند
زینب آروم میشد حسین زندست وای وای وای
ذوالجناح احساس کرد حسین داره از راست بیوفته اسب خودشو به راست
شد جند بار تکرار شد
آقا ذوالجناح رو توجیه کرد بزار بیفتم
یه نقل دیگه هست
نیزه به بدن ابی عبدالله زدن
ذوالجناح زانو زد یعنی آقا اگه میتونی سوار شو
عمر سعد دید خیلی میفهمه میخوامش
مگه سواری میده چند نفرو به درک واصل کرد
عمر سعد گفت ولش کنین ببینیم چیکار میکنه
دیدن دور حسین میگرده
خم میشه تیرو از بدن میکشه
ذوالجناح رفت سمت خیمه
تو ناحیه حسین جان تو زنده بودی اسب ها به بدنت
تاختن
اونایی که اسب دارن کارشون اینه از اونا سوال کردن
بگین ببینم امکان داره اسب بی هوا رو بدن انسان راه بره
الا فقط یه حالت که صاحب بیاد رو بدن راه بره
این اسب جسارت کنه
حالا این اسب رفت خیمه
بچه ها گفتن جان بابا اومده
دیدن ذوالجناح واژگونه
یال غرق خون
همه گفتن وا محمدا
دور ذوالجناح رو گرفتن
یکی میگفت بابام کجاس
یکی میگفت پسر زهرا رو کشتن
سکینه اومد جلو ذوالجناح
گفت بابامو کشتن آره با لب تشنه
ذوالجناح همه رو برد سمت گودال
صورت میخراشیدن میدویدن
زینب رسید بالا گودال نمیدونم چی دید
اما سریع برگشت کسی نیاد
نیزه دار با نیزه میزنه شمشیر دار با شمشیر میزنن
یه عده عصا میزدن
چوب میزدن سنگ میزدن
شمر گفت الان نوبت منه
از بالا سرازیر شد
او میدوید و من میدوم
اون سوی مقتل من سوی قاتل
او میکشیدو من میکشیدم
او میبرید و من میبریدم
و شمرعلی جالس علی صدرک
محاسن آقا رو گرفت
سر رو بالا اورد
هر چی تلاش میکنه نمیشه
با چکمه بدن رو برگردون
پشت آقا نشست
12 ضربه زد
ذره ذره حسین جون داد
و الشمر جالس علی نفس مادرش گرفت
ته گودال پیکر افتاده
لب گودال مادر افتاده
تا دم خیمه معجر افتاده
#بسماللهالرحمنالرحیم
#شب_دهم_محرم_99
#حاج_محمد_رضا_بذری
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#روضه
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
moaharam_sobh10_990609_2.mp3
31.6M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
📋تو روایت داریم بی هوا زدنت
⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_دهم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
تو روایت داریم بی هوا زدنت
با عصا زدنت
تورو هر گوشه خاک کربلا زدنت
تو روایت داریم لحظه های آخر
شمر اومد با حنجر
پیش چشم مادرت پیکر تو شد بی سر
سنگ انداختن
بعضی ها به پیرهنت چنگ اندختن
نیزه هاشونو هماهنگ انداختن
نوحو علی الحسین
نوحو الاغریب
نوحو الشهید
شیب الخضیب
تو روایت داریم پاره شد پیروهنت
پیرمردا زدنت
زبونم لال اسبا رد شدن از رو بدنت
تو روایت داریم رو زمین پیکر تو
روی نیزه سر تو
رفته از حال کناربدنت خواهرتو
غوغا کردن
نیزه هاشونو ی توی جسمت جا کردن
برا بردن سرت دعوا کردن
غوغا کردن
نوحو علی الحسین
نوحو الاغریب
نوحو الشهید
شیب الخضیب
تو روایت داریم قصد قربت کردن
تورو غارت کردن
جلو چشم خواهرت به تو جسارت کردن
تو روایت داریم که عبا رو بردن
معجرا رو بردن
هر چی که بود و نبود و تو خیمه ها رو بردن
غارت کردن
بعد عباس چقدر جرات کردن
اینا به مال حرام عادت کردن
ردنا الی حرم جدنا
#بسماللهالرحمنالرحیم
#حاج_محمد_رضا_بذری
#شب_دهم_محرم_99
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#زمینه
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
moaharam_sobh10_990609_3.mp3
5.22M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
📋السلام علی الراس المرفوع
⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_دهم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
السلام علی الراس المرفوع
السلام علیک یا مذبوح
معلومه غریب کشتنت
معلومه از جسمت عجیب کشتنت
معلومه غریب کشتنت
دور هم چنتا نانجیب کشتنت
مست هلهله کشتنت
معلومه تو چند مرحله کشتنت
مست هلهله کشتنت
رگ هات میگن با حوصله کشتنت
ردنا الی حرم جدنا
السلام علیک یا مجروح
السلام علیک یا مجروح
السلام علی الراس المرفوع
السلام علیک یا مذبوح
محزون و حزینه من
ای بابای تشنه سکینه منم
محزون و حزینه من
پرده نشین تو مدینه منم
اینقد رو به قاتل نکن
سمت خیمه برگرد و دل دل نکن
اینقد رو به قاتل نکن
زینب رو بین وحشی ها ول نکن
ردنا الی حرم جدنا
السلام علی الراس المرفوع
سرتو وقتی گرفتن از مو
السلام علی الراس المرفوع
عمه جان به عدو هم میزد رو
مادر را صدا میزدی
معلومه اینجا دست و پا میزدی
مادر رو صدا میزدی
پنجه به رمل کربلا
نیزه بی هوا میزدن
جلو چشم خیرالنسا میزدن
نیزه بی هوا میزدن
معلومه خنجر از قفا میزدن
ردنا الی حرم جدنا
#بسماللهالرحمنالرحیم
#حاج_محمد_رضا_بذری
#شب_دهم_محرم_99
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#زمینه
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
moaharam_sobh10_990609_4.mp3
4.69M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam