eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
خداحافظ ای اربعین،کربلا... _ ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر _ کربلایی حمیدعلیمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خداحافظ،خداحافظ خداحافظ مُحرم... خداحافظ ای گریه هایِ مُحرم خداحافظ ای روضه هایِ پُر از غم خداحافظ ای ماه پر شور و شین خداحافظ ای خیمه های حسین خداحافظ ای شور و حال و بُکا خداحافظ ای پرچمای سیاه خداحافظ ای سرزمین بلا خداحافظ ای اربعین،کربلا خداحافظ ای آهِ پُر شور و شین خداحافظ ای روضه های حسین خداحافظ ای خیمه های حسین خداحافظ ای یاس ام البنین خداحافظ ای مشکِ روی زمین خداحافظ ای سرجدا،قتلگاه خداحافظ ای گودیِ قتلگاه خداحافظ ای دیده های پُر آب خداحافظ ای ناله های رُباب خداحافظ ای گریه های مُحرم خداحافظ ای خیمه های پُر از غم خداحافظ ای شهر نامردها خداحافظ ای بام ها، سنگ ها خداحافظ ای خاطرات خرابه خداحافظ ای گریه های رُبابه خداحافظ ای خیمه های مُحرم خداحافظ ای گریه های مُحرم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
برا محرم دلتنگم.. ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر _ کربلایی حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حالا گمون کنم باید زحمتُ آقا کم کنیم سیاهیارو جمع کنیم حلالمون کن آقا .. از همین حالا برا محرم دلتنگم میباره اشکم دلتنگم دیگه دمادم دلتنگم حلالم کن ارباب .. حلالم کن ارباب .. دو ماه نوکراتُ پذیرایی کردی ما بد بودیم اما تو آقایی کردی چه روز و شب هایی گذشت تو جمعِ نوکرایِ تو میونِ روضه هایِ تو چقدر برات سینه زدم خودت منو صدا زدی که اومدم تو این دو ماه با کوله باری از گناه تو خوبی کن که من بدم از همین حالا برایِ هیئت دلتنگم برا رقیه ت دلتنگم برا روضه ت دلتنگم حلالم کن ارباب .. حلالم کن ارباب .. حالا گمون کنم باید زحمتُ آقا کم کنیم سیاهیارو جمع کنیم حلالمون کن آقاجون .. ان شالله بعد از این دو ماه مادرت از ما راضیِ وقتِ خداحافظیِ حلالمون کن آقاجون .. سینه زنی هامو بزار کنار برا شبِ اول قبر من سوزِ ناله هامو بزار کنار برا شبِ اول قبر من پیرهن سیاهمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من سینه ی کبودمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من عشقِ تو و جودتُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من نوکر تو بودمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من تو لحظه هایِ آخرم بیا به من سری بزنم به سینه ی کبودِ من تو مهر نوکری بزن ما حلقه به گوشانِ این خیمه و درگاهیم ما مزدِ عزاداری از فاطمه می خواهیم دو ماه از غم تو چنین غرقِ دردیم با لطفِ تو آقا عزاداری کردیم دلم گرفته به خدا ، به من یه مهلتی بده دوباره فرصتی بده اشک بریزم برا غمت تو رو جونِ امام رضا نوکرتُ خجل نکن دستای منو ول نکن تا باز بیاد محرمت از همین حالا دم غروبا دلتنگم برا تو آقا دلتنگم تموم شبها دلتنگم رنج و غم و دردمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من اشک و آهِ سردمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من هرچی گریه کردمُ بزار کنار برا شبِ اول قبر من تو لحظه هایِ احتضار برس به داد نوکرت روی سرم دستی بکش قسم به چشمایِ ترت تا جان به بدن داریم ما پیروِ این راهیم ما مزدِ عزاداری از فاطمه می خواهیم چشایِ پر آبُ بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من این حال خرابُ بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من گریه به اربابُ بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من این نفسِ خسته مو بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من این دلِ شکسته مو بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من پایِ تو نشسته مو بزار کنار برا شبِ اول قبرِ من ندارم هیچ کسی رو من خدا میدونه غیرِ تو تمامیِ امیدمه فقط دعایِ خیرِ تو تا ذکرِ حسین باشد آماده و همراهیم ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
من و خاندانم به فدای حیدر.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمون امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «یا علی یا حیدر ...» به خدایِ منان ، به تمام قرآن به جلالِ احمد ، به مقام حیدر به کمالِ زهرا ، به وقارِ زینب به شبیر و شبر ، به بهشت و کوثر به قتال حمزه ، به نبرد مالک به صفایِ سلمان ، به خلوص بوذر به حقیقت دین ، به تمام ایمان به حبیب و میثم ، به بلال و قنبر که علیست مولا ، که علیست سرور که علیست هادی ، که علیست رهبر که علیست ظاهر ، که علیست باطن که علیست آدم ، که علیست خاتم «یا علی یا حیدر ...» چه خوش است عمری ، شب و روز دائم زِ علی بگویم ، زِعلی بخوانم به علی ببالم ، به علی بنازم زِ علی بخواهم ، زِ علی ستانم که علیست عشقم ، که علیست عمرم که علیست قلبم ، که علیست جانم گر از او نگویم ، گر از او نخوانم به چه کار آید ، سخن و زبانم به فدای حیدر ، من و دودمانم به فدای حیدر ، من و خاندانم به فدای حیدر ، من و دوستانم «یا علی یا حیدر ...» چه شوند خصمم ، چه شوند یارم چه بَرَند هستم ، چه دهند کامم به علی مطیعم ، به علی مُریدم به علی مُحبم ، به علی غلامم بوَد او حیاتم ، بوَد او مماتم بوَد او امیرم ، بوَد او امامم بوَد او رکوعم ، بوَد او او سجودم بوَد او قعودم ، بوَد او قیامم علی ای صلاتم ، علی ای زکاتم علی ای صیامم ، علی ای نمازم به رخت بخندم ، به سویت بپویم به رهت بمیرم ، به غمت بنازم «یا علی یا حیدر ...» که تویی ثنایم ، که تویی امیدم که تویی نیازم ، که تویی نمازم اگرم نخواهیم ، اگرم نخوانی اگرم برانی ، به که دل ببازم؟ به ولایت تو ، به محبتِ تو زِ شرارِ دوزخ ، نبود مرا غم تو طبیبِ فردی ، تو دوایِ دردی تو یگانه مردی ، تو گره گشایی تو خدا جمالی ، تو خدا جلالی تو خدا نمایی ، تو خدا نمایی تو ولی داور ، تو وصیِ حیدر تو اباالائمه ، تو امام مایی زِ ملک نِکوتر ، زِ بشر فراتر به فدات گردم ، تو مگر خدایی یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
علی تنها مونده میون بی خبرا.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ علی تنها مونده میون بی خبرا اومدن پشت در خونه خیره سرا داره حق گم میشه ، تو دودِ آتیش فتنه گرا تازه روضۀ در شده اول دردسرا پَرِ آتیش کوچه رسیده به بال و پرا کسی نیست این دور و برا دود ، آتیش ، تنها ، زهرا غم ، غربت ، مولا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » فاطمه می گیره حق همسرشُ فاطمه تنها نمی ذاره رهبرشُ آتیشم گریونه ، وقتی میسوزونه چادرشُ هدیه به خدا میده غنچۀ پرپرشُ خدا میخره غربت محسن و مادرشُ شهیدای حیدرشُ خون ، گریون ، دریا ، زهرا عشق ، مجنون ، لیلا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » داره می سوزه تو آتیش ناموسِ خدا زیر تیغه گردنه حیدر وا ابتا دل مادر میره تا دم تصویرِ کربُبَلا میشه خیمه و معجر و مقتل و آتیش و دود مث کوچه و چادر و مادر و رویِ کبود عباس مگه اونجا نبود؟.. باز ، سیلی ، دختر ، زهرا رو ، نیزه ، رأس ، شهدا « یا زهرا زهرا زهرا ... » رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .. 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
تو یک‌ تنه سپاهِ عشقی.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج مهدی رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تو یک‌ تنه سپاهِ عشقی یه لشکری برای حیدر ای فاتح شهر مدینه تو حیدری برایِ حیدر یاری علی ، که فقط از تو برمیاد اگه تو بخوای ، ستون به لرزه درمیاد گفتی من برا حیدر ، بچه‌ مُ فدا کردم حالا تو همین مسجد ، دورِ علی می‌گردم «رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا» تو پیشِ چشم اهلِ باطل جلوۀ حقّی و حقیقت با خطبه‌هات میون مسجد شده به‌پا شورِ قیامت گفتی به همه ، علی امام دین ماست همه بدونید ، علم به دست مرتضاست گفتی تا نفس دارم ، مرتضی که تنها نیست یاورِ علی بودن ، کارِ غیر زهرا نیست گفتی یاعلی واسه‌ت، من شریک غم هستم هیچ‌کسم نباشه باز، غم نخور خودم هستم «رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا» شاعر: حمید رمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
آقایِ سامرا چقدر ناتوان شدی.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان به نفس کربلایی سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقایِ سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادرِ خود قدکمان شدی *آخه نوشتند بیست و هشت سال بیشتر نداشت، اما لحظات آخر این دستها به لرزه افتاده بود .. _( یاد چی افتادی)؟! _ یاد مادر هیجده ساله‌ام افتادم؛ اون روزایِ آخر یه دست به دیوار یه دست به کمر .. هی صدا میزد: علی ، علی ، علی ..* عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی آه ای بهارِ زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمانِ جوانی تو میروی دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟ یوسف، جدا ز خیمۀ کنعان چه میکنی تنها غریب گوشه زندان چه میکنی ابن الرضا به حلقۀ شیران چه میکنی *آخه حیواناتِ درنده رو آوردن ، آقا رو تو قفس این حیوانات قرار دادن یهو دیدن همۀ این حیوانات زمین نشستن در محضر امام زمانشون قرار گرفتن .. اینجا حیواناتِ درنده اومدن .. کربلا هم یهو دیدن یه عده از این حیوونا...* اینجا تو را نیامده تکریم میکنند حتی درندگان به تو تعظیم میکنند دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت با گریه ها به چشم ترت سخت میگذشت آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلویِ تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر رویِ بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به رویِ همسرت نزد شاعر: گرچه آقا رو هی میریختند میگرفتنش، خونه‌ش رو بهم میریختند؛ این زن و بچه هی می‌ترسیدند .. اما دیگه درِ خونه‌ش رو آتیش نزدند.. علامه امینی رو میگن:«ساعتها گریه می‌کرد ، سوال کردند آقا چرا گریه می‌کنی»؟! _فرمود:« آخه به یه چیزی فکر میکردم بیچاره‌ام کرد» _ چی آقا؟! _ به این فکر میکردم اگه مادر یه مشکلی براش پیش بیاد بچه‌ها به پدر پناه می‌برند ؛ اگه برا پدر مشکلی پیش بیاد بچه‌ها به مادر پناه می‌برند .. اما دلم میسوزه برا اون بچه‌هایی که از یه طرف دست باباشون رو بستند .. یه عده دور مادرشون حلقه زدند .. هرکی با هرچی دستشه داره مادرشون رو میزنه .. نمی‌دونند به کی پناه ببرند .. آی مادر ... از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار میبینم به چشم نیمه بازِ خود جهان را تار میبینم دلم میخواست چشمانم نمیدیدند جایی را که خونِ محسن خود بر در و دیوار میبینم بر درب حرم داشت لگد میزد ، حیف در بر سپرم داشت لگد میزد ، حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد، حیف شاعر: من ایستاده بودم ، دیدم که در افتاد حسن ناله میزد ، ببین مادر افتاد تو افتاده بودی ، درم روی زانو شاید هرکی رد شد ، لگد زد به پهلوت •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam عالم شده حیران دو ابروی اباالفضل گیسوی ابالفضل بوسیده لب چار ولی الله اعظم بازوی اباالفضل ای لشکریان کر شده از نعره خشم هوهوی اباالفضل علمدار دشت کربلا،پرچمت بالا اباالفضل به نیت فرج نعره حیدری بزن یا اباالفضل هیبت شیر و نعره های تکبیر و دستان علمگیر و شمشیر دو دم داری توی میدون تا مشغول نبردی تو از عرش ندا آمد«جانم چه علمداری» عالم شده حیران دو ابروی اباالفضل گیسوی ابالفضل بوسیده لب چار ولی الله اعظم بازوی اباالفضل ای لشکریان کر شده از نعره خشم هوهوی اباالفضل علمدار دشت کربلا،پرچمت بالا اباالفضل به نیت فرج نعره حیدری بزن یا اباالفضل هیبت شیر و نعره های تکبیر و دستان علمگیر و شمشیر دو دم داری توی میدون تا مشغول نبردی تو از عرش ندا آمد«جانم چه علمداری» 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
جبرئيلِ شعر الهامی فرصت.. با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده مراسم عید بیعت با امام زمان ( عج ) روز۹ربیع‌الاول۱۴۴۱_ حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.» اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً جبرئيلِ شعر، الهامی فرصت یک تپش بر سینه آرامی فرصت وا کن از پایِ قلم زنجیر را بشکن این بغضِ شبِ دلگیر را تا بریزم در الفبایِ سخن واژه هایی مثلِ دریا موج زن کی طلوعت مژدۀ صبحِ بهار آفتابِ کوچه هایِ انتظار ای لب و چشمت شراب و شهدِ من ای تو آمینِ دعایِ عهدی من ای غزل در برکۀ چشم تو حل طعم لبخند تو «احلی من عسل» ای تو آرام دلِ هر بی شکیب مستجابِ آخرین اَمن یجیب یادت اِی قامت قیامت هرکجا کرده غوغایِ قیامت را بپا صبحِ جمعه رقصِ شور انگیز باد حلقۀ زلفِ تو را آرد به یاد چیست این دلشوره هایِ بی کران پشتِ کاشی های سبزِ جمکران بختِ ما را پای در گل تا به کی؟ بانگِ «اللهم عجّل» تا به کی؟ تا به کی از داغِ هجرانِ تو صبر جلوه کن ای آفتابِ پشتِ ابر ای خداوند نجابت بازگرد جمعه صبحِ استجابت بازگرد ای ظهورِ آیۀ ایمان بیا جاری لب هایِ تو قرآن بیا مکه را از بهتِ خاموشی درآر کعبه را از این سیه پوشی درآر ذوالفقارِ حیدری را تاب ده کافران را ره سویِ مرداب ده محو کن فرعونیانِ نیل را از فلسطین نقش اسراییل را جانِ تو خواهد گرفت ای با وفا انتقام کشته هایِ کربلا سینه تا آن روز باشد بی قرار افضل الاعمالِ ما شد انتظار انتظارِ ما سراسر کوشش است مثلِ چشمه دم به دم در جوشش است جانِ ما در جوش مانند خم است در پی اهدافِ گام دوم است این تمدن سازی سرشارِ نور میرود با گام دوم تا ظهور مژده اکنون نوبت هم عهدی است روز ، روزِ عهدِ ما با مهدی است عهد می بندیم سربازت شویم راهیِ راهِ پر اعجازت شویم عهد می بندیم باشیم ای ولی تا ظهورت همره سید علی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مثلِ بغض از وسط حنجره.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بریم سامرا .. بریم تشییع پیکرِ امام عسکری .. خوش به حالِ اونایی که الان کنارِ حرمتند .. اونجا دارن برات عرض ادب میکنن .. یقیناً امروز امام زمان سامرا تشریف دارند اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ .. مثلِ بغض از وسط حنجره برخاسته ايم همچو اشک از غم يک خاطره برخاسته ايم با دو صد حاجتُ و درد و گره برخاسته ايم به هواى حرم سامره برخاسته ايم روضه ی غربت تو حالِ عجيبى دارد هركه نامش حسن است ارثِ غريبى دارد جان به قربانِ دلت جان به فداىِ سر او فرق ها داشت نگاهِ تو و چشم تر او كه تفاوت بكند ، همسرتو .. همسر او طعنه بسيار شنيده دل غم پرور او حسنِ سامره صحن حرمش محترم است حسنى بينِ بقيع است كه او بى حرم است ياحسن ، آهِ تو پرداختنى ميخواهد ياحسن ، داغِ تو بر سرزدنى ميخواهد ياحسن ، نام تو دور از وطنى ميخواهد ياحسن ، روضه ی تو سوختنى ميخواهد دل تو تنگِ مدينه است كه دلگير شدى مادرى هستى عزيزم تو اگر پير شدى خانه كوچکِ تو هيچ كم از زندان نيست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نيست بينِ يک مشت نگهبان كه بوىِ ايمان نيست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نيست خانه ات امنيت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ايمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلاً اين غصه به پيمانه تو ريخته اند؟ اصلاً آقا سر پروانۀ تو ريخته اند؟ شعله بر دامنِ كاشانۀ تو ريخته اند؟ چهل نفر در وسط خانۀ تو ريخته اند ؟ راهِ ناموس ترا بسته كسى در كوچه؟ همسرت را زده پيوسته كسى در كوچه؟ كوچه اى بود مدينه، كه زنى خورد زمين ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمين .. فاطمه با لگدِ بد دهنى خورد زمين .. حسن عسكرى، آنجا حسنى خورد زمين .. قسمت اين بود كه او درد و محن جمع كند گوشوار از وسط كوچه حسن جمع كند قسمت اين بود از اين داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپيدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لبِ خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پيكر مسموم تو ميگفت حسين .. نفسِ تشنه ی حلقوم تو ميگفت حسين .. پسرى داشتى و آب به لبهاىِ تو ريخت لحظه ی تشنگى ات گريه به غمهاىِ تو ريخت اشک بالاى سر پيكر تنهاى تو ريخت خاكها بر سرش از ماتم عظماى تو ريخت روى زانوىِ پسر بودى و عطشان نشدى حسنِ فاطمه صد شكر كه عريان نشدى پسرى داشتى و زود كفن كرد ترا كفنِ فاخر و شايسته به تن كرد ترا درخور شان تو تشييع بدن كرد ترا تيرباران چه كسى مثل حسن كرد ترا؟ نيتم بود حسين و ز كفن ميگفتم ناخودآگاه همش ياد حسن می افتم .. خواهرى داشتى و حرمت او حفظ شده احترام دل بى طاقت او حفظ شده بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده دست بسته نشده عزت او حفظ شده خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت به اسيرى وسط مجلس اغيار نرفت .. شاعر : محمد جواد پرچمی وقتی ظرف آب رو آورد برا پدرش ، از بس که که زهر بدنُ ضعیف کرده بود بدنِ حضرت به لرزه افتاده بود .. ظرفُ مقابلِ دهانش گرفت برخورد دندان های مبارک با ظرفِ آب دلِ زمانُ آتش زد .. عرضِ روضه مو از همه التماسِ دعا .. میخوام بگم آقاجان این صدا شما رو بیشتر اذیت کرد یا وقتی اون نانجیب چوب خیزران رو بلند کرد .. انقدر به لب و دندانِ حسین چوب زد ... حسین ... چوبی به لبت نشسته دید دندانِ تو را شکسته دیدم چشمانِ تو را پر آب دیدم دورِ سرِ تو شراب دیدم .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عجیب دلهره دارم.. با امام زمان روحی له الفدا تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ .. یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. عجیب دلهره دارم که بر درت نرسم مباد اینکه شبی هم به محضرت نرسم شبی که هست مرا با تو فرصتی افزون چه خاک بر سرم آرم چو بر درت نرسم هوایِ پاک در اینجاست در سحرگاهت چه حیف بر سحرِ بنده پرورت نرسم نبود لایق درگاهِ تو گنه کاری که ناامید شد و گفت در برت نرسم زمین به لرزه درآمد زِ معصیت هایم و من هنوز به عبرت زِ کیفرت نرسم میانِ در و بلا با تو این سخن دارم خدا نیاورد آن که به حیدرت نرسم زِ خیر خواهی مردم اگر کنم پرهیز به خیرِ دیدن دنیا و آخرت نرسم اگر گره نگشایم زِ چهره ای غمناک به رویِ شاد یقین در برابرت نرسم تو راه داده ای از لطف اهلِ ایمان را بنا نداشتی اصلاً به باورت نرسم اگر به یاری زهرا نمیکنم اقدام چه جایِ این گله به حوضِ کوثرت نرسم هزار قافله رفت و هنوز جاماندم چه سود چون که به یاری لشگرت نرسم زِ اقتدا به شهیدان اگر کنم غفلت به هیچ مرتبه از یار و یاورت نرسم بگیر دستِ مرا ای امام عاشورا که بی تو هیچ به غم های خواهرت نرسم هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تنِ تو و من به یاری یک زخمِ پیکرت نرسم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
یازده بار جهان گوشۀ.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یازده بار جهان گوشۀ زندان کم نیست کنجِ زندانِ بلا گریۀ باران کم نیست سامرایی شده ام ، راهِ گدایی بلدم لقمه نانی بده از دستِ شما نان کم نیست *این زمزمه یعنی آقا کارت دارم .. این ناله یعنی آقا دارم در میزنم .. این گریه ها یعنی حالا که سفرۀ این دو ماه رو شما داری جمع میکنی واسطه شو پیشِ مادرت این کم رو ازمون قبول کنن .. ای آقای جوان مرگم .. خیلی از معارف عمیق و بلند اهل بیت در فرمایشات و کلمات امام حسن عسکری ست .. امروز عرض کنم آقاجان مزد عزاداری این دو ماهه و چند روزۀ ما رو این قرار بده که قلب های ما به سمت معارف خودت سوق پیدا کنه .. ما یه یکم حداقل متوجه بشیم شما کی بودید و هستید.. یه سرِ سوزن از دریایِ معارفِ شما رو بشناسیم آقاجان .. * قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند به دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جایِ تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست *آقا امروز ما دو تا عزاداریم .. اول و بزرگترین عزامون شهادتِ شماست .. عزایِ دوممون اینه که دیگه از امروز باید پیراهن سیاهامون رو در بیاریم .. اجازه بدید روضه بخوانم .. ظرف آب رو دادن خدمتِ امام عسکری .. انقده رعشه به این دست و بدن بود چندین بار این ظرف خورد به دندان هایِ مبارکِ آقا ..* زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرایی ست که در ایل تو چندان کم نیست بوسۀ جام به لب هایِ تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضۀ دندان کم نیست شاعر :سید حمیدرضا برقعی *شاید اینطور باشه همون لحظاتی که جام به لب ها و دندان هایِ آقا اصابت میکرد؛ آقا زیرِ لب هی میگفت «لایوم کیومک یا اباعبدالله ..» اینجا ضربه به لب ها و دندانِ آقا می خورد پسرِ کوچکش هم داشت میدید .. اومد ظرفُ گرفت آرام به لب هایِ بابا نزدیک کرد .. دیگه کسی تعدی نکرد .. کسی جسارت نکرد .. اما گوشۀ مجلس یزید دیدن نازدانه هی رو پنجۀ پا بلند میشه .. عمه صدا ، صدایِ بابامه .. بابام داره قرآن میخونه .. اما چرا دارن با چوب ... حسین ... غم امام حسین غالبه به همۀ غم ها .. کنارِ امام حسن بودن یه چند نفری مَهدی رو بغل گرفتن ، نوازش کردن .. اما تو مجلس یزید وقتی زینب دید نازدانه مضطرب شد ، بلند شد فریاد زد بی ادب نزن .. خودم دیدم این لب ها رو بابام می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو مادرم می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو جدم رسول الله می بوسید .. صدا زد آی تازیانه دارا این زن کیه داره با امیر اینجور صحبت میکنه ؟.. چرا ساکتش نمی کنید .. ریختن سرِ زینب ..* فرج امام زمان یا حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ استاد حاج مهدی توکلی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این امام ، امامی ست که جوان از دنیا رفته .. بیست و هشت سالش بود شهید شد ، مسمومش کردند .. میگن سم چنان به ایشان اثر کرد، آب که میخواست بنوشه دستانِ مبارکش میلرزید .. این کاسۀ آب هی میخورد به دندانِ حضرت .. جوانِ بیست و هشت ساله نمیتوانست آب رو بخوره .. اما در تاریخ دارد اینجا به همسرشون که نرجس خاتون باشد گفت بگید پسرم مهدی (روحی له الفدا) بیاد .. هر پدری آقا آرزوش اینه اون لحظۀ آخر پسرش بیاد .. سرشُ به دامن بگیرد .. صدا زدن حضرت مهدی تشریف آوردند ، کودک و بچه ی پنج ساله بود .. اومد این سرِ پدر رو گرفت به دامنش ؛ سر رو گذاشت رو پاهایِ حضرت مهدی (عجل الله) این جوشانده رو آرام آرام ریخت به کام حضرت عسکری علیه السلام .. پدر رو سیراب کرد و پدر در دامن پسر جان داد .. اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بازم روزِ حسین نشد .. امام حسینم آرزو داشت تو گودال پسرش بیاد .. امام حسین هم پسر داشت .. زین العابدین تو خیمه ها بود .. هرچی نگاه میکرد ببینه پسرش میاد سرشُ به دامن بگیره ، پدر در دامن پسر جان بده ( خیلی معذرت میخوام ، امام زمان ببخشید ..) یک وقت چشم هارو باز کرد دید شمر رو سینه ش نشسته .. پسرش نیومده، اما زینب اومده بالا گودال داره نگاه میکنه اشک میریزد .. هی میفرماید خواهرم برگرد این صحنه رو تو نمی تونی ببینی .. خواهرم «اِرجِعی الی الفُسطاط ..» زینب یه قدم میومد هی برمیگشت عقبُ نگاه میکرد .. نمیتونست دل بکند .. اما هنوز به خیمه نرسیده بود یه وقت دید زمینِ کربلا شروع به لرزیدن کرد .. طوفانِ سیاهی شروع به وزیدن گرفت .. بیاد بالای تل زینبه ببیند ، شمشیردار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با نیزه میزند .. این دست ها رو گذاشت رو سرش .. هی صدا میزد وا محمدا .. وا علیا .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8