همیشه می گفت: هر چی درجه ت بالاتر بره، مسئولیتت هم بیشتر میشه. باید بیشتر نوکری بچهها رو بکنی :)♥️»
همه جور مجروح داشتیم؛ یکی دستش قطع شده بود، یکی تیر به پهلویش خورده بود، یکی به رانش خورده بود...
همه رقم بود! سیدابراهیم برای بچهها مثل دایه بود🙃
نفری که گلوله به شکمش خورده بود، خونریزی داخلی داشت...
خیلی هم درد می کشید. شلنگ کرده بودند داخل شکمش، ظرفی هم به او وصل بود 🥀
خون های داخل شکمش خارج شده و داخل ظرف می ریخت....
از بس درد داشت و ناله می کرد، یکسره به او مرفین می زدند 💉
به دلیل خونریزی شکم، همه وجودش خونی شده بود...😞
طفلک از زور درد، دستش را به صورتش مالیده و صورتش را هم خونی کرده بود... 💔
سیدابراهیم مثل یک مادر دور و ور او می پلکید و تر و خشکش می کرد. دائم می رفت به پرستارها می گفت:
«آقا! بیا یک مسکّن به این بزن 💊.» یک پارچه برداشته بود با ظرف آب ولرم.
پارچه را می زد توی آب، تر می شد، بعد با آن خون های روی دست و صورت او را می گرفت و تمیز می کرد.
هر کس دیگری بود، شاید بدش می آمد یا چندش اش می شد، اما سیدابراهیم خیلی با حوصله، حتی خون های لای انگشتان پای او را هم تمیز می کرد!
اگر کسی نمی شناخت، فکر می کرد سید، داداش آن مجروح است!
باورش سخت بود که سید فرمانده گردان اوست :)🍃
سیدابراهیم برای بعضی ها که خیلی ضعیف شده بودند، می رفت با پول خودش از بیرون کباب می خرید
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#انرژی_مثبت 🌷
🍃@bacmosbat
#دلتنگے_شهدایے 🍃📸
و سلاماً علی قلبی حِینَ اَری عَینیک✨
سلام بر قلبم! آن هنگام که چشمان تورا دید!🖐🏻♥️
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#انرژی_مثبت 🌷
🍃@bacmosbat🍃
◾️#خاطره_شهید ♥️🎙
______________
سال ۹۱ مصطفی برای دوره تکمیلے غواصی به قشم رفته بود...
برام تعریف کرد یه روز زیر آب ، کپسول اکسیژنم خراب شد ،
به استادم علامت دادم ڪہ کپسول اکسیژنم مشکل پیدا کرده ...
گفت: مامان مرگ را به چشمم دیدم!
البته از مـرگ نترسیـدم!
از اینڪہ این جوری بمیـرم و شهیـد نشم وحشـت ڪردم ... 💔:)
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی مادرشهید
#انرژی_مثبت 🖤
🏴@bacmosbat🏴
#خاطره_شهید🧡🎙
_________________
یکی از دعاهای همیشگی مصطفی شهادت بود
و همیشه دعای قنوتش بود
ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن شهید بشم،یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که موثرتره اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته.گفتم: عزیزم معلومه اگر بمونی بیشتر میتونی خدمت کنی ولی اگر شهید بشی… گفت: کسی که شهید میشه دستش بازهست و بیشتر میتونه دستگیری کنه.مصطفی حتی شهادت برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه. و تازه متوجه شدم منظورش از مؤثرتر بودن یعنی چی.وقتی پیام میدن که ماهواره رو جمع کردن از خونه و یا حجابشون کاملتر شده
ویااینکه فعالیت فرهنگی درجهت ارزشهای اسلامی میشه،به آرزوی مصطفی یقین پیدا کردم،
دوست داشت اون چیزی که موثرتر بود برایش رقم بخورد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده♥️
#انرژی_مثبت 🖤
🏴@bacmosbat🏴
◾️#دلتنگے_شهدایے 🌙✨
_________
خواب بودم ...
سخن عشق تو بیدارم کرد :)♥️🕊
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🍃
#شهید_حاج_حسین_بادپا 🌸
#انرژی_مثبت 🖤
🏴@bacmosbat🏴
◾️#خاطره_شهید ♥️🎙
____________
بودن با تو را به تنهایے ترجیح میدادم...
از حوزه که می آمدم ، سرکی هم به مغازه ات میکشیدم .
همین که پشت دخل می دیدمت حالم خوب میشد✨
بعد می آمدم خانه و ناهاری را که صبح زود درست کرده بودم گرم می کردم ، سفره می انداختم و منتظر میشدم تا بیایے :)
بعضی روز ها هم در همان سرک کشیدن به مغازه متوجه میشدم تنهایی و از دوستانت که بیشتر وقت ها می آمدند خبری نیست ...
آن وقت می آمدم داخل و کنارت مینشستم♥️
همانجا با هم چیزی میخوردیم. اگر هم سر و کله ی دوستانت پیدا شد میرفتم پشت مغازه ...
همانجایی که برایم درست کرده بودی🍃
و در حالے که به بحث هایتان گوش میدادم ، مشغول مطالعه میشدم📖
هر وقت هم لازم بود از تو مشورت میگرفتم، چون میدیدم هنگام بحث چقدر خوب راهبری میکنی و به نتیجه میرسی🖐🏻
برای همین هر وقت حتی دوستانم به دنبال راه حل بودند ، با تو در میان میگذاشتم و نتیجه را به آنها میگفتم...
آقا مصطفے! مشورت با تو همیشه به من آرامش می داد...
این همان چیزی است که این روز ها خیلے آزارم می دهد!🥀
اینکه نیستی تا هر وقت سر یک دوراهی سرگردان ماندم ، بگویی:《سمیه از این طرف...》
هر چند این را قبول دارم که هستے! ولی به وقت مشورت جایت خیلے خیلے خالے است💔
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی همسرشهید
_برداشتی از کتاب اسم تو مصطفاست📚
#انرژی_مثبت 🖤
🏴@bacmosbat🏴
◾️#دلتنگے_شهدایے ✨🌿
"____________________
پاک میکنم ...
مینویسم 📝
املایم بد نیست اما ؛ از تکرار اسمت لذت میبرم!♥️
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#انرژی_مثبت 🖤
🏴@bacmosbat🏴
[° #صبحونه 📱.]
مهر شما همان
ڪیمیایے است ڪہ
روزگار مرا قیمتے مےڪند...😍
من بہ اعتبار محبت شما
نفس مےڪشم
اے قرار دل بے قرارم...🌼
#امامزمان♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🕊️🕊️🕊️
#انرژی_مثبت 🍃
🌷@bacmosbat🌷
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
💔کاش امسال جشن میلادت به میزبانی پسرت باشد...
ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید؛
ما مُحبّ شویم و او محبوب شود؛
ما عاشق شویم و او دلبری کند؛
ما سربازی کنیم و او قیام کند؛
ما پیروی کنیم و او فرمان دهد...
"چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش #صلوات"😍
#میلاد_امام_حسن_عسکری (ع)
#برهمگان_مبارڪ_باد🌹
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╚━━━━๑♡♥♡๑━━━━╝#انرژی_مثبت 🍃
🌷@bacmosbat🌷
بسمالله الرحمن الرحیم
(... قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ ...
... بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هیچ پاداشی جز مودّت نزدیکان را [که بنابر روایات بسیار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هستند] را نمی خواهم...)شوری/۲۳
جگر هایمان آتش نمی گرفت از:
(كَلَّا ۖ بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ
نه چنان است. شما يتيم را گرامى نمىداريد،)فجر/۱۷
به ماه آسمون🌙 می گفت:
شمع شبستون منی🕯️
یاد عمو بخیر که تو
مثل عمو جون منی❤️
آخه تو از تو آسمون
ببین بابای من کجاست؟!
بهش بگو که دخترت،
ساکن تو خرابه هاست💔!
🌹🌹🌹🌹🌹
#رفیق_شهیدم #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_صدرزاده #مدافعان_حرم #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان #شهید_بیضائی #شهید_عباس_دانشگر #شهیدصدرزاده_سیدابراهیم #شهید_محمدرضا_دهقان #شهید_روح_الله_قربانی #شهید_ابراهیم_هادی #چهارشنبه_های_امام_رضایی #حضرت_ام_البنین #شب_اول_قبر#حضرت_رقیه #حضرت_زینب #حضرت_علی_اصغر #حضرت_علی_اکبر #حضرت_ابوالفضل_العباس #مذهبی #شهدایی #سشنبه_های_مهدوی
#کانال_کمیل #هیئت#بسیج #فاطمیون #سوریه #خدا