eitaa logo
baghdad0120
1.3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4هزار ویدیو
26 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید #چ۴۵
مشاهده در ایتا
دانلود
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_مجید_محمدی شهید حجت ‌الاسلام والمسلمین مجید محمدی، از اساتید داشگ
🕊 بارالها من به‌خوبی می‌دانم که کیستم و چگونه بنده‌ای در نزد درگاه تو بوده‌ام. بااینکه بزرگ‌ترین نعمت‌های دنیا را به من عطا نمودی قدر نشناختم و به‌جای سر سائیدن بر آستان تو، عصیان و سرکشی نمودم. بار الها نعمت اسلام و مسلمان بودن به من عطا نمودی ولیکن غافل بودم نعمت قرآن هدایتگر و برنامه جامع برای رسیدن به فلاح و رستگاری به من ارزانی داشتی اما نفهمیدم و از آن آن‌گونه که شایسته است استفاده نکردم. فرصت دادی تا پیامبر صلح و دوستی و رحمت العالمین حضرت ختمی‌مرتبت محمد بن عبدا... صلی‌الله علیه وآله را بشناسم 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_سید_احسان_میر_سیار #شهید_مدافع_حرم_سید_احسان_میر_سیار بارالها من
🕊 شهید تقی ارغوانی  متولد سال 1353 یکی از کارمندان روابط عمومی شهرداری منطقه 21 تهران بود او اولین شهید مدافع حرم شهرداری و یکی از عکاسان خبری بود که به صورت افتخاری با خبرگزاریهای کشور در موضوعات مختلف همکاری داشت. که بصورت داوطلبانه عازم سوریه شد. شهید ارغوانی توسط نیروهای تروریستی و تکفیری در 22 بهمن ماه با تیری که به پهلویش اصابت کرده بود چون بانویش فاطمه زهرا (س) به فیض شهادت رسید. شهید ارغوانی اولین شهید مدافع حرم شهرداری تهران و نخستین شهید شهرک وردآورد تهران محسوب می‌شود. او همچنین فرمانده گردان بیت المقدس پایگاه شهید یزدی حوزه 205 ناحیه میثم تمار در منطقه 21 تهران بود. از این شهید یک پسر 14 ساله به یادگار مانده است. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_تقی_ارغوانی #شهید_مدافع_حرم_تقی_ارغوانی شهید تقی ارغوانی  متولد س
🕊 چند خواهش دارم؛ یکی این که نماز اول وقت که گشایش از مشکلات است. دوم: صبر و تحمل. سوم: به یاد امام زمان (عج) باشیم. چند کلامی با دوستان و مسجدی های عزیز؛ با عرض سلام حضور شما بزرگواران. شب عملیات است. همه دارند مهیا می شوند به نوع های مختلف یکی سلاح تمیز می کند، یکی خشاب پر می کند و دیگر کاری که فرصت بسیار کم است که خدمت شما بخواهم توضیح دهم. «حاج آقا افشار» دوست عزیز و بر و بچه های مسجد و پایگاه و دفتر نیکوکاری بدانید که کاری با قداست بالا در حد بهشتیان انجام می دهید. از شما دوستان خواهش می کنم کار را جدی و به نحو احسن انجام دهید. تبعیض قائل نشوید. فعالیت های فرهنگی را بالا ببرید. درس ولایت شناسی و ولایت مداری را ترویج دهید. شخصیت اقا امام زمان (عج) و امام خامنه ای را خوب برای جوانان آموزش دهید. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_مهدی_ثامنی_راد #شهید_مدافع_حرم_مهدی_ثامنی_راد چند خواهش دارم؛ ی
🕊 سردار شهید حاج رضا فرزانه متولد سال ۱۳۴۳ در تهران، فرمانده اسبق لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که در روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. وی بعد از بازنشستگی در سپاه، به عنوان فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور و معاون بازرسی این ستاد منصوب شد. شهید فرزانه از جانبازان دفاع مقدس بود که سه بار طی سال‌های ۱۳۶۲، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ در دوران جنگ تحمیلی مجروح شد. وی از جمله جانبازان شیمیایی دفاع مقدس بود که از یاران نزدیک سردار شهید حسین همدانی محسوب می‌شود که پس از ۴۰ روز حضور داوطلبانه در سوریه به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. پیکر حاج رضا فرزانه پس از شهادت در منطقه ماند و پس از گذشت شش سال در پی عملیات کاوش، کشف و هویت او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_رضا_فرزانه #شهید_مدافع_حرم_رضا_فرزانه سردار شهید حاج رضا فرزانه
🕊 شهید حاج اصغر فلاح پیشه، جانباز 25 درصد و برادر شهید امیر فلاح پیشه متولد سال 1345 در تهران ، دانشجوی امور فرهنگی و بازنشسته سپاه بود. او طبق اخبار در حلب سوریه به شهادت رسیده است.شهید فلاح پیشه دی ماه سال 94 به سوریه اعزام شد و 22 بهمن به شهادت رسید. اما خبر قطعی شهادت را 16 فرودین 95 به خانواده اعلام کردند. شهید اصغر فلاح پیشه متولد ۱۳ بهمن ماه ۱۳۴۵ بازنشسته سپاه پاسداران اسلام و دارای ۳ فرزند بود، که در دی ماه ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم بانوی مقاومت عازم سوریه شد که در نهایت در تاریخ ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۴ بر اثر اصابت تیر به پاهایش مجروح میح شود و در همان حین گروه تکفیری داعش او را به اسارت می برند و هنوز پیکر او به وطن بازنگشته و مفقود الاثر است. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_علی__اصغر_فلاح_پیشه #شهید_مدافع_حرم_علی__اصغر_فلاح_پیشه شهید حاج
🕊 السلام علیک یا صاحب‌الزمان(عج) خدایا در دوران حیاتم هرگاه محبت کسی را به دل خریدم ناگاه دلم را از ناحیه وی شکستی و او را در نظرم خراب کردی و به هر که عشق ورزیدم قرار از من گرفتی و پریشانم کردی. خدایا خود می‌دانم که این حکمت جز برای آن نبوده که دل از همه ببرم و روی به سرچشمه موهبت‌ها و محبت‌ها نمایم. خدایا اکنون یاری یافته‌ام که احساس می‌کنم هرچه قدر محبتم به او زیاد می‌شود چندین برابر نسبت به تو مهر و محبت بیشتری در من بوجود می‌آید و عشق به او را در جهت عشق به ذاتت می‌یابم. بارخدایا از تو می‌خواهم که روز به روز بر این مهر و محبت بیفزایی و آن را به کمال برسانی و در جهت رسیدن به ذات خودت هدایت کنی. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_علی_سلطان_مرادی #شهید_مدافع_حرم_علی_سلطان_مرادی السلام علیک یا
🕊 : و به لطف خانم حضرت زینب (س) و خانم حضرت رقیه (س) محبت شان شامل حال این بنده سر تا پا تقصیر شده ب اشد و مرا جز سربازان خودشان و حریم شان قرار داده باشند و تنها چیزی که برایم مانده بود، یعنی جانم را قبول کنند و شفاعتم کنند. خداوند را شاکرم و خوشحالم که مرگم را این گونه رقم زد و تنها خواسته من این بود و از خانواده ام می خواهم که نگران و ناراحت نباشند، زیرا می دانم که این گونه برایم بهتر است و خوشحال ترم 🌷 @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک حرف می‌ماند برایم یابن زهرا... پشت تو را خالی نخواهم کرد، برگرد... یابن زهرا @baghdad0120
هر نعمتی شکری دارد و شکر نعمت اسلام عزیز به فرموده اماممان، وفادار ماندن به آن و وفاداری به رهبری و مقام شامخ ولایت فقیه و اولی الامر می‌باشد‌. @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_مصطفی_تاش_موسی #شهید_مدافع_حرم_مصطفی_تاش_موسی : و به لطف خانم حض
🕊 شهیدعباس عبدالهی🌷 مردم و مسئولان باید شهدا را در این راه فراموش نکنند چراکه امام خمینی(ره) گفته: پیر ما گفت شهادت هنر مردان است/ عقل نامرد در این دایره سرگردان است نباشد از شهادت دور گردیم/ به ذلت رهسپار گور گردیم وی در توصیه ای به جوانان از زبان شهید بهنام محمدی گفت: جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم و از جوانان خواست پاسدار خوبی برای راه و آرمان شهدا باشند. 🌷 @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_عباس_عبدالهی #شهید_مدافع_حرم_عباس_عبدالهی شهیدعباس عبدالهی🌷 مردم
🕊 شهید محمدتقی سال ۱۳۶۱ درشهردرق  در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا مقطع فوق‌دیپلم رشته فن‌آوری اطلاعات (IT) در دانشگاه علمی کاربردی بجنورد ادامه داد. این شهید بزرگوار در سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر به نام‌های حامد متولد ۸۶ و علی متولد ۹۳ می‌باشد. وی در سال ۱۳۷۹ جهت استخدام به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. این شهید گران‌قدر در حدود ۱۵ سال در سپاه مشغول به خدمت بود. هرچند که این شهید والامقام دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده بود اما ازآنجایی‌که خاطرات شهدا و رزمندگان و دفاع از اسلام و اهل‌بیت در نهاد وی عجین شده بود، با شنیدن جنگ نیابتی از سوی دشمن به‌ویژه داعشی ها و تکفیری‌ها که کشور سوریه را به اشغال خود درآورده بودند غیرت دینی شهید او را به سمت آن دیار کشانده تا از حرم اهل‌بیت دفاع نماید لذا تمام دنیا و مافی‌ها را زیر پا نهاده و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۷ به این کشور عزیمت نمودند و با ازخودگذشتگی و ایثار سرانجام در عملیات آزادسازی منطقه نبل و الزهرا در تاریخ   1394/11/23 به درجه رفیع شهادت نائل شد   سومین شهید مدافع حرم خراسان شمالی نام گرفت @baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_محمد_تقی_اربابی #شهید_مدافع_محمد_تقی_اربابی شهید محمدتقی سال ۱۳۶
🕊 شهید «مهدی نعمائی‌عالی» از مدافعان حرم حضرت زینب(س) از استان البرز بیست و نهم شهریور ماه ۱۳۶۳، در شهر کرج چشم به جهان گشود. خانواده وی اصالتا مازندرانی هستند. او فرزند پنجم خانواده می باشد که بعد از قبولی در کنکور وارد دانشکده افسری شد و در طول تحصیل جز دانشجویان ممتاز دانشگاه و این شهیدبزرگوار در روز بیست و سوم بهمن سال جاری در حما سوریه به شهادت رسید 🌷 @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ پدرت خوانده جوادت، که به سیمای تو دیده آیتِ جود نمایان، بأبی أنتَ و اُمّی ...🕊🍃🌸 مبارک 🍃🌺 @baghdad0120
✨ توحش یک شخص رو به اسلام ربط می‌دید؟ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ.! مالك، اما چه مالكى! به خدا سوگند اگر كوه بود يكتا بود و اگر سنگ بود سرسخت و محكم بود. هيچ مركبى نمى‏ توانست از كوهسار وجودش بالا رود و هيچ پرنده‏ اى به قله آن راه نمى‏ يافت. @baghdad0120
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم داستان( ) 🍃✨
💎بسمـ الله الرحمن الرحیم 💎 داستان مجیـــر از چند روز پیش هم که از پشت در اتاق بیمارستان تکان نخورده بود. چشم هایش باز نمی شد.... از دو هفته ی بعد، زمزمه هاش شروع شد. به روی خودم نمی آوردم. هیچ وقت به منوچهر نگفتم برو، هیچ وقتم هم نگفتم نرو. علی چهارده روزه بود. خواب و بیدار بودم، منوچهر سر جانماز سرش به مهر بود و زار زار گریه می کرد. می گفت:« خدایا من چی کار کنم؟ خیلی بی غیرتی است که بچه ها آن جا بروند روی مین، من این جا پیش زن و بچه ام کیف کنم. چرا توفیق جبهه رفتن را ازم گرفته ای؟» عملیات نزدیک بود. امام گفته بود خرمشهر باید آزاد بشود. منوچهر آرام شده بود، که بلند شدم. پرسیدم: تا حالا من مانعت بودم؟ گفت: «نه.» گفتم: می خواهی بروی، برو. مگر ما قرار نگذاشه بودیم جلوی هم را نگیریم؟ گفت:« آخر تو هنوز کامل خوب نشده ای.» گفتم: نگران من نباش.
فردا صبح رفت، اما تیپ حضرت رسول تکمیل شده بود. به عنوان آرپی جی زن و مسئول تدارکات گردان حبیب رفت. دل واپس بودم. چه قدر شهید می آوردند. پشت سر هم مارش عملیات می زدند. به عکس قاب شده ی منوچهر روی تاقچه دست کشیدم. این عکس را خیلی دوست داشتم. ریش های منوچهر را خودم آنکادر می کردم. آن روز از روی شیطنت، یک طرف ریش هایش را با تیغ برده بود تا چانه، و بعد چون چاره ای نبود، همه را از ته زده بود. این عکس را با همه ی اوقات تلخی منوچهر ازش انداخته بودم. منوچهر مجبور شد یک ماه مرخصی بگیرد و بماند پیش من. روش نمی شد با آن سر و وضع برود سپاه، بین بچه ها. اما دیگر نمی شد از این کلک ها سوار کنم. نمی توانستم هیچ جوره او را نگه دارم پیش خودم. یک باره دلم کنده شد. دعا کردم برای منوچهر اتفاقی نیوفتد. می خواستم با او زندگی کنم؛ زیاد و برای همیشه. دعا کردم منوچهر بماند. هرچه می خواست بشود. فقط او بماند....
همان روز ترکش خورده بود. برده بودنش شیراز و بعد هم آورده بودند تهران. خانه ی خاله اش بودیم که زنگ زد. گفتم: کجایی؟ صدات چقدر نزدیک است. گفت:«من همیشه به تو نزدیکم.» گفتم: خانه ای گفت:«نمی شود چیزی را از تو قایم کرد.»... رفته بود خانه پدرم. گوشی را گذاشتم، علی را برداشتم رفتم. منوچهر روی پله ی مرمری کنار باغچه نشسته بود و سیگار می کشید. رنگش زرد بود. سیگار را گذاشت گوشه لبش و علی را با دست راست بغل کرد. نشستم کنارش روی پله و سیگار را از لبش برداشتم و انداختم دم حوض. همین که آمدیم حرف بزنیم، پدرم با پدر و مادر منوچهر و عموش، همه آمدند و ریختند دورش. عمو منوچهر را بغل کرد و زد روی بازوش. من فقط دیدم منوچهر رنگ به روش نماند. سست شد. نشست. همه ترسیدیم که چی شد. زیر بغلش را گرفتیم، بردیم تو. زخمی شده بود. از جای ترکش بازوش خون می آمد و آستینش را خونی می کرد. می دانستم نمی خواهد کسی بفهمد. کاپشنش را انداختم روی دوشش. علی را گذاشتم آن جا و رفتیم دکتر. کتفش را موج گرفته بود. دستش حرکت نمی کرد. دکتر گفت: دو تا مرد می خواهد که نگهت دارند. آمپول های بزرگی بود که باید می زد به کتفش. منوچهر گفت:«نه، هیچ کس نباشد. فقط فرشته بماند، کافی است.» پیراهنش را درآورد و گفت شروع کند. دستش توی دستم بود. دکتر آمپول می زد و من و منوچهر چشم دوخته بودیم به چشم های هم. من که تحمل یک تب منوچهر را نداشتم، باید چه می دیدم. منوچهر یک آخ نگفت. فقط صورتش پر از دانه های عرق شده بود. دکتر کارش تمام شد نشست. گفت: تو دیگر کی هستی؟ یک داد بزن من آرام بشم، واقعا دردت نیامد گفت:«چرا، فقط اقرار نمی خواستید. عین اتاق شکنجه بود.» دستس را بست و آمدیم خانه. ده روزی پیش ما ماند.... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 @Baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟ شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین… بی تو چه زود میگذرد هفته های ما...  مولای من @baghdad0120