eitaa logo
baghdad0120
1.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
30 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید #چ۴۵
مشاهده در ایتا
دانلود
امام سجّاد (علیه‌ السلام) یا أبا خالِدٍ! إنَّ أهْلَ زَمانِ غَیْبَتِهِ، القائِلیِنَ بِإمامَتِهِ، المُنْتَظِرینَ لِظُهُورِهِ، أفْضَلُ مِنْ أهْلِ کُلِّ زَمانٍ ای أبا خالد! مردمان زمان غیبت امام زمان (ع)، اگر به امامتش اعتقاد، و برای ظهورش انتظار برند، از مردم همۀ دورانها برترند. O ’Abā Khāled, the people living in the time of Imām Mahdī’s major occultation are superior to the people living in every other period, provided that they believe in his leadership and if they await his reappearance. کمال الدین و تمام النّعمة، ص 320 @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارد از آسمانها گل یاس به یُمن جشن میلاد عباس دلبر بی مثل وقرین آمد گل پسر امّ بنین آمد (ع) مبارک🌺🎉🌸 @baghdad0120
دستت اما حکایتی دارد... @baghdad0120
ندیدم کسی را گدایش نباشد مسلمان یار بنایش نباشد مسیر تکامل یقینا محال است اگر کربلا انتهایش نباشد @baghdad0120
‏عباس آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد، شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گرداند.وبه یقین شما پای مکتب عباس نشستید. @baghdad0120
‏دوس داری فیش حقوقی یه جانباز رو ببینی!؟.خوب عکس رو نگاه کن.... شاید این عکس ماجرا رو برات به درستی بازگو کنه @baghdad0120
‏اي جانباز ! زخم تنت ستاره دنباله داری اسـت کـه یادآور نادیده هاي‌ آسمان کربلاست. کجایند مردان بی ادعا!.... @baghdad0120
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادَرتـــ شُد عَروس زَهراءُ اِفتخارَش نَصيب ايـــران شـُد سلام بر زینت صالحین و ساجدین 🌸 (ع) مبارک باد 🌼💫 @baghdad0120
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم ام داستان( ) 🍃✨
💎بسم الله الرحمن الرحیم 💎 📝 نمی توانستم حرف بزنم، چه برسد به اینکه شوخی کنم. همه قطع امید کرده بودند. چند روز بیشتر فرصت نداشتیم. لباس هاش را عوض کردم که در زدند. فریبا گفت: آقایی آمده با منوچهر کار دارد. چادر سرم کردم و در را باز کردم. مردی گفت یا الله... و آمد تو. علی را صدا زدم، بیاید ببیند کیست دیدم آمده کنار منوچهر نشسته، یک دستش را گذاشته روی سینه ی منوچهرو یک دستش را روی سر منوچهر و دعا می‌خواند. من و علی بهت زده نگاه میکردیم. به سمت ما آمد و گفت شما خانمش هستی گفتم:بله گفت ببینید چه می‌گویم هر چه گفتم مو به مو انجام دهید...
چهل شب عاشورا بخوان {دست راستش را با انگشت اشاره به صورت تاکید بالا آورد} با صد لعن و صد سلام. اول با دو رکعت نماز حاجت شروع کن. بین دعا هم اصلا حرف نزن... زانوهایم حس نداشت. توی دلم فقط امام زمان را صدا می زدم. آمد برود. دویدم دنبالش. گفتم: کجا می روید؟ اصلا از کجا آمده ید؟ گفت: از جایی که دل آقای مدق آنجاست. می لرزیدم.... گفتم: شما من را کلافه کردید، بگویید کی هستید؟ لبخند زد و گفت: به دلت رجوع کن و رفت. با علی از پشت پنجره توی کوچه را نگاه کردیم، از خانه که رفت بیرون یک خانم همراهش بود. منوچهر توی خانه هم او را دیده بود. ما ندیده بودیم....