طیف شناسی توجیه- توجيهات عقيدتى
اعتقاد به «جبر و قضا و قدر» يكى از توجيهات عقيدتى است. وقتى به گناهكار میگویي: چرا گناه كردى؟ چرا آلوده به مسكرات شدى؟ در پاسخ مى گويد: شانس من اين بود، قضا و قدر من چنين بود، چه كنم پدران ما چنين كردند، ما هم چنين شديم، مقدر نبود من آدم نمازخوان باشم و امثال اين مطالب كه در گفتگوهای روزانه بعضى از مردم، بسيار شنيده مى شود كه با اينگونه گفتار ها ازانجام مسئوليت و وظيفه فرار مى كنند.
خداوند میفرمايد: مشركان برا تبرئه خود چنين مى گويند: «لو شاء الله ما أشركنا و لا آباؤنا و لا حرمنا من شيى» " «اگر خدا مى خواست، نه ما مشرك مى شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى كرديم.» به اين ترتيب، گناه خود را به جبر، نسبت میدهند. نظير اين مطلب در آيات ٣ سوره نحل و ٢٠ سوره زخرف آمده است، كه مشركان قائل به جبر بودند و در پوشش جبر، به گناه خود ادامه میدادند؛ «و قالوا لو شاء الرحمن ما عبدناهم» " «آنان گفتند اگر خدا مى خواست، ما آنها (بتها) را پرستش نمى كرديم.» خداوند درباره ى پندار آنها مى گويد: «ان هم الا يخرصون» «آنها جز دروغ، چيزى نمى گويند....»
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستش نشست روی شانهی مداح و صداش به زحمت شنیدهشد «حاجی اجازه هست مام دو کلوم نوحه بخونیم؟»
چند نگاه، به تفاوتهای ظاهرش دوختهشد. سکوت، برای لحظاتی میانداری کرد.
باز خودش بود که لب باز کرد «نگا به قیافهم نکن، مواد هر بلایی سرم آوردهباشه امامحسینو ازم نگرفته!»
میکروفون را که لمس کرد، دستها همراه صداش به سینه کوفتند. همهچیز فراموش شد؛ همهچیز جز حسین.
@bagherzadeh91
شاهد|مصطفی باقرزاده
پا جا پای حُر؛ قسمت اول @bagherzadeh91
پا جا پای حُر؛ قسمت آخر
@bagherzadeh91