eitaa logo
با حاج حسین کاجی
8.6هزار دنبال‌کننده
340 عکس
206 ویدیو
24 فایل
همراه با حاج حسین کاجی روایت‌هایی از دفاع مقدس و محور مقاومت، سبک زندگی شهدا، ویدیوها، صوت‌ها، خاطرات و دلنوشته‌ها 🇮🇷 کانال توسط خادمین شهدا اداره می شود، و پیام های شما به حاج حسین می‌رسد 👇 ارتباط بامدیر کانال: @Admin_k17
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸رفاقتی‌ازجنس‌نور _✍✍✍دلنوشته حاج حسین کاجی در فراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص شهدا واطلاعات لشکر۱۷علی ابن ابیطالب(ع) ــــــــــــ "عملیات «والفجر 8» را یادت هست که با گردان «حضرت رسولاکرم(ص)» در کارخانه نمک بودیم؟ آن‌قدر توپ خمپاره کنارت خورده بود و آب شور دریاچه را به سر و رویت پاشیده بود که خیلی بانمک شده بودی. دشمن، حوضچه نمک را حوضچه آتش کرده بود و باوجودی که حرکت از یک سنگر به سنگر دیگر مشکل بود، صدها متر می‌رفتی و می‌آمدی تا آب، مهمات و غذای دسته را هرجور که شده، فراهم کنی. گاهی تک‌تیرانداز می‌شدی، گاهی آر.پی.‌جی زن، گاهی تیربارچی و گاهی وقت‌ها آن‌قدر به عراقی‌ها نزدیک می‌شدی که در جنگ تن‌به‌تن و پرتاب نارنجک، دشمن را خسته‌ می‌کردی. چه‌قدر سخت بود؛ آن‌لحظه که از بچه‌ها جدا شدی و خمپاره در کنارت منفجر شد. تو مجروح شدی و کسی نبود که در زیر بارانِ آتش، زخم‌هایت را ببندد. خودت دست‌به‌کار شدی و امدادگر خودت شدی. نای حرکت نداشتی و می‌خواستند به عقب منتقلت کنند، ولی تو مخالفت می‌کردی. نمک روی زخم، دردت را دوچندان می‌کرد. به هر زوری بود، به عقب منتقلت کردند. در بیمارستان به پرستار احتیاج داشتی، ولی کسی را خبر نکردی تا اجرت پیش خدا محفوظ بماند. چند ماهی خانه‌نشین شدی، ولی بی‌کار نبودی؛ درس و مطالعه همدمت بود. بعد از «کربلای 1» که کمی بهتر شدی، دوباره با گردان «حضرت ابوالفضل(ع)» اعزام شدی. دو ماه بود که با تعدادی از بچه‌ها در منطقه عملیاتی «کربلای 4» در دهانة خط نهرِ خیّن مستقر بودی." ادامه‌دارد.. ‎‎‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰کانال باحاج حسین کاجی👇 🌐@bahajhosseinkaji