🔸رفاقتیازجنسنور
#قسمتِچهارم
_✍✍✍دلنوشته حاج حسین کاجی درفراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص شهدا واطلاعات لشکر۱۷علی ابن ابیطالب
ــــــــــــ
"در حساسترین نقطة خط پدافندی لشکر «17 علیبن ابیطالب(ع)» که چهل متر بیشتر با عراقیها فاصله نداشت. عراقیها به منطقه تسلط کامل داشتند و تمام رفتوآمدها را زیر نظر داشتند. پچپچها را میشنیدند و با خمپاره و تیراندازی، آرامش را از بچهها میگرفتند، ولی تو با آرامش به نگهبان سر میزدی، خط دشمن را دیدهبانی میکردی، سنگرهای دشمن را خوب میشناختی و اسم بعضیهایشان را میدانستی. آنقدر دلسوز بودی که بچهها «بابا» خطابت میکردند. هیچوقت دعاهای کمیل و توسل آن شبها و بازسازی سنگرها را که بیدریغ برایشان زحمت میکشیدی، فراموش نمیکنم.
شب عملیات کربلای 4 بود که فرماندهان تشخیص دادند، باید گردان تازهنفس بیاید و گردان شما جزو نیروهای خطشکن نیست. تو ناراحت بودی، ولی چون دستور فرمانده بود، خیلی راحت قبول کردی و از منطقه خارج شدید.
دلاورم! شب عملیات «کربلای 5» را یادت هست؟ در موانع دشمن یک متر هم جای خالی پیدا نمیشد. همه جا مین بود و سیم خاردار و خاکریز و اسلحههای دولول و چهارلول دوشکا و تیربار. وقتی درگیری شدید شد، همه، شجاعت و تدبیرت را تحسین کردند."
ادامهدارد..
#داستانک
#سردار_شهید_عباس_عاصمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔘 کانال باحاج حسین کاجی👇
@bahajhosseinkaji