eitaa logo
بهار نارنج 🍊
194 دنبال‌کننده
314 عکس
167 ویدیو
3 فایل
🌸✾࿐ᭂ﷽🌸 🔻گاهی عکاسی می‌کنم📸 🔻گاهی کیک‌پزی و آشپزی🎂🥘 🔻 از خاطرات و سوتی‌هام می‌نویسم✍😁 🔻گاهی هم طنز و مذهبی و... 🍀امیدوارم حس و‌ حالت اینجا خوب بشه🥰 📩 ارتباط با ادمین: @afshari_3637 لینک کانال: @bahar_narenje🍊
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زیر یک سقف ❤️
تنها یادی که بسیار عاشقانه دوستش دارم❤️ در طول روز بارها و بارها به آن فکر میکنم و هر دفعه بغض و لبخند باهم میآید به سراغم. من انرژی تمام روزم را نه از کافی های سرد و گرم دارم و نه از هایپ و نوشیدنی های انرژی زا. در طول روز ده ها بار یاد مرگ را سر میکشم و انرژی میگیرم.انرژی ای که نیاز به زمان و پردازش جسمی ندارد، که برود داخل دهان، معده،کبد،خون... نه! همان آن که با یاد مرگ قلبم به تپش میاُفتد،از جا بلند میشوم و حرکت میکنم به سمت مسیر حقیقی! در غم انگیز ترین لحظات زندگی ام، درشادترین آن،فقط یاد مرگ کمکم میکند که دل نبندم یا درست دل ببندم.از شادی ها خیلی شاد نشوم و از غمها خیلی ناراحت. من حتی در وقت به آغوش کشیدن بچه ها هم به یاد مرگم.حتی وقتی به احمدرضا میخندم♥️ مثلا همین امروز که وسط خرید دسته گل؛دیسک کمرم عود کرد و یک وری با پای کج یه گوشه از بازار ایستاده بودم؛ لبخندی روی لبانم نشست و بغضی در گلویم.کمی بعد اشک شوق از چشمانم سرازیر شد. از سر اینکه به زودی زود از این جسم ناقص خاکی رها میشوم و قرار است بدرخشم. لبخندی میزنم و به شهرت فکر میکنم،به محبوبیت.به میلیاردها فالور حقیقی که بعدِ اکران فیلم زندگی‌ام روی پرده ی سفید آخرت.ایستاده برایم دست خواهند زد. فیلمی که در آن نه خبری از شب زنده داری های طاقت فرساست نه عبادات طولانی؛اما پر است از صحنه های عاشقانه ی رمانتیک! خنداندن احمدرضا گرم کردن کانون خانواده خانه داری و غذا پختن برای بچه ها عشق ورزی به آدمها صبوری های مادرانه بخشیدن و نادیده گرفتن اذیت و آزار دیگران تحمل رنج و سختی ها آری، سیر و سلوک من همینقدر لطیف و بی ادعاست♥️ من به آن فرش قرمز فکر میکنم.فرشی که در انتهایش مادرم فاطمه ی زهرا س؛ برای اعطای تندیس؛ با لبخند ایستاده. من حتی به آغوش او و عطر خوش وجودش هم فکر میکنم.اینکه درآن لحظه خودم را محکم پرت میکنم در بغلش و هق هق زنان میگویم:"تمام شد راحت شدم!" _چطور بودم؟ _خوب بودم؟ _دیدی؟ _دیدی در طول عمرم،هر روز بارها مردم و زنده شدم؟ -تنهایی هایم را دیدی؟ _طرد شدن هایم را چطور ؟ _درد ها و رنج هایم؟ _شکستهایم را چطور !؟ _دیدی هر بار که خواستم ناله کنم_ گله یا شکایتی_مصیبت پسرت را خواندم و برای او گریستم؟ اشک هایم را برای پسرت دیدی؟ _راستی! بچه ی خوبی برایت بودم؟ و او هم سرش را به نشانه ی تایید تکان میدهد_با همان لبخند مادرانه_ و کمی بعد تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن در دستان من است. تندیسی که رویش نوشته :"والسابقون السابقون.اولئک المقربون.فی جنات النعیم..." ____________________________ امام علی ع: خودتون رو به بهشت مشتاق کنید. https://eitaa.com/joinchat/875823458Cf526927910