🎤 محمدرضا مرادی
🔰متولد سال 1326 ، یكی از خدمه دربار پهلوی و انبار دار ظروف کاخ محمدرضا.
♨️ خاطره آقای مرادی از فرار شاه:
🔰شاه با آسانسور از طبقه بالا كه خوابگاهش بود پایین آمد. زمانی بود كه شاه جلوی آسانسور ایستاده بود نگاهی به بچه ها كرد.
⚜من و چند نفر دیگر به طرف شاه دویدیم و به شاه چسبیدیم و گریه كردیم. یكی از بچه ها كه آبدارچی بود نامش محمد بود، محمد قد بلندی داشت بچه های شاه( فرحناز و لیلا) اسمش را گذاشته بودند «ممد گالیور» دقیقا خاطرم هست كه ممد گالیور روی زمین افتاده بود، پاهای شاه را بغل كرده بود و گریه می كرد و با صدای بلند می گفت:«اعلا حضرت جانم❗️ نمی گذارم بروید» محمد اینطور حرف می زد و طبیعتا ما را بیشتر به گریه وا می داشت. در همین احوال شاه هم گریه كرد.😢
💁 كنار پله ایستاده بودیم كه فرح آمد پایین . گریه ما را كه دید گفت:«چرا گریه می كنید؟ قرار نیست برویم، برمی گردیم، هیچ نگران نباشید، به سر اعلا حضرت برمیگردیم.الان سیاست اقتضا می كند كه برویم ولی به سر اعلا حضرت💀 برخواهیم گشت، شما هم كاخ را ترك نكنید. دقیقا مثل زمانی باشید كه ما بودیم. »⚠️
🔰ما وقتی همچین حرفی را با تاكید و دوبار تكرار از فرح شنیدیم باور كردیم. من و همه كسانی كه آنجا بودند باور كردند.😶
🔱 ممد گالیور دوباره رفته بود روی چمن، پاهای شاه را گرفته و داد می زد كه:«نمی گذارم بروید» آنقدر محكم پاهای شاه را گرفته بود كه چیزی نمانده بود كه شاه را به زمین بزند❗️
🔰منبع:
http://www.asriran.com/fa/news/36122
نه به #تطهیر_پهلوی
@man_enghelabiam313