eitaa logo
من انقلابی ام
628 دنبال‌کننده
44.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
34 فایل
«من دیپلمات نیستم ، من انقلابی ام⁦«
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 چرا کشورهای دیگر قاچاق بنزین ندارند؟ 📝 🔹با این سوال خیلی مواجه شده‌ام که وقتی قیمت بنزین بین کشورهای مختلف اروپایی یا حتی ایالت‌های مختلف آمریکا متفاوت است، چرا آن‌جا قاچاق ندارند و نگران مساله قاچاق نیستند؟ 1⃣به ده ها دلیل! ولی ساده ترین و قوی‌ترین دلیلش این است: در اکثریت کشورهای دنیا (غیر از ایران و چند جای دیگر)، قیمت فروش بنزین به مشتری بسیار بالاتر از قیمت بین‌المللی آن است. به عبارت دیگر دولت‌ها مالیات سنگینی بر روی بنزین وضع می‌کنند و از این محل هم درآمد کسب می‌کنند و هم مصرف آن‌ها را محدود می‌کنند. مثلا در ترکیه و خیلی کشورهای اروپایی قیمت لیتر بنزین حدود ۱ تا ۱.۵ یورو است. در حالی که قیمت خرید فله‌ای بنزین ذر دنیا چیزی حدود ۴۰ سنت برای هر لیتر است (و مثلا ده سنت هم هزینه حمل و توزیع به آن اضافه می‌شود). به طور متوسط جمع تعرفه واردات و مالیات ارزش افزوده روی بنزین در کشورهای اروپایی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد هزینه خرید یا تولید بنزین فله‌ای است. 🔺خب می‌پرسید این چه ربطی به قاچاق و مساله ما دارد؟ تفاوت این‌جا است که وقتی دولت کشور «مقصد» از محل تعرفه و مالیات درآمد کسب می‌کند به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد که این درآمد از جیبش برود و در نتیجه اصل مبارزه با قاچاق در «مقصد» است. کشور مقصد اجازه نمی‌دهد که کسی به آن‌‌جا بنزین قاچاق کند. 🔹در مورد کشور ما قضیه کاملا عکس است: کشورهای هم‌سایه ما (مثل پاکستان) اگر بخواهند از بازار بین‌المللی بنزین بخرند باید ۴۰ سنت پرداخت کنند. حال قاچاق‌چیان ایرانی زحمت می‌‌کشند و همین بنزین را با نرخ ۲۰-۳۰ سنت آن طرف مرز تحویل می‌دهند. شما باشید از چنین معامله پرسودی استقبال نمی‌کنید؟ و راه قاچاق به سمت کشور خودتان را باز نمی‌گذارید؟ 2⃣دلیل دوم، تفاوت نسبت سود قاچاق به دست‌مزدها است. کسی که بین دو کشور اروپایی قاچاق بنزین می‌کند ممکن است بتواند روی هر لیتر بنزین ۲۰-۳۰ سنت سود کسب کند. در کشوری که حداقل دست‌مزد در حد ۷-۸ دلار در ساعت است، سود قاچاق مثلا ۵۰۰ لیتر بنزین در حدی نیست که کسی را به وسوسه جدی بیندازد که ریسک دست‌گیر شدن را به جان بخرد. 3⃣این البته فقط اقتصاد بخش عمومی قضیه بود. جغرافیا و میزان حاکمیت قانون در سمت مقصد و نفوذ حکومت کشور مقصد و درجه رعایت استانداردهای ایمنی و الخ هم طبعا دخیل است. در عمل خنده‌دار است که تصور کنیم کسی مثلا می‌‌تواند از رومانی بنزین بخرد و «قاچاقی» آن را در سوییس بفروشد. آن طرف مرز کجا و به چه کسی بفروشد؟ از کدام جاده خاکی و کوه و دشت وانتش را رد کند؟ ... 💢قاچاق البته در سطح فردی در همین کشورها هم وجود دارد. در کشورها و ایالت‌هایی که شکاف قیمت بین دو طرف مرز وجود دارد، افراد ساکن مناطق نزدیک مرز می‌روند و باک‌شان را از بنزین و صندوق خودروشان از کالاهایی مثل سیگار پر می‌‌کنند و بر می‌گردند. حتی قاچاق با قایق و امثال آن هم در ابعاد کوچک بین کشورهای فقیرتر اروپایی و کشورهای ثروت‌مندتر وجود دارد ولی ابعادش خیلی بزرگ نیست. ➖➖➖➖➖➖ @man_enghelabiam313
🔴 بنزین و درآمد حتما این مطالبی که نسبت قیمت بنزین به دستمزد را مقایسه می کنید ‌و نتیجه می گیرد که بنزین در ایران ارزان نیست را دیده اید. 🔺 اگر فکر می کنید این مقایسه ها حاوی نکته مفیدی است، بنزین را بردارید و جای آن کالاهای دیگری مثل گوشت، برنج، شلوار جین، کفش ورزشی، گوشی موبایل و الخ بگذارید. باز به همین نسبت ها خواهید رسید! خواهید دید که تقریبا همه چیز در ایران خیلی گران است! ✅ ماجرا ربطی به گرانی و ارزانی ندارد. نسبت دستمزد به قیمت کالاهای قابل مبادله مثل برنج و بنزین و گوشی موبایل، درآمد سرانه یک کشور را نشان می دهد. بدیهی است که نسبت دستمزد به بنزین در کشوری با درآمد سرانه بالاتر خیلی بیشتر خواهد بود. این تعریف درآمد سرانه است! تعجب می کنم که حتی در گروه های تخصصی این مقایسه نامربوط دست به دست می شود. 💢 معیار درست برای مقایسه ارزانی یا گرانی نسبی یک کالا بین کشورها، «نسبت قیمت آن کالا با سبد سایر کالاها» است. نسبت دستمزد به قیمت اسمش قدرت خرید است. 📝 #حامد_قدوسی @man_enghelabiam313
🔴 کرونا، شوک عرضه و بحران غذایی ✍️ 🔹 اکثر نوشته‌های اقتصاددانان در روزهای اخیر روی برجسته کردن این موضوع بود که «کرونا شوک سمت عرضه (هم) هست. آن را جدی بگیرید.» سعی خواهم کرد در یادداشت‌های بعدی بیش‌تر موضوع را باز کنم. 🔻 ولی یک موضوع هست که از ذهن من بیرون نمی‌رود: اگر کرونا تولید کشاورزی دنیا را تحت الشعاع قرار دهد، عرضه کل محصولات غذایی (بخوانید کالری) با شوک منفی مواجه خواهد شد. خب در یک چارچوب استاندارد با مصرف‌کنندگان «هم‌گن»، نتیجه روشن است: قیمت بالا می‌رود و بازار با سطح مصرف پایین‌تر پاک می‌شود. 🔸 همه مجبورند که کم‌تر غذا بخورند تا اثر شوک منفی را جذب کنند (بخشی از شوک توسط راه‌های دیگری مثل مصرف از انبارها، کاهش دور ریز، کاهش مصرف تفریحی و امثال آن جذب خواهد شد). ❌ ولی در واقعیت ما با مصرف‌کنندگان هم‌گن مواجه نیستیم چون سطح درآمد سرانه کشورها یکی نیست و «کشش قیمتی تقاضا» برای مواد غذایی بین کشورهای مختلف متفاوت است. 🔰 غذا هم کالای ضروری است و حتی در دوره رکود هم تابع تقاضای آن برای کشورهای ثروت‌مند خیلی جا به جا نمی‌شود. ◾️ در این حالت یک نتیجه محتمل ممکن است این باشد که «مصرف کشورهای ثروت‌مند افت کمی می‌کند» و در نتیجه «تابع عرضه پسماند» برای بقیه دنیا مجبور است که عمده شوک منفی به کل عرضه غذا در جهان را تحمل کند. یعنی کشورهای فقیرتر مجبورند «خیلی کم‌تر» غذا مصرف کنند. ⭕️ آیا شبیه این را دیده‌ایم؟ یک اپیزود کمابیش شبیه این (ولی به دلیل شوک مثبت تقاضا) در دوره رشد مصرف سوخت‌های زیستی در کشورهای توسعه‌یافته اتفاق افتاد. ✅ مصرف‌کننده آمریکایی حساسیت آن قدر به قیمت سوخت ماشینش نداشت و در نتیجه بالا رفتن قیمت ذرت چندان برای‌شان مهم نبود. 🔺 ولی همین بالا رفتن قیمت ذرت برای خانوارهایی که عمده کالری‌شان از ذرت تامین می‌شد (مثل کشورهای آمریکای لاتین) فاجعه‌بار بود. 💢 این نوع جنبه‌ها مساله را خطرناک‌تر و دردناک‌تر می‌کند و اقتصاددان‌ها باید بیش‌تر و بیش‌تر در مورد اثرات «بازتوزیعی» بحران اخیر هم بنویسند. @man_enghelabiam313