eitaa logo
من انقلابی ام
594 دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
34 فایل
«من دیپلمات نیستم ، من انقلابی ام⁦«
مشاهده در ایتا
دانلود
1- در اوایل سال 1912، خط توکیو چوئو واگنهای مخصوص زنان را معرفی کرد تا دانش‌آموزان دختر در ساعات شلوغی راحت سوار شوند این کار در شهر کوبه و چند شهر دیگه ژاپن تا سالها اجرا می شد تا اینکه در اواسط قرن کنار گذاشته شد 2-در یک نظرسنجی که در اوایل قرن جدید توسط پلیس توکیو و راه‌آهن ژاپن انجام شد، دو سوم زنان 20 تا 40 ساله گفتند که آنها را لمس کرده‌اند و مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند. 3-با اجرا شدن ساعتی این طرح درسال 2002 در اوزاکا و در یکی از شلوغ ترین خطوط، ثابت شد که این سیستم بسیار مؤثر است و شکایات فقط در یک سال یک سوم کاهش یافت بنابراین ساعات و خطوط اجرا افزایش پیدا کرد 4-از سال 2005، اکثر خطوط فعال توکیو و شهرها دارای واگنهای مخصوص زنان هستند. برخی از آنها همچنین اجازه دسترسی به پسران کوچک، معلولان و مراقبین (مرد یا زن) را در صورت همراهی یک زن می دهند. 5- در ژاپن دست زدن به دیگران جرم است و فرد به حبس یا جریمه تا سقف 500000 ین (4500 دلار) محکوم میشود این قانون باعث شده برخی زنان سو استفاده کرده و مردان را متهم کنند تا غرامت دریافت کنند به همین دلیل مردان تمایل بیشتری به استفاده از واگنهای خودشان دارند
بازار لباس زنانه اینجوری شده که یا باید پول زیاد بدی تا دلخواه و مناسب سلیقه و عقیدت رو بخری یا باید بپذیری که همین کوتاه جلوبازا رو بپوشی ... اینکه میگن آزادی عقاید و پوشش میخوان بیارن درواقع فقط تو حرف و مجازیه تو واقعیت کاری میکنند بنا به خواست اونا لخت بشی و درواقع تو فقط میتونی اندازه لخت بودنت رو تا ی جایی تعیین کنی که به اونا برنخوره که چرا کم ریختی بیرون اندامتو .... و چه ساده ان زنان ما که فکر میکنند این لخت شدنه ، کوتاه شدن مانتو ، باز شدن دکمه هاش تا همین جا حدش بوده و جلوتر نمیره ... و چه ساده ترن اون هایی که فکر میکنند اگر من پول زیاد بدم مانتو پوشیده بخرم یا بدوزم دیگه کسی کاریم نداره .... نه عزیزم اتفاقا با شما بیشتر کار دارند و براتون بلاگر حجاب تربیت میکنند و میفرستند تو مجازی بهت یاد بدن چه مدلی بپوشی که هم شیک باشی هم پوشیده، قارچ نیستند که یهو سبز شن اگر شما برای تهیه مانتو به بازار برید ۲ حالت انتخاب دارید یا مذهبی هستید و مانتو پوشیده میخواید که سال گذشته شروع قیمت از ۶۰۰ تومان بود با مدلهای محدود (دقت کنید گفتم شروع قیمت) یا مذهبی نباشید،مانتو جلوباز با مدلهای خاص رو بپذیرید بپوشید که تو این مدل تنوع و قیمت بیشتری هست! بهار و تابستون گذشته مانتوهای فصل با مد روز با قیمت ۳۰۰ تومن هم میتونستی پیدا کنی فارغ از اینکه جنسش چی باشه.. حالا شما فکر کنید یه خانواده ۳ تا خانم داشته باشه که نیاز به مانتو فصل دارند صرفه با کدومه ؟! حالا اگر مرد خانواده کارگر باشه چی؟! اگر مرد تنها نان آور خانواده باشه چی؟! من یک خیاطم به طبع هم جنس و قیمت پارچه رو میشناسم هم ارزش دوخت رو میدونم الان فصل گرم سال رسیده و بازار پر میشه با مانتوهای ارزان تر ،بی کیفیت تر اما به روز تر. با توجه به اوضاع اقتصاد و مجازی ، کیفیت برای خیلی از مردم مطرح نیست و در مرحله اول قیمت کالا و بعد مد بودن اون مطرحه.. اینجوری میشه که میان تو فضای مجازی مد فصل رو تو ذهن شما جا میندازن که مانتوهای پارسالت دیگه مد نیست، بعد میگن عیب نداره که پولشو نداری بخری ، پارچه های جایگزین ارزونی هست که باهاش میشه رو مد بود... و تو ذهن شما با تبلیغات مجازی اصل رو مد بودن مهم تر از با کیفیت بودن جا افتاده .. بازهم تو این مرحله تنهاتون نمیزارند و میگن میخوای کمتر خرج کنی بهت یاد میدیم خودت بدوزی با پارچه های ارزون ... اینجوریه که یهو میبینی بازار پرشده از مدلهایی که جادکمه ندارن ،یقه و آستین بلند و ... ندارند و فقط ی چیزی شبیه پیراهن مردانه اس که نمیشه بهش گفت مانتو ... خب این کارا رو کی میکنه ؟! درواقع یک گروه یا مافیایی که پشت بازار پوشاک ایران فعالیت میکنه و همه رو مثل عروسک های خیمه شب بازی با نخ های نامرئیش هدایت میکنه ... که این گروه به مراتب خطرناک تر و ساکت تر از هرگروه مافیایی دیگه ای داره فعالیت میکنه اما کسی اهمیت نمیده بهش ...
میگن چرا مثل ژاپن با آمریکا صلح نمیکنیم تا پیشرفت کنیم؟ باشه فقط قبلش یه ماجرا رو براتون تعریف میکنم: سال ۱۹۵۵ سه‌تا تفنگدار آمریکایی یه دختر ۶ساله تاکید میکنم: "۶ساله" ژاپنی رو اطراف یکی از پایگاهای آمریکا تو ژاپن، داخل ماشینشون میبرن و سه‌نفری بهش تجاوز میکنن. این خبر مثل... بمب توی ژاپن صدا میکنه. مردم ژاپن که حالا خونشون به جوش اومده بود تو یه تظاهرات ۹۰هزار نفری میان به خیابون تا از دولت بخوان مصونیت قضایی آمریکایی‌ها رو لغو کنه و سربازهای آمریکایی که این جنایت رو مرتکب شدن داخل ژاپن اعدام کنه. ولی دولت ژاپن نه تنها قانون مصونیت رو... لغو نمیکنه بلکه اون سه تا سرباز آمریکایی که به دختربچه ژاپنی تجاوز کرده بودن هم کوچکترین مجازاتی نمیشن! حالا سوال من از شما اینه: آیا میتونین مثل مردم ژاپن باشین؟ اگه میتونین مثل مردم ژاپن باشین و از کنار همچین مسائلی به راحتی بگذرین میتونین به رابطه با آمریکا فکر کنین. ولی... مردم ایران این شکلی نیستن. مردم ایران نمیتونن این شکلی تحقیر شدن رو بپذرین! حتی بعضی از همین جوون‌هایی که الان با نظام مخالفن هم نمیتونن نسبت بهش بی‌تفاوت باشن! پس عزیز من قبل از اینکه مردم ژاپن رو بکوبی تو سر مردم خودت یکم بیشتر فکر کن! ما ایرانی‌ها نمیتونیم مثل اونا باشیم...
سؤال: مأموریت "جریانِ و داخلی" که از طرفِ "دشمن کینه‌توزِ خارجی" بِهِش سپرده شده، چیه؟ جواب: ١. در هر شرایطی، گِرا و خطّ خودش رو با گِرا و خطّ دشمن (کدخدا)، همسو و هم‌جهت کنه؛ ٢. خطّ رهبر و "امام" جامعه‌ رو در تقابل با خطّ مردم و "امّت" نشون بِده؛ ٣. جایِ خطوطِ قرمزِ "ایدئولوژیک و استراتژیک" رو در ذهنِ مردم، با "خطوطِ قرمزِ عملیاتی و تاکتیکی" عوض کنه؛ یعنی تا میتونه خطوطِ قرمزِ و رو سخیف و بی‌اهمیت، و خطوطِ قرمزِ عملیاتی و تاکتیکی رو در نسبت با اون‌ها، مهم و پُررنگ جلوه بِده؛ * "ایدئولوژیک" مثلِ سعادت، تعالی و فلاحِ امّت _ و استقلال، آزادی و عدالت؛ "استراتژیک" مثلِ هویّت، قدرت، امنیّت و پیشرفت ملّی؛ "عملیاتی" مثلِ اقتصاد و معیشت؛ ۴. همواره ردّ پا و خطّ خودش رو مخفی و تا حدّممکن پاک کنه، و خودش رو به عنوانِ جامعه و مردم، جا بِزَنه؛ ۵. شأن جامعه به‌عنوان "ولی، هادی و حافظ" مردم رو به اندازه‌ی شأنِ یک مقام اجراییِ تاکتیکی، تنزّل بِده؛ زیرا "حاکم" در جوامعِ امروزی و بالتّبع جامعه‌ی اسلامی، نه یک نفر؛ بلکه یک دستگاه و نظام به اسم و حکمرانیه، و رهبر جامعه نیز بخشی از اونِه، نه همه‌ی اون. ۶. همیشه و خباثتِ خود نسبت به مردم و جامعه رو، پنهان کُنه و هنگامِ بُروز مشکلات، انگشت اتهامش رو اول به سمت رهبرِ جامعه و بعد، سایر مسئولين دراز کُنه و طلبکار باشه؛ هرچند که همه‌ی بدبختیا و مشکلات، ناشی از پیاده‌سازی خط و نقشه‌ی دشمن توسط خودِ جریان و لیبراله. ٧. موقعِ ، زیرآبی بِرِه و بعد از اینکه فردِ موردِ نظرش رو به کرسی نشوند، بیاد توی لایه‌های پَستوی حاکمیت (مثلِ )، پُست و جایگاه اشغال کُنِه؛ اما کماکان در چِشمِ مردم، خودش رو جدای از حاکمیت و قدرت نشون بِده و حاکمیت رو سرزنش کنه. ٨. بعد از اینکه خودش و نامزدِ مُنتخبِش، حسابی گَند زدن به مملکت و همه‌ی جامعه رو کشوندَن زیر خطّ ؛ ابتدا از منتخب، عبور کرده و بعد، دوباره با ترفند ، رهبرِ جامعه رو مقصّر جلوه بِدِه؛ هرچند که رهبر، بارها خطوطِ قرمز رو به همه گوشزد و از حقّ مردم دفاع کرد. ٩. همیشه، چون از پیشرفتِ مردم و جامعه، ناراحت و متنفّر و افسرده میشه؛ بنابراین اونا رو کوچیک و ناچیز می‌دونه؛ اما مشکلات رو صدبرابر توی ذهنِ مردم بزرگ می‌کنه و ضریب میده. ١٠. درنهایت؛ چون این جریان تهی و پوچه و هیچی از خودش نداره، میخواد جامعه رو هم از درون، تهی و پوک کنه.
اسدالله علم (وزیر دربار) در آستانه تبادل قرارداد بین ایران و افغانستان درباره حق‌آبه هیرمند، از طریق سفیر وقت ایران در کابل (اردیبهشت۵۶) متوجه می‌شود در این قرارداد مسئله سیلاب‌ها لحاظ نشده و این می‌تواند به زیان ایران باشد چرا که افغانستان می‌تواند جلوی سیلاب‌ها را بگیرد. نوشته که «این خبر مثل پتک بر سر من فرودآمد» (۲۱ اردیبهشت۵۶). علم به واسطه سابقه حضور آبا و اجدادی‌شان در شرق کشور، سیستان و بلوچستان و اقتضائات محیطی اون رو خیلی خوب‌تر می‌شناخت. او با وجود تصویب قرارداد در مجلسین طرفین، چاره را در این می‌بیند که قرارداد مبادله نشود تا «ببنیم چه خاکی به سر بریزیم.» از یادداشت‌های علم معلوم است که طرف ایرانی می‌دانسته که قرارداد در مجموع به نفع افغانستان است ولی به دلیل ممانعت از نزدیک شدن افغان‌ها به شوروی کمونیست، خواسته بوده که «سخت نگیرد»! شاه با علم موافق نیست و به او می‌گوید: «به هر حال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم.» (۲۷ اردیبهشت). علم چند روز قبل از مبادله قرارداد دوباره به شاه اصرار می‌کند که قرارداد را مبادله نکنند، شاه می‌گوید که ... ...«پس از آنکه قانون به توشیح من رسیده و اعلان شده،دیگر مبادله شدن ونشدن قرارداد تاثیری ندارد»(۱۴ خرداد). علم به قول خودش «جسارت می‌کند» و می‌گوید: «مثل هزاران خلاف که به عرض مبارک می‌رسانند» و به شاه می‌گوید: سندی تا به دست آنها(افغان‌ها)نرسد به چه چیز می‌توانند استناد کنند؟» علم نوشته که «من گریه‌ام گرفته بود»و از شاه می‌خواهد که قرارداد لغو شودو شاه می‌گوید: «نمی‌خواهیم بین ما به هم بخورد.» علم در ادامه نوشته که از شدت تاثر به شراب پناه می‌برد. در یادداشت‌های فردای آن روز (۱۵خرداد۵۶)هم علم به شدت به دولت هویدا حمله کرده و نوشته که دولت مدعی است: «سیستان که ارزش اقتصادی ندارد، حداکثر سالی ۴۰ میلیون تومان عایدی می‌دهد»! وزیر دربار نهایتا سعی می‌کند خود را این طور آرام کند که فرض کند لابد چیزی از «روشن‌بینی و آینده‌نگری شاه» نمی‌داند؛ «کسی چه می‌داند که ضمیمه شدن افغانستان به ایران در مخیله بزرگش نباشد؟»! دو روز بعد (۱۷ خرداد) علم وقت خواب از خبر مبادله اسناد هیرمند مطلع می‌شود. نوشته که چنان ناراحت شده که با قرص خواب هم خوب سنگین چند ساعته به چشمش نمی‌آید. به استعفا از وزارت دربار فکر می‌کند، چندبار استعفانامه می‌نویسد و پاره می‌کند چون کمکی به شاه نیست. نوشته که «از چپ‌گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند»، «از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند»، «به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران‌ناپذیر است»، «یک‌سر به سراغ یار و شراب رفتم»، «شراب خوردم و گریه کردم»، «البته این خیانت ده تا ۱۵ سال دیگر ظاهر می‌شود که من مُرده‌ام.» در هیچ جای دیگری از یادداشت‌های علم چنین اندوهی از وزیر دربار نمی‌بینیم. اوضاع جسمی علم ۲ماه بعد بدتر شد و با اشاره شاه، حین سفر استعجلاجی خارجی کنار رفت وهویدا جانشین او شد. ۸ماه بعد از استعفا نیز از دنیا رفت. ... افغانستان هم به زیر سیطره شوروی رفت. امروزه یکی از مصائب سیستان، اوضاع هیرمند است.
"بازدید رهبر انقلاب از جنجالی ترین بخش نمایشگاه کتاب" صبح یکشنبه 24 اردیبهشت همراه با ۳ نفر از خانم ها کنار دیوار آزاد منتظر اومدن رهبری بودیم. تا اینکه آقا بعد از بازدید از چند غرفه به سمت ما اومدن.عصایشان را بر زمین میزدند و به ما نزدیکتر میشدند. وزیر ارشاد داشت برای آقا تعریف می کرد که این خانم یکی از نویسندگان‌ خوبمون هستند، موسسه ای دارند که در موضوع زن و حجاب در سطح کشور فعالیت می کنند. سلام کردم.گفتم آقا سال ۸۵ توی همین سالن در نمایشگاه قرآن بهمون فرمودید:"از کار برای حجاب خسته نشوید" و ما پای کار هستیم گفتم دیوار آزاد، جنجالی ترین بخش نمایشگاه امساله. روی هر کدام چالشهایی رو نوشتیم و مردم شرکت می‌کنند. از هر جا هم که دلشون پر باشه میان اینجا با ما حرف میزنند. آقا پرسیدن: "دوست دارند فقط حرف بزنند یا حرف شنیدن را هم دوست دارند؟" گفتم: بیشتر دوست دارند حرف بزنند ولی حرف شنیدن رو هم دوست دارند. حرف هامون رو که می‌زنیم می‌گن: شماها تا حالا کجا بودید! چرا تا الان این کارها را نمی‌کردید! چقدر خوبه که هستید و حرف هامون رو می‌شنوید. عرض کردم: البته ما اینجا فقط از خانم های متخصص و آموزش دیده استفاده می‌کنیم. [افرادی که] هم در حوزه محتوایی، غنی و هم در حوزه مهارت های ارتباطی، قوی هستند. یکی از خانم ها در مورد "غرفه ‌ریحانه ها" توضیح داد و یکی دیگه از خانم ها نیز گفت که کار اصلیِ ما فعالیت فرهنگی برای نوجوانان است. آقا گفتن: "برای بچه ها و نوجوان ها زیاد کار کنید. هرچقدر برای کودک و نوجوان کار کنید زیادی نیست.کتاب و رمان های خوب برای نوجوان تولید کنید". گفتم در مورد کار برای حجاب و اولویتش گاها نظرات متفاوتی مطرح میشه و خدشه هایی وارد می‌کنند! آقا ایستادند، کامل به طرف ما برگشتند و دستشون رو کمی بالا آوردند و فرمودند: "این چه حرفیه! من بارها گفتم مسئله حجاب خیلی مهم است.شما با قدرت همین کارهاتون رو ادامه بدید. به همه خانم ها هم سلام من رو برسونید خدا انشالله شما خانم ها را برای انقلاب حفظ کند. کارتان خیلی ارزشمند است." نعیمه اسلاملو
💬 | ۱/۲ دو روز قبل که برابر بود با تاریخ جمعه ۲۹/اردیبهشت/۱۴۰۲، جنایت‌کارهای پرونده «محله خانه اصفهان» به دار مجازات آویخته شدند و به سزای اعمال خود رسیدند. عاقبت افرادی که با نظام ج.ا.ا دشمنی کنند، همواره همین بوده و خواهد بود. اکنون زمان مجازات افرادی است که با [ بعدی 🔽 ] ۲/۲ انتشار مطالبی سعی کرده‌اند ضمن دفاع از قاتلین پرونده محله خانه اصفهان، اذهان عمومی را علیه نظام تحریک کنند. مسئولین می‌بایست متوجه باشند که این افراد در حال دشمنی هستند و دشمن نظام می‌باشند.
۱-آیا میدانستید در نظرسنجی انجام شده از بیش از ۵۸۰ روانپزشک در ایالات متحده آمریکا، اکثریت آنان براساس مطالعات میدانیِ دائمیِ خود در این موضوع، اذعان کردند که «نوع پوشش زن می‌تواند باعث جنایت جنسی علیه زنان شود»؟ تجاوز جنسی جنایتی هولناک است اما این جنایت علل و عواملی دارد ۲-وزارت دادگستری آمریکا در پایگاه رسمی خود، مطالعه‌ای باعنوان Apparel as One Factor in Sex Crimes Against Young Females: Professional Opinions of U.S. Psychiatrists منتشر نمود این مطالعه، گزارش نظرسنجی از ۵۸۱ روانپزشک از ایالات متحده آمریکا را ارائه می‌دهد ۳-در این نظرسنجی، از روان‌پزشکان سوال شده که آیا می‌توان تحریک(جنسی) از طریق پوشش را یکی از عوامل مهم تجاوز و آزار جنسی به حساب آورد یا خیر؟ اکثریت قابل توجهی از پاسخ دهندگان از هر دو جنس معتقد بودند که پوشش زن جوان بر خطر (تجاوز) به او تأثیر بسزایی دارد. ۴-نویسنده مقاله می‌افزاید: میزان تجاوز جنسی در ایالات متحده از سال 1963 تا 1989 چهار برابر شده است! اما سوال اساسی اینجاست کسانی که به کشف حجاب در کشور ما دامن می‌زنند آیا می‌دانند که چه بر سر امنیت زنان جامعه می‌آورند؟ آیا از عواقب تبلیغات مسموم خود در دراز مدت آگاهند؟ ۵-اما مجدداً باید به استدلال حکیمانۀ قرآن در مورد پوشش محجبانۀ زنان در آیه ۵۹ سوره احزاب دقت داشت که خداوند حکیمِ علیم، پوشش زنان را عامل آرامش روانی زن و جامعه، امنیت زن، رشد زن، محافظت از زن در مقابل مریض دلان، احترام به شأن زن و دور کردن نگاه جنسی و حتی تبلیغی از آن می‌داند: منبع: https://www.ojp.gov/ncjrs/virtual-library/abstracts/apparel-one-factor-sex-crimes-against-young-females-professional
نگاه کردن و تورو یه احمق و کودن می‌کنه ! فکر میکنی چرت میگم، خب بذار علمی تر بهت توضیح بدم قندعسلم بفهمی داری کودن میشی! تماشا کردن پورن باعث یه مشکل جدی تو مغز میشه به اسم هایپو فرانتالیتی ! (زحمت بکش یه گوگل بکن منم کمی میگم بهت) خب بیا پایین عکس شماره یک که گذاشتم از مغز این زیر بهش میگن (پری فرانتال کورتکس ) خب؟ حالا کار این بخش چیه ؟! جایی که عملکردهای بزرگ مغز رخ میده مثل : تفکر استراتژیک ، برنامه ریزی برای آینده ، درک مسایل تئوریک و انتزاعی و ... عکس شماره دو رو بهش میگن : مید برین (mid brain) این بخش کارش کنترل و بروز رفتارهای ساده تر و میشه گفت حیوان گونه تر انسانه ! یعنی چی؟! تا حالا شده یه بسته چیپس یا ... رو باز کرده باشی و برنامت این باشه که یکی دوتا بخوری ولی یهو ببینی تا آخر چیپس رو خوردی و چیزی نمونده! خب این رفتار از مید برین رخ میده خب که چی ؟! تماشا کردن پورن باعث تقویت بخش مید برین و کاهش قدرت و عملکرد بخش فرانتال کورتکس مغز میشه خب مثل اینکه گنگه برات نگاه کردی کودن شدی بیشتر برات توضیح بدم : بخش فرانتال کور مغز عهده دار تفکر در حل مسئله ، کنترل احساس و دخیل کردن منطق در اون ، هدف گذاری تو زندگی ، کنترل تکانه و اصرار بر هوس‌هاست وقتی داری پورن میبینی و مغزت داره هی دوپامین ترشح می‌کنه (به صورت غیر طبیعی و مداوم) تا حس لذت رو تجربه کنی (دوپامین همون چیزیه که وقتی پورن میبینی بهت لذت میده احمق!) این حجم از دوپامین به دلیل ولع قسمت میدبرین و خون رسانی بیشتر به اون قسمت از مغز توسط گیرنده های عصبی به سرعت از بین می‌ره . وقتی تو در قسمت میدبرین ایجاد ولع کردی ، نسبت به حتی دو ثانیه قبل دیگه همون مقدار دوپامین و عملکرد در سطح یک حیوان رو قبول نداره و بیشتر میخواد از طرفی با ترشح بیش از حد دوپامین و دریافت اون توسط گیرنده ها ، به مرور کارایی گیرنده های عصبی از بین میره و درک درستی از مقدار دوپامین و لذت شما نداره دیگه مغز ... این حالت رو حتما خیلی تو آدمای معتاد دیدین که دیگه همون مقدار تریاک و ... راضیش نمیکنه یکی از دلایلی که میگن سعی کنین یه رفتار خوب رو تبدیل به عادت کنین تا موفق بشین تو زندگی چون قسمت میدبرین به شدت ولع حیوانی داره برای انجام یک عمل و وقتی از طریق اون عمل بهش دوپامین تزریق بشه دوست داره اونو مدام انجام بده ! خب حالا در مقابل که تو داری با نگاه کردن پورن به قسمت میدبرین حال میدی ، خون رسانی به بخش فرانتال کورتکس کمتر میشه و در نتیجه تو کم کم دیگه کنترلت رو احساسات قدرت تصمیم‌گیری ، قدرت استدلال ، حل مسئله رو از دست میدی ...دیگه اون چیزایی که بهت لذت میداد لذت سابق رو نداره، بی حوصله میشی ، عصبی میشی ، یه کاری رو انجام میدی بعد دو دقیقه ول می‌کنی چون دیگه فرانتال توانایی کارکرد نداره و قسمت میدبرین تشنه ی دوپامین و لذت آنی و بیشتره ! داری خودت رو به گند میکشونی رفیق و آینده ات مثل آب خوردن داره تباه میشه و خودت حتی خبر نداری که چه بلایی داره سر مغزت میاد پس لطف کن کودن بودن رو انتخاب نکن و مواظب خودت باش ❤️ توییت بعدی راهکار علمی میدم برای ترکش اما باید عرضه تلاش برای ساخت زندگی رو داشته باشی Mehrdad🇮🇷
میخوام براتون داستان عجیبترین مشتری‌ای که تا حالا داشتمو تعریف کنم. معمولا آدما با من مستقیم برای عکاسی بوک میکنن، ولی یه بار یه آژانس مسافرتی برای یه زوج جوون از نیویورک بوکم کرد. زوج مربوطه اومدن و از شمایل پسره فهمیدم از این یهودی‌های تیرن. تازه سریال آن‌ارتودوکسو دیده بودم/ /پرسیدم از کجا میان گفت بروکلین که حدس زدم از همون فرقه‌ای باشن که تو سریاله نشون داده بود. حالا اینا چطورین؟ تو دل نیویورک، کاملا ایزوله و سنتی زندگی میکنن، حق استفاده از گوشی هوشمند و اینترنت رو ندارن، ازدواجاشون سنتیه و قبل عقد هم رو نمیبینن، و تا جای ممکن باید بچه بیارن/ /چون یهودیت فقط از خون منتقل میشه و میخوان کشته‌های هلوکاست رو جبران کنن. خلاصه باهاشون عکاسیو شروع کردم و بین لوکیشنا باهم صحبت کردیم. گفتن بیست سالشونه و اومدن ماه‌عسل. گفتم عروسیتون چطور بود؟ گفت تو کرونا گرفتیم خیلی خلوت بود، فقط درجه یکا، ۲۰۰ نفر. گفتم مگه چن تا خواهر/ /برادرید؟ گفت شوهرم ۱۳ تا، ما ۷ تا، ولی خواهر بزرگم ۶ تا بچه داره خودش. میدونستم احتمالا خیلی حساسن و اصلا بهشون ژستای بوسیدنی و… نمیدادم. کم‌کم ژستام محافظه‌کارانه‌تر شد و از بغل و غیره رسیدم به اینکه دست هم رو بگیرید راه برید. یه شات رو نیاز داشتم دوباره بگیرم/ گفتم میشه دوباره دست همو بگیرید راه برید؟ گفت میشه دست همو نگیریم؟ گفتم چرا؟گفت اخه اینجور نمیتونیم عکسا رو به پدر مادرمون نشون بدیم. 🤯من اینجور گفتم چرا؟ مرده گفت آدم بعضی کارا رو جلو جمع با زنش انجام نمیده. گفتم مثلا دست گرفتن؟ گفت آره دیگه مث ایران میمونه. گفتم مگه ماه عسل/ /نیستید؟ گفت چرا. گفتم والا ما تو ایران دست همسرمونو میگیریم، ولی اوکی مشکلی نیست. بردمشون میدون اصلی ونیز، اومدم عکس بگیرم گفت اگه میشه کلیسا تو پس‌زمینه عکسمون نباشه. گفتم برا ما این بنای تاریخیه، ولی اگه راحت نیستید اوکی. من مونده بودم با زوجی که به هم نمیشد دست بزنن/ /و تو شهر کوچیکی که صد کلیسا داره میخواستن کلیسا تو عکساشون نباشه. گفتم میخواید بریم گندولا (قایقای سنتی ونیز) سوار شیم. دختره برگشت آروم به پسره گفت آخه تو نمیتونی دست بزنی. فهمیدم اینام مال کفار و مسیحیون رو نجس میدونن و نباید بهش دست بزنن. قایقم مالید. گفتم میخواید بستنی/ /بخوریم؟ ونیز رنک یک بهترین بستنی‌فروشی جهانو داره، دختره گفت نه ما چیزی که کوشر نباشه نمیتونیم بخوریم. گفتم پس این چن روز چی خوردید؟ گفت با خودمون غذا اوردیم و از سوپرمارکت یهودی بستنی و نون کوشر خریدیم. گفتم ینی تا ایتالیا اومدید بیرون هیچی نخوردید؟ گفت فقط آب!/ /کوشر معادل همون حلال ماس، شاید براتون سوال باشه چه چیزی غذا رو کوشر میکنه، نوع ذبح یا طبخ خاصی؟ خیر، خاخام باید بالاسرش دعا بخونه و مال یهودیا باشه. دختره پیراهن زیر زانو یقه بسته آستین‌بلندی پوشیده بود و دقت کردم دیدم موهاش کلاه‌گیسه. بعدم فهمیدم اینجور لباسم بهش میگن کوشر/ /و دخترای یهودی بعد ازدواج برای دیده نشدن موهای خودشون باید یا روسری سر کنن یا کلاه‌گیس بذارن، و لباسای پوشیده کوشر بپوشن. از نکات دیگه‌ای که تو صحبت باهاشون نفهمیدم و از همون سریال آن‌ارتودکس و منابع دیگه فهمیدم اینه که اینا حتی سکسشون هم باید فقط به مقصد فرزندآوری باشه/ /بنابراین فقط در زمان تخمک‌گذاری، با لباس مخصوص، بعد از خوندن دعا برای باروری، از روی یک پارچه محافظ بینشون که در محل مربوطه سوراخ داره انجام میشه. در باقی اوقات زن و شوهر رو تخت جدا میخوابن و هیچوقت در حضور بقیه به هم دستشون نمیخوره، مثلا حتی لیوان از هم نمیگیرن،میذارن رو میز/ /همسر از روی میز لیوان رو برمیداره. تو محله بسته خودشون مدرسه دارن که بچه‌ها اونجا مدرسه میرن، موقع ثبت‌نام باید تعهد بدن که خونه اینترنت ندارن و فقط شبکه‌ها و برنامه‌های تاییدشده رو از تلوزیون تماشا میکنن. از اون موقع یهودی ملبس میبینم با چهار پا فرار میکنم. آس آخر رو یادم رفت. من همیشه برای نشون دادن ژست‌ها خودم رو جای پسر میذارم و همون ژست رو به دختر نشون میدم. چون میدونستم اینا حساسن قبل اینکه به دختره دست بزنم به شوهرش با خنده گفتم اشکالی نداره که به زنت دست بزنم؟ گفت فقط اگه لزبین نیستی. من: 🤯 پیکولا
کیا فیلم رو دیدند؟ همون طور که ایالات متحده وزارت خارجه نداره بلکه dept of state داره یعنی مثل وزارت کشور ( همه کشورهای دنیا رو ایالت خودش می دونه لذا وزیر کشور می‌زاره نه وزیر خارجه) و البته زمین را ۷ قسمت کرده و هر قسمت یک فرمانده نظامی دارد که همه ارتش ها و حتی سازمان ملل هم ‏ذیل فرماندهی ارتش آمریکا عمل می کنند(البته به جز ایران) وزارت خزانه داری آمریکا هم کل اموال دنیا را مال خود می داند لذا کارکنان وزارت خزانه داری آمریکا مامور امنیتی حساب می شوند و حتی مامورین فدرال و پلیس ایالتی هم تحت امر آنان هستند طبق دکترین مالکیت اسلام، الله مالک همه در عالم ‏است و او این مالکیت را به پیامبر و امام هر عصر می دهد چون معتقدیم که ولایت فقیه، استمرار حرکت انبیاست پس مالکیت مال و مستغلات و زمین ها باید دست ولی فقیه باشد و البته بانک مرکزی با این اوصاف اول : باید نهادی شکل بگیرد که حصه اموال را داشته باشد و وزارت دارایی و سازمان مالیاتی ‏ذیل آن قرار بگیرند دوم : تمام کارکنان آن باید مامور اطلاعاتی امنیتی باشند سوم : همین نهاد باید زکات تعیین کند روی اموال. از ارز تا مسکن و زمین و خودرو تا ... چهارم : کم کم مالیات حذف و جای خود را به زکات بدهد( مالیات از صورت سود و زیان است ولی زکات ترازنامه ای محسوب میشود)
الکساندر دوگین در مدح بانکداری اسلامی اصلی می‌گوید : بانکداری اسلامی (IB) در روسیه یک ایده عالی، مستقل و چند قطبی، به شدت میهن پرستانه است. ربا یک شر مطلق است. ازرا پاوند، شاعر آمریکایی، که کار بزرگ Cantos خود را به نابودی سرمایه بهره به عنوان یک ایده اختصاص داد، ‏چنین استدلال کرد: خدا ابدیت است و زمان شیطان است. سود بردن از زمان کار شیطان است. بنابراین، سرمایه داری مالی، شیطان پرستی اقتصادی است. نظریه پردازان مسلمان بانکداری اسلامی به گونه دیگری استدلال می کنند: همه چیز از آن خدا (الله) و به ویژه زمان است. کسى که سود قرضى معرفى کند، ‏آنچه را که از آن خداست، براى خود تصاحب مى کند. این شورش لوسیفر است. از دو زنجیره استنباط مختلف، به این نتیجه کلی می رسیم: ربا باید ممنوع شود، یوغ بردگی بهره باید برداشته شود. این چیزی است که IB در مورد آن است. آن را اسلامی می‌نامند، ‏اما در زمینه‌های دیگر با نام‌های دیگری می‌آیند: «اعتبار اجتماعی» داگلاس، «پول مجانی» گزل، و غیره. مسیحیت به طور کلی - قاطعانه ربا را رد کرد. ورنر سومبارت به دنبال این است که این ممنوعیت از چه زمانی، چگونه و کجا برداشته شد و به چه چیزی منجر شد. ‏بنابراین بانکداری اسلامی به سادگی آنچه را که داشتیم، اما در مقطعی از دست دادیم، به ما یادآوری می کند. ایده الکساندر گالوشکا، اقتصاددان معاصر روسی در مورد یک موضوع دو چرخه کاملاً در این زمینه قرار دارد. فراموش نکنیم که لیبرالیسم آفت بشریت است، حتی در اقتصاد. ‏در این مورد، اصطلاحات «اسلامی» و «روسی» از نظر معنی با هم مطابقت دارند.. پ. ن:چیزی که در ایران اجرا می‌شود همان‌ بانک داری لیبرال غریبیست و فقط در نام با بانک داری اسلامی شباهت دارد مرد خوش‌خیال ساده...