✡ پیشینۀ راهبرد #اصلاح_نژاد و #کاهش_جمعیت
1⃣ پیشینه برنامههای جهانی #تحدید_نسل و همچنین برنامه #اصلاحات_ژنتیکی بشر، به سالهای نیمه قرن نوزدهم میلادی باز میگردد.
2⃣ این زمان مقارن با آغاز تحول نگاه انسانشناسانه و عمیق غرب با اتکا بر نظریات #چارلز_داروین (1) است، که بهشدت سیاست، اقتصاد و علوم اجتماعی غرب را دستخوش تحوّل کرد. (2)
3⃣ لزوم تغییر در شرایط ژنتیکی نوع بشر نیز اولین بار توسط پسر عموی ناتنی داروین مطرح شد. وی که #فرانسیس_گالتون (3) نام دارد برای اولین بار در آکادمی علوم انسانی بریتانیا، ویژگیهایی مانند #هوش_برتر را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و نتیجه گرفت که این ویژگیها موروثی هستند؛ و به این ترتیب اینگونه بیان کرد که صفات مطلوب میتواند از روشهای وراثتی منتقل شود.
4⃣ این تئوری تا اینجا مشکلی ایجاد نمیکرد، اما گالتون در سال 1869، یک برنامه پرورش گزینشی برای انسانها را در کتاب خود با نام «نابغه ارثی» (4) مطرح کرد. او نوشت:
✍ امکان خلق یک «نژاد یا ملت بسیار با استعداد» از طریق ازدواجهای پیاپیِ کنترلشده طی چند نسل، کاملاً محتمل است.
🌐 پینوشتها:
[1] Charles Darwin (1809-1882)
نظریات او درباره پیدایش انسان، آغازگر عصری جدید در غرب است؛ با تکیه بر این نظریات، به باقیماندهی مؤلفههای اجتماعیِ متکی به ادیان الهی در تمدن غرب تیر خلاص زده شد.
[2] این نظریه ابتدا «بقای اصلح» در حیات را تئوریزه کرد؛ اما در سالهای بعد، این اصل و صورتِ تغییریافتهی آن (قانون تنازع بقا) در تئوریهای سیاسی و اقتصادی غرب مطرح و تثبیت شد. این نگاه، به انسان غربی اجازه میداد، در حوزههای مختلف و بیمحابا به جدال با همنوعانش بپردازد. چرا که بر این اساس «آنکه در تزاحم یا رقابت باقی میماند، ذاتاً اصلح و شایستهی ماندن است»؛ از اواخر قرن نوزدهم تاکنون، این نگاه، مبنای انسانشناسی تمدن غرب قرار گرفته است.
[3] Francis Galton (1822–1911)
[4] Hereditary Genius
📝 نام مقاله : نظریه اصلاح نژاد بشر
👉 yon.ir/GZkMu
@man_enghelabiam313