اما مساله مهم این است که رشد و تکامل فکری و بصیرت دینی فرد فرد #جمهوریت خیلی اهمیت دارد و اگر محقق نشود حوادث تلخ تاریخی تکرار می شود.
انسان ها ذاتا میانه خوبی با تکلیف ندارند و سعی می کنند آسان ترین کار را انتخاب کنند که آن ها را به تکلف نیاندازد.
این دقیقا نقطه مقابل #بصیرت مورد انتظار #دین است چراکه #بصیرت و #فهم_دینی برای مردم مسئولیت سازی وهزینه سازی می کند.
در اندیشه اسلامی مسلم و مسلمة باید برای تحقق آرمان های اسلامی هزینه بدهند
سختی ها و هزینه هایی که هرگز در جبهه يزيد در کربلاء مشاهده نشد اما اقلیت انصار #ابی_عبدالله نتیجه #بصیرت و فهم و تشخیص موفق خود را دیدند و برای آن قطعه قطعه شدند.
یزید برای خیلی ها فرش قرمز پهن کرد، به خیلی ها وعده حکومت داد اما در جبهه مقابل، آب خوردن به اندازه زنده ماندن یک علی اصغر هم نبود و دقیقا همین مساله یعنی سختی و تکلیف گریزی و البته نبود بصیرت دینی عامل دوری بسیاری از مردم از ابی عبدالله و قرار گرفتن در مقابل ایشان شد.
خیلی اهمیت دارد که تکالیف دینی (نماز و روزه و حج قرائت قرآن و...) به چه اندازه منجر به تکلیف مداری همراه با بصیرت دینی در مسلمانان شود؟
تفاوت اصلی سپاه يزيد و ابی عبدالله عليه السلام انجام مناسک دینی نیست (سپاه يزيد نیز مسلمان بودند) بلکه نبود بصیرت دینی و قدرت تشخیص وظیفه و اندیشه آزادانه تفاوت اساسی این دوجریان در کربلا بود
یکی نیروهای خود را با جهل پراکنی و جمود فکری و وعده های دنیوی به خط کرد اما نقطه مقابل تا لحظه آخر امام با احترام به آزادی و حق انتخاب به انصار خود می گفت از تاریکی شب استفاده کنید و کربلا را ترک کنید
این یعنی همان قدر که در نگاه امام رشد مردم و اصحاب اهمیت داشت در نگاه يزيد حفظ #جهل و انحطاط فکری #مردم در اولویت بود.
شاید نمازی که سپاه يزيد و أصحاب امام حسین علیه السلام اقامه کردند به ظاهر تفاوتی نداشت اما یقینا شیوه مواجهه آن ها با نماز و انتظاری که از آن داشتند و مقصدی که قرار است آن نماز آن ها را به آن برساند به کلی متفاوت بود
نماز و مناسک در یک جبهه به جهل و تاریکی آن ها عمق بخشید و در نقطه مقابل به عرش الهی رساند.
ابوقاسم