eitaa logo
سرداران شهید باکری
477 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
449 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
نزدیڪ ایام محرم ڪہ میشد دیگہ دل تو دلش نبود جواد بود و پیراهن مشڪی ڪہ ڪل ایام ماه محرم و صفر تنش بود خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشتہ باشہ اڪثر وقتها هم تو آشپزخانہ مسجد بود و مشغول آماده ڪردن شام هیئت... جواد ثابت ڪرد بچہ هیئتی آخرش #شهید میشہ... #شهید_مدافع_حرم #شهید_جواد_محمدی #صبحتون_شهدایی
سرداران شهید باکری
رسیدیم رفتیم حرم حضرت عباس ، سینه زنی و توسل و دعا ...🍃 راه افتادیم سمت حرم امام حسین اونجا هم به همین شکل، بلکه بیشتر .. بماند که توی بین الحرمین چقدرخوندیم و سینه زدیم✨ نرسیده به هتل، باز اومد که حاجی بیا بریم حرم سیری نداشت واقعا عطشان بود‼️ صبح, ظهر ,شب ,سحر، ول نمی کرد...مدام میومد که بریم حرم برامون روضه بخون.گاهی، قبول نمیکردم😞 بیشتر از این نمیکشیدم با بچه ها می رفت و خودش روضه می خوند.شب حرم بود سحر می رفتیم،می دیدیم باز توی حرم نشسته😒جلوش کم آورده بودم اگه معرفت نباشه، آدم نمیتونه این طور عرض ارادت کنه خیلی مهمه در جوونی این شکلی عاشق باشی❤️ گوشه گوشه زندگیش رووصل میکرد به اهل بیت و امام حسین ( علیه السلام ).در خصوص صبح وشام برای امام حسین (علیه سلام) صحبت می کرد. وقتی آب میخورد یاد می افتاد💔. واقعا از سلامش احساس می کردم از روی عادت نمی گه از ته دل سلام میگه: یاحسین ✋ محمدحسین محمدخانی 🌺
مرتضی حسین‌پور شلمانی  معروف به 🎊زاده ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ گیلان شهر شلمان 🌷شهادت ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ سوریه شهر دیرالزور از فرماندهان نظامی ایران🇮🇷 است. او فرمانده عملیات قرارگاه در سوریه بود. وی در سال ۱۳۹۷🗓 از سوی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان 🌷 کشوری انتخاب شد.
یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی می خواست غیبت کنه با خنده می‌گفت:«کمتر بگو» طرف می‌فهمید که دیگه نباید ادامه بده ... #شهید_مدافع_حرم #شهید_مهدی_قاضی_خانی
در دهم اسفند ماه سال ۱۳۴۷ به عنوان تنها پسر خانواده پرجمعیت خود در روستایی از بستان دیده به جهان گشود. در سن نوجوانی عراق به بستان حمله کرد و او به همراه خانواده به اهواز و بعد به سوسنگرد برگشت و تا سال ۱۳۸۵ در شهر کوت سیدنعیم زندگی کرد. این مجاهد خستگی ناپذیر در سومین اعزامش به سوریه در روز یکشنبه سوم آبان ماه ۱۳۹۴ در جاده‌ رقه در استان حماه سوریه بطور ناجوانمردانه ‌ای به دست تڪفیری ‌ها به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهرش پس از روزها غربت به وطن بازگشت و در ۱۷ آبان در اهواز تشییع شد
✍خاطرات خودنوشته شهید: 🔸قطعه بهترین محل بود. با اینکه صبح زود🌥 می رفتم ولی همیشه چند پدر ومادر شهید🌷 بین مزارها نشسته بودند. آن ها را که می دیدم، بیشتر درک می کردم که تنها چیزی است که با رفتن ونبودن کم رنگ و فراموش نمی شود♥️ 🔹سعی می کردم را به هم نزنم. همیشه اول به سراغ نظر کرده های سلام اللّه علیها (شهدای گمنام)🌷 میرفتم، آن ها که حتی از جاماندن اسمشان هم گذشتند. 🔸برای بیشتر شدن با شهدا باهم قرار گذاشتیم من خاک از مزار آن ها بگیرم و آن ها از دل من💗 می نشینم کنارشان با هم حرف می زنیم، من سنگ مزارشان را پاک✨ می کنم، رنگ نوشته و حکاکی های روی سنگ ها را پررنگتر می کنم. آن ها هم در عالم سنگ تمام می گذارند و برایم مسیر مشخص می کنند😍 که ختم به خیر شوم👌 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌹 اي دختر عزيزم ❣ جگر گوشه بابا❤️ خيال نكن من بيخيال تو بودم ، بدان كه بابا تو را بينهايت دوست داشت اما چه كنم كه بر من تكليف بود و احساس مسئوليت داشتم بابا لحظه اي از ياد تو غافل نخواهد شد و در همه مراحل زندگي در ياد تو خواهم بود ولي اگر دوست داري بابا هم از تو راضي و خوشحال شود حفظ حجاب و شعائر ديني است و اگر روزي حافظ قرآن شدي به ياد من هم باش و براي شادي روح من قرآن تلاوت كن و همچون شب ها كه براي من آيه الكرسي مي خواندي بيا سر قبر بابا بخوان .
🔰هادی ماجرای اقامتش در را اینگونه تعریف کرد:↯↯ وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه کسی رو میشناختم؛ چند روز کار من این بود که نون و بیسکویت🍪 میخوردم و در کلاسهای درس📚 حاضر میشدم. در محوطه حرم یا کوچه ها میخوابیدم؛ کم کم پولم برای خرید نون . 🔰سختی و مشقات خیلی بهم فشار می آورد😣 اما زندگی در برایم خیلی لذت بخش بود. آخر از خود خواستم که مشکلم را برطرف کند👌 یکی از متولیان یک موسسه اسلامی، مسکونی قدیمی🏚 و بزرگی به من داد. و به عنوان در حوزه نجف پذیرفته شدم✅ 🔴شهید ذوالفقاری عاشق و دلداده ی علیه السلام بود و به عشق مولا و در مولا در وادی السلام پیکر مطهرش مدفون گشت. | 🌷
#خــادم_حرم_حضرت_معصومه_س🌷 💠هیچ وقت در حرم حضرت معصومه (س) با کفش دیده نشد، از وقتی خادم حرم شد. 💐میگفت: به من مهدی نگویید، بگویید #غلام_کریمه، امضاهایش با نام مهدی ایمانی غلام کریمه نقش میبست. #شهید_مهدی_ایمانی🌷 #شهید_مدافع_حرم
سرداران شهید باکری
🌺از زبان 🔸وقتیکه ایشون میخواستن از بنده اجازه بگیرن واسه رفتن به ،احساس میکردم که واقعا نمیتونم رو به روی (س) بایستم 🔹اما از طرفی هم نمیتونستم تو اون شرایط بسیار سخت،تو و نیاز،به ایشون راحت اجازه بدم که برن. 🔸بنده فقط سکوت کردم،تنها کاری که کردم سکوت کردم و چیزی . دیدم که ایشون هی چشماشون رو کوچیک میکردن و سر تکون میدادن تا اجازه بدم که . 🔹من باز چیزی نگفتم و فقط سکوت کردم دیدم که دیگه صداشون نمیاد و ساکت شده بودن،وقتی برگشتم و نگاشون کردم دیدم نشسته بودن روی پله آشپزخانه و سرشون رو انداخته بودن پایین و از چشماشون سرازیر میشد. 🔸وقتیکه من ایشون رو دیدم،دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم چون خیلی به ایشون داشتم و همیشه میخواستم که به خواسته هاشون برسن و هر آرزویی که دارن بهش برسن و درنهایت بهشون گفتم که باشه مشکلی نیست،برین 🔹فقط به بهشون گفتم که وقتی رفتین اونجا یه وقت ... ایشونم خندیدن و گفتن:نه من میخوام سال خدمت کنم مثل فرمانده مون جعفرخان تو سن چهل سال به بعد شم.
شهیدی که دو هفته قبل از شهادتش عکس پروفایلش رو عکس #شهید_امیر_حاجی_امینی گذاشت و به همان شکل هم شهید شد.👌😍 #شهید_طلبه_محمد_کریمیان🌹🕊🌹 #شهید_مدافع_حرم
به ، گوش کردن به روضه اهل‌بیت، خوش‌اخلاقی، احترام به پدر و مادر تأکید داشت☝️، همچنین عقیده داشت در منزل باید راجع به موضوعاتی مانند دین، انقلاب و سیاست روز صحبت شود. عاشق ولایت فقیه بود♥️ می‌گفت اگر در منزل بحث سیاسی شود فرزندان با انقلاب و امامشان و زندگی اهل‌بیت و اینکه چه بر سر آل الله آمد مطلع و آگاه می‌شوند👌. اشعار حافظ شیرازی و فیض کاشانی را می‌خواند و به اهمیت می‌داد. چندسال به‌عنوان راوی به مناطق جنوب اعزام شد، عاشق خواندن و مطالعه زندگی و خاطره‌های شهدا بود...🍃 ابراهیم عشریه🌹