🍃🌹
#بهار
#پارت_یازدهم
به خاطر مهربونی زیاد باعث شدم زندگیم نابود بشه و راهی تيمارستان بشم..
بعد یک سال برگشتم خونم ، بدم میومد
رو مبلا بشینم یا دست به وسایل بزنم چون | میدونستم نجسن . فقط به مامانم گفتم لب تاب من کجاست ؟ وحید گفت خورد و خاکشیر شده بود . گفتم اشکال نداره همون کجاس ؟ رفت یه
جعبه آورد لب تاب از کیبور جدا شده بود و صفحشم شکسته بود .هنوز همون رم وصل لب تاب بود ، برداشتمش و یه جا پنهونش کردم اون شب مامانم بچه ها رو برد که مثلا من و وحید تنها باشیم ، همین
که تنها شدیم وحید رفت حموم موهاشو سشوار زد ، به خودش عطر
زد اومد کنارم نشست و گفت چه خوبه که دارمت . گفتم كثافتی مثل
تو منو هیچوقت دیگه نمیتونه داشته باشه . وحید از حرفم جا خورد و گفتم میدونم با فتانه بهم بدکردی ، روهمین مبلی که الان نشستی . دیدم پاهاشو رو دسته
های مبل انداخته بود وحید گفت تو هنوز دیوانه ای مثل این که این چرت و پرتا چیه میگی خجالت نمی کشی زن
شوهر دارو به من نسبت میدی ؟ داد زدم نه خجالت نمیکشم مگه تو خجالت کشیدی وقتی ... .
باید طلاقم بدی و بچه هامو بهم بدی وگرنه آبروتو میبرم . وحید خندید و گفت عزیزم اینا رو کی بهت گفته ؟ من عاشق یه نفرم یه نفر و جونمو براش میدم اونم تویی . تو این یه ساله
بخدا پیر شدم. گفتم بیین وحید من ازت فیلم دارم ... . دقیقا همون ساعتی که روز عقد بهم دادی رو فتانه زد به دیوار و تو.... . وحید به خدا طلاقم ندی به
همه فیلمو نشون میدم حتی به شوهرش . وحید خيلي خونسرد پاشد رفت سمت یخچال
یه لیوان آب ریخت برام و گفت هیچ فیلمی نیست مطمینم ، اصلا شک ندارم که به مشت چرندیات ریختن تو سرت الآنم اگر نمی زنم تو ذهنت چون دارم رعایت حال و روزتو میکنم وحید اینو گفت و رفت تو اتاق و رو تخت خوابید ، گیج بودم . اصلا باورم نمیشد وحید به این راحتی همه چيو
انکار کنه. گفتم فردا صبح تو اولین فرصت فیلم دوباره میبینم و چند تا کپی
ازش میگیرم.فردا همین که وحید اومد جلو تلویزیون نشستم و گفتم بیا فیلم ببین ، مامانم اینا هم الان میان . بزار تخمه هم بیارم برات. وحیدمتعجب از رفتار خوب من نشست جلو تلویزیون و گفت دست خانم گلم درد نکنه . خدا رو شکر بعد یک سال رنگ
آرامش دیدم تلویزیون روشن کردم و رفتم رو پله ها مامان و بابامو صدا کردم ، مامانم گفت بزار پوشک بچه هاتو عوض کنم الان میام و میارمشون بالا . وحید یهو از پشت محکم کشیدم تو خونه و در خونه رو قفل کرد اشاره کرد به فیلم و
گفت این فیلم کی بهت داده ؟ کدوم ادمی خواسته زندگی ما رو خراب کنه ؟
🍃🌹
#بهار
#پارت_دوازدهم
خدا لعنتشون کنه که فتوشاپ کردن فیلمو . همین فردا بیا بریم شکایت کنیم . یه وقت اینو به مامانت اینا نشون ندی . طفلک مرتضی اگر بفهمه همچین پاپوشی برای زنش درست کردن تکیه دادم به مبل و گفتم فیلم خودم گرفتم ، دوربین تو خونه بوده
دقیقا بالای همون تابلویی که میبینی . وحید سعی میکرد خودشو نبازه ولی نمیتونست . گفت دروغ میگی ، گفتم طلاقمو میدی و بچه هامم میدی و برای همیشه گورتو از زندگیم گم میکنی وگرنه این فیلمو همه جا پخش میکنم . وحید توی یه حرکت هجوم برد سمت تلویزیون و رم درآورد و خوردش کرد، گفت حالا چی ؟ تو دیوونه ای من اصلا
فیلمی ندیدم واقعا فکر کردی بچه هامو میدم دست به دیوونه که تو تیمارستان بستری بوده ؟ بغض گلومو گرفته بود ، گفتم آخه آدم ناجنس من اگر تیمارستان بودم به خاطر این فیلم بود . وحید گفت کدوم فیلم ؟
فیلمی نیست . گفتم از روی اون فیلم صد تا سی دی زدم که هر کدومو بشکنی
بعدی باشه واسه مدرک . تا فردا صبح فرصت داری فکر کنی یا طلاقمو میدی یا
میرم فیلمو همه جا پخش میکنم . مرتضی ازت شکایت میکنه اون
زنیکه خراب سنگسار میشه و آبروی توهم میره و باید طلاقمو بدی . مامان بابام در خونه رو که باز کردن وحید از خونه زد بیرون و مامانم هاج و واج بهش نگاه
میکرد . اومد کنارم و گفت دخترم چبشده ؟ گفتم زنگ بزن داداش و زن داداش بیان اینجا . گفت واسه چی؟ وقتی جوابشو ندادم زنگ زد و
اونا اومدن . شروع کردم بتعریف کردن ماجرا.
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯