🔹مرحوم آیت الله بهجت: "هر عمل خیری، حدی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل میشود؛ یعنی اگر انسان، پایینتر از حد مطلوب انجام داد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حدّ مطلوب بود، به صعوبت مبتلا میشود، تا اینکه بهحدی میرسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر میگردد ... بهجز «ذکرالله»؛ چنانکه در روایت دارد که حدی برای آن نیست" (در محضر بهجت، ج۱، ص۷).
🔹به ترجمان شهرسازانه کلام ایشان اندیشیدهاید؟ در شهرهای سنتی ما روح مسجد و بقاع متبرکه چنان در کل فضاهای شهر جاری و ساری بود که الگوها و اجزای معمارانه مساجد، در کل ابنیه دیگر شهر اعم از مسکن و مدرسه و حتی اجزای کاملا مادی شهر نظیر بازار و معابر شهری نیز دیده میشد. طاق و قوسهایی که در معابر عادی شهر، حس معنویت مساجد را به شهروندان یادآوری میکردند تا شهر اسلامی ایرانی، محملی باشد برای ذکر و یاد حداکثریِ خدا در همه جا و هر زمان. چنین شهری، شهر/عبودیت بود که به هر سوی آن مینگریستی، یاد خدا جاری بود: "فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه: پس به هر جا كه رو كنيد همان جا رو به خداست"(بقره/۱۱۵).
🔹برخلاف شرّهای معاصر که شهر/ثروت هستند و به تدریج، شاهد پیدایش مساجدی هستیم که به جای آنکه بر بازارها و معابر و ... تاثیر بگذارند، خودشان متاثر از معماری مراکز تجاری شدهاند! فاصله این شرّ تا آن شهر، فاصله شهر/ثروت تا شهر/عبودیت است. و واضح است که آنگاه که یاد خدا در بستر شهر تضعیف شود آنگاه مولفههای فرهنگ اسلامی (همچون حجاب و عفاف و ...) نیز در چنین شهری تضعیف خواهد شد، زیرا هر مظروفی ظرف متناسب با خود را میطلبد.
@baladetayyeb
به عنوان یک کارشناس معماری و شهرسازی عرض میکنم که این همه دقت نظر و نکته سنجی رهبر انقلاب حقیقتا هم جای تحسین دارد و هم جای حیرت! به ویژه آنکه این نوع نکته سنجیهای ایشان، منحصر به معماری نیست و در بسیاری از تخصصهای دیگر نظیر شعر و سینما و ... نیز همین نوع تیزبینی را از ایشان شاهد بوده و هستیم. ای کاش مدیرانی که دائم شعار ولایت مداری سر میدهند در مقام عمل (و نه صرفا شعار) حداقل به نیمی از چنین نکاتی که بارها از طرف ایشان گوشزد شده است التزام عملی خود را نشان میدادند.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
فرهنگ مقصورهای! 🔹در روایتی از حضرت فاطمه(س) چنین نقل شده است: "وَ الصّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ ا
این تصویری است از خودروی ضد گلوله شهردار اسبق تهران (جناب کرباسچی) که با نام خودروی خدمت! اخیرا در نمایشگاه شهر آفتاب تهران به نمایش درآمده است. فرهنگ مقصورهای و جدایی گزینی ایشان را مقایسه بفرمایید با روحیه مردمی مرحوم مدرس (نماینده تراز و سمبل مجلس مردمی)؛ نقل است که دختر ایشان گرفتار بیماری حصبه شدید شد. پزشک معالج او به آقا گفت: اجازه بدهید در شمیران محلی تهیه کنیم و فرزند شما را به آن جا منتقل کنیم که معالجات مؤثر افتد. اما شهید مدرّس در پاسخ گفت: «همه فرزندان این مملکت فرزندان من هستند. نمیپسندم که فرزند من به ییلاق منتقل شود و دیگران در محیط گرم تهران و یا جاهای دیگر در شرایط سخت به سر ببرند، مگر این که برای همه آنها چنین شرایطی فراهم شود».
@baladetayyeb
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی جالب از خیابانی در شهر لستر انگلستان که خانههایش رنگ پرچم فلسطین به خود گرفتهاند (مشکی در بالا، سفید در وسط و سبز در پایین)! معماری و شهرسازی علاوه بر کارکردهای معمول، میتواند به عنوان ابزاری فرهنگی برای انتقال پیامهای ارزشی، اعتقادی و حتی سیاسی نیز قرار گیرد.
@baladetayyeb
May 11
بلد طیّب/منان رئیسی
به اسم مردم و به کام سرمایه داران 🔹از مقایسه دو نمودار میلهای و دایرهای در تصویر فوق که مربوط به
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹برای این فرمایش شهردار محترم تهران دو حالت بیشتر متصور نیست: یا ایشان معنای شهر فروشی و تراکم فروشی را نمیدانند و یا در حال گزارش خلاف واقع هستند. خدمت ایشان عرض میشود که اگر واقعا نیتشان نوسازی بافتهای ناپایدار و فرسوده است و نه درآمدزایی، پس چرا طبق گزارشهای رسمی، بخش عمدهای از پروانههایی که صادر میکنند مربوط به مناطق بالاشهر است که نه ناپایدار هستند و نه نیاز به نوسازی دارند؟! اگر واقعا شهر فروشی و تراکم فروشی نمیکنند به صورت شفاف بفرمایند که چند درصد از پروانههایی که طی دو سال اخیر صادر شده مطابق با ضوابط طرح تفصیلی بوده و چند درصد ناقض طرح تفصیلی؟!
🔹رئیس کل دادگستری تهران دیروز خبر از صدور کیفرخواست برای ۵ نفر از مدیران دولتی به علت ترک فعل آنها درخصوص قانون هوای پاک دادند. اگر این حرکت ایشان صرفا مانور سیاسی است و مصرف رسانهای دارد که هیچ؛ اما اگر واقعا به دنبال حل ریشهای مسئله آلودگی هوای تهران و دفاع از حقوق هزاران شهروند تهرانی هستند که سالیانه به علت آلودگی هوا در این شهر فوت میکنند، ایشان را دعوت به بررسی رابطه سیاستهای شهرسازی شهرداری تهران با تشدید آلودگی هوا، (چه در این دوره و چه در دورههای گذشته) مینمایم و اگر واقعا به این نتیجه رسیدند که این بارگذاریهای مازاد و تراکمافزایی و شهرفروشیهایی که با شعار نوسازی انجام میشود، سبب تشدید آلودگی هوا شده است یکبار برای همیشه جلوی این روند غیر علمی، غیر عقلی و غیر دینی را بگیرند تا هم به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کرده باشند و هم انشاالله در پیشگاه خدا و بندگان خدا روسفید باشند.
@baladetayyeb
تصویری تاریخی از ملکه الیزابت دوم در حال تماشای آیات قرآن روی کاشیهای مسجد جامع اصفهان، سال ۱۳۳۹
🔹برای توصیف تصویر فوق، هیچ متنی را مناسبتر از این آیه نیافتم: "وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُون: و اگر آنان را به سوی هدایت دعوت کنید، نمیشنوند و آنان را میبینی که به سوی تو مینگرند در حالی که نمیبینند (اعراف/۱۹۸).
🔹طبق آیات قرآن، گرچه محیط در صعود یا نزول انسان موثر است اما صرفا تسهیلگر یا تضعیفگر سبک زندگی اسلامی است و اصل با خود انسان و اراده اوست و نه محیطی که در آن زیست میکند. ايرانيان باستان نیز همین اعتقاد را داشتند و به همین دلیل، گل نیلوفر آبی را مقدس میدانستند زیرا این گل در میان مرداب رشد میکند!
@baladetayyeb
این توییت سخنگوی محترم شهرداری تهران حرف حساب و سخن حقی است که این روزها فقدانش در جناحهای مختلف سیاسی بیداد میکند. هر وقت یاد گرفتیم که اگر به کسی نقد داریم نقدمان را با رعایت اخلاق و انصاف بیان کنیم و برای تخریب او دست به هر حیله کثیفی نزنیم آنگاه معلوم میشود که چقدر عیار داریم. یکی از دلایلی که طی ماههای اخیر هیچگاه حاضر به مصاحبه با برخی رسانههای گروههای سیاسی معلوم الحال نشدم (با اینکه در اصل انتقاد از سیاستهای جاری شهرداری تهران با آنها هم نظر بودم) همین فقدان اخلاق و انصاف در میان آنها بود که سبب شده نقد ناصحانه را با تخریب مغرضانه در هم بیامیزند.
@baladetayyeb
هشدار درباره تداوم بازی خطرناک نهاد علم کشور
زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه
🔹معاون محترم پژوهشی وزارت علوم اخیرا ضمن حضور در دانشگاه قم چنین بیان داشتهاند: "بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۲ در حوزه علوم انسانی و هنر در رتبه ۴۴ دنیا قرار داشتیم که نشان دهنده این است که ما به بعد بینالمللی علوم انسانی توجه نکردهایم و این خطر جدی متوجه ما است که اگر در این حوزه تولید کننده نباشیم باید وارد کننده ایدهها و اندیشههای دیگران باشیم". متاسفانه این جملات ایشان بیانگر تداوم بازی خطرناکی است که بدنه مدیران نهاد علم کشور از آن غافلند که در ادامه تشریح میشود.
🔹مبرهن است که ژورنالهای غربی، مقالات فنی و مهندسی و علوم طبیعی ما را چاپ میکنند و ممانعت و جهت گیری جدی برای عدم انتشار این نوع مقالات ما ندارند زیرا محل دعوای ما با تمدن غرب، علوم مهندسی و فنی و طبیعی (نظیر فیزیک و شیمی و زیست و ...) نیست و اتفاقا آنچه در زمینه این علوم منتشر میکنیم دقیقا باب طبع آنها و مورد استفاده آنهاست؛ بلکه محل دعوای بنیادین دو تمدن اسلامی و غربی، دقیقا هنر و علوم انسانی است و اتفاقا مزیت نسبی و وجه تمایز ما نیز همین علوم است وگرنه در علوم مهندسی و فنی، شاگرد غرب بوده و متاسفانه هنوز هم کمابیش هستیم و بدیهی است که استاد، از انتشار پژوهشهای شاگردش که همسو با تقویت هژمونی خودش باشد هیچ ابایی ندارد و بلکه کاملا از آن استقبال هم میکند.
🔹اصطکاک ما با غرب، آنجا جدی میشود که ما خودمان داعیه استادی و سبک جدیدی داشته باشیم و این داعیه در دامنه علوم فعلی، برای ما صرفا در زمینه هنر و علوم انسانی اسلامی مصداق دارد. لذا اینکه بخواهیم رتبه ایران در علوم انسانی را در رنکینگهای بین المللی ارتقاء دهیم هیچ راهی ندارد جز آنکه پارادایم حاکم بر مجلات هنر و علوم انسانی آنها را بپذیریم تا حاضر به انتشار مقالات ما شوند. در غیر این صورت کما فیالسابق، از انتشار اغلب مقالات ما که در تعارض جدی با بنیانهای فلسفی آنهاست سر باز خواهند زد زیرا اساسا پارادایم حاکم بر هنر و علوم انسانی ما را از بن قبول ندارند؛ اگر هم جایی، خرق عادت شود و هنر و علوم انسانی ما را بپذیرند شرطش آن است که زمین بازی آنها را بپذیریم و به پارادایم و قواعد آنها تن بدهیم.
🔹مصداق واضحش چند نمونه از فیلمهای فلان کارگردان مشهور ایرانی است که طی سالهای اخیر در جشنوارههایی نظیر کن و اسکار و غیره حائز رتبه برتر شد اما به قیمت پشت پا زدن به تمدن خودی و ارزشهای اسلامی ایرانی؛ به این معنا که آن فیلمها گرچه برنده جوایز بینالمللی شد اما از ایران و ایرانی فقط اسمش را یدک میکشید و نه رسمش را که اگر چنین نبود اساسا اجازه کسب رتبههای برتر با خطکشهای سکولار غربی را نمییافت.
🔹در زمینه پژوهشهای هنر و علوم انسانی نیز قصه پر غصه ما همین است و تا زمانی که قواعد بازی در زمین آنها را نپذیریم و به پارادایم سکولار حاکم بر هنر و علوم انسانی آنها تمکین نکنیم و افاضات هایدگر و گادامر را جایگزین قال الباقر(ع) و قال الصادق(ع) ننماییم، شانس چندانی برای ارتقاء رتبه ایران در رنکینگهای بین المللی در زمینه هنر و علوم انسانی نخواهیم داشت. ممکن است مدیران محترم وزارت علوم بفرمایند که خب برای حل این مشکل، خودمان مجلات بینالمللی علوم انسانی راه اندازی کنیم اما واضح است که چنین توصیهای، سادهانگاری و پاک کردن صورت مسئله است زیرا همان پایگاههای سکولار غربی، به ارزیابی مجلات علوم انسانی ما خواهند پرداخت و تا زمانی که مزیت نسبی خود را کنار نگذاریم و کاملا باب طبعشان نشویم این مقصود حاصل نخواهد شد؛ "وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه از آیین آنها پیروی کنی" (بقره/۱۲۰).
🔹اگر هم بشود، دیگر آن مجلات ما، از ما و هویت بومی و اسلامی ما تهی شده است (دقیقا شبیه به فیلمهایی که به عنوان نماینده ایران، جوایز اسکار و کن و غیره می گیرند اما به قیمت لگدمال کردن ارزشهای ایران و ایرانی). لذا خدمت مدیران مربوطه عرض میشود که به جای آنکه با تداوم بازی خطرناک فعلی، تیشه به ریشه داشتههای بومی ما بزنند و مزیت نسبی ما را زیر سوال ببرند بهتر است به دنبال تدبیر راه حلی مناسب برای تقویت هرچه بیشتر هویت بومی در عرصه هنر و علوم انسانی اسلامی باشند، تدبیری که هرچه باشد قطعا تداوم مسیر خطرناک فعلی در زمینه بازی در زمین مجلات سکولار غربی نیست؛ البته مبرهن است که در این میان، ممکن است مقالات یا مجلاتی استثنا باشند که عمومیت ندارند و محل بحث ما نیز نیستند.
✍ محمد منان رئیسی، دانشیار معماری و مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
چهار دقیقه صریح و شفاف با محمدمنان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره سیاستهای شهر
پس از آمدن کلاه شاپو در سال ۱۳۱۴، این کلاه اجباری شد و اگر کسی کلاه نمدی داشت یا کلاهی به سر نداشت بازداشت میشد! دقیقا شبیه به اتفاقی که این روزها در شهرداریهای ما میافتد و اگر مالکی قصد داشته باشد زمینش را با الگوی اسلامی ایرانی بسازد و حیاط را در مرکز خانه قرار دهد به او اجازه نمیدهند و اگر هم بسازد برای او گواهی پایان کار صادر نمیشود و نمیتواند سند خانهاش را بگیرد!
چرا؟ به جرم اجرای الگوهای اسلامی ایرانی! چه شباهت عجیبی بین این دو داستان وجود دارد! دو داستانی که وجه اشتراکشان هویت زدایی از فرهنگ بومی است؛ اولی مربوط به البسه در زمان پهلوی و دومی مربوط به ابنیه در زمان معاصر! اینکه عرض میشود انقلاب اسلامی هنوز وارد عرصه معماری و شهرسازی نشده دلیلش چنین عجایبی است!
@baladetayyeb
در بازارهای سنتی، از «هورنو» به عنوان نورگیر استفاده میشد. از آنجایی که مکانیابی این هورنوها دقیقا در آکس عمودی و محور تقارن بازار بود لذا در وقت اذان ظهر، ستونی از نور دقیقا عمود بر فضای بازار، زمین را به آسمانه بازار متصل میکرد. این محور مملو از نور، یادآور "نُّورٌ عَلَى نُور"(نور/۳۵) بود تا با هندسه کاملا عمودی، آن هم دقیقا در وقت اذان ظهر، زمین و آسمان را به هم متصل کند و بازار را به نابازار تبدیل کند؛ نابازاری که توامان شدن ستون عمودی نور و صوت ملکوتی اذان در آن، بستری رمزآلود و ذکرآفرین را حتی در مادیترین اجزای شهر برای اهلش فراهم میکرد: "رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه" (نور/۳۷).
@baladetayyeb