eitaa logo
بلوطستان
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
64 فایل
نشریه فرهنگی-اجتماعی دارای مجوز رسمی از وزارت ارشاد مدیرمسئول و صاحب امتیاز: محمد بساطی پل ارتباطی: @Mohamad_besati
مشاهده در ایتا
دانلود
. پند فردوسی: سخن مانَد از تو همی یادگار! ✍ دکتر محمدجعفر محمدزاده قیام فریدون و کاوه تمثل حکومت‌هایی است که هم شایستگان بر آن سالارند و هم مردم همراه حکومت‌اند. کار ضحاک در یک هم‌بستگی فراگیر ساخته شد: تدبیر فرانک، مادر فریدون، فداکاری دهقانی وطن‌دوست و ماجرای گاو برمایون یا پرمایه، برومند شدن فریدون، همراهی افرادی از درون کاخ ضحاک، قیام کاوه و خیزش عمومی، فراهم شدن امکان مبارزه برای دلاورانی از مردم ستم‌دیده و در نهایت دلیری‌های فریدون با توان و قوت رهبری‌اش باعث شد حکومت ضحاک سرنگون شود: ببردند ضحاک را بسته زار به پشت هیونی‌ بر افکنده خوار (بیت ۴۷۵) فریدون قصد داشت ضحاک را بکشد، اما سروشی به او پیغام داد که او را نکشد. او را تا دماوند ببرد و به‌ بند بکشد: همی‌راند او را به کوه‌ اندرون همی‌خواست کردن سرش را نگون همان‌گه بیامد خجسته سروش به چربی یکی راز گفتش به‌ گوش که این بسته را تا دماوند‌کوه ببر همچنین تازنان بی‌گروه (بیت‌های ۴۷۹-۴۸۲) فریدون نیز چنان کرد که از سروش شنید: به کوه اندرون جای تنگش گزید نگه کرد غاری بنش ناپدید بیاورد مسمارهای گران به‌ جایی که مغزش نبود، اندر آن فروبرد و بسته بدان کوه باز بدان تا بمانَد به سختی دراز ببستش بر آن گونه آویخته وزو خون دل بر زمین ریخته (بیت‌های ۴۸۵-۴۸۸) ثعالبی می‌گوید: در روایات نادرست و خردناپذیرِ مغان آمده است که ضحاک همچنان در کوه دماوند زنده است و تا روز رستاخیز خواهد زیست (ص ۱۳۲). و در تاریخ طبری (ص ۱۳۸) هم می‌خوانیم: به پندار عجمان [ضحاک] تا کنون آنجا دربندِ آهنین است و شکنجه می‌بیند... و به پندار بعضی، ضحاک را در کوهستان به‌ بند و زندان کرد و گروهی از جن را بر او گماشت. فردوسی حکیم است و خردورز. این نقل‌های کهن را در شاهنامه نمی‌آورد و داستان را در تعلیق رها می‌کند و به‌جای آن پندهای درخور و شایسته می‌دهد؛ گویی می‌خواهد بگوید جهان ضحاک ــ‌که با همه ویژگی‌هایی که داشت بر اثر خودپرستی جمشید پادشاهی گرفت‌ــ رفت و جهان پس از این نیز آمدن و رفتن‌های بسیار دارد که باید از آن پند گرفت. سپس پندهای خود را چنین آغاز می‌کند: بیا تا جهان را به بد نسپریم به کوشش همه دستِ نیکی بریم همان گنج دینار و کاخ بلند نخواهد بُدن مر تو را سودمند (ب. ۴۸۹ و ۴۹۹) فردوسی اینجا جایگاه سخن را یک بار دیگر برمی‌افرازد و بهترین یادگار انسان را گفتار خردمندانه و کردار نیک‌اندیشانه برمی‌شمرد: سخن ماند از تو همی یادگار سخن را چنین خوارمایه مدار (ب. ۴۹۲) سپس ستیغ سخن را با این دو بیت که شهرت عام یافته است فتح می‌کند: فریدون فرخ فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته نبود به داد و دهش یافت آن نیکوی تو داد و دهش کن فریدون توی (ب. ۴۹۳-۴۹۴) در اینجا فردوسی که گویی گواه همه تاریخ است بار دیگر پندی حکیمانه می‌دهد و فریدونی ساختن جهان ضحاکی را نتیجه داد و دانایی و... می‌داند. و جهان را چنین مخاطب قرار می‌دهد: جهانا چه بدمهر و بد‌گوهری که خود پرورانی و خود بشکری! نگه کن کجا آفریدون گُرد که از تخم ضحاک شاهی ببرد ببُد در جهان پنج‌سد سال شاه بِدآخر بشد، ماند از او جایگاه جهان جهان دیگری را سپرد جز از درد و اندوه چیزی نبرد! چنینیم یکسر کِه و مِه همه تو خواهی شُبان باش، خواهی رمه! (ب. ۴۹۹-۵۰۳) 🅱️ @baloutestan
. 📚📢 کتاب گویای «چشمِ اسفندیار» ✍نویسنده: دکتر محمدجعفر محمدزاده 🎤راوی: مسعود فروتن 📱سکوی انتشار: ایران‌صدا 👇👇 http://player.iranseda.ir/book-player/?w=43&g=289808 🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87