.
#دلنوشت
ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ است که؛
ﻧﺪﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ را آرایش کرده و ﻓﺮﺳﺘﺎﺩه اﻡ
ﺷﺮﮐﺘﯽ ﻣﻨﺸﯽ ﺷﺪﻩ!
ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺭا ﮔﺬﺍشته ام ﺳﺮﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ
ﻓﺎﻝ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷد!
امید کوچولویم را گذاشته ام پشت چراغ قرمز گدایی می کند!
ایمان عزیزم در یک مرکز بازپروری است. بعد از بهبودی باید فکری برای شغلش بکنم!
ﺧﻮﺩم صبحها در سیرک اداره نقش بازی می کنم و عصرها ﺑﺎ ﭘﺮﺍﯾﺪ مساﻓﺮ ﮐﺸﯽ!
دلم شبها در دیوار دلالی می کند!
گاو گمانم در سلاخ خانه ای در نوبت ذبح اسلامی است!
الاغ عقلم در یخچال یک رستوران بین راهی در انتظار سرو شدن است!
اسب آرزوهایم را در نقش جهان به گاری بسته ام!
آن روی سگم در باغی در لویزان
نگهبانی میدهد!
پیدا کردن یک لقمه نان خیلی سخت شده است،
بفهم!
✍#ماشاا_اکبری
#تازهترین_و_تحلیلیترین_ #اخبار #لرستان_در_بلوطستان
🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87