" یه مسابقه ، یه جایزه " ( فقط برای اعضای گرامی کانال / فرصت : تا 10 اردیبهشت ) احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr پاسخهای رسیده که اشتباه هست : سحرملک خواه – گل نرگس - بهار - رضا _ رسولی _ پریسا _ هلن _ شهره _ قاسمی - سارا - سپهر سیاهی - ع الف - مهدی - نوشین – مهدی - بهرامی - شریفه - فاطمه ایمانیان - رضا - ********************************** پاسخهایی که تقریبا نزدیک است اما نه کامل : پوریا سعیدی _ بانو دلارام

" پنی سیلین یا بذر گل ختمی ؟ کدام بهتر بود ؟ " کشف پنی سیلین و بدنبالش ساخت داروی پنی سیلین ، و بسته بندی اش در ظروف شیشه ای با درب پلاستیکی ، کمک بزرگی به ما بچه های اونروزا کرد ! ما اونروزا برای تایر ماشینهامون ، از بذر گل ختمی استفاده میکردیم . اما این داروی گیاهی پر خاصیت ، برای ما بچه های اونروزا ! ، خاصیت چندانی نداشت . نه قوام داشت و نه دوام ! به راحتی خُرد میشد و به اجزای ریزتر تبدیل میشد . بار زیادی را هم نمیتوانست تحمل کند . و اگر خشک بود ، به محض اینکه میخواستیم سوراخش کنیم ، تکه تکه میشد . به هر جهت اصلا مناسب کارِ ما بچه های اونروزا ، نبود . تا اینکه پنی سیلین در ظرف شیشه ای با درب های لاستیکی به بازار آمد و این برای ما بچه های اونروزا ، مثل یک معجزه بود . اینجا بود که ما به جای بذر گل ختمی ، از درب شیشه ی پنی سیلین برای تایر ماشینهای خود استفاده کردیم . این درب های لاستیکی ، هم مقاوم بود هم کاملا گرد ، اصلا خُرد و تکه تکه نمیشد . براحتی هم میشد سوراخش کرد و محور چرخ ها را در آن جا داد ! حالا هی شما بگو داروهای شیمیایی ضرر دارند ! برا ما بچه های اونروزا کلی خاصیت داشت ! احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr https://eitaa.com/farhadidastan

" آل " موجودی افسانه ( حتما تا حالا شنیدی که گاهی ، کسی را " آل بُرده " خطاب می کنند . این آل چیست و کیست و چگونه است ؟ برای آشنایی با آل ، فایل را گوش کنید ) گویش : احمد فرهادی پور لنجانیها در تلگرام 👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEDmvm-UcKF-iNqz-Q لنجانیها در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/lenjaniha1

"خواهم که بر مویت هردم زنم شانه ترسم پریشان کند بسی حال هر کسی چشم نرگست مستانه مستانه" ( ترانه : شوریده اعمی شیرازی / آواز : معین ) کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" چراغی بیفروز در شب تاریک من ، ای سراپا روشنی " کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

مهدی اخوان ثالث " لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز می لرزد، دلم، دستم بازگویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ! های! نپریشی صفای زلفکم را، دست! آبرویم را نریزی، دل! ای نخورده مست! لحظه ی دیدار نزدیک است " احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" زندگی در لحظه میگذرد... " کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

#گروه_جهادی_امام_علی_ع #قنات_باستانی_کهریزسنگ #بـــــــــــه‌_وقـــــــت_تشـــــــــــــــــکر 🌺🍃🌺🍃🌺 اسمش را که می‌شنویم مستندسازی‌ها و مرور لحظه‌هایی بس به ‌یادماندنی در گوشه گوشۀ شهر از خاطرمان می‌گذرد احمد فرهادی‌پور.... بزرگواری که شیرینی و سادگی روزگاران قدیم را با لحظه‌های تندگذر امروز، در دنیای پیشرفت، پیوندی زیبا زده است و از هر دری سخنی می‌گوید تا به جان بنشاند دلخوشی‌ها، مهربانی،لطف و صفا را... او به تصویر می‌کشد با مهارتی ستودنی آن‌چه را می‌توان لحظه‌های ناب خواند از گذر در کوچه باغ‌های تماشایی شهر تا پرواز در دوران خیال‌انگیز کودکی‌ و چشیدن طعم شیرین و خوشمزۀ روزگارانی که زود گذشت و بی شک آن چه از دل برآید لاجِرَم بر دل نشیند.... 🍃🍃🍃 🌺🍃با تشکر فراوان از جناب آقای احمد فرهادی پور از مستند سازان بزرگوار نجف‌آباد که ضمن حضور کنار قنات، مقداری نبات و پولکی برای احیاگران آوردند. 🍃🍃🍃 🌹قدردان حضورتان هستیم🌹 متن: امینی 🍃🌼🍃 🔸گروه جهادی امام علی (ع)🔸 🍃🌼🍃 قنات باستانی کهریزسنگ 🆔@Ehyagaraneghanat ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

به پاس روز معلم . از دبستان تا دانشگاه را ۱۸ سال درس خواندم . به روش ۵ ، ۵ ،۵ ، ۳ ، !!! ، اکنون که فارغ از همه ی آن سالهای پر هیاهوهای ترس و بحث و بگو و مگوهای بیشمار ، اینک که آرام و صبور به گذشته برمی گردم ، به آن هجده سال ، ! ، می بینم روی یک مرز باریکی بین خیر و شر ، افتان و خیزان ، تند و خسته ، رمیده و پناهنده ، آمده و شده ام . مرز باریکی که درستی و نادرستی اش را هرگز نمی توانم قضاوتش کنم . حتی نمی توانم با واژه های آشنایی مثل خوب و بد ، نظر بدهم . نمی دانم آن هجده سال را چه بنامم ! . هر چه بود ، بخش بزرگی از زندگی یم بود که گذشت . شمشیر دو لبی بود . هم بوسید و هم گزید . هم داد و هم گرفت . هجده سال آموختن برایم قماری بود پنجاه پنجاه . هم برد و هم باخت . باختش ، عمری بود که انگار هدر شد ، و بردش ، نقطه ی عطف آشنایی با آموزگارانی چون شما بود . اینکه من و شما از میان میلیارد ها میلیارد زمان و مکان و توان ، در آن کسر ناچیز ، آن سالهای درس ، بهم رسیدیم ، یا تقدیر بوده و یا حادثه . اگر تقدیر بوده ، که باید این تقدیر خاص را ستود . و اگر حادثه ، باید از وجد این حادثه ی بی نظیر کیهانی ، پَر به کهکشانها کشید . روزت مبارک . 💐💐💐 . احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" مجموعه برنامه ی کوبه " آشنایی با برخی از ابزار و وسایل نیاکانمان این برنامه : عطرپاش ( یک روز بی خبر آمدی و مرا با خود به میهمانی ِ نور و عشق و عطر بردی ) کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" وقتی کودک درونت خیلی فعال باشد " ( دختر بچه ای را می شناختم که بر خلاف بچه های امروزی ِ هم سن و سالانش که بیشتر دلشان میخواد گوشه ساکت ، مشغول گوشی باشند ، دائم به جست خیز بود و هیاهو و بازی ... از دوچرخه اش هنوز پیاده نشده بود طناب میزد ... وسط طناب زدن زیر توپ شوت میکرد ... بادباد هوا میکرد ... و ... یکشب دیدم که داشت خانه بازی میکرد ( لی لی ) خانه بازی اش هم با بقیه فرق د اشت !!! ... ) کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" اینک من و یک آغوش خالی " ( حواسمون باشه که یه وقت به خودمون نیاییم و ببینیم که خیلی دیر شده ... یا نیستش که دیگه بغلش کنیم ، یا نیستیم که بتونه بغلمون کنه ! ... خیلی شنیدیم که میگن باید در روز 8 تا لیوان آب بخوریم اما تا حالا شنیدید که دانشمندان هورمون شناس تاکید دارند که برای بالا نگه داشتن سطح هورمون اکسی‌توسین (به انگلیسی: Oxytocin ) در بدن ، میتونید روزی 8 نفر را در آغوش بگیرید ؟!!! هورمون اکسی‌توسین که به هورمون آغوش هم معروفه ، باعث ایجاد صمیمیت ، اعتماد ، روابط دوستی و عاشقانه میشه . لطفا با رعایت موازین ! 😂😂😂همین حالا بغل دستی ات را در آغوش بگبر ) عکس و نوشته : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr