" گذری و نظری " اینجام بندر دیلم هست . ( ببخشید نمیتونم متن بنویسم مریض شدم . شرمنده 😥 )

همراهان گل درود . سال نو تون خیلی خیلی خجسته باشه . یادتونه که انتخاب یه اسم قشنگ برای این تصویر را به مسابقه گذاشتم . چندتایی اسم رسید ... اما .... بهترین اسمی که من خوشم اومد .... و انتخاب شد ... " لاله و لادن زرین شهر " بود . این اسم را شهره خانم فرستاد .... به افتخار شهره خانم ، بزن اون کف قشنگه رو 👏👏👏👏 برای انتخاب این اسم بسیار بسیار زیبا و مرتبط به عکس و موضوع ، از شهره خانم تشکر میکنم . اما هدیه ی ایشون ... 🎁🎁🎁 بعله ... بزودی ...شهره خانم ممنون . مبارکتون باشه

اما در باره ی این عکس ، علی ، یه چیز خیلی جالب را یادآوری کرد ... علی میگه که اگه به درخت سمت راست دقت کنیم ، تصویر یه اسب در پس زمینه ی عکس ، در لابلای شاخه ها ( در فضای منفی بین شاخه ) یه اسب دیده میشه !!! من با کمی دقت ، اما بسختی ، دیدم ... خیلی جالب بود ... کی میتونه تصویر اسب را بین شاخه ها ببینه ؟؟؟

" علت انداختن سبزه به آب روان در سیزده بدر ، از زبان دکتر جنیدی " کلیپ : احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" برخی از دوستان و همراهان از بنده خواستند تا داستان بازگشت را در اختیارشان بگذارم . چشم . این کانال با این لینک : eitaa.com/farhadidastan داستان بازگشت در غالب فایل : ورلد – پی دی اف – پادکست ( صوتی ) به همراه تصاویر مکمل ، در اختیار شماست " از همه ی شما بی نهایت سپاسگزارم . به علاقمندان معرفی بفرمایید eitaa.com/farhadidastan

" الک دولک ، یا ، چوب پِل " از خاطرات کودکی من در زرین شهر / احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" سهم من " سهم من از اینهمه بودن و پاییدن چقدر شد ؟ ... هیچ ! ( بعضی از آدمها سهمشان از زندگی ، مثل مترسک ، فقط بودن و پاییدن برای دیگران است ) کلیپ : احمد فرهادی پور / زرین شهر https://eitaa.com/bamdademehr ترانه ابراهیم تاتلیس Döndüm daldan kopan kuru yaprağa دوندوم دالدان کوپان کورو یاپراقا برگشتم سمت برگ خشکی که از شاخه افتاده بود Leylim ley لیلیم لی بانوی من لیلی من Seher yeli dağıt beni kır beni سحر یلی داقیت بنی قربا نی ای باد صبح منو پراکنده کن و بشکن Leylim ley لیلیم لی بانوی من لیلی من Götür tozlarımı burdan uzağa گوتور توزلاریمی بوردان اوزاقا گَرد وخاکسترمو از اینجا ببر به اون دور دورا Leylim ley لیلیم لی بانوی من لیلی من Yarın çıplak ayağına sür beni یارین چیپلاک آیاقینا سور بنی خاکسترمو به پای عزیزم برسون Leylim ley

" نامه ای که هرگز به مقصد نرسید " ( این خاطره را پیر مردی برام تعریف کرد . مربوط به شهریور 1320 ، در بحبوحه جنگ جهانی دوم ) احمد فرهادی پور https://eitaa.com/bamdademehr

" تنسی تاکسیدو ، در تعقیب جو ، ساتورنن ، روپرت ، زورو ، سندباد ، پینوکیو ، پِرسیِ باربر " تعدادی از سریالها و کارتونهای قدیمی ( دهه 50 ) غروبهای سرد پاییزی و زمستانی که هوا زود تاریک میشد و برنامه ی کودک پخش میشد ، من چقدر مشتاقانه ، برای دیدن تلوزیون لحظه شماری میکردم . یکی از این کارتونها ، پِرسیِ باربر ، بود . چیزهای گنگی در ذهنم هست . خیلی دلم میخواهد یکبار دیگر این انیمیشن را ببینم . اگه کسی پیداش کرد خبرم کنه . https://eitaa.com/bamdademehr

کارتون خپل

کارتون مامفی