eitaa logo
بام هنر ایران
136 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
27 فایل
ارتباط با ادمین کانال @setayesh120 شماره تماس ادمین ۰۹۱۳۲۷۱۷۱۶۵ لطفاً آثار هنری ،ادبی و... و همچنین نظرات و پیشنهادات و انتقادات خود را با این شماره به اشتراک بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺خرید این محصولات، شرعاً حرام است. 🔺 به روایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین لحظات شهید یحیی سنوار، که توسط پهباد یهود ثبت شده، شهید مجاهد که سخت زخمی شده است به سوی پهباد چوب پرت میکند.. 🇮🇷
💚 تو کیستی که ز دستت بهار می‌ریزد بهار در قدمت برگ و بار می‌ریزد... ز چشم گرم تو خورشید،نور می‌گیرد چو مِهرِ روی تو بر شام تار می‌ریزد... به زیر پای تو، ای یاس گلشن یاسین نسیم عشق، گل انتظار می‌ریزد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تغییر مکان آموزشگاه رانندگی به اطلاع می‌رسانیم آموزشگاه رانندگی امین فریدونشهر نقل مکان کرده و از شنبه در آدرس «کوی فرهنگیان، ردیف اول، پشت جایگاه سی‌ان‌جی» آماده خدمت‌رسانی به همشهریان عزیز است. شماره تماس آموزشگاه: 03157600966
‍ با صلوات بر بخوانید👇👇💔 🔻سکانس جاودانه قهرمان «یحیی السنوار» 🔹️آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما یحیی سنوار این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹️شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹️تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹️فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹️عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا...حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹 شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹️همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. 💢شهید : صلح و مذاکره در کار نیست، یا پیروز میشویم یا کربلا رخ میدهد؛ والسلام
شیعه‌ بودن‌ ، تنها‌ به‌ نماز‌ ایستادن‌ و روزه‌ گرفتن‌ نیست . شیعه ، مرد‌ عمل‌ می خواهد . حضرت‌ زینب‌ سجاده‌ نشین نمیخواهد . .! _شهید رضا کارگر برزی
باز از دل معرکه خبر آوردند پیغام شهادتی دگر آوردند شد قصه‌ی یحیی و بنی‌اسراییل تکرار، ز غزه باز سر آوردند😔