خوش آمدی پسرم... صبحِ عید برگشتی
سپیدهی سحرم روسفید برگشتی
دوید صندلیِ چرخدارِ من از شوق
جلوتر از خودِ من تا شنید برگشتی
و ناگهان تلفنها به لُکنت افتادند
خبر رسید که تو، شَه... شهید برگشتی...
به روی شانهی مَردم که آمدی دیدم
بلندتر شده قدّت، رشید برگشتی
درختِ سرو، خبردار ایستاد آن روز
که با صلابت و آزاده دید برگشتی
مرا ببخش که در خانه نیستم پسرم!
که در بهشت به گوشم رسید برگشتی
کلیدِ خُلدِ برین را خدا به دستت داد
چه غم به خانه اگر بیکلید برگشتی...
#شهاب_مهری
#یادشهیدانگمنام
#اللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَليِّٖكَالْفَرَج
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت