بسم الله
#آشنایی_با_خطبه خطبه 22
1️⃣فضای صدور خطبه
حضرت بعد از شنیدن خبر پیمان شکنی ناکثین (طلحه و زبیر) این خطبه را ایراد فرمودند.
2️⃣اهمیت خطبه
ابطال حجت ناکثین در برپایی جنگ جمل.
3️⃣مضامین خطبه
اين خطبه به مطالبی چون بيعت شكنى طلحه و زبير، حوادث تلخ جنگ جمل، مسأله خونخواهی «عثمان» كه بهانه جنگ افروزی اصحاب جمل بود و در نهایت، پاسخ به تهديد دشمنان می پردازد. تفصیل مطالب عبارتند از:
1. شیطان، حزب خود را گردآورده است تا ظلم به جایگاه خود (که در زمان عثمان یافته بود) بازگردد.
2. آنان هیچ کار خلاف و منکری از من سراغ ندارند (تا آن را دستاویز پیمان شکنی خود نمایند).
3. آنها انتقام خونى که خود ریخته اند از من مىطلبند. بر فرض که من در قتل عثمان شریک آنان بوده باشم، بی شک آنان نیز در قتل عثمان سهیم بوده اند، پس حجت آنان برای جنگ که خونخواهی عثمان است، بر علیه خود آنان است (زیرا خود آنان عامل اصلی قتل عثمان بودند).
4. آنها مىخواهند از مادرى شير بنوشند كه شيرش قطع شده و بدعتى را زنده كنند كه مدتهاست مرده است (یعنی مىخواهند همان حيف و ميلهاى زمان عثمان تكرار شود و بر بيت المال مسلّط شوند).
5. اگر آنان از پذيرش حق امتناع كنند، لبه تيز شمشير را به آنها مىبخشم، همان شمشيرى كه بهترين درمان باطل و ياور حق است.
6. عجيب است كه مرا به نیزه و شمشیر فراخوانده اند. من كسى نبودم كه به نبرد تهديد شوم يا مرا از نيزه و شمشیر بترسانند، چرا كه من به پروردگار خويش يقين دارم و در دين و آئين خود كمترين شكّ و ترديدى ندارم.
4️⃣لطایف خطبه
1. در عبارت « يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَت» (از مادری شیر می خواهند که شیرش خشک شده است) استعاره مرکب بسیار لطیفی به کار رفته است.
مادر شیرده، استعاره از بیت المال زمان عثمان است و شیر، استعاره از عوائد بی حساب و کتاب است و خشک شدن شیر نیز، استعاره از تغییر شرایط حکمرانی است که بیت المال، بسان زمان عثمان، به امثال طلحه و زبیر شیر نمی دهد.
2. حضرت امیر علیه السلام میان بی باکی از نبرد با دشمن از یک سو و یقین به پروردگار و عدم تردید در دین از سوی دیگر، ملازمت برقرار کرده است، چرا که « إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس/62).
5️⃣مصادر خطبه
الإمامة و السیاسة، ابن قتیبة، ج1، ص154؛ الغارات، هلال ثقفی؛ المسترشد، طبری، ص95؛ کشف المحجة، سید بن طاووس، ص173 و ...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🟣ترجمه کلمه «تخلّف» در نهج البلاغه
کلمه «خلف» به معنای پشت و ضدِّ جلو به کار میرود. به زنی که در جهاد شرکت نمیکند و بعد از رفتن مرد مجاهدش، پشت سر او در شهر باقی میماند، گفته میشود: «خالفة» که جمع آن «خوالف» است. (رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوٰالِفِ). به کسی که با نقش و فاعلیت خودش از دیگران عقب افتاده، و همراه با آنها نمیرود، میگویند: «تَخَلَّف عنهم» یا «تَخَلّفَهم» وقتی کسی که از همه جلو افتاده و افراد یا اشیائی را پشت سر خود بر جای مینهد، میگویند: «خلّفهم: آنها را پشت سر نهاد».( راغب، مفردات الفاظ القرآن، ص: 294، فیومی، مصباح المنیر، ج 2، ص: 179 زبیدی، تاج ا لعروس،ج 12، ص: 200)
امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به فرزندشان میفرمایند: «يَا بُنَيَّ لاَ تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَكَ شَيْئاً مِنَ اَلدُّنْيَا: ای فرزندم چیزی از دنیا را پس از مرگ از خود بر جای نگذار»
🔰«تخلّف» در خطبه 100
درباره پرچم ولایت که پیامبر بعد از خود برای جامعه بر جا نهادند، فرموده است:
«مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ: هر كه از آن پرچمِ [ولایت] پيش افتاد از دين بيرون و هر كس از آن عقب افتاد، هلاک شود و هر كه تابع و ملازم او شد به حق پیوندد»
در اینجا، کلمهی «تخلّف» به قرینه مقابله با «من تقدمها...» به معنای "عقب افتادن عمدی اختیاری" است.
بسیاری از مترجمان به سبب روشنی حاصل از قرینه مقابله، توانستهاند ترجمهی درخوری ارائه کنند اما برخی مترجمان شاید با تکیه بر اینکه در زبان فارسی کلمه تخلف به معنای سرپیچی و مخالفت نیز به کار میرود، کلمه «تخلف» را به معنای عصیان و مخالفت کردن برگرداندهاند! (ترجمه نهج البلاغه بهشتی، و ترجمه نهج البلاغه شاهین، و ...) هرچند از نظر مصداقی، سرپیچی کردن با عقب افتادن یکی است ولی از نظر مفهومی بویژه در سیاق این جمله، باید کلمهی «تخلف» به همان معنای خودش ترجمه شود.
#با_مترجمان_نهج، شماره 81
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من اتجر بغیر فقه فقد ارتطم فی الربا
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣کلمه امامت در نهج البلاغه نسخه صبحی صالح و شیخ محمد عبده
امامت، در منابع حدیثی ، نظام امت و نظام دین شمرده شده است. نظام به معنای نخی است که منجوقها یا مهرهها را به رشته درمیآورد و به آنها شکل میدهد تا از پراکندگی و بیفایدگی نجاتشان دهد.
از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِينَ و..» در روایت دیگری آمده است: «الْإِمَامُ مُطَهَّرٌ مِنَ الذُّنُوبِ مُبَرَّأٌ مِنَ الْعُيُوبِ ... نِظَامُ الدِّين...».
🔰در کلمات امیرالمؤمنین نیز آمده است که «فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْر و ... وَ الْإِمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً للإمامة: » (نهج البلاغه حکمت 252)
در نیم قرن اخیر کتاب شریف نهج البلاغه با تصحیح و تعلیقه دو تن از بزرگان اهل تسنن، به چاپ رسیده و در محافل حوزوی و دانشگاهی شیعی نیز رواج یافت. در همین حکمت؛ کلمه «الإمامة» در نسخهای که دکتر صبحی صالح و شیخ محمد عبده تصحیح کردهاند، به ترتیب به «الأمانة» و «الامانات» تغییر یافته است!😳
✅در نسخههای شیعی مانند نسخه ابن میثم بحرانی، نسخه فیض الاسلام، نسخه مرحوم عطاردی، نسخه قیس عطار و ... همان تعبیرِ «الامامة نظاما للأمة» به کار رفته است. ابن ابیالحدید نیز همین نسخهی «الامامة نظاما للامه» را شرح کرده است.
کاش نسخههای شیعی نهج البلاغه در محافل حوزوی و دانشگاهی رواج یابد.
#اختلاف_نسخ
#با_معارف_نهج البلاغه 263
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
پس از انتشار پست فوق درباره روایت ««فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى ... الْإِمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ» ؛
اقای دکتر حامد شریعتی نیاسر، با ارسال یادداشت کوتاهی ضمن ابراز محبت به کانال با نهج البلاغه، مقاله ای را درباره اختلاف نسخ در این حدیث شریف، معرفی کردند. این مقاله توسط ایشان و با مشارکت یکی دیگر از اساتید نوشته شده.
✅عنوان مقاله: تحقیق در ضبط حکمت ۲۵۲ نهجالبلاغه: «و الإمامة نظاماً للأمة»
🔰نویسندگان: حامد شریعتی نیاسر و منصور پهلوان
🧷چکیده:
در حکمت 252 نهجالبلاغه آنجا که امیرالمؤمنین علی(ع) از فلسفۀ شرایع و احکام و حکمت آنها با مطلع «فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک» سخن میگوید، عبارت «الامامة نظاماً للامة» آمده است که بر اهمیت مسئلۀ امامت در رهبری امت دلالت دارد. اما در برخی نسخههای متأخر، این عبارت بهصورت «الأمانة نظاما للأمة» ثبت شده است که به اهمیت امانتداری در حفظ نظام امت اشاره دارد. از سوی دیگر متأسفانه در سالهای اخیر تحریفهایی از ناحیۀ برخی از ناشران و مصحّحان در شروح نهجالبلاغه بهعمل آمده است، بهطوریکه متن نهجالبلاغۀ درج شده در ابتدای شروحی مثل ابنابیالحدید و ابنمیثم با متن شرح شده، توسط شارح مطابقت ندارد که از آن جمله است: عبارت «الامامة نظاماً للامة». در این مقاله با استناد به نسخههای کهن و شروح معتبر نهجالبلاغه و نیز سیاق عبارت و روایات قریب المضمون دیگر اثبات شده است که ضبط «الامامة» صحیح است. امامت است که رکن اساسی در نظام امت را دارا میباشد و بر آن تأکید شده است نه «امانت» و بیگمان تمایلات کلامی برخی از شارحان همچون محمد عبده و صبحیصالح در برگزیدن ضبط «الأمانة» مؤثر بوده است.
📎کلیدواژهها: امامت امانت حکمت شرایع نظام امت
لینک دسترسی به متن کامل مقاله: 👇
https://jqst.ut.ac.ir/article_75421.html
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ┄┄┅••=✧؛❁
.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آثار و برکات تدبر در نهج البلاغه از دیدگاه دکتر زکی مبارک؛ اندیشمند اهل سنت.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
فریاد تاریخی علی علیه السلام و ناشنوایی تاریخی سران مرعوب عرب
در روزهای پس از جنگ نهروان، معاویه که زهره لشکرکشی مستقیم به کوفه و رویارویی مستقیم با علی ع را، نداشت، گردانهای ضربت چریکی خودش را به سرزمینهای اطراف کوفه میفرستاد و منافع فراسرزمینی کوفه را مورد تهدید قرار میداد. در این جنایات معاویه که در تاریخ به غارات معروف است، زنان و کودکان و غیرنظامیان به شکل فجیعی مورد تعرض قرار میگرفتند. برنامه امیرالمؤمنین علیه السلام این بود که در برابر این غارات، لشکر گستردهای از کوفه بسیج و به جنگ نهایی با معاویه اعزام شود اما کوفه پر از تخاذل بود و به فریاد غریب امیرالمؤمنین، پاسخِ درخوری نمیداد.
پس از غارت یمن، خطبهی 25 نهج البلاغه را ، پس از غارت مصر و شهادت دردمندانه محمد بن ابیبکر، خطبه 26 را ، پس از غارت انبار و کشیدن خلخال از پای یهودیه، خطبه 27 را و پس از غارت عینالتمر، خطبه 36 را ایراد کرد. همه این خطبهها خطاب به مردمی ایراد میشد، که شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای کوفه» سر داده بودند! نه درکی از منافع فراسرزمینی خودشان داشتند و نه درکی از انسانیت و غیرت!
هنوز صدای غریب علی علیه السلام، از حنجره تاریخ، خطاب به سران مرعوب دولتهای عرب، به گوش میرسد که:
«تُكَادُونَ وَ لاَ تَكِيدُونَ، وَ تُنْتَقَصُ أَطْرَافُكُمْ فَلاَ تَمْتَعِضُونَ، لاَ يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُونَ، غُلِبَ وَ اَللَّهِ اَلْمُتَخَاذِلُونَ:
لحظه به لحظه بر علیه شما نقشه کشیده میشود اما شما نقشهای برای دشمن ندارید، [منافع فراسرزمینیتان در] اطرافتان تکه تکه میشود اما شما ذرهای احساس درد و خشم و غیرت ندارید، دشمنتان همیشه بیدار است و لحظهای از برنامهریزی بر علیه شما دست نمیکشد اما شما در غفلت و بیخیالی فرورفتهاید، به خدا قسم کسانی که پشت یکدیگر را خالی میکنند، شکست خواهند خورد»!
کلیدواژهی «#المتخاذلون» از یک بیماری سیاسیـاجتماعی بزرگ حکایت میکند که ....
#با_معارف_نهج البلاغه 264
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تربیت جامعه؛ وظیفه حاکمیت است یا...؟
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🟣کلمه «فلان» در خطبه شقشقیه از کجا پیدا شده؟
دراغلبِ نسخههای متقدم شیعی، فقره اولِ خطبه شقشقیه به این شکل ثبت شده است: «اما والله لقد تقمصها ابن ابیقحافه و ...». (ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص: 240، شیخ مفید، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ص: 26، مفید، ارشاد، ج 1 ص 287، امالی شیخ طوسی، ص: 372، احتجاج طبرسی، ج 1 ص: 191)
در آثار صدوق ره به جای «ابن ابیقحافه»، کلمه «اخوتیم» به کار رفته است (معانی الاخبار، ص: 361 و علل الشرائع ج 1 ص: 150).
تعبیر «ابن ابیقحافه» یا تعبیر «اخوتیم» هر دو به روشنی بر خلیفه اول، دلالت میکند.
📖یکی از رسمهای کاتبان و نسخهنگاران قرون متقدم اسلامی، این بود که وقتی از کسی بدشان میآمد و میدیدند اسم او در متون آمده، اگر قرینه کافی در متن وجود داشت، از باب مذمت، اسمش را حذف میکردند و به جای اسمش کلمه «فلان» را مینوشتند. ظاهرا کاتبان اموی که دل خوشی از مالک اشتر نداشتند، وقتی میخواستند نامه امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر را کتابت کنند به قصد مذمت مالک، کلمه «فلاناً» را به جای نام او که در صدر نامه به کار رفته، قرار میدادند. (ابن ابی الحدید شرح نامه 62).
📚ابن ابی الحدید معتقد است که در اصلِ خطبه شقشقیه، همین کلمه «ابن ابی قحافه» به کار رفته بوده ولی در قرون متقدم، برای مذمت خلیفه اول کلمه «فلانا» به جای اسم او قرار گرفته است! .(شرح ابن ابی الحدید ج 17 ص: 152)
در سالهای اخیر، شیخ محمد عبده و صبحی صالح که گرایش سنی دارند، به همان نسخهی «فلان» علاقه نشان میدهند اما نه از باب مذمت بلکه از باب اخفاء و کتمان حتی الامکان!
#اختلاف_نسخه
#نسخه_بدل
#نسخه
#با_معارف_نهج البلاغه 265
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر
فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُكُوبِ الْمَعَاصِي وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْكِ التَّنَاهِي. خطبه 192
از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه قاصعه به دست میآید که ارتکاب منکر، کار سفیهان است و نهی از منکر، تکلیف حلیمان (عاقلان بردبار) است. حلم (عقل و بردباری) معنایی دارد که «رفق و مدارا» نیز از لوازمش میباشد.
🔰ابن اخوه، فقیه بزرگ شافعی در کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة، این حکایت را آورده است که مردی بر مأمون وارد شده و او را با قولی غلیظ امر به معروف و نهی از منکر کرد. مأمون در پاسخ او گفت: خداوند کسی را که برتر از تو بود به ارشاد کسی که بدتر از من بود گماشت اما شرط کرد که با او با قولی لیّن سخن کند تا شاید بر او اثر نهد (فَقُولٰا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشىٰ)!
✅ درباره رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر، در مرفوعه ابن ابیعمیر، آمده است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر کردنش باید اهل رفق باشد (إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ: عَامِلٌ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ تَارِكٌ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ، عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُر عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى، رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى).
🗞در منابع عامه نیز آمده است که پیامبر امر به معروف و نهی از منکر را فقط برای کسی میپسندید که در امر و نهی کردن اهل رفق و مدارا باشد، حکیم باشد و آگاه به حرام و حلال باشد (لا يأمر بالمعروف و لا ينهى عن المنكر إلّا رفيق فيما يأمر به، رفيق فيما ينهى عنه، حكيم فيما يأمر به، حكيم فيما ينهى عنه، فقيه فيما يأمر به، فقيه فيما ينهى عنه.)
📗 روایت معتبر دیگری نیز درباره رفق و مدارا در مقام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که بزرگان آن را بر «امر به مندوبات» حمل کرده اند (وسائل ج 16 ص 159)
📎فقیهان بزرگوار امامیه هرچند رفق و مدارا را در همهی امور مستحب میدانند (مهذب الأحكام سبزواري، ج4، ص: 97 و وسائل الشيعة، ج15، ص: 269 و ...) و درباره برخی امور مانند رفتار با اسیران و اجیران و کارگران نیز مؤکدا استحباب رفق را بررسی فرمودهاند (مستدرک الوسائل ج 11 ص 78 و وسائل ج 19 ص 62) اما حکم شرعی رفق در مقام امر به معروف و نهی از منکر را از منظر فقهی بررسی نفرمودهاند.
#با_معارف_نهج البلاغه 266
https://eitaa.com/banahjolbalaghe