آنقدر که از شمشیر علی (علیه السلام) سخن گفته ایم از منطق بهت آور و سخن شگفت آورش نگفته ایم. @banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 21
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ» #حکمت_115 (قسمت سوم)
فردی از حال حضرت پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: چگونه باشد حال كسى كه با هستى خود، در حال فنا است و با تندرستىاش بيمار مىشود و از پناهگاهش [به اسارت] گرفته میشود.
🔷عنصر زیباشناختی:
باریک بینی شگرف در ایجاد رابطه میان اضداد و ارجاع امری به ضد خویش😯
✍️توضیح عبارتِ «يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِه»
تعبیر «یؤتی» به معنای همان کلمه «أخذ» است که در #خطبه_132 نیز به کار رفته در آنجا آمده است: «نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ ... وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» اخذ در اینجا به معنای اسیر کردن و دستگیر کردن است. (الأخیذ به معنای اسیر است) مأمن نیز به معنای پناهگاه است یعنی درست در همان جایی دستگیر میشود که گمان میکرد در آنجا از دست دشمنش ایمن میماند.
انسان در جستجوی امنیت به اسباب و اموری دل خوش میکند و میپندارد که با همین امور میتواند امنیت خود را تامین کند؛ حضرت میفرمایند دقیقا همان چیزهایی که برای امنیت خودش دست و پا میکند همان چیزها برای او سببب ناامنی (دستگیر شدن و اسیر شدن) میشود.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره24
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_أخذ
📢كيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه #خطبه_132
چگونه مرگ به سراغش آمده و او را از وطنش آواره کرد و در پناهگاهش دستگیرش کرد.
🔷أخْذ یعنی حيازت كردن و به دست آوردن چیزی. اين واژه گاهى به معنى دستگير كردن و گرفتن اسیر نیز به کار میرود. در برخی از عبارات نهج البلاغه هیچ ابهامی وجود ندارد که کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن و اسیر کردن به کار رفته است.
برای مثال در #نامه_27 آمده است: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُم» (شما [چون شکارهایی] تحت تعقیب مرگ هستید؛ اگر بایستید دستگیرتان میکند و اگر فرار کنید به شما میرسد) (چه تشبیه زیبایی!)
در خطبه 132 در جمله « أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن به کار رفته و معنای جمله این است که مرگ انسان را در مأمنش (جایی که باید در آنجا احساس امنیت میکرد) دستگیر میکند و از آنجا بیرون میکشد (کاربرد کلمه من جاره از باب #تضمین است)
🍃 لطافت معنایی:
این جمله از طریق #تضاد دلنشینی که بین «دستگیر شدن» و «مأمن» ایجاد کرده میخواهد نشان بدهد که ابزارهای دنیوی (که مأمن یکی از آنها است) در برابر مرگ چقدر بیفایده و ناچیز هستند!
◀️از بین مترجمان، #فیض_الاسلام (و چند مترجم دیگر) کلمه «اخذ» را به «ربودن» برگرداندهاند و تا حدودی معنای آن را رساندهاند اما اغلب مترجمان این کلمه را به معانی نامربوطی (مانند «برکندن»، «دور کردن» و ...) ترجمه کرده و لطافت حدیث را بر باد دادهاند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 30
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵محبتهای ویژهی حاکم اسلامی، کارگزاران را مغرور نکند
صعصعة بن صوحان از نزدیکترین یاران امام علی ع بود. به قول امام صادق علیه السلام، از بین کسانی که در اطراف علی علیه السلام بودند، فقط صعصعه و یارانش حق ایشان را میدانستند (ما كان مع أمير المؤمنين من يعرف حقّه الّا صعصعة و أصحابه).
🔸روزی صعصعه در بستر بیماری بود. امیر المؤمنین علیه السلام به عیادت صعصعه رفتند اما به او فرمودند: «ای #صعصعه عیادت من را موجب تکبر بر قبیلهات قرار نده» (یا صَعْصَعَةُ، لَا تَجْعَلَنَّ عِيَادَتِي إِلَيْكَ أُبَّهَةً عَلَى قَوْمِك)
🔹صعصعه که در کنار فضیلتهای دیگرش، سخنوری کمنظیر نیز بود عرض کرد: «نه یا امیرالمومنین، اما عیادت شما نعمتی است که باید شاکرش باشم» (لَا وَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنْ نِعْمَةً وَ شُكْرا) (الغارات؛ 2:359)
#محبت_حاکم_اسلامی
#غرور_کارگزاران
@banahjolbalaghe
دکتر سهیل اسعد؛ که در یک همایش فلسفی در یکی از کشورهای آمریکای لاتین، فیلسوفی را با یک حدیث نهج البلاغه آشنا کرد و موجب شیعه شدن او شد.
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔷🔷امام علی علیه السلام:
إنّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار وإنّ قوماً عبدوا الله رهْبةً فتلک عبادة العبید وإنّ قوْماً عبدوا الله شُکراً فتلک عبادة الأحرار. #حکمت_237
📢در جای دیگری نیز فرموده است: «إلهي ما عبدتك خوفاً من نارک ولا طمعاً في جنتك ولكن وجدتك أهلاً للعبادة فعبدتك»
خدایا تو را از ترس آتشت نمی پرستم، برای رسیدن به بهشتت [نیز] تو را نمیپرستم ولی میبینم که شایسته پرستش هستی و میپرستمت.
◀️دکتر سهیل اسعد میگفت:
در نشست تخصصی «فلسفه اسلامی» که در یکی از کشورهای آمریکای لاتین برگزار شد، به ذکر حدیثی از امیر مؤمنان(ع) پرداختم که موجب مسلمان شدن یکی از فیلسوفان شد.
من در آن نشست تخصصی-فلسفی گفتم یکی از فیلسوفان اسلامی به نام علی علیه السلام میگوید: من خدای متعال را به این دلیل میپرستم که شایستگی پرستش را دارد.
در آن نشست گفتم، امیر مؤمنان پرستش را چند نوع میدانند که یک نوع پرستش، پرستش تجارتپیشگان است (این افراد خدا را به این دلیل میپرستند که به بهشت بروند)، یک نوع پرستش مختص افراد ترسو است (اینان به این دلیل خدا را میپرستند که به جهنم نروند). به گفته مولای متقیان، نوعی دیگری از پرستش، پرستش آزادگان است که از سر آزادگی کامل خدا را فقط به این دلیل که لایق پرستش است، میپرستند.
🔵پس از بیان این سخن حکیمانه امیرالمؤمنین(ع)، یکی از فیلسوفان حاضر در جلسه اذعان کرد که در متون فلسفی چنین جمله حکیمانهای ندیده است که پرستش را با آزادگی جمع کند و بتواند آن را به وجهی از آزادگی برگرداند. این فیلسوف تحت تاثیر سخن امام علی علیه السلام قرار گرفت و شیعه شد.
#تازه_مسلمان #عبادت_آزادگان #عبادة_الاحرار
@banahjolbalaghe
پشتوانهی روحی، معنوی و فکری، عامل اصلی حل همهی مشکلات است و تأمل و تدبر در نهجالبلاغهی مولای متقیان، چنین پشتوانهای را فراهم میسازد. 🌾🌻🌺
👇به کانال با نهج البلاغه بپیوندیم👇
@banahjolbalaghe
بسم الله
به مناسبت تولد امام علی علیه السلام
🔵شگفتی شخصیت علی علیه السلام (نبأ عظیم)
در مورد شخصیت علی علیهالسلام پنج دیدگاه به منصه ظهور رسیده که گمان نمیکنم چنین برداشتهای متعدد و شگفتآوری درباره شخص دیگری به منصه ظهور رسیده باشد:⏬
1️⃣دیدگاه اول (الاهیت): در زمان حیات ظاهری امام، برخی به الاهیت ایشان اعتقاد داشتند.
2️⃣دیدگاه دوم (عصمت شخصی): عدهای از معتزلیان علی علیه السلام را معصوم میدانند اما تاکید میکنند که ما مثل امامیه نیستیم که بگوییم علی علیه السلام چون امام است باید معصوم باشد بلکه معتقدیم برای اثبات عصمت علی علیه السلام دلایل کافی وجود دارد. (ابن مُتَّوَیه و ابن ابی الحدید از طرفداران این دیدگاه هستند.)
3️⃣دیدگاه سوم (عصمت از باب امامت): این دیدگاه همان دیدگاه امامیه است که میگویند علی علیه السلام چون امام است ضرورتا باید معصوم باشد.
4️⃣دیدگاه چهارم(کفر): خوارج علی علیه السلام را کافر میدانستند!
5️⃣دیدگاه پنجم: دیدگاه عامه است که معتقدند او اعلم صحابه و یکی از خلفای اربعه است. البته برخی از طرفداران این دیدگاه معتقدند که علی علیه السلام از خلفای دیگر برتر است (احمد بن حنبل هموراه میگفت علی از اهل بیت است و با دیگران قابل مقایسه نیست! ابوجعفر اسکافی نیز در المعیار و الموازنه برتری او را بر دیگر خلفا اثبات کرده است).
🔷جمع شدن این دیدگاههای پراکنده درباره یک شخصیت، جدا بینظیر است و نشانه عظمت شخصیتی او است که به حق باید او را همان «نَبأ عَظیم»ی دانست که «هُم فیه مُختلفون»!
#مناسبتی، شماره15 #نبأ_عظیم #عصمت_علی
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره25
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_استقامة
📢فلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّة (#خطبه_216)
پس رعيت صلاح نپذيرد مگر آنكه واليان صلاح پذيرند و واليان به صلاح نيايند، مگر به راستى و درستى رعيت. (ترجمه آیتی)
✍️استقامت را فیروزآبادی و جوهری 📚به معنای اعتدال دانستهاند. طریحی «استقامة یک چیز» را به معنای تام و کامل بودن آن دانسته است. در آیات قرآن نیز استقامت به معنای «پایبندی عملی به لوازم دینداری» و به معنای «منحرف نشدن از مسیر و خارج نشدن از راه انتخاب شده» نیز به کار رفته است.
در زبان فارسی امروز ـ اما ـ کلمه استقامت به معنای پایداری و پافشاری است هر چند در برداشت عمومی کاربران زبان فارسی به معنای صبر و طاقت آوردن نزدیکتر شده است.
🔷در عبارت «وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّة» حضرت، «صالح شدن حاکمان» را منوط به استقامت رعیت دانستهاند و منظور از استقامت همان راستی، درستی و منحرف نشدن است نه پایداری و مقاومت و طاقت آوردن.
🔹برخی مترجمان کلمه استقامت را به معنای «راستی و درستی»، «اطاعت» و معانی نزدیک به آنها برگرداندهاند که هر چند بیاشکال نیست اما به هر حال به معنای متن نزدیک ولی برخی مترجمان کلمه استقامت را به معنای «استقامت» یا «مقاومت» یا ... برگرداندهاند که قرابت کافی با متن مبدأ را ندارد.
@banahjolbalaghe
بسم الله
به مناسبت سالروز وفات حضرت #زینب بنت علی علیهما السلام
حضرت زینب خطاب به یزید فرمودند:
📢«...أَ ظَنَنْتَ يَا يَزِيدُ حَيْثُ أَخَذْتَ عَلَيْنَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا نُسَاقُ كَمَا تُسَاقُ الْأُسَارَى أَنَّ بِنَا عَلَى اللَّهِ هَوَاناً وَ بِكَ عَلَيْهِ كَرَامَة؟!...» ای یزید گمان میکنی حالا که پهنهی زمین و آفاق آسمان را از ما گرفتهای و ما مانند اسیران [به این سو و آن سو] کشیده میشویم در پیشگاه الاهی ما خوار میشویم و تو سربلند میشوی؟!
📝حضرت زینب سلام الله علیها و همراهانش در چنگ یزید اسیر شده بودند. یزید و کسانی که در بزم او حاضر بودند منتظر عجز و لابه و التماس زنانه حضرت زینب سلام الله علیها بودند اما ایشان در این جمله (که فقط بخشی از خطابه ایشان است) با دو عنصر زبانی تاثیرگذار، موازنه را بر هم زدند:
1️⃣اولا با یک #استفهام اثرگذار (...أَ ظَنَنْتَ يَا يَزِيدُ ...أَنَّ بِنَا عَلَى اللَّهِ هَوَاناً وَ بِكَ عَلَيْهِ كَرَامَة؟!...) به یزید فرمودند که اوضاع برعکس است و ما به خواری نیفتادهایم بلکه این خود تو هستی که به خواری افتادهای!
2️⃣ثانیا از کسی که در دست دشمن اسیر است انتظار میرود خودش را اسیر بنامد اما حضرت زینب سلام الله علیها در همین جمله نمیفرماید ما را اسیر کردهاید و به این سو و آن سو میبرید، بلکه میفرماید: «ما مانند اسیران به این سو به آن سو کشانده میشویم» تعبیر «مانند اسیران» نشانه این است که حضرت در مواجهه با یزید اسیر بودن خود را به رسمیت نمیشناسند.
🔹این عناصر زبانی روح زخمی کودکان و زنانی که همراه حضرت بودند را درمان و روحیه یزید و بزمنشینان او را ویران میکرد.
کاربست هنرمندانه و قهرمانانه #کاف_تشبیه در جملهی «نُسَاقُ كَمَا تُسَاقُ الْأُسَارَى» آن هم از سوی کسی که ظاهرا اسیر دست دشمن شده است شمشیر برندهای بود که به رزمِ بزم یزید رفت.
🔸 چنین سخن قهرمانانهای جز از زبان دختر علی علیهالسلام نمیجوشد.
🌹🌹ما به این بانو افتخار میکنیم.🌹🌹
#مناسبتی، شماره16
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 31
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#بدترین_صفات_حاکمان
📢 «وَ إنَّ مِنْ أسْخَفِ حَالاتِ الوُلَاةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ أنْ يُظَنَّ بِهِمْ حُبُّ الفَخْرِ، وَ يُوضَعَ أمْرُهُمْ عَلَى الكِبْرِ.» #خطبه_216
در نزد مردم صالح یکی از سخيفترين اوصاف واليان اين است كه دوستدار فخر به نظر بیایند و کنشهای آنان حمل بر تکبر شود.
◀️ اینکه یک حاکم اهل فخر و تکبر باشد اصلا صفت خوبی نیست (ولی سخن امیرالمومنین علیه السلام در این مورد نیست) بلکه سخن حضرت درباره حاکمی است اگرچه خودش فخرگرا و متکبر نبوده بلکه مردم او را فخرگرا پنداشته و رفتارهایش را حمل بر تکبر کردهاند.
در حقیقت گاهی حاکم واقعا اهل فخر و تکبر نیست اما رفتارهای مشکوکی داشته است که #افکار_عمومی گمان کردهاند او اهل فخر و تکبر است. چیزی که حضرت علی علیه السلام آن را از بدترین صفات حاکمان دانستهاند، همین است. یعنی حاکم نباید به گونهای عمل کند که مردم گمان کنند او اهل تکبر و فخر است.
برای اینکه چنین گمان نادرستی در افکار عمومی شکل نگیرد، طبیعتاً حاکمان باید از پارهای امور که حتی کوچکترین شائبههای تکبر را ایجاد میکند، نیز پرهیز کنند. این نکته در سخن دیگری از امام به صورت روشنتری بیان شده است که «اتّقوا مواضع التهم» (خود را در موضع اتهام قرار ندهید).
📖 نکته:
ارباب دانش #ارتباطات، عصر ما را عصر #رسانه و مغزهای مردم را در این عصر، "مغزهایی اجارهای" میدانند (ن ک: جامعه شناسی ارتباطات؛ ساروخانی). در روزگاری که اندیشهی انسانها در اجاره رسانهها است حاکمان باید احتیاط بیشتری کنند و رفتارهایی را بروز ندهند که به وسیله رسانهها مورد سوء استفاده قرار بگیرد.
@banahjolbalaghe